فیلم سینمایی «حوض نقاشی» به کارگردانی مازیار میری ملودرامی گرم، تاثیرگذار و خانوادگی است.
سوره سینما- علی رضایی: فیلم سینمایی «حوض نقاشی» به کارگردانی مازیار میری یکی از تولیدات حوزه هنری در سال ۹۱ نوروز ۹۲ در رقابت با چهار فیلم دیگر روی پرده می رود. فیلم در سی و یکمین جشنواره فجر اکران شد و مورد توجه قرار گرفت. سهم «حوض نقاشی» از سیمرغ های جشنواره یک سیمرغ برای طراحی صحنه و لباس بود و یک سیمرغ مردمی که نشان دهنده تعلق خاطر دوستداران سینما است.
مازیار میری
«حوض نقاشی» پس از فیلمهای «قطعه ناتمام»، «به آهستگی»، «پاداش سکوت»، «کتاب قانون» و «سعادت آباد» ششمین فیلم مازیار میری است. کارگردانی که تجربه اش در سینمای ایران با فراز و فرود فراوان همراه بوده و مضامینی که مورد توجه قرار داده متنوع و گاه متفاوت است. از موضوع های غیر متعارفی که در «قطعه ناتمام» و «به آهستگی» به آنها پرداخته، تا سوژه دفاع مقدسی در «پاداش سکوت» و مسائل روز و مشکلات طبقه متوسط در «سعادت آباد».
میری در «حوض نقاشی» مسیری دیگر را پیموده است. فیلم بیش از آنکه شبیه ساختههای قبلی کارگردانش باشد نوع نگاه و سلیقه منوچهر محمدی تهیهکننده آثار درخشانی چون «بوسیدن روی ماه»، «طلا و مس»، «زیر نور ماه» و … را بازتاب میدهد البته میری مانند اسعدیان در «طلا و مس» و «بوسیدن روی ماه» نشان داده که به عنوان یک فیلمساز حرفه ای میداند که هر قصه را چطور روایت کند و چطور از عهده فضاسازی یک اثر خانوادگی و ملودرامی عاطفی برآید.
او در «حوض نقاشی» که اثری خانوادگی است فضایی موثر برای همدلی تماشاگر خلق کرده و کوشیده فرصتی فراهم کند تا بیننده فیلم با رضا (شهاب حسینی) و مریم (نگار جواهریان) همدلی کند. بازی های خوب فیلم به ویژه استفاده درست از بازیگران نوجوان یکی از تمهیداتی است که باید به پای میری نوشت. پس از فیلم پرشخصیت و مدرن «سعادت آباد» میری در «حوض نقاشی» نقطه اصلی تمرکز روایت را بر سه شخصیت گذاشته و از عهده آن برآمده است.
منوچهر محمدی
منوچهر محمدی از معدود تهیه کنندگان مولف سینمای ایران است. حضور او در سینمای ایران در دهه ۷۰ جدی تر شد و آثاری که او در سینمای ایران تولید کرد در مقطع نمایش مورد توجه قرار گرفتند. اگرچه در کارنامه محمدی فیلم های متنوعی می توان یافت اما خط اصلی علاقه او ساخت آثاری ارزشی، معنوی، اخلاقی و البته پر مخاطب است. تلاش محمدی در همه این ادوار گره زدن مفاهیم ارزشی با سلیقه عامه بوده، نه به این معنا که همسو با این سلیقه پیش برود. به این معنا که این پسند عمومی را ارتقا دهد و در دیده شدن آثارش از آنها استفاده کند.
محمدی از معدود تهیه کنندههایی است که مردم نامش را می شناسند و آثارش را دنبال می کنند. تهیه کننده ای که اغلب آثارش پرفروش بوده بدون آنکه تعلق به سینمای تجاری داشته باشد. محمدی هم در کارنامه اش فیلم ستایش شده «بازمانده» را دارد، هم ملودرام پرفروش «از کرخه تا راین»، هم کمدی «مارمولک»، هم فیلم دوست داشتنی «طلا و مس». او تهیه کننده ای است که با بهترین کارگردان های سینمای ایران همکاری کرده، بعضی از آنها بهترین فیلم هایشان را با محمدی ساخته اند و پس از جدایی از این تهیه کننده در سینمایشان افت فاحشی دیده می شود.
«حوض نقاشی» را می توان نقطه پایان سه گانه ای دانست که با «طلا و مس» شروع شد و با «بوسیدن روی ماه» ادامه یافت سینمایی از جنس ملودرام که مایه های روز دارد و به دنیای امروز مردم سرزمین ما نزدیک است. پیام «حوض نقاشی» توجه به عواطف انسانی و ایثار و از خودگذشتگی است. مایه های تکرار شونده در «بوسیدن روی ماه» و «طلا و مس». این سه گانه را می توان در ستایش خانواده ایرانی و فرهنگ ملی و اسلامی هم دانست.
