سوره سینما

پایگاه خبری-تحلیلی سینمای ایران و جهان

sourehcinema
تاریخ انتشار:۲۶ مرداد ۱۳۹۴ در ۸:۵۲ ق.ظ چاپ مطلب

تجربه بازی متفاوت در فیلم «قیچی»/ رضایت از بازی در نقش فرزند شهید در «دلبری»

abbas-ghazali

بازیگر فیلم «اعترافات ذهن خطرناک من» معتقد است این فیلم قابلیت اکران عمومی گسترده و جذب مخاطب بالا را دارد.

بازیگر فیلم «اعترافات ذهن خطرناک من» معتقد است این فیلم قابلیت اکران عمومی گسترده و جذب مخاطب بالا را دارد.

سوره سینما- محیا رضایی: عباس غزالی این روزها اولین تجربه سینمایی خود را با هومن سیدی در گروه «هنر و تجربه» روی پرده دارد. این بازیگر که با دو مجموعه «وضعیت سفید» و «مادرانه» به شهرت رسید، در نقش‌های متفاوت ظاهر می‌شود. او پس از حضور قابل قبول در پروژه‌ای غریب و منحصر به فرد مانند «اعترافات…» در شرایطی سخت با نقش راما در فیلم «قیچی» جلوی دوربین رفته است. این نقش ویژه به نظر غزالی ارزش خطر کردن داشته است.

روزهای گرم تابستان را چطور می‌گذرانید؟

عباس غزالی: این روزها فیلم سینمایی «اعترافات ذهن خطرناک من» را در گروه هنر و تجربه روی پرده دارم. چند روز پیش بازی در فیلم سینمایی «قیچی» را به پایان رساندم. فیلمی که خودم خیلی به آن علاقه دارم و اگر شرایط حضور در جشنواره فیلم فجر را داشته باشد جزو فیلم های قابل توجه فیلم اولی‌ها خواهد بود. این اثر، فیلمنامه‌ای شخصیت محور دارد و من کاراکتر اصلی را بازی کردم و از حال و هوای قصه، نوع روایت، فیلمسازی و حتی بازیگری می‌توان گفت با کارهای مرسوم سینمای ما متفاوت است. برای من هم تجربه بسیار آموزنده، شیرین و جذابی بود که خیلی به آن اعتقاد دارم. امیدوارم مراحل فنی هم به خوبی انجام شود و فیلم به جشنواره برسد.

چه ویژگی‌هایی باعث شد «قیچی» تا این اندازه مورد توجه شما قرار بگیرد؟

شخصیت راما در فیلم «قیچی» متفاوت است. این فیلم از تهران و آپارتمان شروع می‌شود اما در ادامه دوربین و قصه و این کاراکتر از خانه دور شده وارد قطار می‌شود . ماجرا مدتی در حال حرکت می گذرد و بیابان و روستا و جزیره مسیری برای همراهی مخاطب می‌شود تاجایی که اتمسفر فیلم به طور کلی از نظر بصری و روایت تغییر می‌کند. اگرچه کار در این پروژه سختی‌های خود را داشت، ولی من از آن دسته افرادی هستم که سختی‌های کار را دوست دارم. اصولا هیچ کار خوبی بدون سختی به سرانجام قابل قبول نمی‌رسد. از این جهت مصائب را جزئی از لذت‌های کارم می دانم. اتفاقا نقش های متفاوت و خاص این دسته کارها هستند. امیدوارم نتیجه زحمت همه بچه‌ها در این پروژه دیده شود.

کارگردان فیلم اولی کارتان را چقدر می‌شناختید؟

کارگردان این فیلم جوانی بااستعداد به نام کریم لک‌زاده است. بچه های خانه سینما او را با فیلم های کوتاهش می‌شناسند که در جشن‌ها و مراسم مختلف جایزه گرفته. این فیلمنامه هم به قلم خودش نوشته شده و من نقش اصلی آن را بازی کردم.

gheichi

حضور در کار یک فیلم اولی آنهم با فیلمنامه‌ای کاملا متفاوت ریسک نبود؟

اگر فیلمنامه خوب باشد و کاراکتر را بپسندم در مرحله بعد کارگردان برایم مهم است. اگر نام آشنا باشد که تکلیف مشخص است ولی اگر فیلم اولی باشد رجوع می‌کنم به فیلم‌های کوتاهی که تا الان ساخته. با دیدن فیلم های لک‌زاده و صحبت هایی که داشتیم با نوع تفکر و ذهنیتش آشنا شدم و در نهایت نتیجه خوبی گرفتم. البته آدم وقتی با اطمینان هم کاری را شروع کند طبیعتا قدری ریسک و تردید هست. کار کوتاه با فیلم بلند سینمایی فرق دارد . قبول دارم ریسک بود اما ریسک رو به جلو. هنگام ضبط کار از قسمت های سخت یعنی لوکیشن‌های جنوب شروع شد. از اولین سکانسی که جلوی دوربین رفتم اطمینانم چند برابر و شک به یقین تبدیل شد و تا آخر هم از کار لذت بردم.

