بهرام توکلی تاکید کرد مخاطب ایرانی در معرض تماشای مجموعههای ماهوارهای است.
سوره سینما- نشست نقد و بررسی فیلم سینمایی «من دیه گو مارادونا هستم» شب گذشته ۱۷ خرداد ماه در فرهنگسرای ارسباران با حضور بهرام توکلی نویسنده و کارگردان، جواد نوروزبیگی تهیه کننده، مهسا علافر بازیگر و مانی باغبانی برگزار شد.
مانی باغبانی منتقد سینما در ابتدای این نشست درباره فیلم «من دیه گو مارادونا هستم» گفت:من این فیلم را خیلی دوست دارم. بیشتر به فیلم از دو بخش تکنیک و محتوا نگاه می کنم و به آن امتیاز می دهم. اما درباره «من دیه گو مارادونا هستم» این نکته که بهرام توکلی به کمدی روی آورده است برایم جالب است. اما تعجبم از این است که چرا فیلم فروش خوبی ندارد.
وی افزود:سینمای ایران در بخش کمدی بیشتر مسخره کردن دیگری را می پسندد. اما نوع دیگری از کمدی نیز وجود دارد که در آن می توان نگاه متفاوتی داشت و به تحلیل شرایط پرداخت. کاری که «من دیه گو مارادونا هستم» می کند این است که مقداری مواجه با خود دارد و این مسخره کردن به خود مخاطب بر می گردد. به همین دلیل است که فکر میکنم مخاطب ایرانی دوست ندارد در سینما با خودش مواجه شود. زیرا در زندگی واقعی مدام با خودش مواجه می شود. به همین دلیل مخاطب ایرانی در سینمای کمدی نوع اول یعنی مسخره کردن دیگری را بیشتر می پسندد.
در ادامه بهرام توکلی درباره تغییر مسیر فیلمسازی و رفتن به سمت سینمای کمدی گفت:من خیلی تغییر مسیری در خودم حس نمی کنم. از زمان دانشجویی کمدی را دوست داشتم و تا به حال فرصت ساخت چنین فیلمی پیش نیامده بود. من بیشتر در حال لذت بردن از فیلمسازی هستم.
جواد نوروزبیگی با اشاره به شرایط اکران این فیلم و میزان مخاطب آن عنوان کرد: اکران این فیلم ما در بهت فروبرد. معمولا برای اکران نوروز و بعد از آن یک تنش هایی بین سینماداران و دست اندرکاران وجود دارد که این تنش ها اثرات خود را روی فروش نشان می دهد. در مجموع فیلم های اکران شده امسال دچار مشکل شده اند و به عقیده من این روند ادامه پیدا می کند. زیرا سینماهای سرگروه نمایش دهنده با نگاه کمی غیر کارشناسانه تغییر یافتند. پس از اعتراضات ما قرار شد با حمایت شورای صنفی سینماها افزایش یابند.
مهسا علافر بازیگر نقش مهشید درباره حضور خود در این فیلم گفت:من بازی در فیلم های کوتاه را در ابتدای حضورم در سینما تجربه کردم. پس از آن در فیلم «گس» بازی داشتم که در آن زمان شرایط اکران آن مهیا نشد. تا اینکه دستیار آقای توکلی تماس گرفتند و با پیشنهاد بازی در این فیلم روبرو شدم.
توکلی در ادامه در ارتباط با ایده اولیه داستان «من دیه گو مارادونا هستم» افزود:ایده اولیه شوخی با یک دعوای خانوادگی بود که فکر کردم کار کردن روی جنبه های مختلف یک دعوای خانوادکی می تواند جذاب باشد. هسته مرکزی یک دعوا مراحلی دارد و در یک جاهایی اوج می گیرد و ممکن است شما اذیت شوید. حتی ممکن است به عنوان تماشاگر آن را ببیند یا اذیت شود. که امیدوارم اینگونه نشود. نیت همین سرسام بود.
