علی ضیا مجری محبوب تلویزیون در این روزها درباره فعالیتهایش در سال ۹۲ صحبت کرد.
سوره سینما- در سالهای اخیر حوزه اجرای تلویزیون نیاز به یک پدیده داشت. مجریهای محبوب قبلی یا کم کار شده بودند یا برای کارشان محدودیت ایجاد شده بود. در افت برنامه های گفتگو محور و متکی به مجری، جای یک ستاره جوان خالی بود. سید علی ضیا خیلی زود نشان داد میتواند این جای خالی را پر کند. در سالی که گذشت مهمترین اجراهای زنده شبکه سه را بر عهده داشت. او به اتفاق تهیهکننده همیشگیاش، علی زاهدی تلاش کردند تا ثابت کنند هر ساعتی از شبانه روز تلویزیون، می تواند پربیننده باشد. پایان سال ۹۱ برای علی ضیا آغاز یک دوره جدید در فعالیت حرفهای اش است. دوره ای که رسیدن به آن ساده نیست.
شما را می توان به خاطر دو اجرای مهم سال ، یعنی «ماه عسل» و «ویتامین ۳» پدیده سال ۹۱ به حساب آورد. برای این موقعیت چقدر تلاش کردید؟
سید علی ضیا: شما لطف دارید و قطعا اینطور هم نیست. من هنوز دارم درس پس میدهم و شاگرد کسانی هستم که حتی یک روز زودتر از من شروع کردند. هر اتفاقی که در سال ۹۱ افتاد مهر خداوند بوده. ان شا الله در هیچ عرصهای خدا را فراموش نکنیم و به نظر من این از همه چیز مهمتر است. در کنار آن، سختیهای وحشتناک و نامردمی های عجیب و غریب و روزهای سخت و … هم هست که خیلیها نمی بینند و از آن بی خبرند. مردم فقط من را می بینند که عادت به گله کردن ندارم و فکر می کنم شاد کردن مخاطب با اهمیت تر باشد و من هم تمام تلاشم را برای لبخند آنان انجام دهم. من هیچ وقت لذت نبردهام از اینکه اشک مردم را در بیاورم و حاضر نیستم به هر قیمتی آنها را متاثر کنم.
قصد ندارید برای یک بار هم که شده پرده از این نامردمیهای بردارید و دقیقا مشخص کنید این کارشکنیها از کجاست؟
نه. مخاطب چرا باید از این مشکلات با خبر شود؟ او همیشه حق دارد از تلویزیون لذت ببرد و من هم تصمیم ندارم زمانی این مسائل را بازگو کنم. وظیفه من تلاش برای مردم کشورم است و به خودم قول دادهام که در این زمینه از هیچ چیزی کم نگذارم. البته این روند من یک نفر نیست و همه ما داریم برای مردم مایه می گذاریم.
سختیهایی که در کنار جذابیت های اجرای زنده وجود دارد، باعث نشده به فکر اجرای برنامه تولیدی بیفتید؟
من مجری برنامه زنده هستم و به وجود همین سختی ها هم معتقدم، اما به نظرم برنامه تولیدی هم دشواری های خودش را دارد و مجری باید بتواند همه آن اتفاقاتی را که در لحظه و برای برنامه زنده رقم می زند، در یک کار تولیدی هم داشته باشد. وقت هایی این موفقیت رخ نمی دهد و دلیل اینکه خیلی از برنامه های تولیدی مخاطب ندارد، همین تولیدی بودن است. خدا را شکر مدیران شبکه به من لطف دارند و بااین اعتماد است که به من برنامه زنده میدهند.
چطور می شود از محدودیت های اجرای زنده به نفع بروز خلاقیت ها بهره گرفت؟ فکر میکنم دیگر می توان شما را به عنوان کسی که سبک خاص خودش را دارد، شناخت.
از سال گذشته به این نتیجه رسیدیم که از این به بعد و آرام آرام اجراهای شبیه اجرای من را در تلویزیون دیده میشود و خدا را شکر یک سبک شکل گرفته است. من آدم رهایی هستم و ترجیحم این است که این رها بودن را در استودیو هم حفظ کنم، چون باعث خلق فضاها و گفتن جملاتی میشود که شاید تا قبل از آن نه مخاطب از آن منظر به آن موضوع نگاه کرده باشد و نه شخصی که مهمان من است. حتی فرقی ندارد چه کسی به برنامه دعوت شده است و فارغ از نوع لحن و بیانی که برای افراد مختلف، متفاوت در نظر می گیرم، چنین خلاقیت هایی را سعی می کنم در مواجه با همه داشته باشم. برای مثال وقتی دکتر علی اکبر ولایتی به برنامه آمد توانستیم فضا را به گونه ای پیش ببریم که من با ایشان به لهجه کاشانی هم صحبت کنم و در برخورد با مهمان های عادی تر هم من سعی می کنم موقعیت را به گونه ای فراهم کنم که آنها هم با من شوخی کنند. سعی من این بوده که به هر شکل، هم رده و هم طراز مهمان باشم و هیچ وقت قائل به هیچ برتری نیستم. تلاش همه ما در راستای تولید یک برنامه خوب است و هیچ وقت در پی جلو زدن از هم نبوده ایم.
