سوره سینما- فارس نوشت: پروفسور «خیرالدین کارامان» یکی از برجستهترین عالمان ترکیه از مجید مجیدی تقدیر کرد و نوشت: فیلم را تماشا کردیم و پسندیدیم. به این نتیجه رسیدیم که این فعالیت برای پر کردن خلأ شناخت اسلام در نسل جوان اقدامی بسیار مهم و زیباست.خیرالدین کارامان که از عالمان برجسته فقه در ترکیه محسوب میشود در مقالهای که در روزنامه «ینی شافاک» منتشر کرد گفته است که فیلم مجیدی یکی از بزرگترین خلاءها را پر خواهد کرد.
کارامان در مقاله خود گفت که فیلم مجید مجیدی را تماشا کرده و از فعالیتها و تلاشهایی که برای پاسخگویی به نیازهای جوانان امروزی در این فیلم صورت گرفته تقدیر و تشکر میکند.
وی در مقاله خود اشاره میکند که فعالیت و تلاش برای پیدا کردن راه حل مشکلات کودکان و جوانان واجبی است که هر کس نسبت به تخصصش باید انجام دهد و میافزاید: یکی از افرادی که در این فعالیتها شرکت کرده مجید مجیدی است.
کارامان ضمن تقدیر از حساسیت و آگاهی دینی مجیدی گفت: «به عنوان یک نکته مهم باید بگویم که مجیدی قبل از شروع فیلم وضو گرفت و قبل از اینکه آنجا را ترک کنیم برای اینکه وقت دیر نشود پیشنهاد داد تا نماز را همانجا بخوانیم.»
پروفسور خیرالدین کارامان در سال ۱۹۳۴ در چروم به دنیا آمد. در دبیرستان امام حاتب(دبیرستان دینی) قونیه که از اولین امام حاتبها بود تحصیل کرد و آموزش عالی خود را در دانشکده عالی علوم اسلامی استانبول گذراند.
به مدت دو سال در دبیرستان های امام حاتب استانبول به عنوان معلم فعالیت کرد و بعد در دانشکده علوم اسلامی استانبول استادیار شد.
بعد از اینکه بخش انستیتوی اسلامی به دانشکده الهیات تبدیل شد به ترتیب رتبههای دکترا، رئیس دانشکده و پروفسوری را کسب کرد و در این میان در هزاران کنفرانس بینالمللی و داخلی، سمینارها، نشستها، خطبه، کلاس و برنامههای رسانهای مکتوب و مصور، برنامههای آموزشی، تعلیمی، فعالیتهای تبلیغی و ارشادی شرکت کرد.
وی حدود پنجاه اثر منتشر شده دارد و خیرالدین کارامان که در کنفرانس بیداری اسلامی در تهران شرکت کرده بود در رابطه با موضوع «سید جمالالدین اسدآبادی» تخصص دارد.
متن کامل مقاله وی به شرح زیر است: یکشنبه گذشته در سیودومین پیکنیک انجمن انصار که به صورت یک عادت درآمده شرکت کردم. دوستانمان از امام حاتب و انصار به همراه خانوادههایشان آنجا بودند. پذیرائیهای مادی و معنوی برای حدود شش هزار نفر صورت گرفت. خدا دایمش کند. خدا به این افراد که فقط جلب رضایت خدا را میجویند موفقیت عطا کند. عنایتش را از آنها برندارد.
مانند هر سال، در پیکنیک امسال هم سخنرانی کردم. وقتی برای سخنرانی پشت تریبون رفتم، میانگین سنی شرکتکنندگان توجهم را جلب کرد. تعداد جوانان ۱۵-۳۰ سالهمان خیلی کم بود به خاطر همین قسمتی از سخنرانیم را به دنبال جواب «چه کار باید بکنیم تا با جوانان و کودکانمان که دنیای الکترونیک آنها را از ما جدا کرده و دیواری بین ما و آنها ایجاد کرده در یک محیط قرار گیریم، زندگی و ارزشهای مشترک داشته باشیم؟» گشتم. میتوانم بگویم در سالهای اخیر کسی را ندیدیم که از این مشکل ابراز ناراحتی نکرده باشد.
