سوره سینما – احسان سالمی: انیمیشن «شاهزاده روم» تا امروز باکیفیتترین انیمیشن تولید شده در داخل کشور است که سال گذشته با حضور در جشنواره فیلم فجر تحسین همگان را برانگیخت و به تازگی نیز همزمان با روز دانشآموز اکران خود را در سینماهای تهران آغاز کرده است که با توجه به میزان فروش بالای آن، میتوان استقبال مخاطبان را از این فیلم دریافت. اثری که بخشی از زندگی حضرت نرگس خاتون(س) مادر بزرگوار امام زمان(عج) را به تصویر کشیده است و این روزها، بعد از مدتها جانی دوباره به سینمای کودک و نوجوان ایران بخشیده است.
همزمان با اکران «شاهزاده روم» با هادی محمدیان نویسنده و کارگردان این انیمیشن سینمایی به گفتوگو نشستیم:
عملکرد انیمیشنهای سینمایی قبلی، مانع اعتماد دوباره به این حوزه شد
-میخواهم بحث را از این نقطه آغاز کنیم که با توجه به اینکه معمولا سازمانهای دولتی از تولید آثاری با محتوای دینی و ارزشی حمایت میکنند، چرا این فیلم مورد حمایت قرار نگرفت و با سرمایه بخش خصوصی تولید شد؟
در ابتدا باید عرض کنم که شروع فعالیت ما در موسسه «هنر پویا» از اول به صورت خصوصی بوده است و در واقع بنای شرکت سازنده این اثر از آغاز به صورت خصوصی بود. ما پیش از «شاهزاده روم» آثار مختلفی را در حوزه سریال سازی تلویزیونی و یا آثار کوتاه جشنوارهای تولید کردیم و «شاهزاده روم» اولین تجربه گروه ما در عرصه انیمیشن بلند سینمایی بود ولی سینمای ایران در ابتدا به هیچوجه پذیرای چنین حرکتی نبود، چرا که این سینما به خودی خود مشکلات زیادی داشته و دارد و نمیتواند به این موضوع اطمینان کند که یک انیمیشن بتواند به طور مستقل تولید شود و در مسیر اکران قرار بگیرد و موفق هم باشد.
در واقع آثار سینمایی قبلی در این حوزه به نحوی عمل کرده بودند که این اعتماد نه در میان مسئولین فرهنگی و نه در میان اهالی سینما و سینماداران وجود نداشت. این موضوع کار ما را خیلی سخت میکرد. تا آنجا که من خبر دارم آقای جعفری تهیهکننده این فیلم، به سراغ جذب منابع مالی دولتی نیز رفت ولی همین فضایی که خدمتتان عرض کردم، کار ما را سخت کرده بود و مانع حضور سرمایههای دولتی در این پروژه میشد.
البته با این همه دوستان ما در موسسات سلوک افلاکیان، هفتسنگ و هنر پویا توانستند با یک کار گروهی و با وجود تمام مشکلاتی که در مسیر کار گروهی ۱۰۵ نفر نیروی عضو تیم سازنده این اثر وجود داشت، اثری قابل قبول را ارائه دهند.
در حال حاضر چرخه انیمیشن در کشور نداریم
– هزینههای اعلام شده برای تولید این اثر رقمی در حدود دو میلیارد تومان است. این هزینه از کجا تامین شده است؟ چه کسانی کمک کردند و دلیل سرمایهگذاری آنها چه بوده است؟ و آیا قرار است این هزینهها از طریق فروش بازگردانده شود؟
در حدود ده سال است که موسسه هنرپویا در حوزه انیمیشن سازی فعالیت میکند و با توجه به همین سابقه، بخشی از هزینهها از طریق سرمایههای ذخیره شده در تولید پروژههای دیگر تامین شده است. بخش دیگر آن از طریق جذب سرمایه در دو قسمت حقیقی و حقوقی به دست آمده است. افراد بسیاری بودند که با توجه به موضوع این پروژه علاقمند شدند که در آن سرمایهگذاری کنند و البته آقای جعفری تهیه کننده این اثر نیز به آنها تعهد داده است که سرمایه آنها را بازگرداند. اینگونه بود که سرمایههای این پروژه تامین شد. اما هنوز هم مبالغ بسیاری را بدهکار هستیم و امیدواریم که اکران موفقی داشته باشیم که بتوانیم بخشی از این هزینهها را برگردانیم.
