کارگردان فیلم سینمایی «روزهای زندگی» تاکید کرد در نمایش ناهنجاریهای اجتماعی به شکل صریح و عریان فضیلتی نیست.
پرویز شیخ طادی کارگردان سینما درباره ارزیابی خود از سینمای اجتماعی، خانوادگی و شیوه برخورد فیلمسازان با موضوعاتی از قبیل سبک زندگی گفت: پرداختن به موضوعاتی از قبیل سبک زندگی قبل از اینکه وظیفه و کار فیلمساز باشد نیازمند یک تحلیل کارشناسانه و همه جانبه از طرف تحلیلگران اجتماعی، فرهنگی، اساتید روانشناسی و مشاورین خانواده است.
کارگردان «روزهای زندگی» گفت: سبک زندگی فقط پرداختن به تجلیات ظاهری یک طبقه اجتماعی نیست بلکه یافتن ریشهها و علتهای به وجود آمدن سبکهای مختلف زندگی است. سبک زندگی علوم مختلفی را در بردارد. روانشناسی رنگ، معماری، لباس، طرز تفکر، حتی سوخت اتوموبیل و کوچکترین عناصر زندگی روزمره را در بررسی سبک زندگی جای دارد. صرف اینکه ما ظواهری از یک طبقه اجتماعی را در فیلم نشان بدهیم و بگوییم که ما یک سبک زندگی را نقد و یا آسیبشناسی کردهایم کافی نیست.
وی ادامه داد: شیوه بررسی یک معضل اجتماعی توسط اکثر فیلمسازان سینمای اجتماعی، بدون نگاه کارشناسی، بدوی و ابتدایی است. سینمای اجتماعی در ایران کاملا عاری از هرگونه نگاه علمی و پژوهشهای مرتبط با موضوع است. در برخی موارد فیلمسازان یک پرونده قضایی یا خانوادگی را میگیرند، جزئیات آن را در مدیوم سینما به صورت عریان نشان میدهند و فکر میکنند با این کار فیلم اجتماعی ساختهاند و مخاطبان و مردم را از انواع آسیبهای اجتماعی مطلع کردهاند.
شیخطادی ادامه داد: اگر پرده برداشتن از پروندههای قضایی لازم و ضروری بود در تلویزیون یا روزنامه از آنها صحبت میشد. مسئله این است که بسیاری از این ناهنجاریها و کج رفتاریها را نباید به صورت مستقیم و عریان در سینما نشان داد. نیروی انتظامی از جزئیات پروندههای قتل و تجاوز و معضلات خانوادگی صحبت نمیکند اما فیلمساز یک پرونده قضایی را برمی دارد و تمام مگوهای آن را روی پرده سینما به مخاطب نشان میدهد و بعد فکر می کند که مردم را از آسیبهای اجتماعی مطلع کرده است.
این کارگردان افزود: مردم از کلیت ناهنجاریها مطلع هستند کاری که هنرمند باید انجام دهد خبرنگاری نیست بلکه روشنگری است. فیلسماز خبرنگار نیست. اکثر فیلمسازان سینمای اجتماعی ما دارند کار ژورنالیستی میکنند. سینمای اجتماعی یعنی سینمایی که از علوم مختلف انسانی استفاده کرده و با احتیاط و علم به بررسی موضوع نزدیک شده است.
وی گفت: حالا اگر در سینمای خانواده و اجتماعی میخواهیم از سبک زندگی ایرانی و اسلامی صحبت کنیم باید از نگاه کارشناسانه اساتید روانشناسی، اجتماعی، فرهنگی و دینی استفاده کنیم. صرف نشان دادن یک حوض لاجوردی، یک حیاط سنتی یا نماز خواندن شخصیتهای فیلم و المانهای سنتی زندگی ایرانی، برای نشان دادن الگووی زندگی ایرانی و سالامی کافی نیست. معظل اصلی فیلمسازان این است که موضوع مورد بررسی را فقط از فیلتر خودشان رد میکنند در حالی که نشان دادن موضوعات اجتماعی مستلزم بررسیهای کارشناسانه در مرحله تحقیق و پژوهش است.
شیخطادی در ادامه صحبتهایش گفت: مردم الگوی زندگی موفق را گم کردهاند. ما باید الگوی زندگی موفق را به آنها نشان دهیم. آن هم نه فقط از منظر خودمان بلکه از نظر نگاه علمی و روانشناسی. در حال حاضر فیلمسازان ما فقط از مسائل اجتماعی عکس میگیرند و دارند کار خبری میکنند.
وی افزود: برداشت ما از تعبیر ادبی هنرمند آینه جامعه است اشتباه است. در این تعبیر ادبی آینه یعنی جلادهنده و روشن کننده. آینه در اینجا به معنی چیزی که عین واقعیت را نشان بدهد نیست. هنرمند منعکسکننده آنچه در جامعه در جریان است نیست بلکه هنرمند آنچه که باید باشد را نشان میدهد. در مواجهه مستقیم قرار دادن مخاطب با معظلات و ناهنجاریها اثرات منفی و روانی بر مخاطب خواهد داشت.
این کارگردان گفت: وکلا و قضات که درگیر پروندههای متعدد ناراحتکننده هستند بعضا از شغل خود خسته و ناراضی هستند. چون ارتباط مستقیم با واقعیتهای تلخ دارند. اگر قرار است سینما به خانه وکلا تبدیل شود یعنی جایی که انبوه پروندههای جنایی و اجتماعی تلخ موجود هستند، هیچ اتفاق هنری نیفتاده است و هنرمند کار هنری انجام نداده است.
شیخطادی افزود: زمانی پیشنهاداتی برای ساخت سریال برای تلویزیون کانادا داشتیم. آنها قوانین مورد نظر خود را به ما ارائه دادند تا ما با رعایت این قوانین ساختار دراماتیک را پی بگیریم. در این قوانین آمده بود که پایان همه قصهها خوش باشد. نشان دادن مستقیم قتل و چاقو و خشونت مجاز نبود. احترام به بزرگتر باید رعایت شود. کتک زدن مستقیم حیوانات یا کودکان نشان داده نشود و چیزهایی از این دست.
وی ادامه داد: دلیل این قوانین را چنین عنوان کردند که مردمی که شب را با سریالهای ملتهب سر میکنند صبح بد رانندگی میکنند، ملتهب هستند، عصبی و مغشوش در ادارات حاضر میشوند و تأثیر منفی از این دست. این نگاه، حاکی از یک دقت کارشناسانه است که توسط فیلمساز تدوین نشده بلکه یک تیم کارشناسی رسانه را از خطرات مختلف آگاه کرده که ما متأسفانه این تحلیل را به کار نگرفتهایم. با روانشناسان قهریم از مشاورین استفاده نمیکنیم به تربیت بالینی بی توجه ایم و اساسا یک تحلیل پارینهسنگی نسبت به موضوعات اجتماعی داریم.