افراد از تمام اقشار از اینکه کودکان و جوانانشان در دنیای الکترونیک غرق شده، محیط گفتوگو و صحبت از بین رفته و در پی اینها اعتیادهایی در این زمینه بهوجود آمده شاکی هستند.
کتابها، مجلات و متخصصان مختلف را از رسانهها در این باره دنبال کردم اما متأسفانه راهکاری که از آن اطمینان حاصل شده باشد را نیافتم، نخواندم.
اینکه حلال سبز(انجمنی برای مبارزه با اعتیاد، سیگار و مشروب) بعد از مواد مخدر، اعتیاد الکترونیک را هم به برنامه اصلاحی و درمانی خود اضافه کرده باید همه ما را به فکر وادارد.
اقدام خانوادهها برای ممنوع کردن این ابزار و بازیها نتیجه بخش نیست؛ محدود کردن شاید مهمترین تدبیر باشد، اما نقطه آغاز و پایان این محدودیت هم مشخص نیست.
تا زمانی که راه کار بهتری پیدا نشود شاید بهترین راه کار این است که ابزارها و امکاناتی که این وسایل در اختیارمان میگذارند را ملی کنیم. منظورم این است که ابزاری مانند سینما یا بازیهای رایانهای که کودکانمان را به خود جذب میکند ولی «از ما دور» میکند را بازیگران و برنامهنویسان خودمان تهیه کنند بدون اینکه از جذابیتش بکاهند به کودکانمان عرضه کنند تا خود مشکل به راه حل تبدیل شود.
می خواهم سه نفر را که در این واجبات شرکت کرده اند را معرفی کنم : مجید مجیدی، علی عثمان امیرعثمان اوغلو و نوین سویسال آیدین. قول داده بودم تا یک روز بعد مجید مجیدی را ملاقات کنم، قرار گذاشتیم و با هم آشنا شدیم.
مجید مجیدی در ۱۷ آوریل ۱۹۵۹ در تهران متولد شده است. کارگردانی است که از طرف منتقدین بینالمللی تأیید شده. تهیهکننده و فیلمنامهنویس است. در هنرهای دراماتیک تهران تحصیل کرده است. با اثرهای خود در برنامههای بین المللی شرکت کرده و جایزههای درجه یک کسب کرده است. برای محکوم کردن انتشار کارکاتور پیامبرمان(ص) در دانمارک، از جشنواره فیلم دانمارک کنارهگیری کرد.
فیلم «حضرت محمد» که زندگی پیامبرمان از تولد تا دوازده سالگی را نشان میدهد، دلیل نوشتن این مقاله است. این فیلم سه ساعته هنوز پخش نشده و وی برای نشان دادن به افرادی که با علوم اسلامی سر و کله میزنند، توصیهها، نقدها و تأییدهای آنان به راه افتاده است.
در این میان خواسته تا فیلم را به من نیز نشان دهد. در محیطی که جناب «احسان قابل» از متخصصین امور سینما و هنر هم حضور داشتند فیلم را تماشا کردیم. من از جهات دانستههای خودم و جناب احسان هم از جهت تخصص شخصیاش فیلم را تماشا کردیم و پسندیدیم. به این نتیجه رسیدیم که این فعالیت برای پرکردن خلأی که در ابتدای نوشته گفته بودم اقدامی بسیار مهم و زیبا است.
انشالله این فیلم هرچه زودتر در سینماها پخش شود، به صورت سریال هم عرضه شود تا هدف مجید مجیدی حاصل شود.
وی هدف و در واقع شوقش را اینگونه تعریف کرد: دشمنان اسلام و پیامبر، تصویر غلطی از اسلام و پیامبر را به دنیا عرضه میکنند. اسلامهراسی روز به روز بیشتر میشود. من خواستم تا معرفی درستی از اسلام و پیامبر داشته باشیم. مؤثرترین راه را هم سینما دیدیم.
به عنوان یک نکته مهم باید بگویم که مجیدی قبل از شروع فیلم وضو گرفت و قبل از اینکه آنجا را ترک کنیم برای اینکه وقت دیر نشود پیشنهاد داد تا نماز را همانجا بخوانیم.