سوره سینما

پایگاه خبری-تحلیلی سینمای ایران و جهان

sourehcinema
تاریخ انتشار:۴ مرداد ۱۳۹۴ در ۱۰:۳۹ ق.ظ چاپ مطلب

یک تجربه تازه در سینمای ملال‌آور این روزها/ داستان‌های پسرک و کوچه

Yahya-Sokoot

فیلم سینمایی «یحیی سکوت نکرد» اولین فیلم کاوه ابراهیم‌پور اثری باطروات در سینمای ملال‌آور این روزهاست.

فیلم سینمایی «یحیی سکوت نکرد» اولین فیلم کاوه ابراهیم‌پور اثری باطروات در سینمای ملال‌آور این روزهاست.

سوره سینما – نام فیلم، قلابی است که مخاطب را با خود همراه می‌کند: «یحیی سکوت نکرد». در نگاه اول و تصور کلی، سکوت نکردن واجد ارزش است. معمولا سکوت نکردن، اقدامی است علیه ظلم، اجحاف و ملال. پس تماشاگر وقتی با یحیی و عمه‌اش (فاطمه معتمدآریا) همراه شده و زندگی غریب آنها در عمارت قدیمی را دنبال می‌کند، منتظر است تا اتفاقی بیفتد و قهرمان خردسال فیلم، با اقدام شجاعانه اش این روزهای ملال آور را پایان دهد.

روایت فیلم، بر این تصور صحه می‌گذارد. آنچه یحیی می‌بیند ماجراهایی عادی و ساده نیست. رفت و آمدهای مشکوک لیلا (ندا جبرائیلی) و رفتارهای خشن مسعود، ادبیات پدر مسعود (صالح میرزاآقایی) و کاری که مخفیانه و غیرقانونی عمه انجام می‌دهد، تصویری هولناک از جامعه اطراف یحیی می‌سازد. به ویژه که پدر یحیی هم رفته و به نظر نمی‌رسد راهی برای بازگشت او وجود داشته باشد. کنجکاوی و معصومیت یحیی که در حال کشف و شهود است، فیلم را پیش می‌برد و تماشاگر سمت این پسر ایستاده است. پسر شیرین و دوست داشتنی که در آن بلبشو، قطعه‌ای جواهر به نظر می‌رسد.

«یحیی سکوت نکرد» بر خلاف بسیاری از فیلم‌های سینمای ایران، قهرمان، شخصیت‌هایی قابل باور، جذاب و البته پرکشش دارد. شخصیت‌هایی که عمق دارند و شناختشان ساده و پیش‌بینی فرجامشان ساده نیست، به فیلم گرما داده‌اند. ارتباط یحیی و عمه‌اش به تدریج شکل می‌گیرد، زن از پوسته تنهایی خارج می‌شود و به زندگی می‌آمیزد. قرار است حرفه‌اش را کنار بگذارد و آیا همه این‌ها به خاطر موهبت حضور یحیی نیست؟ یحیایی که خاطره پسر از دست رفته زن را جبران می‌کند و به آن خانه قدیمی نور زندگی می‌پاشد.

yahya-sokoot-2

فیلم که پیش می‌رود، تماشاگر نمی‌تواند شخصیت‌ها را رها کند. همراه آقای اردکانی (تورج منصوری) اندوهگین می‌شود، همراه لیلا سرگشته است و آرزو می‌کند بلاخره مسعود دست از سر یحیی بردارد. با آنکه فرم روایت فیلم سکانس پایانی را برملا کرده، اما وسوسه برای دنبال کردن سرنوشت شخصیت‌ها تمام نمی‌شود و این کارگردان است که هوشمندانه برگ برنده را در انتها رو می‌کند. با صدای یحیی که یک سال از هشت سالگی‌اش را پشت سر گذاشته و در برابر یک سو تفاهم سکوت نکرده است. یحیی همان طور که پیش‌بینی می‌کردیم مهر پایان را به قصه کوچه و آدم‌هایش زده. اما چالش فیلم این است: اگر او سکوت می‌کرد، زندگی خود و عمه‌اش را نجات می‌داد.

فیلم با غافلگیری تمام می‌شود و تاثیرش را روی مخاطب می‌گذارد. «یحیی سکوت نکرد» اثری است دوست داشتنی و سرشار از فصل‌های گرم و به یادماندنی. مثل سکانسی که یحیی و عمه در اتاق بارش باران را نگاه می‌کنند. یا سکانس وداع عمه با یحیی در شلوغی و ازدحام جمعیتی که نفرتشان را نثار زن می‌کنند. سکانسی که آقای اردکانی تکیه داده به دیوار و تلاش می‌کند فاجعه مرگ لیلا را باور کند. ابراهیم‌پور جوان، صاحب سلیقه است. انتخاب فاطمه معتمدآریا برای نقش زنی که باید میان مرز خوب و بد بودن، حرکت کند و دست آخر قربانی قضاوتی ناعادلانه شود، هوشمندانه بوده. بازی معتمدآریا در «یحیی سکوت نکرد» یادآور روزهای اوج بازیگری بزرگ و درخشان است که حضورش در هر فیلم، به آن غنای مضاعف می‌داد. و بازیگر نوجوان فیلم قطعا در ارتباط با معتمدآریا، توانسته همه ظرفیت و استعدادش را به نمایش بگذارد و اینچنین تاثیرگذار باشد.

تماشای «یحیی سکوت نکرد» یادآور این نکته است که سینمای ایران هنوز زنده است و چه ذخایر عظیمی برای جذب مخاطب دارد. می‌توان از تجربه‌های پیش پاافتاده فاصله گرفت، و قصه گفت. از بازیگر حرفه‌ای استفاده کرد و به مخاطب باج نداد. «یحیی سکوت نکرد» باطراوت است و این طراوت بر جان مخاطب می‌نشیند.