باغبانی با اشاره به پردیالوگ بودن این فیلم گفت:مخاطب ایرانی با دیالوگ زیاد خیلی علاقه ندارد و در غیر اینصورت می توانست با فیلم بهتر ارتباط برقرار کند. فیلم بر اساس نظریه پنج مرحله ای انکار، خشم، فرافکنی، افسردگی و پیشنهاد ساخته شده است. پیشنهاد دادن به مخاطب جسارت می خواهد که در این فیلم به درستی اتفاق افتاده است.
وی ادامه داد: به عقیده من پایان های خوش سینمای ایران اصلا خوش نیست و بیشتر آغاز مشکلات است.به عقیده من «من دیه گو مارادونا هستم» از این جهت یکی از خاص ترین فیلم ها است.
در ادامه توکلی درپاسخ به این سوال درباره طراحی پوستر این فیلم گفت:کارهای پوستر و تبلیغات مربوط به دفتر پخش است. به عقیده من پوستر اصلی فیلم همان پوستری که در جشنواره فجر رونمایی شد. هر مخاطبی با گونه متفاوتی از اثر هنری ارتباط برقرار می کند. مخاطب ما بیشتر در معرض سریال های دست پایین ماهواره ای است. در نتیجه در مواجه با فیلم های متفاوت اذیت می شود. البته نه اینکه هر متفاوتی خوب باشد. البته این مواجه خیلی تعجب برانگیز نیست.
باغبانی ادامه داد:طیف گسترده مخاطب اصلا با جنبه های هنری اثر کاری ندارد و دشواری، اهمیت و زحمتی که برای یک فیلم کشیده می شود برایش مهم نیست. این فیلم در ادامه فیلم های تک لوکیشنی اخیر سینمای ایران است زیرا هزینه های بالا در این شرایط تحریم دست عوامل را می بندد. سانسور هم یکی دیگر از مشکلات سینمای ایران است. به همین دلایل سینمایی شکل گرفته که هنر در آن اصلا جنبه مهم و قابل اهمیتی نیست. هیچ وقت به هنرمندان ما بابت ابراز هنر و خلاقیتی که در اثر به کار می برند دست مریزاد گفته نمی شود و از آنها حمایت نمی کنند. به همین دلیل همیشه با پیام نهایی سرو کله می زنیم. انگار سینما فقط تفریح و سرگرمی است.
این منتقد سینما همچنین تاکید کرد:ارجاعات اصلی فیلم به جهان سوم و خود ما است که در این جهان زندگی می کنیم. این خود ما هستیم که در شرایط مختلف برخوردهایمان نوع زندگی ما را تعیین می کند. این فیلم فکر میکنم هرگز فراموش نخواهد شد و به مرور جایگاه خود را خواهد یافت و کم کم ارزشهای ان دیده خواهد شد.
توکلی درباره شخصیت پیمان در فیلم با بازی بابک حمیدیان گفت:این شخصیت برای من نمونه فردی بود که ذهنش بر او غلبه کرده است. این شوخی با اینگونه افراد بود.
مهسا علافر بازیگر فیلم درباره تمرینها قبل از بازی افزود: اول جلسه تمرین با آقای توکلی را داشتیم. بعد با بازیگران. پس از آن هم تمرین و دورخوانی های گروهی. البته این تمرینهای قبل برداشت خیلی مهم بود. البته خود کارگردان مهمترین مهره تمرین ها بودند و با چشن تیزبینشان حواسشان به به همه چیز بود.
توکلی همچنین درارتباط با سرفصل ها و فاصله گذاریها در فیلم عنوان کرد:ساختار فیلم هم شبیه داستانی است که در آن روایت می شود. به نوعی قصد شوخی با این فاصله گذاری ها را داشتم. این عادت برخی قشر روشنفکر است که حرف خاصی ندارند اما غالبی انتخاب می کنند که ظاهر مهم دارد و ما این موضوع را هم در فیلم می بینیم.