البته حالا که فیلم ساخته شده است و نتیجه کار ما را دیدهاند، خیلی از دوستانی که ما را نمیشناختند و به کار ما در جهت ساخت یک اثر سینمایی اعتماد نداشتند، به سراغ ما آمادهاند، چرا که فیلم مورد استقبال مردم و اهالی سینما قرار گرفت.
اگر شاهزاده روم در گیشه موفق ظاهر شود، بسیاری از شرکتهای تجاری مشتاق به سرمایهگذاری در این حوزه هستند و دوست دارند که فعالیتهای تبلیغی خود را از طریق این هنر انجام دهند. در نتیجه اگر این موفقیت حاصل شود، چرخه تولید انیمیشن در کشور ما تکمیل خواهد شد. چرا که ما در حال حاضر در کشورمان چیزی به عنوان چرخه ساخت انیمیشن نداریم و اکثر فعالیتهای صورت گرفته در این حوزه، به شکل خودجوش بوده است.
«میلاد موعود» زمینهساز ساخت «شاهزاده روم»
-ایده این قصه از جایی سفارش داده شد یا خودتان دوست داشتید که به سراغ این سوژه بروید؟ چرا برای ساخت اولین اثر سینمایی خود همانند انیمیشنهای معروف هالیوودی به سراغ قصهای فانتزی تر یا تخیلیتر نرفتید؟
سینمای انیمیشن تفاوتهای زیادی با سینمای رئال دارد. این تفاوت در گروهی بودن فرآیند تولید یک انیمیشن است. حالا شاید شما بگویید کار گروهی در سینمای رئال نیز وجود دارد ولی این کار گروهی در تولید یک فیلم انیمیشن بسیار پررنگتر از سایر تولیدات سینمایی است.
ما در موسسه هنر پویا قرار گذاشتیم که تبدیل به یک کمپانی انیمیشن شویم، به همین خاطر نحوه ایدهپردازی ما نیز کاملا تیمی است؛ یعنی ما در موسسه یک کارگاه ایده و طرح داریم که جرقه اولیه سوژه این فیلم نیز از همین کارگاه زده شد.
ما در ابتدا یک پروژه کوچکتر به نام «میلاد موعود» را در ارتباط با امام عصر(عج) داشتیم که بسیار مورد توجه قرار گرفت. بعد از این بود که احساس کردیم داستان فرعی روایت شده در این فیلم که مربوط به شخصیت مادر امام زمان(عج) است، ظرفیت تبدیل شدن به یک اثر سینمایی بلند را دارد و از همینجا بود کار خود را شروع کردیم.
سخنرانی مرحوم کافی؛ سرآغاز ماجرا
البته به لحاظ شخصی اگر بخواهم دلیل ساخت این اثر را بگویم، مربوط به یکی از سخنرانیهای مرحوم کافی است که آن را در دوره نوجوانی شنیدم و خیلی آن قصه را دوست داشتم و بارها بارها آن را گوش دادم تا حدی که آن نوار خراب شد! چون این داستان در ارتباط با یک عشق پاک بود که سرانجام خیلی شیرینی هم داشت و به همین خاطر خیلی این داستان را دوست داشتم و وقتی ایده ساخت اثری با این موضوع مطرح شد خیلی خوشحال بودم که فرصتی پیش آمده تا بتوانم اثری در ارتباط با این داستان تولید کنم.
ضربه از محدودیت زمانی تولید فیلم
-یکی از بزرگترین انتقادات وارد به این فیلم ضعف فیلمنامه آن است که در بعضی موارد مثل پایان بندی فیلم بسیار به چشم میآید. چرا افرادی مثل شما که در عرصه فنی قوی هستید، در تیم خود از یک فیلمنامه نویس حرفهای استفاده نمیکنید تا کارتان قویتر بشود؟ چرا اصرار دارید که فیلمنامه را خودتان بنویسید؟
این ضعفی است که اکثر دوستان به آن اشاره میکنند. در این زمینه چند نکته وجود دارد، یکی بحث محدودیت زمانی ما در تولید این اثر بود که خیلی به کار ما ضربه زد. چرا که ما نگارش فیلمنامه این اثر را در ۲ ماه و نیم جمع کردیم و به علت فشردگی زمان مجبور بودیم دکوپاژ و استوریبرد کار را نیز به طور همزمان انجام دهیم. حتی در ماه چهارم و پنجم که مراحل پیش تولید اثر تمام شده بود و وارد مرحله تولید شده بودیم از ضعفهای کار به طور کامل آگاه بودیم ولی با توجه به اینکه در کار انیمیشن ابتدا کاراکترها ساخته میشوند و سپس لیاوت میشوند، در نتیجه بازگشت به عقب خیلی کار سخت و زمانبری خواهد بود. پس ما باید به همین راه ادامه میدادیم و خود را به فیلمنامهای که وجود دارد، مقید کنیم.
