به گزارش سوره سینما به نقل از روابط عمومی موسسه تصویر شهر، لقمان خالدی در ابتدا با اشاره به اینکه مستند «مشترک مورد نظر» را سال ۸۸ ساخته و بعد از پنج سال آن را دوباره میبیند، اظهار کرد: برای خودم جالب بود که بعد از این مدت که فیلمم را دیدم، شاید دلم میخواست تغییراتی را در آن بدهم و حتی فکر میکنم اگر امروز بخواهم با همین مضمون دوباره فیلم بسازم، حتما عناوین دیگری به آن اضافه میشود. چون در آن روزها فقط پیامک و بلوتوث جزو برنامههای ارتباطی بود، اما امروز دنیای مجازی به قدری رشد کرده که ما برای خبر گرفتن از هم فقط از تلگرام استفاده میکنیم.
این کارگردان با یادآوری خاطرهای از دوران کودکیاش، دلیل ورودش به سینما و فیلمسازی را اینگونه توضیح داد: من در دبیرستان ریاضی میخواندم و برنامهام هم ورود به رشته معماری و مهندس شدن بود، همیشه هم فکر میکردم در همان کرمانشاه دفتری دارم و میتوانم کار کنم، اما یک بار که پدرم بیمار بود و او را به بیمارستان برده بودم، در زمانی که پدر زیر سرم بود، زندگی من هم تغییر کرد.
او ادامه داد: در بیمارستان پسری هم سن و سال خودم را آوردند که خودکشی کرده بود و حال خوشی نداشت، در زمانی که خانوادهاش درگیر مسائل بیمارستان بودند، من کنار او نشستم و داستانی با مضمون اینکه در سختترین شرایط هم توکل به خدا را نباید از دست داد، برایش تعریف کردم. پسر که حال خوبی هم نداشت، به من گفت که اگر این داستان را یک ربع پیش از کاری که کرده بود، میشنیدم، دیگر خودکشی نمیکردم. آن شب پسرک در بیمارستان فوت کرد و تمام راه برگشت به خانه به این فکر میکردم که شاید حالا ۱۵ دقیقه قبل از مرگ کسی باشد و من بتوانم کاری انجام دهم و همانجا تصمیم گرفتم رسانهای را برای رساندن داستانهای خودم به گوش دیگران پیدا کنم.
خالدی تاکید کرد: من آن شب فهمیدم که یک داستان کوتاه میتوانست یک زندگی را تغییر دهد، اما من آن را زودتر تعریف نکرده بودم و فکر کردم داستانها میتوانند بسیار تاثیرگذار باشند، همانطور که ما در قرآن و کتابهای مختلف روایت داستان را بسیار میبینیم.
کارگردان «مشترک مورد نظر» با بیان اینکه به دنبال این بوده تا از داستانها واقعیت را به وجود بیاورد، عنوان کرد: به همین دلیل به سمت ساخت فیلم مستند رفتم، مستندها را به شکلی جلو میبردم که درام و داستان داشته باشند و با استفاده از واقعیت، داستانی را روایت کنم.
این کارگردان با اشاره به فیلم کوتاه «قضاوت» که در همین جلسه دیده بود، اظهار کرد: در همین فیلم به ما یادآوری شد که نباید قضاوت کنیم و متاسفانه این کار در فرهنگ ما وجود دارد، ما باید مستندی بسازیم که خودش قضاوت نکند، نصیحت نکند و بتواند هوشمندانه حرف خودش را بازگو کند. من برای ساخت این فیلم در حدود ۳۰۰ الی ۴۰۰ کتاب ایرانی و خارجی خواندم و فایلهای زیادی درباره اس ام اس و بلوتوث جمع آوری کردم و فهمیدم نصیحت کردن هیچ فایدهای ندارد و باید بتوانی با مخاطب همراه شوی و با او گپ بزنی و در همین میان چیزهایی را که میخواهی به او نشان دهی تا خودش جوابها را کشف کند نه اینکه دستور بگیرد.
