سوره سینما

پایگاه خبری-تحلیلی سینمای ایران و جهان

sourehcinema
تاریخ انتشار:۳ مهر ۱۳۹۴ در ۱:۵۶ ب.ظ چاپ مطلب
در حاشیه‌ی حاشیه‌های معرفی نماینده ایران به اسکار:

چرا یکبار تکلیف‌مان را با «اسکار» روشن نمی‌کنیم؟!

oscar3

هنوز معلوم نیست از اسکار و معرفی فیلم به آن چه انتظاری داریم. این مساله را هم بیش از هر چیز لیست نامزدهای اعلام‌شده نشان می‌دهد.

هنوز معلوم نیست از اسکار و معرفی فیلم به آن چه انتظاری داریم. این مساله را هم بیش از هر چیز لیست نامزدهای اعلام‌شده نشان می‌دهد.

سوره سینماحسین ساعی‌منش: بازهم زمان اعلام نماینده ایران به اسکار رسیده است و امسال هم مانند هرسال، انتخاب نماینده ایران در اسکار حواشی خاص خودش را داشته است.

در این میان هم می‌شود به موضوع از زوایای مختلف نگاه کرد و به تحلیل و تفسیر اصل ماجرا و حواشی اطرافش پرداخت. می‌شود به بررسی گزینه‌ها پرداخت؛ به اینکه چقدر از نظر کیفی قابل قبول هستند. یا می‌شود روی اعضای هیات انتخاب متمرکز شد؛ روی این‌که چه سابقه‌ای دارند و آشنایی‌شان با این موضوع تا چه حد است و نظراتشان در اینباره چیست. حتی می‌شود به سراغ مقرراتی رفت که شرایط فیلم‌های انتخاب‌شده را معین می‌کند؛ مثلا این‌که فیلم‌ها باید از تبلیغات و پخش‌کننده‌ای جهانی، بر مبنای عرف پذیرفته‌شده در صنعت سینما برخوردار باشند و بعد بررسی کرد که فیلم‌های حاضر چقدر در این مقررات می‌گنجند.

از این قبیل حواشی در مورد این موضوع خاص، کم نیست. اما به نظر می‌رسد همه این‌ها زیر سایه یک مساله جدی‌تر، اهمیت چندانی نخواهند داشت: این‌که سینمای ایران، هم‌چنان و پس از گذشت این‌همه سال، هنوز تکلیفش را با اسکار مشخص نکرده است.

آن‌چه واضح است این است که بخش خارجی زبان اسکار، یک سری معیارهای مشخص برای انتخاب فیلم برگزیده دارد که طبعا با نگاه به برندگان و نامزدهای سال‌های گذشته، می‌شود تا حدودی آن‌ها را مورد بررسی قرار داد و احصاء نمود. اما حتی امسال هم که ظاهرا به دلیل حضور «محمد رسول‌الله(ص)» با سوال همیشگی «اسکار می‌خواهیم یا نمی‌خواهیم؟» روبرو نیستیم، انگار تنها چیزی که مورد توجهمان نیست، همین معیارها و نسبت ما و فیلم‌هایمان با این معیارهاست.

هنوز معلوم نیست از اسکار و معرفی فیلم به آن چه انتظاری داریم. این مساله را هم بیش از هر چیز لیست نامزدهای اعلام‌شده نشان می‌دهد- هم لیست ده‌تایی ابتدایی و هم لیست شش‌تایی نهایی- در این لیست، همه جور فیلمی دیده می‌شود: از «قصه‌ها» و «ملبورن» گرفته تا «خداحافظی طولانی» و «رخ دیوانه» تا «محمد رسول‌الله(ص)» و «شیار ۱۴۳» تا «سیزده» و «ماهی و گربه» و «در دنیای تو ساعت چند است؟» و حتی «من دیه‌گو مارادونا هستم». هم فیلم ارزشی هست، هم فیلم روشنفکرانه، هم فیلم شخصی، هم فیلم حاشیه‌دار، هم فیلم مستقل، هم فیلم سینمای بدنه و هم فیلم سینمای تجربی!