هرچند که در سراسر دنیا برای تولید یک انیمیشن سینمایی چیزی در حدود یک سال زمان لازم است و آزمون و خطاهای بسیاری در مسیر نگارش فیلمنامه و تولید آن صورت میگیرد که باعث ارتقای نتیجه نهایی کار میشود ولی ما زمان بسیار کمی داشتیم و میدانستیم در ۲ماه و نیم واقعا کار خیلی سختی است که بتوان یک انیمیشن سینمایی با کیفیت را تولید کرد.
در خیلی از موارد میدانستیم اگر کار دیگری بکنیم حتما نتیجه اثر بهتر خواهد شد ولی در آن شرایط این دیالوگ بارها بین ما رد و بدل شد که «این کار دیگر تمام شده است و این فکرها را بگذاریم برای کار بعد!» و تلاش ما بر این بود که به هرشکلی شده این کار را به سرانجام برسانیم که بتوانیم سرمایهای که برای آن صرف شده است را بازگردانیم و البته این نکته نیز برای ما بسیار با اهمیت بود که بتوانیم کار را به جشنواره فیلم فجر برسانیم و میدانستیم حضور اثرمان در این جشنواره میتوانست بُرد تبلیغاتی زیادی برای اثر داشته باشد، از این نظر ما زمان بسیار کمی داشتیم.
مشکلات پایبندی به اصل قصه
از جهت دیگر کار در عرصه تاریخی به ویژه شخصیتهای دینی تاریخی بسیار سخت و حساس است. چون محدودیتای بسیاری در این زمینه وجود دارد و ما مجبور بودیم خیلی کجدار و مریز در این عرصه کار کنیم. من خیلی دوست داشتم که شاهزاده روم به عنوان یک قهرمان کلاسیک بتواند دچار اشتباه شود و بتوانیم بار درام قصه را پررنگتر کنیم ولی ما قصهای داشتیم که باید به آن پایبند میبودیم. البته قصه به صورت ظاهری جذاب بود ولی داستانپردازی آن واقعا کار سختی بود؛ به همین خاطر قبول دارم که باید زمان بیشتری برای نگارش فیلمنامه این اثر صرف میشد.
میتوانستیم به بهانه تولید یک اثر در کلاس جهانی، شاهزاده روم را اکران نکنیم و پُز آن را بدهیم!
البته بعد از آن نیز ما میتوانستیم شاهزاده روم را اکران نکنیم و به عنوان یک کار در کلاس کارهای جهانی، به قول معروف «پُز آن را بدهیم و نون آن را بخوریم» و صرفا در چند جشنواره خارجی شرکت کنیم و آن را به طور محدود اکران کنیم اما ما با اینکه میدانستیم با اکران فیلم حتما انتقادات زیادی از ما خواهد شد ولی میخواستیم که آن را اکران کنیم. چون قرار نبود و نیست که «شاهزاده روم» اولین و آخرین اثر موسسه هنر پویا باشد و ما دوست داشتیم که این کار را در کنار مخاطبان ببنیم و نظر آنها را بدانیم تا بتوانیم در کارهای بعدی از آنها استفاده کنیم و این نوید را به شما میدهم که در کار بعدی بتوانیم کار بسیار قویتری را ارائه بدهیم.
فیلمنامهنویس حرفهای انیمیشن در ایران وجود ندارد
درضمن در ارتباط با اینکه چرا به سراغ افراد دیگری برای نگارش فیلمنامه نرفتیم، باید بگویم که به طور کلی در همهجای دنیا، کمپانیهای انیمیشنسازی کار خود را به صورت تیمی انجام میدهند و مشکل اینجا بود که در کشور ما و در این حوزه تیمی که بتواند انیمیشن را بفهمد و برای آن فیلمنامه بنویسد، وجود ندارد. در ضمن نباید از این نکته غافل بود که حتی اگر چنین گروهی هم وجود داشت بعید بود که قبول کند در چنین زمان فشردهای فیلمنامه یک اثر سینمایی را برای ما آماده کند. به خاطر همین محدودیتها بود که نتوانستیم به سراغ افراد شاخصی در این حوزه برویم.