خالدی در پاسخ به این پرسش که شخصیت اول فیلم که جوانی معتاد به موبایل و پیامک است را چطور پیدا کرده است، عنوان کرد: برای این کار از مخابرات کمک گرفتم و لیستی از افرادی که پیامکهای زیادی رد و بدل میکنند را پیدا کردم، چیزی در حدود ۱۰۰۰ نفر، بعد از آن با مشخص کردن محدوده سنی، به ۵۰۰ نفر رسیدم و با اضافه کردن فیلترهای مختلف ۳۰۰ نفر در نهایت باقی ماند که من با همه آنها صحبت کردم و در نهایت مسعود برای شخص اول این فیلم انتخاب شد.
او در ادامه با اشاره به اینکه در هنگام ساخت فیلمهای مختلف باید با سوژه اصلی ارتباط برقرار کند، گفت: وقتی قرار است درباره موضوعی فیلم بسازم و سفارش کار میگیرم، در ابتدا از تهیهکننده میخواهم به من زمان بدهد تا ببینم این سوژه میتواند دغدغه اصلی خودم باشد و مرا درگیر کند. شاید به همین دلیل است که خیلیها فکر میکنند من فیلمهایم را شخصی میسازم و بعد به دنبال تهیهکننده میروم. چون فکر میکنم اگر فیلمساز دغدغه مالی داشته باشد، مخاطب خیلی دلش با موضوع نخواهد بود و کار مانند خرید و فروش ابزار میشود.
کارگردان مستند «کمی بالاتر» که در آن زندگی رفتگری را به تصویر کشیده که ۲۰ رمان نوشته است، ادامه داد: در مستند باید مخاطب را با خودت همراه کنی و با ساختن نقاط مشترک او را به همذات پنداری مجبور کنی، با تزریق نکتههای مشترک تماشاچی در فیلم میتوان اثر موفقتری را تهیه کرد. البته من همیشه دو سوال مهم را در ذهن در نظر میگیرم، یکی اینکه من چرا باید این فیلم را بسازم؟ دوم اینکه چرا این داستان باید برای مخاطب مهم باشد؟
خالدی در پاسخ به این پرسش که سینمای مستند بهتر است یا داستانگو، تاکید کرد: من فکر میکنم هر چیزی که بتواند روی فرهنگ تاثیرگذار باشد، مورد احترام است و خود من برای داستان گویی به سینما علاقه مند شدم، اما نمیتوانم بگویم کدام بهتر است، چون سینمای داستانی را تجربه نکردهام، اما فکر میکنم چون مستند از جنس آدمهای جامعه است و اگر بتواند باعث همذات پنداری شود، حتما تاثیرگذار خواهد بود، همان طور که داستان خوب میتواند اثر خودش را بگذارد.
او ادامه داد: من مستند را کپی کردن از واقعیت نمیدانم، فکر میکنم باید به حقیقت برسیم و حرفی را بزنیم که تا به حال زده نشده ، قابی را ببینیم که تا به حال دیده نشده و از آنجایی که خود من تاثیر فیلم مستند روی زندگی افراد را دیدهام، مسئولیت شمایی که میخواهید با دوربینتان کار کنید را بیشتر کنم و بگویم شما میتوانید باعث اتفاقهای بزرگی شوید.
باشگاه فیلم کوتاه و مستند شهر، یک پاتوق آموزشی و نمایشی فیلمهای کوتاه و مستند است که یک هفته در میان در روزهای شنبه در پردیس سینمایی ملت برگزار میشود. در این سلسله جلسات علاوه بر نمایش فیلم، کارگاههای آموزشی فیلمسازی به صورت رایگان و برای عموم فیلمسازان جوان برگزار میشود.
لازم به یادآوری است که شرکت در این جلسات برای عموم آزاد بوده و علاقمندان می توانند جهت اطلاع از برنامه های آن عضو کانال ارتباطی موسسه تصویر شهر در تلگرام به آدرس https://telegram.me/cineplex شوند.