میشائیل کلبرگ در شهر کتاب فرشته بخشهایی از کتاب کمونیست مومارتر را میخواند.
سوره سینما- به مناسبت بیست و هشتمین نمایشگاه بین المللی کتاب تهران، برنامه داستان خوانی با حضور میشائیل کلبرگ نویسنده آلمانی همچنین دکتر محمود حسینی زاد و چهره های فرهنگی و هنری از آلمان و ایران برگزار می شود. به گزارش روابط عمومی شهرکتاب فرشته قرار است بخش هایی از کتاب کمونیست مومارتر در این روز خوانده شود. همچنین مریم مویدپور مترجم این کتاب به طور همزمان ترجمه خواهد کرد.
این نخستین کتابی است که از میشائیل کلِبِرگ، نویسنده، مترجم و روزنامهنگار آلمانی به فارسی ترجمه میشود. او متولد ۱۹۵۹ در اشتوتگارت است، در شهرهای مختلف اروپا و خاورمیانه کار و زندگی کرده و هم اکنون ساکن برلن است. با روزنامههای معتبری چون اشپیگل و دیولت همکاری دارد و مترجم آثار نویسندگان نامداری چون مارسل پروست و جان دوسپاسوس نیز هست. او جوایز ادبی متعددی را به دست آورده است و آثارش به زبانهای انگلیسی، فرانسوی، اسپانیایی و حتی ژاپنی و عربی ترجمه شده است. کمونیست مومارتر مجموعه هفت داستان است که در سال ۱۹۹۷ به چاپ رسیده است.
داستانهای این مجموعه همه تصویری از انسان و دنیای امروز است، گاه با پیرنگی از تاریخ یا درنگی در جزئیات زندگیهایی که در بطن جامعه جریان دارد. و البته در همه موارد، موضوع اصلی داستان، انسانها هستند با ویژگیهای خاص هر کدام: ضعفها و قوّتها، فرصتطلبیها یا صداقتشان. نویسنده شهامت آن را دارد که پرده از روی ادعاهای پوچ یا تظاهرهای دروغین آدمها کنار بزند و حقیقت عریان را آشکار سازد.
«کمونیست مومارتر» از شاخصترین داستانهای کتاب است. حزب کمونیست فرانسه برای شرکت در کنفرانس صلح جهانی (در سال ۱۹۳۵) باید یک عضو سیاهپوست خود را به نمایندگی از ملّتهای تحت ستم امپریالیسم فرانسه در افریقای سیاه، همراه ببرد. اما چنین عضوی را نمییابد. در آخرین روزهای پیش از سفر، سرانجام ناچار به پذیرفتن مردی عجیب، زننما و جلف و خُلوضع میشود: لوچیانو دی لامرمور (نام مستعار) که خود را «هنرمند و بازیگر تئاتر» معرفی میکند، اما در اصل، کارش رقص و آواز و تقلید صدا و خنداندن مردم در یک کاباره بدنام محله مومارتر است. تلاش رفیق موران، سرپرست هیئت اعزامی به کنفرانس، و یک کارگر جوان حزبی برای آموختن «مبانی فرهنگ کمونیستی» به او بیثمر میماند. اما لامرمور که گفته بود حاضر است در ازای دستمزد مناسب، هنرش را در اختیار هر کسی بگذارد که برایش ارزشی قائل شود، کل ماجرا را چون صحنه نمایشی تلقی میکند که باید در آن نقش بازی کرد. در نهایت، این بازیگر سطح پایین عشرتکدههای پاریس، با تسلط کامل، ولی همچنان با حرکات مبتذل و لباسهای اجق وجق خود، در جایگاه یک مبارز کمونیست از افریقای سیاه، به ستاره کنفرانس مسکو بدل میشود. موران که تلاشهایش برای ایجاد اندکی آگاهی طبقاتی در لامرمور و دست کم فهماندن این که کمونیسم، پیس یک نمایش مبتذل کمدی نیست، بلکه آرمانی جدّی و نبردی خونین و جهانی است ناکام مانده بود، با حیرت این پذیرش و تحسین عمومی را که نثار بازیگر متقلب میشد نظاره کرد. در بازگشت به پاریس، کارگر جوانی که بنا بود لامرمور را با مارکسیسم ــ لنینیسم و سلوک مبارزان کمونیست آشنا کند، استعفای خود را تقدیم موران کرد تا از جبهه مبارزه، یکراست به عالم هنر و نمایشهای کمدی بپیوندد و استعدادهای نهفته خود را آشکار سازد. در حالی که لامرمور، ضمن تقاضای عضویت رسمی در حزب کمونیست فرانسه، دستمزد خود را به عنوان کمک، به صندوق حزب بخشید. او در برابر حیرت موران گفت: «میدونی رفیق… من هم در این سفر چیزهایی یاد گرفتم. مبارزه شما برای یک زندگی بهتر ارزش این رو داره که ازش پشتیبانی بشه. وقتی مسکو رو دیدم، با او خیابونها و قیافههای غمزده و بدبخت، کاملاً قانع شدم. میخواهم کمک کنم تا این جور زندگیها کمی رنگیتر و شادتر بشن.»
این برنامه سه شنبه ۲۲ اردیبهشت ماه ساعت ۱۷ در شهرکتاب فرشته برگزار میشود.