فیلم سینمایی «مردی از لارامی» با حضور خسرو دهقان در خانه سینما بررسی شد.
سوره سینما- گلاره محمدی: فیلم سینمایی مردی از لارامی ساخته آنتونی مان شنبه ۳۰ خردادماه در سالن سیفالله داد خانه سینما به نمایش درآمد و پس از نمایش با حضور خسرو دهقان و اسماعیل میهندوست مورد نقد و بررسی قرار گرفت. به گزارش روابط عمومی انجمن منتقدان، این فیلم در ادامه سلسله جلسات بررسی ژانرهای سینمایی و به منظور بررسی ژانر وسترن به نمایش درآمد و مورد تحلیل قرار گرفت.
در ابتدای این نشست که با حضور جمعی از اعضای انجمن منتقدان و نویسندگان سینمایی برگزار شد، خسرو دهقان از مهران پورمندان موسیقیدان درخواست کرد درباره موسیقی فیلمهای وسترن صحبت کند. پورمندان به آوازهایی که در ابتدا و انتهای فیلم های وسترن شنیده می شود اشاره کرده و گفت: این فیلم موسیقی ویژه ای ندارد و مولفه های موسیقایی آن به فیلمهایی از این دست شباهت دارد. اما اگر بخواهیم جرج دانینگ را با آهنگسازان همزمان خود یا با خودش مقایسه کنیم، گذشته از اینکه شاخصه خاصی در این فیلم به لحاظ مکانی نمیبینیم، سازهای خاص سبک کانتری هم استفاده نشده اما همان سازبندی و ارکستراسیون دهه ۴۰ و ۵۰ را میشنویم.
این محقق موسیقی افزود: بنظرم در لحظه هایی از فیلم بنا به تشخیص آنتونی مان موسیقی استفاده شده و جاهایی که انتظار داریم موسیقی بشنویم اثری ازآن نیست . مثلاً در صحنههایی که زد و خورد می بینیم موسیقی نمی شنویم و این مسئله مرا غافلگیر کرد. بنظرم شاخص ترین اتفاق موسیقی این فیلم همین موضوع است و از این نظر ویژگی خوبی برای این فیلم محسوب میشود ولی در زمینه موسیقی فیلم وسترن حرف خاصی ندارد.
در ادامه میهن دوست پرسید: چرا مردی از لارامی را برای بررسی ژانر وسترن پیشنهاد کردید؟ دهقان سخنان خود را اینگونه آغاز کرد: به عنوان مقدمه باید بگویم فرض کنید کل وسترن را میتوان در ۱۰۰۰ صفحه جمع کرد من همان یکی دو صفحه اول را در خدمتتان هستم و رئوس مطالب و فهرست را می توانم بگویم. ژانر وسترن به دلایل متعددی استثناییترین ژانر سینماست. علاوه بر اینکه تاریخ و جغرافی آمریکا را باید در این ژانر در نظر گرفت، وسترن بر خلاف ژانر گانگستر ی عمق و وسعت زیادی دارد. هم به زندگی نگاه مادی دارد هم معنوی و به این صورت ابزار و ادواتی در اختیار می گذارد که به نوعی تاریخ تمدن نوشتن است.
وی افزود: ژانر گانگستری بعد از یک پیچ ما را به پیچ طبقات می رساند و در این مسیر بحث ایدئولوژیک را مطرح می کند اما در وسترن اینگونه نیست . وسترن میتواند کاملاً فمینیستی و یا ضد فمینیستی باشد و ظرفیت هر نوع برداشتی را دارد و تاریخ این را نشان داده است. راجع به هجو در وسترن هم باید بگویم که از ابتدای تاریخ سینما تاکنون در آمریکا و کشورهای دیگر هر ۴ یا ۵ روز یک فیلم وسترن ساخته شده است. علاوه بر وسترن خالص ترکیب آن با کمدی و دیگر گونهها هم وجود دارد.