چه وقت از مهمانهای برنامه با خبر میشوید؟ چقدر فرصت کسب اطلاعات و آگاهی درباره آنان برای شما باقی میماند؟
روند «ویتامین ۳» همیشه در این جهت بوده است که ما یکی- دو هفته زودتر، از تمام مهمانهای یک هفته مان با خبر هستیم. به عبارت دقیق تر، ما در روزهای شنبه جلسه داریم و مهمان های هفته آینده مان را معلوم می کنیم و عملا یک هفته فرصت هست برای همه برنامه ریزی ها. برای مثال همین امروز که دو مهمان از نمایندههای گرمسار و ارومیه داشتیم، من درباره این مناطق و مشکلات شان تحقیقاتی داشتم. هیچ علاقه ای به این موضوع نداشتم که برنامه را وارد فاز سیاسی کنم و تمام تلاشم این بود که جو حاکم، آرام باقی بماند. به نظر من برنامه سیاسی مناسب سر صبح نیست . به همین دلیل بعد از مشورت با آقای زاهدی، برنامه دو چهره حاضر در مجلس را به شیوه ای متفاوت جلو بردیم و حتی سوال های تستی هم بر همین مبنا طراحی شد. در کنار این آرامی و لطافت باید مشکلات را هم مطرح می کردم و به همین خاطر صحبت را به دریاچه ارومیه رساندم. من معتقدم وضعیت این دریاچه یک درد ملی است و نه صرفا یک مسئله منطقه ای که فقط متعلق به مردم عزیز ارومیه باشد. ما همیشه می خواهیم برنامه هایمان را از آن شکل و شمایل رایجی که در ذهنها کلیشه شده، خارج کنیم.
همیشه از گروهی کار کردن و وجود یک «ما» ی واحد صحبت کردهاید، اما وارد جزئیات بشوید. مثلا بگویید در طراحی سوال ها یا انتخاب عکس های بخش سلام و خبر هم مشارکت دارید؟
در این برنامه همه ما به هم کمک میکنیم، اما هر بخش برای خودش مسوول جداگانه دارد. بخش های مختلف سلام و خبر و … توسط دوستانی اداره می شود و البته پیش می آید که من هم در اینترنت سرچ کنم و مثلا عکسی را برای همکارانم ایمیل کنم که آن را در برنامه فرد قرار دهند. این اتفاقی است که از جانب آقای زاهدی و بقیه بچه ها هم رخ میدهد. برای سوال های تستی هم خیلی اوقات سعی می کنیم دور هم بنشینیم و طراحی کنیم، اما اگر فرصت نشد، وظیفه بر عهده مسوول اصلی آن است. در یک کلام ما در یک حالت کلی در کنار همیم و هر جزء هم متصدی خودش را دارد.
هنوز هم طبق روال برنامه های گذشته از اتفاقات روزمره برای انتقال پیام در برنامه استفاده میکنید؟
من از همان دورانی که همه روزم را در رادیو می گذراندم، می نوشتم و این دست به قلم بودن اتفاق تازه ای نیست. گذشته از آن ساختار برنامه به گونه ای است که مجال خلاقیت دارد. یادم می آید زمانی می گفتم من بلدم برنامه شبانه اجرا کنم و از پس برنامه ظهر هم بر می آیم، اما سر صبح نه! با شروع «ویتامین ۳» آقای زاهدی و مدیر شبکه و همچنین مدیرگروه خیلی تلاش کردند تا تم اصلی برنامه حاصل شود. من خودم تصمیم گرفتم اتفاقات همان روزی را که سر برنامه می آیم یا دیشب را با اتکا به دیدگاه تازه ای در برنامه عنوان کنم، به شکلی که بتوان از آن دفاع داشت. نمی خواستم حرف های من حول اتفاقات، تهرانیزه شده باشد! برنامه برای همه ایران است و نه فقط پایتخت نشین ها. برای مثال اسم کوچه ها را به دفعات مکرر، عوض می کنند و این اتفاقی است که در همه جای کشور رخ می دهد. من همین موضوعات را با لحنی بیان می کنم که روزگار تمام مردم کشور را در بر بگیرد و محدود به شهر خاصی نباشد.
چالشی شدن برنامه برای شما اهمیت دارد؟
تمام تلاش ما این است که از ادب خارج نشویم. جسارت و شهامت اجرا فاصله باریکی با هم دارند. ما تلاش می کنیم در وهله اول آدم های مودبی باشیم.
