ابراهیم اصغری فیلم سینمایی «مادر» ساخته علی حاتمی را نمونهای از سینمای معرف سبک زندگی میداند.
سوره سینما – سارا کنعانی: ابراهیم اصغری تهیهکننده فیلمهای «به کبودی یاس» و «شور شیرین» معتقد است سبک زندگی با اعتقادات، باورها، آرمانها و شرافتمندانه زیستن گره خورده است. عناصری که ریشه در دین اسلام و باورهای ملی ما دارد.
فیلم های سینمای ایران تا چه حد موفق شده اند محصولی به نام «سبک زندگی» را به تماشاگر هدیه کنند؟
ابراهیم اصغری: سینما مثل سایر رسانه های موجود در کشور بیشتر از اینکه یک سبک زندگی ایده آل را ترویج دهد از جامعه تأثیر می گیرد. سینماگران آثار خود را بر اساس بازخوردی که از جامعه می گیرند طراحی می کنند و در حقیقت ناخودآگاه همان سبکی از زندگی را که چشمان شان می بیند، منعکس می کنند و خود به خود آن چیزی که در جامعه رایج است بازتاب داده می شود. این را هم باید یادآور شوم که فیلم های سینمایی ما زندگی تمامی اقشار جامعه را روایت نمی کند. کارگردانان همان چیزی را که از مردم گرفته اند به خودشان بازمی گردانند و در نتیجه محصول جدیدی به نام «سبک زندگی پیشنهادی» به دست مخاطب نمی رسد. سینما به عنوان یک مرجع فرهنگی و اجتماعی می تواند یک سبک زندگی ایده آل را که ایرانی و اسلامی هم باشد ترویج بدهد و متأسفانه تا امروز کارهای قابل توجهی در این زمینه انجام نشده است. تنها ممکن است در برخی از آثار تلنگری زده شده باشد. خیلی از فیلم ها آن شیوه زندگی را که در شمال شهر تهران حاکم است به تصویر می کشند و شاید بدون اینکه متوجه باشد مردم را به سمت آن طور زندگی کردن ها سوق می دهند.
بنابراین از نظر شما کوتاهی از جانب کیست؟
نباید صرفا سینماگران را مقصر دانست. چنین موضوعاتی باید در سطح کلان مورد توجه مدیران و مسوولان فرهنگی قرار بگیرد و مدیران فرهنگی نیز باید بعد از حمایتهای خودشان چنین آثاری را از فیلمساز طلب کنند.
شما از چه فیلمی به عنوان بازتاب دهنده سبک زندگی ایرانی اسم می برید؟
من از «مادر» علی حاتمی اسم می برم، هرچند که ممکن است نمونه های دیگری نیز وجود داشته باشد.
سهم شخصیت حقیقی فیلمساز و زندگی واقعی او را تا چه حد در بازنمایی یک سبک زندگی ایرانی سهیم می دانید؟
همانطور که پیش تر نیز اشاره کردم، کسانی که آثاری را در حوزه های فرهنگی و حتی در خارج از این حوزه ها تولید می کنند جامعه ای را منعکس می کنند که خودشان در آن نفس کشیده اند و این اتفاق حتی ممکن است ناخواسته باشد. فیلمسازان ما هم از این قاعده مستثنی نیستند و ممکن است واقعیتهای زندگی آنان نیز به عنوان جزئی از جامعه، در قالب یک فیلم روی پرده سینما بیاید. در اینجا ذکر این نکته ضروری است که حال و هوای یک فیلم لزوما نشان دهنده سبک زندگی واقعی آن شخص فیلمساز نیست. افکار و اندیشه ای که در فیلم ها منتقل می شود برگرفته از اندیشه فیلمساز است، اما سبک زندگی چیزی است که بخشی از آن نشأت گرفته از واقعیت های جامعه است و بخشی دیگر به ایده های جذب مخاطب در فیلم بر می گردد، یعنی ممکن است نوعی از زندگی به فیلم وارد شود که از نظر جامعه آماری تعداد کمی از مردم شامل آن شوند اما در فیلم مورد توجه قرار می گیرد، به این دلیل که جذاب است و می تواند درصدی از مخاطب را جذب کند. چیزی که به طور صد در صدی در اثر یک فیلمساز بروز و ظهور پیدا می کند افکار و اندیشه است، وگرنه آن سبک زندگی ای که او نشان میدهد ممکن است ارتباطی با حقایق روزگار او نداشته باشد.
به نظرتان متر و معیار سبک زندگی ایده آل چیست؟
کسانی که در حوزه های اجتماعی یا فقهی فعالیت می کنند می توانند پاسخ دقیق تری به این سوال بدهند. آنچه من بگویم وابستگی زیادی به خانواده ای که در آن رشد کرده دارد. برای دستیابی به معیارهای ایده آل باید این سوال را از کسانی پرسید که میتوانند با کارشناسی دقیق به ذکر موارد بپردازند.
زندگی ایرانی لزوما سنتی هم هست؟
زندگی سنتی ایرانی به تاریخ و تمدنی برمی گردد که نیاکان ما در آن زندگی می کرده اند. اگر ما به فقه اسلامی که بسیار هم پویاست نگاهی بیاندازیم میبینیم سبک زندگی بر اساس شرایط زمانی و مکانی تغییر پذیر است و می تواند کاملا هم مدرن باشد. جامعه دارد به سمت زندگی مدرن پیش می رود و هیچ تضادی هم با اسلام و سبک زندگی ایرانی و اسلامی ندارد. ما باید جوری پیش برویم که این مدرنیته منافاتی با اعتقادات ما نداشته باشد.
در پایان حرفی باقی مانده که بخواهید عنوان کنید؟
سبک زندگی چیزی است که بیشتر در رفتار ما مستتر است تا امکاناتی که برای یک زندگی از آن بهره مند هستیم. اگر رفتار انسان با فطرت، اعتقادات و گذشته تاریخی او منافاتی نداشته باشد می تواند در قالب یک زندگی ایرانی و اسلامی دسته بندی شود، فارغ از اینکه سنتی باشد یا مدرن. در یک کلام سبک زندگی ایرانی و اسلامی یک زندگی شرافتمندانه است.