مجری و کارشناس برنامه سینمایی «ققنوس» رونق فضای گفتگو درباره سینما در تلویزیون را به نفع این هنر دانست.
سوره سینما- عملکرد حوزه هنری در سال ۹۱ در سینما باعث جریان سازی گستردهای در سینما شد. افرادی با این رویکرد مدیریت در اکران حوزه هنری موافق بودند و عدهای هم انتقاداتی بر این قضیه داشتند. به هر حال این مسئله در تولیدات امسال تاثیرات زیادی گذاشته است. به طور کلی میتوان گفت هدایت سینما به سمت تولیداتی ارزشی و فرهنگی رسالت کلی حوزه هنری در این حیطه است، تاثیرعملکرد این نهاد را در دراز مدت و با گذشت زمان میتوان ارزیابی کرد.برنامه سینمایی «ققنوس» زمان برگزاری سی و یکمین جشنواره فیلم فجر روی آنتن شبکه ۴ سیما میرفت. این برنامه بعد از تعطیلات نوروز قرار است به صورت هفتگی پخش شود. با سید محمد حسینی مجری و کارشناس برنامه «ققنوس» صحبت کردیم.
فیلمهای حاضر در سی و یکمین جشنواره فیلم فجر را دیدید؟
سیدمحمدحسینی: بله. تعدادی از آثار را دیدم.
رویکرد حوزه هنری در سال ۹۱ نسبت به سینما، چقدر در تولیدات امسال تاثر گذاشته است؟
تصمیم حوزه هنری بسیار درست و به جا بود. مدیریت اکران در همه جای دنیا سابقه طولانی دارد. هنر به ویژه سینما به صورت فرمایشی نمیتواند تاثیرگذار باشد، مدیریت آن باید به شکل تفهیمی باشد، از این رو با مدیریت در حوزه اکران کم کم میتوان به لحاظ مضمونی نیز مسیر ایدهآلتری را مشخص کرد. حوزه هنری به عنوان نهادی که از دهه ۶۰ با رسالت فتح باب و گشایش سینمای انقلاب اسلامی کارهای ارزشمندی را انجام داده است میتواند به واسطه تولیدات خود و مدیریت اکران باز به سینما خط اصلی خود را یادآوری کند.
چه فیلمهایی از تولیدات حوزه هنری در مقاطع مختلف در راستای سینمای انقلاب هستند؟
به صورت اجمالی میتوان فیلمهای مجید مجیدی، چند اثر از ابراهیم حاتمیکیا و«پرواز درشب» و فیلمهای دیگر زندهیاد رسول ملاقلیپور، «دکل» ساخته حسن برزیده، «خداحافظ رفیق» به کارگردانی بهزاد بهزادپور و … را نام برد.
یعنی سینمای انقلابی بیشتر در آثار دفاع مقدسی میتوانند مستتر باشد؟
نه یک فیلم اجتماعی که با نگاه دقیق و دغدغهمند ساخته شده و در راستای رفع معضلات جامعه بیان میشود هم در این طبقه بندی قرار میگیرد. مهم شرافت برخورد با مضامین اجتماعی است.
درجشنواره امسال چه فیلمی از سینمای اجتماعی میتواند در راستای سینمای انقلاب قرار بگیرد؟
من همه فیلمهای اجتماعی را ندیدم. اما مثلا فیلم سینمایی «هیس! دخترها فریاد نمیزنند» را دیدم که به نظرم کاملا آزار دهنده بود. به طور اجمالی این فیلم با نگاهی به یک معضل اجتماعی ساخته شده است. معضل کودک آزاری اما چنان به آن پرداخته شده که تماشاگر با دیدن این فیلم از جامعه خود میترسد.
البته رسالت این فیلم متنفر کردن تماشاگر از آن فعل منفی است.
ببینید در حال حاضر پدیده آسیب شناسی معضلات اجتماعی در سینما مُد شده است. عدهای از فیلمسازان استدلالشان چنین است که مثلا مگر خداوند در قرآن از خیانت صحبت نکرده، پس ماهم باید معضلات را به چالش بکشیم.اما در داستان حضرت یوسف، موضع خیانت است اما موضوع خیانت نکردن است و روایت انسانهای پیروز. همچنین در قرآن همواره زندگی افرادی مانند: هاجر، زکریا و حضرت مریم به تفصیل توضیح داده شده و از فرایند زندگی آنها باورهایشان تبلیغ میشود. در صورتی که از افراد ناشایست به طور گذارا یاد شده است. پس به قول سعدی اگر به موضع لقی برخورد کردی با کرامت از کنار آن باید بگذری. اما متاسفانه طرح لقیات هم اکنون باب شده است. هرسخن جایی و هر نکته مکانی دارد.