البته نمیخواهم همه چیز را به گردن محدودیتها بیندازم ولی با توجه به اینکه ما تا به حال تجربه تماشای اثرمان را در کنار مخاطب و بر پرده سینما نداشتیم، تصور دقیقی از واکنش مخاطب نداشتیم. این موضوعی است که حتی کارگردانهای بزرگ سینما نیز در آثارشان نگران آن هستند و هیچکس نمیداند که برخورد مخاطب نسبت به یک اثر چگونه است و در نهایت باید بگویم که این راهی است که ما شروع کردیم و امیدواریم که به نتایج خوبی برسد.
– من این فیلم را در یکی از سینماهای مرکز شهر دیدم و حس کردم که کیفیت صدای آن در بخشهایی بسیار پایین آمده است. دلیل این اتفاق چیست؟
بله، متاسفانه برخی از سینماهای مرکز شهر تهران دچار مشکل صدا هستند و صدای آنها تنظیم نیست. البته ما پیگیر این موضوع هستیم که هرچه زودتر مشکل صدای فیلم را در این سینماها نیز برطرف کنیم و انشاءالله به زودی برطرف میشود.
تهیهکننده فرانسوی باور نمیکرد که این انیمیشن در ایران ساخته شده باشد!
-آیا این فیلم در خارج از کشور نیز پخش میشود؟ برنامه شما برای اکران بینالمللی آن چیست؟
متاسفانه باید بگویم وقتی در داخل کشور اعتمادی به گروههایی همچون ما برای ساخت انیمیشن سینمایی وجود ندارد، بدون شک نمیتوان شاهد سرمایهگذاری و حمایت سینماداران خارج از کشور برای اکران این فیلم بود. برای نمونه مدتی قبل، یک تهیهکننده فرانسوی به ایران آماده بود و ملاقاتی با تهیهکننده فیلم «شاهزاده روم» داشت. جالب اینکه که وقتی آنونس و بخشهایی از این فیلم را به ایشان نشان دادند، با تعجب گفتند که من اصلا فکر نمیکردم که ایران بتواند انیمیشن تولید کند چه رسد به اینکه بتواند یک انیمیشن سینمایی با این کیفیت را تولید کند و این موضوع برای من جای تعجب است. حتی وقتی از هزینههای تولید و زمان صرف شده برای تولید این فیلم به او گفتیم تعجبش چند برابر شد و باور نمیکرد که ما آن را در چنین زمان فشردهای و با این هزینه تولید کرده باشیم.
پیگیر اکران اروپایی و آمریکایی فیلم هستیم
البته با این وجود، بازهم با تلاش دوستان، این فیلم توانست در چند کشور عربی مثل لبنان به صورت سراسری و در مناطقی همچون عراق، امارات، ساحل عاج، کویت و منطقه قَطیف عربستان به صورت محدود اکران شود. درحال حاضر نیز همکاران ما پیگیر اکران اروپایی و آمریکایی این فیلم هستند که فکر میکنم اواخر اکران این فیلم در ایران و شاید بعد از اکران آن، برنامههای بسیار خوبی برای نمایش آن در دیگر نقاط دنیا در نظر گرفته باشند.
از ساخت اثری شعاری دوری کردیم
-در بخشهایی از داستان رگههایی از طنز دیده میشد. ایده شما از اضافه کردن چنین بخشهایی به داستانی که ماهیتی دینی و تاریخی دارد، چه بود؟
مخاطب اصلی ما کودک و نوجوان بود، برای همین سعی کردیم با استفاده از زبان طنز و برخی از فانتزیهایی که به سوی وهم و خیال به صورت منفی آن نروند، جذابیتهایی را در این اثر به وجود بیاوریم. البته اینکه تا چه حد در این کار موفق بودهایم را باید مخاطبان قضاوت کنند ولی سعی ما بر این بود که کار شعاری نسازیم و از فضای مرسوم این سالها که در زمینه روایت داستانهای دینی و تاریخی در سینما وجود دارد، دوری کنیم. بلکه وقتی قرار است مخاطب کودک پای یک کار تاریخی بنشیند، جذب آن شود و از دیدن فیلم لذت ببرد.
