سورهسینما – پیش از این در رسانههای مختلف بحثهایی پیرامون تبدیل گروه «هنر و تجربه» از محلی برای اکران فیلمهای مخاطب خاص و تجربی، به محلی برای اکران فیلمهای توقیفی درگرفته بود و رسانهها و چهرههای گوناگون هشدارهایی در این مورد و تغییر ماهیت اصلی گروه «هنر و تجربه» داده بودند، اما حالا و پس از نمایش دو فیلم توقیفی «بازهم سیب داری؟» بایرام فضلی و «خواب تلخ» محسن امیریوسقی پس از دهسال این موضوع بار دیگر به یکی از بحثهای جدی سینمای ایران تبدیل شده است.
به گزارش سورهسینما، در همین زمینه، امروز روزنامه جوان و خبرگزاری نسیم مطالبی انتقادی را به فیلم «بازهم سیب داری؟» و مضامین تند سیاسی مطرح شده در آن منتشر کردهاند.
خبرگزاری نسیم در یادداشت خود نوشته است:
«باز هم سیب داری؟» فیلمی از بایرام فضلی است که پس از ۱۰ سال بی صدا از توقیف خارج شده و این روزها به روال مألوف دولت یازدهم برای فیلم های توقیفی، در گروه سینمایی هنر و تجربه در حال اکران است.
فیلم در فضایی سوررئال و با اشاره به داستان های قدیمی نظیر حسن کچل و هزار و یک شب و … می گذرد و تلاش دارد به صورت سمبلیک روایتگر سرنوشت یک قوم تحت سلطه گروهی مستبد به نام “داسداران” باشد.
«داسداران» گروهی ستمگر و خون ریز هستند و توانسته اند بر سرزمینی که مردمان آن مطیع ترین مردم جهانند حاکم شوند. نیروهای “داسدار” فقط با کسانی کار ندارند که یا خوابند یا ادای گرسنگان را در آورده و تکدی گری می کنند یا مدام مشغول «عزاداری و گریه» هستند، هر کسی که در برابر آنها مطیع و سر به زیر نباشد به “اغتشاش” متهم شده و توسط آنها دستگیر می شود و به زندان می افتد!
در این فضا فقط یک هالو آن هم به صورت ناخواسته و به خاطر شکمش در برابر “داسداران” می ایستد و در نهایت موفق می شود که در یک زمینه بر آنها پیروز شود اما همه این مبارزه و پیروزی هالو، طرح ریزی شده از سوی “داسداران” است و آنها در نهایت او را نیز به عنوان عمله خود در می آورند.
“باز هم سیب داری؟” تلاش می کند در لفافه حرف های سیاسی خود را مطرح کند اما خروجی فیلم به گونه ای است که شانه به شانه فیلم های صریح مخالف نظام می زند. کارگردان که نویسنده فیلم نیز است حتی در انتخاب نام گروهی که طی فیلم به عنوان مستبد معرفی می شوند تمام تلاش خود را به کار برده تا مخاطب متوجه شود که منظور او چه چیزی است به همین دلیل “داسداران” را برگزیده و در طول فیلم نیز چند بار کلمه “داسدار جماعت” تکرار می شود تا هر کسی که اندکی از هوش برخوردار است پی ببرد کارگردان به چه گروهی این گونه طعنه می زند.
ممکن است عده ای فیلم را صرفا یک داستان کلی و بی زمان و بی مکان تعبیر کنند و برداشت های سیاسی از آن را توهم توطئه یا دید سیاست زده بنماند اما حتی خود بایرام فضلی هم تایید می کند که فیلمی سیاسی را ساخته و این داستان سوررئال بنا بوده نقش یک نقاب هر چند کمرنگ را برای حرف هایش در حمله به انقلاب اسلامی بازی کند.
او در گفتگو با خبرگزاری وابسته به سازمان تبلیغات اسلامی، در خصوص برداشت های سیاسی از فیلم می گوید که «من آدم سیاسی نیستم اما محافظه کار هم نیستم که تعابیر و برداشت های سیاسی را منکر شوم.» فضلی برداشت خودش از فیلم را هم این طور روایت می کند که «ما تحلیل را برای مخاطب آزاد گذاشتیم. شما می توانید ســیرتحول یک انقلاب، دوره های تاریخی مختلف، شرایط احساسی آدمها و مســائل مختلف را در نظر بگیرید. بیشتر چرخه و دور تسلسلی مدنظرم بود که در یک کشور جهان سومی رخ می دهد. این کشور میتواند خیلی جاها از جمله عراق، افغانستان، آفریقا یا حتی جایی مثل ایران باشد.»