مجریان قدیمی تر محبوب شما هستند،اینطور نیست؟ الگویی هم دارید؟
همه مجری های ما در کار خودشان خوب هستند. من فرزاد حسنی را خیلی دوست دارم و فکر میکنم یکی از بهترین های ماست. واقعیت اما این است که زیاد اهل به عقب برگشتن نیستم. من اجرای مرحوم منوچهر نوذری و همچنین آقای حسین پاکدل را هم بسیار می پسندم و یا آقای اسماعیل میرفرخرایی هم از مجریهای محبوب من هستند و … اما نگاه من به سمت جوانهاست. الان مجری هایی داریم که اختلاف شان با من فقط یک نسل است و به عبارت دیگر اگر آنها نسل دوم اجرا هستند، ما نسل سوم هستیم. من به این دوستان نسل دومی خیلی احترام میگذارم و معتقدم تک تک آنها در زمان خودشان اجراهای خوبی داشته اند.
مقوله ای به نام اجرای مولف، در ایران جا نیفتاده است و شاید پس از مرحوم صفدری کمتر شاهد آن بودیم. شما چقدر سعی می کنید کارتان تالیف خودتان باشد؟
خدا آقای صفدری را رحمت کند، ایشان در زمان خودش اجرای بی نظیری داشت. من فکر می کنم تا حدودی به این اجرای مولف نزدیک شدهام. ادبیات من ، نوع پوشش و رفتار و حتی اصطلاحاتی که به کار میبرم خاص خودم است و همیشه سعی کردهام مردم من را با واژههایم بشناسند. البته این مسئله در طول کار شدت و ضعف داشته است.
راستی! از برنامه شبکه استانی فارس چه خبر؟ بر نمیگردید؟
همه چیز بستگی به نظر تهیهکننده محترم دارد. قرار شد من سه ماه در مرخصی باشم، یعنی از ۱۱ آذر تا اول عید. می دانم از طرف مدیر شبکه برای بازگشت من صحبت هایی شده است. به هر حال من به حضور در شیراز علاقه مندم و اگر بخواهند، هستم.
چرا اخیرا با غیبت ناگهانی شما در برنامههای رادیویی مواجه هستیم؟
درباره ویژه برنامه «شب های نقرهای» در روزهای فجر باید بگویم از آغاز بنا بر این نبود که اجرای هر شب با من باشد. من بعضی از روزها و شبها درگیر کارهایی بودم. با مدیران و مسوولان برنامه صحبت کردم و همه به ویژه آقای احمدپور به من لطف داشتند که با وجود همه این مشکلات خواستند که اجرای چند شب اول با من باشد. درباره «اینجا شب نیست» هم باید بگویم صحبتهای آقای مهندس احمدپور برای ما فصل الخطاب است و ایشان به خاطر لطفی که به من و افشین حسینخانی داشتند، در یک مدت زمان، کار را به ما سپردند. تلاش ما در این برنامه شبانه این بود که شنوندههای زیاد رادیو را بیشتر از مقداری که هست، بالا ببریم. ما هر شب چندین هزار پیامک داشتیم. از طرفی به حق، کار ساده ای نیست که با بهرام رادان از کانادا برای برنامه رادیویی شبانه ای در ایران ارتباط بگیریم. همچنین دعوت از بنیامین بهادری و محسن یگانه و حمید عسگری و مسعود امامی و حمید حامی و اشکان خطیبی و … بدون اینکه هیچ چشمداشتی داشته باشند، اعتباری می طلبد که برنامه به آن رسیده بود.
قبلا از پیشنهادهای بازیگری تان صحبت کردهاید، اما نگفته اید تا چه حد جدی بوده .
چند پیشنهاد بازیگری برای جشنواره داشتم، اما به هر صورت من در حال حاضر مجری شبکه سه هستم.
یعنی با خواندن فیلمنامه پیشنهادها را رد میکنید یا دلیل دیگری دارد؟
فیلمنامه را همان لحظهای که به من پیشنهاد بازی میدادند، در اختیار داشتم، اما همانطور که عرض کردم تعهد من در حال حاضر به اجرای شبکه است و تمام انرژی ام را روی برنامه فعلی ام گذاشته ام و دلیل نپذیرفتن نقش هم همیشه همین بوده است. البته کارگردان ها همچنان لطف دارند و من پیشنهادهای بازیگری زیادی دارم.
سینما عرصه بیرحمی است و اگر کسی بدون آموزش به آن وارد شود، ماندگار نمیشود.
شما مطمئنید آموزش بازیگری نداشتهام؟
میدانم که در دوران دبیرستان فعالیت هایی داشتهاید، اما مدت زیادی است به واسطه اجرا، از آن دور مانده اید.
هر چه خدا بخواهد. علاقمندم آن چیزی که اتفاق میافتد صلاح من باشد و خواسته خدا.