البته با توجه به اینکه این اولین تجربه سینمایی ما است و اساسا ما در سینمای خود این فرصت را نداشتیم که همراه با مخاطب کودک و نوجوان یک فیلم سینمایی انیمیشن را ببینیم، به همین خاطر برای حرکت در این مسیر ناچار به آزمون و خطا بودیم و امیدواریم که در پروژههای بعدی بتوانیم از تجارب تولید این فیلم استفاده کنیم.
-یکی از نقدهایی که در طی این سالها همواره به تولیدات سینمای کودک در کشورمان وارد بوده است، تولید آثاری است که به اسم کودکان ساخته میشوند ولی محتوای آنها تناسبی با کودکان ندارد، آثاری که حتی خیلی موفق هم هستند، مثل تهران۱۵۰۰ یا حتی شهر موشها. سوالی که اینجا مطرح میشود این است که شما از اول چنین آسیب شناسی داشتید و میخواستید واقعا برای بچهها فیلم بسازید؟
به نظر من میآید باید برای حل شدن این مشکلات، باید به سینمای کودک زمان داد. سالها پیش که خود ما نوجوان بودیم، به خاطر دارم که سینمای کودک و نوجوان بسیار زنده و پویا بود. فیلمهای زیادی از آن دوران در ذهن دارم که اگر در یک فصلی از اکران، فیلم کودک و نوجوان کم بود، چند بار برای دیدن آن فیلم به سینما میرفتیم. فیلمهایی مثل دزد عروسکها، شنگول و منگول، الو!الو! من جوجهام و خیلی فیلمهای دیگر که آن روزها مورد علاقه من و دیگر همنسلانم بود ولی نکته اینجاست که دیگر سالهاست که این فضا از بین رفته است.
وقتی سینمای کودک نیست، هر تیمی که وارد این عرصه میشود در حال تجربه کردن این فضا از صفر تا صد آن است و در واقعی تیمی وجود ندارد که بخواهد به دنبال کسب تجربه از آثار تولید شده در این عرصه برود. من فکر میکنم اگر سینمای کودک قدری شکل بگیرد، میتوانیم با ارائه الگوهای مناسب شاهد تولید آثار بهتر و مختص کودکان باشیم.
همانگونه که این موضوع در مورد «شاهزاده روم» به وقوع پیوست آنچنان که در زمان برگزاری جشنواره فجر بسیاری به این باور رسیدند که ایران نیز میتواند به سراغ تولید انیمیشن سینمایی با کیفیت برود.
باید اثری تولید کنید تا مردم بابت آن پول پرداخت کنند
-اگر تجربه تولید چنین آثاری در داخل کشور کم بوده است، چرا به سراغ نمونههای خارجی نرفتید؟
عدهای همین موضوع را مطرح میکنند و میگویند که باید از نمونههای خارجی موفق الگو گرفت. ولی فکر میکنم این اتفاق در کشور ما نمیتواند به وقوع بپیوندد. چرا که ما مردم خودمان را داریم، با مختصات و شیوه فکری و اعتقادی منحصر به خود که نمیتوان از تفکرات و اندیشههای خارجی برای تولید اثر برای آنها استفاده کرد. چون مردم باید بتوانند با یک اثر ارتباط برقرار کنند و ایرانی بودن آن را بپذیرند و باور کنند اکه این اثر در ارتباط با فرهنگ و باورهای و عقاید آنها است و بخواهند بابت دیدن آن هزینه پرداخت کنند.
به نظرم این اتفاق میتواند در فرم و غالب انجام شود ولی برای تولید یک فیلم در ایران باید خودمان اقدام کنیم و اثری متناسب با فرهنگمان تولید کنیم که این کار در صورتی که حمایتها وجود داشته باشد، میتواند محقق شود.
فقط تلویزیون از ما حمایت کرد!