فضلی در بخش دیگری از مصاحبه خود تاکید می کند که این فیلم «فقط» ایران را نشان نمی دهد بلکه ممکن است شامل بخش های دیگر خاورمیانه نیز بشود؛ یعنی در این که “باز هم سیب داری؟” کنایه ای از شرایط سیاسی اجتماعی حال حاضر ایران است شکی نیست. او در پاسخ به گفته خبرنگار خبرگزاری مهر که ” شرایط ترسیم شده (در فیلم) تنها شامل ایران نمی شود.” می گوید: «فضلی: بله فقط ایران نیست. بلکه شرایطی که در فیلم توصیف می شود شامل مجموع کشورهای جهان سومی نیز می شود؛ کشورهایی که به نوعی دچار عقب ماندگی و یا عقب نگه داشته شدن، شده اند.»
تندی و عریانی فیلم به گونه ای است که حتی مدافعان آن نیز از اکران “باز هم سیب داری؟” متعجب شده اند و بر برداشت های سیاسی از طعنه های فیلم صحه می گذارند به عنوان مثال نویسنده سایت وابسته به شهرداری تهران که از اکران “باز هم سیب داری؟” بسیار خوشحال است این گونه در مورد آن می گوید: «نکته جالب اما درباره این فیلم که علی الظاهر از دایره تنگ نظارت دلواپسان سینمای ایران قسر در رفته و فعلا جان سالم به در برده است، اشارهها و کنایههای سیاسی آن است.»!
فیلم به دلیل همین صراحت خاصش در حمله به نظام و نهادهای انقلابی “پاسدار” آن، از سال ۸۵ مجوز اکران نگرفت تا این که چندی پیش در سکوت به گروه سینمایی هنر و تجربه رفت تا مسئولان سینمایی دولت یازدهم به خیالی تدبیری اندیشیده باشند، هم ژست رفع توقیف گرفته باشند و هم منتقدان را حساس نکرده باشند سیاستی که در سایر حوزه های وزارت ارشاد هم در پیش گرفته شده اما به نظر می رسد این سیاست بیش از آن که برای ارشاد محبوبیت دو طیف را به همراه داشته باشد بازی دو سر باخت است.
نکته دیگر این است که این سیاست بیش از آن که کم کردن بار فیلم های توقیفی باشد باز کردن روزنه ای برای به راه افتادن سیل ساخت و اکران آثاری با محتوای حمله به نظام و بنیان های آن خواهد بود؛ سیلی که اگر به راه افتد به راحتی نمی توان جلوی آن را گرفت و قطعا اگر امروز “باز هم سیب داری؟” در لفافه ای نه چندان پنهان به نظام می تازد و مردم ایران را در صحنه ای از فیلم مانند گوسفند، سر به زیر و مطیع نشان می دهد در آینده ای نه چندان دور شاهد آثاری خواهیم بود که این معانی را با صراحت بر پرده سینما نشان خواهند داد.
روزنامه جوان نیز در مطلبی انتقادی در مورد «بازهم سیب داری؟» نوشته است:
در سکوت معناداری که در بهترین حالت ناشی از یک جهالت خود خواسته است، فیلمی در گروه «هنر و تجربه» در حال اکران است که در قالب یک داستان شبه فولکلور و فضایی سوررئال کلیت نظام و حاکمیت کشور را مورد تمسخر قرار داده است.
فیلم سینمایی «باز هم سیب داری؟» ساخته بایرام فضلی در گروه هنر و تجربه در حال اکران است، فیلمی که ۱۰ سال در توقیف به سر میبرده و اکنون با سیاستهای به اصطلاح درهای بازی که سازمان سینمایی در پیش گرفته از توقیف درآمده و اکران شده است.