در بین این فیلم‌ها، بعضی‌هایشان ویژگی‌های منحصر به فردی دارند، اما سوال این است که با چه معیاری این ویژگی‌ها کنار هم و در یک لیست قرار گرفته‌اند؟ فرم روایی «ماهی و گربه» و پروداکشن چشمگیر «محمد رسول‌الله(ص)» و طنز متفاوت «من دیه‌گو مارادونا هستم» چه وجه  مشترکی دارند که تحت یک عنوان مشترک باشند؟ نگاه همدلی‌برانگیز «شیار ۱۴۳» مثلا چه سنخیتی با نگاه «ملبورن» به شخصیت‌هایش دارد؟ یا موضوع و فضای تقریبا حساسیت‌برانگیز «سیزده» و قصه‌گویی سرگرم‌کننده «رخ دیوانه» چه نسبتی با هم دارند؟ با دیدن این اثار در کنار هم، اولین نکته‌ای که به ذهن می‌رسد این است که انگار مهم‌تر از هر چیز برایمان، این است که ویترین یک ساله سینمایمان را نشان دهیم (به خودمان؟) و اصلا به این فکر نمی‌کنیم که این ویترین متنوع چه ربطی به اسکار دارد.

با این اوصاف به نظر می‌رسد شاید لازم باشد که بالاخره این وضعیت بلاتکلیف از بین برود. اگر می‌خواهیم واقعا در اسکار جایزه ببریم و جزو نامزدهای نهایی باشیم، پس باید به دقت ویژگی‌های بخش خارجی زبان اسکار را مورد مطالعه قرار بدهیم و بر همان اساس دست به انتخاب اثر بزنیم و به قواعد اسکار تن بدهیم.

اگر می‌خواهیم فارغ از بردن جایزه، به بهانه و با استفاده از فرصت اسکار، فیلم‌های مطلوب و اندیشه‌هایمان را در آن سوی مرزها نمایش دهیم، حتما باید بررسی کنیم که یک فیلم پس از انتخاب، چقدر امکان «دیده‌شدن» دارد و اصلا شرایط این «دیده‌شدن» در این فضا چیست و با این پیش‌فرض مثلا چرا «در دنیای تو ساعت چند است؟» را که در تبلیغات و دیده‌شدن در ایران هم با مشکلات متعددی روبرو بوده، در میان نامزدها قرار داده‌ایم؟

البته بدیهی است که در این‌جا قصد نداریم درباره فیلم و تایید یا رد رفتاری که با آن شده صحبت کنیم. مساله تناقضی است که در رفتار و انتخاب‌ها وجود دارد: اگر فیلمی مناسب دیده‌شدن است چرا در این‌جا به آن کمک نشده؛ اگر مناسب نیست چرا باید در آن‌جا دیده شود؟ اگر هم قرار نیست اهمیتی به دیده‌شدن یا جایزه بردن بدهیم، یک بار برای همیشه قید این ماجرا را بزنیم و این‌همه وقت و انرژی را صرف این کار نکنیم.

به نظر می‌رسد که این یک روال معمول و منطقی باشد که نسبت به یک موضوع با ابعاد و جوانب آن موضوع مورد بحث- در اینجا معرفی فیلم به اسکار- سیاست خاصی پیش گرفته شود و بنابرآن، تعدادی فیلم با ویژگی‌های مشخص، در دایره انتخاب و معرفی قرار بگیرند و تعدادی دیگر از این دایره بیرون بمانند.

سینماگران ما هم، با هر موضع و اعتقادی، بعید است در لزوم وجود یک سیاست خاص تردیدی داشته باشند و در صورت وجود آن، به انتخاب نشدن فیلمشان بر اساس آن سیاست، اعتراضی داشته باشند (البته ممکن است که به اتخاذ آن سیاست خاص معترض باشند که این بحث دیگری است). اما این‌که هیچ نگاه خاصی به این وضعیت نداشته باشیم و برای به دست آوردن دل اهالی سینما یا نمایش چکیده اکران یک ساله یا اثبات وجود تنوع و پویایی در سینما در جواب منتقدان یا به هر دلیل دیگری، چنین فهرستی انتخاب کنیم، نتیجه عکس خواهد داشت و جز نمایش بلاتکلیفی‌مان در قبال این موضوع تاثیری نخواهد داشت. و البته چون در نهایت یک فیلم انتخاب خواهد شد و هیچ معیار ثابت و واضحی هم در این‌باره موجود نیست، اعتراضات و انتقادات به پایان نخواهد رسید.