-اگر در محیط شهر تهران و رسانههای مختلف نگاه کنیم، به نظر میرسد برای فیلم شما تبلیغی صورت نگرفته است. دلیل این موضوع چیست؟
ما برای این فیلم، یک تیم تبلیغاتی داریم که به شدت در حال کار هستند ولی یک نکته مهم در این زمینه وجود دارد که بیشتر از آنچه برای تولید یک فیلم نیاز به هزینه باشد، برای تبلیغات آن باید هزینه کرد که این کار در بخش خصوصی کار بسیار سختی است. در واقع اگر حمایت تلویزیون و مسئولین آن برای «شاهزاده روم» نبود، ما هیچگونه تبلیغی برای این فیلم نداشتیم. البته ممکن است که آنها مایل به حمایت از این اثر باشند ولی ما باید برای آن هزینه پرداخت کنیم و با توجه به هزینههای بالای تولید در شرایط فعلی نمیتوانیم برای تبلیغات آن سرمایهگذاری کنیم. به همین خاطر نیازمند حمایت دیگر سازمانها هستیم.
شاید خیلی از دوستان انتقاد کنند که چرا باید از این فیلم حمایت شود ولی من فکر میکنم در طول این سالها به اندازه کافی از سینمای رئال حمایت شده است و به نظرم «شاهزاده روم» به عنوان یک قدم مثبت در سینمای انیمیشن ایران باید مورد حمایت قرار بگیرد و این حق کودک ایرانی است که به سینما برود و یک فیلم خوب ببیند.
شاید بهترین تبلیغات این فیلم را بتوان تبلیغات سینه به سینه آن دانست. تبلیغاتی که از طریق خود مخاطبان به دیگر افراد منتقل میشود و آنها را برای دیدن فیلم تشویق میکند.
ماجرای پسر بچهای که میخواست «شاهزاده روم» را دوباره ببیند!
-آیا خاطره خاصی از استقبال بچهها از این فیلم دارید؟
من هربار که برای تماشای این فیلم در کنار بچهها به سینما رفتم، دیدم که آنها بیشتر از اینکه بخواهند جذب تکنیکهای به کار رفته در فیلم شوند، مجذوب تماشای یک انیمیشن در پرده بزرگ و با صدای بلند و در کنار انبوه جمعیت در سینما میشوند. اتفاقی که هیچ وقت برای یک بچه در خانه نمیافتد.
هیچ وقت فراموش نمیکنم که در اکران فیلم در سینمای اصفهان بچهها به قدری مجذوب فیلم شده بودند که نمیتوانستند از پای فیلم تکان بخورند! و یا در جشنواره فیلم رویش به یاد دارم که پسر بچهای بعد از اینکه فیلم تمام شده بود از سالن بیرون نمیآمد و به پدرش اصرار میکرد که میخواهد فیلم را دوباره ببیند و این اتفاق برای ما خیلی شیرین و دوست داشتنی بود و به نظرم این حق بچههای ایرانی است که اینگونه جذب یک فیلم سینمایی مختص خودشان شوند.
جشنواره عمار باعث دیده شدن کار من شد
-شما در دوره دوم جشنواره عمار کاری به نام «پرواز تا بینهایت» داشتید که اولین انیمیشن جدی جشنواره عمار بود و در زمان پخش آن نیز بسیار مورد توجه قرار گرفت و تواناییهای نیروهایی مثل شما به فعالین فرهنگی نشان داده شد. شما قبل از این جشنواره چه میکردید؟ اگر عمار نبود کجا دیده میشدید؟ اصلا عمار کمکی به دیده شدن گروه شما کرد؟
«پرواز تا بینهایت» یکی از اولین تجربههای من در عرصه انیمیشن سازی بود و در واقع سکوی پرتاب من در این عرصه بود که البته کار بسیار کوتاهی بود ولی نمایش آن بازخوردهای بسیار خوبی داشت و چون دبیرخانه عمار این انیمیشن را در اکرانهای مردمی مختلف نشان میداد و هنوز هم نشان میدهد، بازخوردهای خیلی خوبی از سراسر کشور به من منتقل میشد که انگیزه خیلی خوبی به من میداد.
با اینکه اکثر کارهای انیمیشن کوتاه در حوزه دانشجویی هستند ولی من این کار را برای گروه کودکان ساختم و به نظرم از معدود کارهایی است که توانسته در عرصه کودک هم جنبه سرگرم کننده داشته باشد و کیفیت استانداردی هم داشته باشد. جالب آن که هنوز خیلیها هستند که باور نمیکنند این اثر با کمترین امکانات و با چند سیستم معمولی ساخته شده است ولی همین اثر و دیده شدن آن در جشنواره عمار توانست زمینهساز حرکت من در عرصه انیمیشن سازی شود.