در وهله اول مواجهه با این فیلم سوالی مطرح میشود که دلیل توقیف این فیلم چه بوده است؟! فیلم همانطور که از نامش نیز مشخص است برداشتی از داستان فولکلور «حسن کچل» است، اما داستان آن در محیط لامکانی و لازمانی سیر میکند که سراسر استعاره،کنایه و طعنه است. در این فیلم با گروهی به اسم «داسداران» روبهرو هستیم، داسداران بر منطقهای حکمفرمایی دارند، شخصیت اصلی داستان از بد حادثه به منطقه تحت کنترل داسداران وارد میشود، در این منطقه «داسدار»ها احکام خاصی را اجرا میکنند، هر کس «بیدار» باشد زندانی میشود و هر کس «خواب» باشد یا «خود را به خوابزده» باشد، کسی با او کار ندارد. «داسدار»ها با کسانی که گدایی میکنند، کاری ندارند و همچنین با کسانی که به «گریه و زاری» میپردازند، اما در مقابل هر کسی که بخواهد جلوی آنها بایستد و به قول آنها «اختشاش کند» را سرکوب میکنند! شخصیت اصلی داستان تلاش میکند شرایط را تغییر دهد، پیرمردها با وی همکاری نمیکنند ولی «جوانها» به خاطر سخنان قهرمان داستان تصمیم میگیرند با «داسداران» مبارزه کنند، ولی در حمله داسداران همه مضروب شده و بازداشت میشوند.
«داسداران» در نهایت قهرمان ظلمستیز فیلم را نیز تطمیع و جذب میکنند تا مهره آنها شود. بایرام فضلی، کارگردان «باز هم سیب داری؟» درباره فیلمش مینویسد: سعی کردهام در این فیلمنامه دنیایی ابلهانه ترسیم کنم که مردمانش به شکلی ویژه زندگی میکنند. این ویژگی از یک پسزمینه فولکلوریک سرچشمه میگیرد ولی کاربرد خود را در دنیای امروز پیدا میکند و خودبهخود فضای نمادینی به وجود میآورد که از واقعیتهای امروزی جوامع پیشرفت نکرده، یا از سیر تحول یک انقلاب در یک کشور جهان سومی – که هرازچندی در یک چرخه سلسلهوار بهوقوع میپیوندد – اخذ شده است.
فیلم در سال ۸۵ ساخته شده، فضلی در گفتوگو با «مهر» در پاسخ به این سؤال که فیلم پیشگویی سیاسی دارد، میگوید: من آدم سیاسی نیستم و هیچگاه پیشگویی نکردهام، اما فیلمساز جدا از جامعه و شرایطی که در آن میگذرد، نیست و آنچه در آثارش دیده میشود برداشتی از جامعه و دنیای پیرامون اوست و طبیعی است که از فیلمها مصادیق و تعابیر سیاسی میشود. در واقع در چارچوب روایت هنری یا حتی غیرهنری میتوان مصادیق سیاسی را پیدا کرد.
وی در ادامه این گفتوگو میگوید: «طبیعی است با شرایطی که ایران در خاورمیانه یا در حوزه مسائل سیاسی و اجتماعی دارد، برداشتهای سیاسی از این فیلم صاحب قوت و قدرت میشود» و در جواب خبرنگار که میگوید: اما شرایط ترسیم شده تنها شامل ایران نمیشود، تصریح میکند: بله فقط ایران نیست. بلکه شرایطی که در فیلم توصیف میشود شامل مجموع کشورهای جهان سومی نیز میشود؛ کشورهایی که به نوعی دچار عقبماندگی یا عقب نگه داشته شدن، شدهاند.
با مشاهده این فیلم به خوبی میتوان منظور «داسداران» را فهمید و کارگردان حتی تلاش کرده تا با استفاده از نامی همآوا منظور خود را به مخاطب القا کند. این القا آنقدر صریح و روشن است که سایت «شهر» متعلق به سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران، طی یادداشتی درباره «باز هم سیب داری؟» مینویسد: «نکته جالب درباره این فیلم که علیالظاهر از دایره نظارت سینمای ایران قسر در رفته و فعلاً جان سالم به در برده، اشارهها و کنایههای سیاسی آن است. فیلمی که البته بیش از یک دهه پس از تولید روی پرده رفته و برخی گزارههای طرح شده در آن را به نوعی پیشبینی یک فیلمساز از شرایط امروز میدانند.» حال میتوان به دلایل توقیف این فیلم پی برد، اما هنوز دلیل اکران آن مشخص نشده، سوالی که مدیران گروه هنر و تجربه و مدیر سازمان سینمایی میتوانند به آن پاسخ دهند.