این منتقد سینمایی در مورد چرایی انتخاب این فیلم برای بررسی ژانر وسترن گفت: این فیلم نمونه کامل و بارز یک فیلم وسترن است و همه مولفه ها و عوامل ظاهری ژانر درآن موجود است. از سوی دیگر تمام دلمشغولیهای آنتونی مان در فیلم هست؛ غریبه ای وارد جمع می شود، این غریبه ما را به خودمان می شناساند و به ما میفهماند که مشکل از بیرون و غریبه نیست بلکه از داخل خودمان است. این فیلم به گونه ای رجعت به خود است و بار اسطورهای و فرویدی دارد. باید بگویم آنتونی مان یک سودا داشت آنهم اینکه دلش میخواست شاه لیر را بسازد.
دهقان وسترن را اینگونه تعریف کرد: اسم وسترن ارتباطی با غرب، غرب وحشی و مفاهیم اینچنینی ندارد و منظور آن غرب امریکاست. آمریکا یک مستطیل است که در شرق آن نیوجرسی و نیویورک قرار دارد که اروپایی تر است و غرب نزدیک مکزیک است. غرب آمریکا اسپانیایی زبان است ولی معمولاً مهاجران به شرق آمریکا سفر می کنند آنهم برای بقا به همین منظور به دنبال خانه و کاشانه هستند. همیشه سرزمینهای جدید جذاب هستند به همین خاطر از سمت شرق به غرب حرکت می کنند و نام وسترن از اینجا آمده است.
وی افزود:” در سینمای وسترن این آدمها یک بار دیگر شروع به نوشتن تاریخ تمدن میکنند و همه چیز را با سبک خودشان از نو مینویسند و لباس و سبک و سیاق زندگی شان را در این فیلم ها مطرح می کنند. مثلاً بندی که دور یقه لباس میبینید همان چیزی است که بعدها تبدیل به کراوات می شود و اسب، گاری، کلاه و … با همین فلسفه دیده میشوند. در تمام وسترن ها معاشقه بین وسترنر و اسب دیده می شود و تمام اینها از نیاز این ژانر سرچشمه میگیرد. ارتباط وسترن با افسانه، اسطوره و واقعیت ارتباطی ارگانیک است نه یکسویه. این قهرمانان و بدمن ها وجود دارند و عمده آنها هم بعد از استقلال آمریکا دیده میشوند.
وی در بخش دیگری از سخنانش به تحلیل ژانر پرداخت و گفت: ژانر قانونی نانوشته بین مخاطب و نظام فیلمسازی است درواقع یک کد است مثلاً اگر کسی نمیدانست که ما برای تماشای چه فیلمی به اینجا آمده ایم با دیدن لباس بازیگر فیلم، ژانر آن را متوجه میشد. در واقع ژانر متعلق به سینمای بدنه است. البته هر پدیده ای مخالفانی هم دارد و مهمترین گروهی که در این مورد اختلاف نظر دارند مکتب فرانکفورت است که با این عوام زدگی در مبارزه است. حتی افرادی هستند که در آثار ارسطو و شکسپیر ژانر را دنبال می کنند. وقتی بین شما و فیلم کدی رد و بدل میشود یعنی قانون ژانر رعایت شده است.
دهقان درباره زیبایی شناسی فیلم اشاره کرد: زیبایی شناسی اتفاقاً مربوط به اتفاقات فنی فیلم است؛ موسیقی، طراحی صحنه و تدوین که جزو زیبایی شناسی هر فیلمی محسوب می شوند.
او سخنانش را اینگونه ادامه داد: وسترن یعنی لانگ شات و در محیط بسته معنی نمی دهد و در منظرهها هم بحث عمودی و افقی پیش می آید. آنچه در حال حاضر به واسطه پیشرفت تکنولوژی در حال از دست رفتن است همین لانگ شات است. در لانگ شات نوعی آزادی و دموکراسی وجود دارد که در زوایای دیگر نیست چون کارگردان یک زاویه خاص را برای بیننده انتخاب و دیکته نمی کند و نمیخواهد برای مخاطب تصمیم بگیرد.