باز هم فیلم آماده نمایش دارید؟

اواخر سال گذشته فیلم سینمایی «دلبری» را به کارگردانی جلال دهقانی اشکذری کار کردم که دومین فیلمش در حوزه دفاع مقدس بود، اما با روایتی کاملا متفاوت در این ژانر. کل قصه در یک لوکیشن فیلمبرداری شد و کم پرسوناژ بود. کاراکتر اصلی را هنگامه قاضیانی بازی کرده و من و آتیلا پسیانی دیگر شخصیت‌ها را بازی کردیم. «دلبری» برای من کار ارزشمندی است که در پرونده هنری ام جزو کارهای متفاوت به شمار می‌رود، نقش فرزند شهید را بازی کردم که هم مقدس بود، هم متفاوت. امیدوارم نتیجه در خور توجه باشد. احتمالا این فیلم هم اولین نمایشش در جشنواره فجر خواهد بود.

پس در جشنواره امسال حضور پررنگی خواهید داشت. ممکن است کار سینمایی دیگری هم به اینها اضافه شود؟

همان آدم گزیده کار و وسواسی هستم و داشتن چند فیلم خیلی در اولویتم نیست. بسته به سیاست‌های جشنواره اگر این دو فیلم پذیرفته شود من هم پررنگتر ظاهر می‌شوم. بعد از این هم اگر کارهای پیشنهادی در راستای اهدافم باشد حتما می‌پذیرم . به این فکر نمی کنم ۱۰ فیلم داشته باشم، به ارزش و تاثیر روبه جلوی آن بیشتر فکر می‌کنم. «دلبری» را اواخر سال گذشته کار کردم که به جشنواره سال پیش نرسید. معتقدم اگر فیلم به جشنواره می رسید من با توجه به تجربه «اعترافات…» دو فیلم کاملا متفاوت داشتم.

eterafat

از شرایط اکران «اعترافات…» راضی هستید؟

از بد شانسی من بود اولین فیلمی که با آن وارد سینما شده و برایش کاندیدای دریافت سیمرغ بلورین شدم، در بخش هنر و تجربه اکران شود. من برای این بخش احترامی ویژه قائلم و گروه هنر و تجربه بسیار ارزشمند است. اگر تصمیم به سینما رفتن داشته باشم ترجیح می‌دهم فیلمهای این گروه را ببینم که فیلمسازان مستقل و بدون پشتوانه در آن حضور دارند اما یک مقدار تکلیفش مشخص نیست که چه فیلم هایی در این گروه قرار می‌گیرد. به دلخواه است یا با ارزیابی انتخاب می‌شوند. احساس می کنم «اعترافات…» قابلیت اکران عمومی داشت، اما با تعاملی که بین تهیه‌کننده و مسئولان وجود داشت ایشان پذیرفت و فیلم در گروه «هنر و تجربه» روی پرده رفت، البته او از فروش فیلم راضی است. هرچند که به نظر من در بخش عمومی هم چیزی غیر از این پیش بینی نمی‌شد و فیلم مورد استقبال عموم قرار می‌گرفت.

پس احساس می‌کنید آنطور که باید فیلم دیده نشد؟

الان هم باعث خوشحالی است که مردم در گروه «هنر و تجربه» از فیلم استقبال کردند. در چند اکرانی که همراه مردم بودم دیدم که خوشبختانه کار را دوست داشتند، اما به نظرم تهیه‌کننده باید برای تبلیغات بیشتر تلاش کند. یک پوستر مبهم اما زیبا برای بخش «هنر و تجربه» که دچار محدودیت فراوان است کافی نیست. تیزر تلویزیونی، بیلبورد شهری و چند پوستر متفاوت می‌تواند شرایط را برای جذب مخاطب بهتر کند، تبلیغات بخش مهمی از کار ماست. در کنار این استقبال خوب بارها شنیده‌ام که مردم اطلاع از اکران فیلم در گروه «هنر و تجربه» ندارند و این تنها با تبلیغات میسر می‌شود.