ورود مراکز دولتی به عرصه انیمیشن باعث ضربه به آن شده است
-در طول چند سال گذشته و در بازه زمانی کوتاهی شاهد رشد و فعالیت جدی چندین گروه حرفهای انیمیشنسازی با نگاه جبهه انقلاب در کشور بودیم و به طور کلی گروههای زیادی به سمت تولید انیمیشن رفتند. به نظر شما علت این اتفاق چیست؟
من تا به حال از این زاویه به این موضوع نگاه نکردهام ولی اول از همه باید بگویم به طور کلی معتقدم همه بچههایی که در حوزه انیمیشن سازی در کشور ما کار میکنند به جز گروه معدودی که عناد دارند، جزءِ فرزندان این انقلاب هستند و برای پیشرفت آن تلاش میکنند.
بعد از آن هم باید بگویم به شدت با این دیدگاه مخالفم که عدهای فکر میکنند ورود مراکز دولتی به این عرصه باعث شده که گروههای مختلفی برای فعالیت در آن شکل بگیرد؛ چه بسا که ورود آنها باعث ضربه زدن به این عرصه شده است. بلکه من احساس میکنم این فعالیتها به صورت کاملا خودجوش و با علاقه و دغدغه شخصی خود و عشقی که این افراد به کشورشان دارند، وارد این عرصه شدند و هرکس که فکر میکند این اتفاق دلیلی همچون حمایت سازمانها و نهادهای دولتی را دارد، باید به سراغ این بچهها که من هم یکی از آنها هستم، برود و از آنها بپرسد که تاکنون از شما چه حمایتی شده است؟ من از جانب خودم به شما میگویم هیچگونه حمایتی نشده است وگرنه باید آن تا به حال مشاهده میکردیم.
در ۵ سال آینده حجم عظیمی از انرژی و استعداد وارد عرصه انیمیشنسازی میشوند
البته این موضوع دلیل دیگری هم داشت که ورود تکنولوژیهای جدید به کشورمان است. من این موضوع را در جایی گفتم و بازهم آن را در اینجا تکرار میکنم که همین بچههایی که امروز به خاطر اینکه یکسره مشغول به تبلت و موبایل هستند و از طرف خانواده سرزنش میشوند که چرا درس نمیخوانی، افرادی هستند که میتوانند در آینده در عرصه انیمیشن سازی کارهای موفقی را داشته باشند، به شرطی که برای آنها راهنمایی وجود داشته باشد که بتوانند استعداد خود را در این عرصه تبدیل به یک حرکت مفید کنند.
من به شما قول میدهم در ۵ سال آینده حجم عظیمی از انرژی و استعداد وارد عرصه انیمیشن سازی کشور میشوند، چرا که ما در حال حاضر به طور پیوسته و هرروزه شاهد حضور افرادی در این عرصه هستیم که توانایی هوشی بسیار بالایی دارند و تمایل دارند که در این حوزه کارهای متنوعی را انجام دهند.
محصولات جانبی «شاهزاده روم» در راه تولید قرار دارند
– با توجه به اینکه شما در عرصه تولید داستانهای مصور یا همان کمیک استریپ نیز فعالیت داشتید و در طراحی شخصیتهای روی جلد برخی از دفاتر ایرانی اسلامی نیز حضور فعالی داشتید، آیا برنامهای برای تولید محصولات جانبی از انیمیشن «شاهزاده روم» دارید؟
راستش با توجه به برنامه فشردهای که در حال حاضر دارم، خودم نمیتوانم در این عرصه کاری کنم ولی تیم سازنده شاهزاده روم داستان کمیک استریپ این اثر را آماده کردهاند که داستان کاملتری دارد و پیگیر این موضوع هستیم که بتوانیم نوشت افزار و حتی اسباب بازیهای آن را تولید کنیم و در زمان مناسب آن، رونمایی و وارد بازار کنیم.
-سخن آخرتان برای مخاطبان سوره سینما چیست؟
به نظرم رونق سینمای کودک، یعنی رونق سینمای ایران و امیدوارم تا با حمایت از آثاری همانند شاهزاده روم، راه برای همه فعالین عرصه انیمیشن در زمینه تولید آثاری با کیفیت باز شود.