بالاخره پس از چند هفته رایزنی و حواشی همیشگی، نام ۱۰ فیلم به عنوان کاندیداهای نمایندگی سینمای ایران در جایزهی اسکار امسال معرفی شدند؛ فرآیندی که همیشه و بهویژه در سالهای اخیر حواشی متعدد و جنجالی داشته و همیشه انتقادات فراوانی نسبت به نحوه انتخاب این آثار و علت انتخاب آنها وجود داشته است.
به گزارش سوره سینما، «خداحافظی طولانی» ساخته فرزاد موتمن، «در دنیای تو ساعت چند است؟» ساخته صفی یزدانیان، «رخ دیوانه» ساخته ابوالحسن داودی، «سیزده» ساخته هومن سیدی، «شیار ۱۴۳» ساخته نرگس آبیار، «قصه ها» ساخته رخشان بنی اعتماد، «ماهی و گربه» ساخته شهرام مکری، «محمد رسول الله(ص)» ساخته مجید مجیدی، «ملبورن» ساخته نیما جاویدی و «من دیهگو مارادونا هستم» ساخته بهرام توکلی، آثاری هستند که توسط هیات انتخاب به عنوان کاندیدای حضور در مراسم اسکار به نمایندگی از سینمای ایران معرفی شدهاند.
قطعا این مساله طبیعی است که انتخاب یک فیلم برای حضور در یک جشنواره خارجی میتواند تابعی از عوامل مختلف و گوناگون بر حسب نظر و سلیقه شخصی داوران که همگی از اهالی سینما هستند باشد و به همین دلیل نباید اختلاف سلیقه را عاملی برای انتقاد از فیلمهای انتخاب شده قرار داد. با این حال، نگاهی دقیقتر به این لیست، برخی سوالات را برای اهالی و علاقهمندان به سینما ایجاد میکند که قطعا پاسخگویی هیات داوران به آنها میتواند به شفاف شدن فرآیند انتخاب فیلمها کمک کند.
قطعا این سوال درباره لیست فوق وجود دارد که فیلمی مانند «قصهها» – حتی فارغ از تمام انتقاداتی که نسبت به محتوای آن وجود دارد و اینکه آیا نمایش معضلات ریز جامعه ایرانی به چه دلیل باید در یک جشنواره سیاسی خارجی به نمایش در بیاید – در داخل کشور هم حواشی فراوانی داشت و موافقین و مخالفین مطرحی را نیز به همراه داشت که همین مساله قطعا میتواند یکی از زمینههای ابراز تردید درباره انتخاب آن باشد.
اید به این توجه که فیلمی مانند «قصهها» حتی در هیچکدام از جشنوارهها و مراسمهای مهم سینمایی داخل کشور مانند جشنواره فیلم فجر، جشن خانه سینما و غیره نیز موفق به دریافت هیچ جایزهای نشده است که خود این موضوع میتواند محک مناسبی درباره کیفیت یک فیلم باشد و حالا چگونه میتوان انتظار داشت فیلمی که در داخل کشور نتوانسته رضایت منتقدین را به دست بیاورد و دستش از هرگونه جایزهای خالی مانده، موفق به کسب جایزه اسکار شود؟! از سوی دیگر، این فیلم حتی در گیشه هم عملکرد مطلوبی نداشت و نتوانست مخاطبین زیادی را به خود جلب و فروش بالایی را نصیب خود کند. پس علت انتخاب «قصهها» چیست؟ فیلمی که نه شایستگیهای فنی و فرمی دارد و نه با مخاطب ارتباط برقرار کرده، به چه دلیل در این لیست حضور دارد؟ این تازه در حالیست که تصویری که این فیلم از ایران به مخاطبان جهانی ارائه میدهد را کنار بگذاریم و تنها به توجه به کیفیت فنی اثر در جوایز داخلی توجه کنیم.
با این اوصاف سوالی که در حاشیه انتخاب ۱۰ کاندیدای اسکار مطرح خواهد شد این است که آیا به جز مسائل فنی و سینمایی، موضوعات دیگری نظیر به دست آوردن دل یک گروه خاص هم برای هیات داوران مهم بوده و بر انتخاب آنها تاثیر گذاشته است و اصرار وزارت ارشاد بر حضور برخی فیلمهای پرحاشیه به این دلیل است؟ یا این انتخاب صرفا یک انتخاب سینمایی و فنی است؟ و اگر صرفا یک انتخاب سینمایی و فنی است، سوالات فوق چگونه قابل حل است؟
اما این تنها نقطه سوال برانگیز این لیست هم نیست. حضور فیلمهایی مانند «سیزده»، «ملبورن» و «من دیگو مارادونا هستم» به عنوان کاندیداهای ارسال به اسکار هم این سوال به اذهان عمومی متبادر میکند که آیا واقعا این فیلمها بهترین آثار به نمایش درامده در سینمای ایران در طول یکسال گذشته بودهاند؟ فیلمهایی که اساسا محبوب منتقدین نبودند و سنگینترین شکستها را نیز در گیشه متحمل شدهاند؛ تا جایی که به عنوان مثال، فیلم «من دیگو مارادونا هستم» حتی نتوانست ۱۰ روز هم اکران را تحمل کند و به دلیل عدم رسیدن به کف فروش، به سرعت از پرده پایین کشیده شد. همه این مسائل فارغ از این سوال مبنایی است که مگر قرار نیست فیلمی که به عنوان نماینده سینمای ایران به این جشنواره معتبر بینالمللی فرستاده میشود، معرف وضعیت اجتماعی و فرهنگی مردم و سینمای کشورمان باشد؟ پس علت انتخاب فیلمهایی که اساسا ارتباطی به جامعه ایرانی ندارند و در مواردی مانند فیلم «سیزده»، یک کپی دست چندم از فیلمهای اروپایی و آمریکایی هستند و تصویری به شدت خشن و به دور از واقعیت از جامعه ایرانی ارائه میدهند، چیست؟
یکی از فاکتورهای انتخاب آثار برای اسکار، اکران در بازه زمانی ۸ مهرماه سال گذشته تا ۸ مهرماه امسال است. نگاهی به فهرست آثار سینمایی اکران شده در این بازه زمانی نشان میدهد که چه تعداد فیلمهای آبرومند و محبوب در این مدت در سینماهای ایران به روی پرده رفتهاند که گویا از نظر هیات انتخاب، تمایلی برای برگزیده شدن آنها یا حداقل معرفی آنها به عنوان کاندیدا وجود نداشته است. فیلمهایی که علاوه بر دارا بودن کیفیت فرمی، توانستهاند نظر مردم را نیز به خود جلب کنند.
همانطور که پیش از این نیز اشاره شد، قطعا رای و نظر اعضای هیات انتخاب میتواند بر اساس سلیقه و تفکرات شخصی باشد که اختلاف نظر در این زمینه نیز تا حدی طبیعی است اما پرسشهایی که در بالا ارائه شد، دقیقا سوالاتی هستند که اکثر اهالی سینما و مردمی که سینما یکی از دغدغههای آنان است از یکدیگر میپرسند و مسئولان این شورا لازم است برای شفاف شدن بیشتر فضا و همچنین دفاع از انتخابهای خود به آنان پاسخ بدهند؛ چرا که فیلمی که در جشنواره اسکار حاضر میشود، نماینده ایران است و به دلیل همین اهمیت است که باید توجه ویژهای نسبت به آن صورت بگیرد.