شهاب حسینی
شهاب حسینی در این سال ها به یکی از مهمترین و محبوب ترین بازیگران سینمای ایران تبدیل شده است. بازیگری با کارنامهای متنوع که شهرت و محبوبیت مانع تجربه گری او نشده است. حسینی در «حوض نقاشی» یکی از دشوارترین نقشهای کارنامه اش را بازی کرده است. فاصله گرفتن از پرسونای محبوبش به عنوان جوانی پاک و موقر و رفتن در قالب نقشی که چهره اش را مخدوش کرده و از او تصویری دیگرگونه برای تماشاگر می سازد. مردی که موتور سواری نمی داند، نمی تواند در کارخانه شغل و حرفه مهمی داشته باشد و به عنوان یک پدر مشکلات اساسی دارد. اما فیلم بستری فراهم کرده که رابطه رضا (شهاب حسینی) و مریم (نگار جواهریان) عاشقانه و گرم از کار درآید و در نهایت، وفاداری آنها و ماندنشان با هم سهیل را به خانه برمیگرداند.
با این که بسیاری معتقد بودند بازی در نقش یک کم توان ذهنی ویترین افتخارهای این بازیگر را کامل می کند و سیمرغ بلورین جشنواره سی و یکم در دستان او آرام می گیرد، اما این اتفاق نیفتاد. مطمئنا زمان اکران عمومی درباره این بازی دشوار و تلاش برای بازی کردن در نقشی دور از خود بیشتر خواهید شنید.
نگار جواهریان
نگار جواهریان بازیگر نقش های خاص است، بیشترین تصویری که از او به یاد داریم نقشهای ویژه ای است که در این سالها بازی کرده و حضورهای گاه کوتاهی که در فیلم های پرشخصیت داشته. بازی در «طلا و مس» بخشی از توانایی های این بازیگر را نشان داد و جواهریان برای بازی در قالب زنی مبتلا به بیماری ام اس تحسین شد. نقش مریم در «حوض نقاشی» شباهتهایی به «طلا و مس» دارد و این تداعی که در اولین نگاه به فیلم در ذهن تماشاگر شکل می گیرد باعث می شود جواهریان در همه این لحظه ها با فیلم قبلی مقایسه شود. او با استفاده از حرکت های فیزیکی کوشیده در قالب نقش فرو رود و فاصله اش را با کاراکتر مادر در «طلا و مس» حفظ کند. نامزد شدن برای این نقش نشان می دهد داوران جشنواره فیلم فجر جواهریان را بیشتر از حسینی دیدهاند.
سیمرغ بهترین فیلم مردمی
فیلم سینمایی «حوض نقاشی» در سی و یکمین جشنواره فیلم فجر سیمرغ بهترین فیلم از نظر تماشاگران را دریافت کرد. رای این فیلم نسبت به گزینه بعدی «هیس! دخترها فریاد نمیزنند» بالاتر بود و در رقابتی تنگاتنگ به هر حال سیمرغ به هر دو فیلم رسید تا رای تماشاگران حفظ شود. آنهایی که نمایش جشنواره ای «حوض نقاشی» را دوست داشته اند و به فیلم رای داده اند می توانند نوروز ۹۲ همراه خانواده و دوستان به تماشای فیلم بنشینند.
رقابت با فیلمهای دیگر
«حوض نقاشی» در نوروز ۹۲ روی پرده سینماهای تهران و شهرستان می رود. زمان زیادی از پایان سی و یکمین جشنواره فیلم فجر نگذشته و فضای مطبوعات و رسانه ها هنوز در خدمت فیلم است و تماشاگرانی که فیلم را به عنوان بهترین اثر جشنواره انتخاب کردند هنوز «حوض نقاشی» و سادگی و صمیمیتش را به یاد دارند، پس فیلم در زمانی مناسب روی پرده رفته هر چند که رقابت در اکران نوروزی شدیدتر است.
«حوض نقاشی» به عنوان نخستین محصول حوزه هنری که در سال ۹۲ اکران میشود با فیلمهای «رسوایی»، «قاعده تصادف»، «آقای الف»، «تهران ۱۵۰۰» و «رژیم طلایی» رقابت می کند و در فضایی متنوع باید تماشاگر خود را پیدا کند. باید دید فیلم ستایش شده مردم چگونه خانواده ها را در نوروز مهمان سالن های سینما می کند. «حوض نقاشی» حال و هوایی متفاوت دارد، از جنس کمدی «رسوایی» نیست و فیلمی تکنیکی و متفاوت مثل «آقای الف» و «تهران ۱۵۰۰» هم نیست. برای خانواده هایی که در این سال ها از سینما قهر کرده اند، دیدن این عاشقانه صادقانه می تواند انتخاب درستی باشد.