دهقان در ادامه دلایل افول این ژانر را برشمرد و گفت: از دلایل افول ژانر وسترن تکنولوژی و همچنین مرگ بزرگان وسترن مثل همین آنتونی مان است که سال ۱۹۶۰ از دنیا رفت. اما علیرغم این افول نمی توان پایان این ژانر را اعلام کرد هرچند این ژانر دیگر در اوج نیست. وسترن علیرغم افول تنها ژانری است که ظرفیت گسترده ای دارد و می توان تاریخ سینما را به روایت وسترن نوشت. کاری که وسترن می کند مأوا گزینی در اقتصاد است؛ وقتی ساختمان ساخته می شود تحولی در سایر کارها حاصل می شود و حرفه های مختلفی با این صنعت جان می گیرند. به همین دلیل است که وقتی وسترنر شهری را بنا می کند، گانگستر می آید و جدال بین این دو باعث ویرانی حاصل تلاش او میشود.
این منتقد سینما درباره جشنواره های وسترن افزود: تعداد جشنواره هایی که به ژانر وسترن می پردازند بسیار اندک است و به شکل محدود برگزار می شوند. در برخی موارد در حد یک بزرگداشت در جشنواره کن به این ژانر پرداخته می شود و از ابتدا تا امروز تنها یک فیلم وسترن جایزه گرفته است. چه بسا این موضوع حاصل نوعی بدفهمی باشد که ژانری در عین محبوبیت جدی گرفته نمی شود.
او در مورد تاثیر وسترن بر ادبیات و … چنین گفت: وسترن تأثیر متقابلی بر ادبیات داشته حتی رشته ای در یکی از دانشگاه های آمریکا به این رشته اختصاص یافته است. رونالد ریگان در سال ۱۹۸۰ رئیس جمهور شد و اکثر آثارش وسترن بود. به او رئیس جمهور کابوی می گفتند و این نماد محبوبترین ژانر یعنی وسترن است. البته اخیراً در لس آنجلس موزه وسترن را تأسیس کردهاند.
خسرو دهقان در مورد کمرنگ بودن نقش زن در آثار وسترن افزود: در همه فیلم های وسترن نقش زن مثل جانی گیتار پررنگ و برجسته نیست. خانه ای که دود از آن بلند میشود یعنی هویت خانواده دارد و زن در آن صاحب کرامت می شود. در واقع زن در پسزمینه این امور نقش اصلی را بازی میکند.
وی نشانه های وسترن را اینگونه عنوان کرد: لباس، کلاه، شلوار و چکمه که در حال حاضر تبدیل به برند شده در وسترن بنا به ضرورت وجود دارد. اسلحه و مدل های مختلف آن، سواری، اسب، کاروان ها،کاروانسراها و … و مشاغل در ارتباط با سودای طلا، نفت و معدن، باجگیرها و آیینها در وسترن مهم هستند. یکی از این آیین ها؛ لینچ کردن (محاکمه بدون دادگاه) است که در آن یک فرد بدون هیچ وسیله ای در اثر فشار گروهی کشته میشود.
دهقان درباره وسترن اروپایی اضافه کرد: وسترن اروپایی هم در تاریخ سینما وجود دارد اما وسترن اصلی محسوب نمیشود. در مورد وسترن ایتالیا قضیه متفاوت است چون سرجیو لئونه برعکس عمل می کرد و در فیلمهایش چشم شخصیت تبدیل به لانگ شات می شد. پس جای قهرمان و ضد قهرمان عوض میشد و به این صورت به گونهای وسترن را هجو میکرد. این عکسالعمل هم ایدئولوژیک است هم استاتیک.
در ادامه وی از تعدادی فیلم های وسترن ایرانی همچون سه دلاور بیباک، هی جو، شیر سنگی و هفت تیرهای چوبی نام برد. در پایان این نشست پرسشهایی از سوی حاضرین مطرح شد که خسرو دهقان به آنها پاسخ داد و کتابهایی را برای بررسی بیشتر این ژانر به حاضرین معرفی کرد. جلسه نمایش و نقد و تحلیل فیلم سینمایی مردی از لارامی که با حضور اعضای انجمن منتقدان و صنوف دیگر از ساعت ۱۷:۳۰ در سالن سیف الله داد خانه سینما آغاز شد تا ساعت ۲۱:۳۰ به طول انجامید.