اما بسیاری از فیلمسازان هم که از معضلات اجتماعی سخن میگویند، معتقدند در جامعه این معضلات وجود دارد و باید آنها را به چالش کشید. جلوه گری معضلات اجتماعی در آثار این دوران، متولد وضعیت کنونی جامعه است. من درآوردی از طرف فیلمسازان نیست…
ببینید هر چیز که قابل گفتن نیست. درست است که کتمانشان شرط عقل نیست. اما فیلمساز باید متوجه باشد آن امر اول باید واجد طرح موضوع باشد. دوم اینکه زمان اجتماعی و اقتصادی و سیاسی برای طرح آن موضوع مهیا باشد. در نهایت موضوعش باید ناظر بر اصلاح معضل باشد و مصلحانه طرح شود. از منظر اصلاح معضلات پیشنهاد داشته باشد نه تنها با ذهنیت گیشه و تجارت طرح موضوعات حساس کند.
بحث فیلمهای اجتماعی و چگونگی برخورد با آنها تحلیل و زمان مفصلتری را میطلبد. بگذریم. هدف اصلی برنامه سینمایی «ققنوس» که شما آن را اجرا میکردید چه بود؟
تئوریزه کردن مبانی سینمای انقلاب اسلامی ، چه از منظر فیزیک سینما و تفاوتهای فیزیکال و محتوایی سینمای ایران با سینمای غرب . پرداختن به نوع نگاه سینمای ایران از وجه رسانهای و ابزاری آن با تفصیل مفاهیم دینی و انقلابی، تا برای سینما چشم اندازی در راستای مسیر انقلاب اسلامی روشن کند.
این برنامه قرار است بعد از ایام نوروز به صورت هفتگی روی آنتن برود؟
من هم شنیدهام. به صورت دقیق نمیدانم اما احتمال این قضیه وجود دارد. این برنامه دو متولی دارد یکی موسسه اشراق و دیگری شبکه ۴ که باید به نتیجه برسند.
برنامه سینمایی «هفت» را میبینید؟
بله اغلب اوقات میبینم.
نظرتان درباره این برنامه چیست؟
برنامه خوبی است و اساسا هرچقدر در تلویزیون فضای گفتگو درباره سینما بیشتر فراهم باشد به نفع کلیت این هنراست. برنامه «هفت» خوب است که کمی از فضای جنگگونه دوری کند.
جداشدن مسعود فراستی از این برنامه را چطور میبینید؟
به نظرم اتفاق خوبی است چرا که نظر دیگران هم در برنامه دخیل میشود. از طرف دیگر مسعود فراستی خودش تریبون است و نیاز به رسانه ندارد. حرفش و نظراتش بُرد رسانهای دارد. مجال دادن به افراد دیگر در برنامه «هفت» میتواند حرفهایی که در رسانهها گم میشوند را بازگو کند. فکر میکنم خود فراستی این مجال را به بقیه داده است.
قرار است فراستی با شما در برنامه «ققنوس» همکاری کند؟
شنیدهام . دقیقا نمیدانم.
نظرتان درباره کیفیت اجرای محمود گبرلو چیست؟
به نظرم روند رو به رشدی داشته و پختهتر شده است. کم کم دارد شیوه مختص به خود را پیدا میکند. ما باید به یک نوع اجرا که از آن خودمان است برسیم نه شوخ و شنگیهای مرسوم در برنامههای بی بی سی و … . متاسفانه خالهها و عموهایی که در تلویزیون ما تولید شدهاند و نوع اجرایی که باب شده تقلید از شبکههای ماهوارهای است.
در پایان فکر میکنید «ققنوس» میتواند رقیب «هفت» باشد؟
این دو برنامه کاملا نگاه متفاوتی نسبت به هم دارند و رقیب هم نیستند. به طور کلی میتوانم بگویم «ققنوس» به چرایی ساخت یک اثر میپردازد و «هفت» به چگونگی ساخت آن.
خوب بود.