سورهسینما – محمدرضا تاجداری: وقتی نام «طالبان» برده میشود، ذهنیت افراد مختلف ناخوداگاه به سمت مواردی نظیر ترور، قتل، بنلادن، ۱۱ سپتامبر، وحشیگری، خرابکاری و … میرود. نام طالبان آنقدر با واژههای مترادف ترور و کشتار و افراطیگری گره خورده است که برای همه تروریستی بودن این گروه جزء بدیهیات است و طبیعتا انسان برای بدیهیات و کلیشههای ثبت شده در ذهنش، دیگر دنبال تحقیق و پژوهش نمیرود. پس بعید است که روزی مستندسازی تصمیم بگیرد راجع به بدیهیات مستند بسازد و اگر هم بخواهد پیرامون گروه طالبان در افغانستان اثری تولید کند، اینطور به نظر میرسد سوژهی غیرجذابی را انتخاب کرده است.
اما «محسن اسلامزاده» پس از دو سال مطالعه و تحقیق و پژوهش در مورد طالبان، تصمیم میگیرد برای یافتن پاسخ سوالهایی که دیگر برایش بدیهی نیستند، به تنهایی به میان این گروه افغانستانی برود و از نزدیک مشاهده کند که آیا این گروه ظاهرا تروریستی که در ذهن همه تبذیل به یک تیپ ثابت شده واقعا مصابق با همین کلیشههاست یا خیر.
همین اولین نکته مثبت و برگ برندهی «تنها میان طالبان» هم هست. اینکه؛ یک مستندساز، جانش را کف دست بگیرد و به تنهایی به میان طالبانیها برود و از زندگی و صحبتها و رزمایشهای نظامی آنها تصویر بگیرد. همین هم طبعا کافی است تا مستند «تنها میان طالبان» ارزش دیدن پیدا کند. حتی اگر سوژهاش در ابتدا برای خیلیها جذاب نباشد. باید به این توجه کرد که «تنها میان طالبان» اولین تصویر یک مستندساز ایرانی از دل اتفاقات روزمرهی طالبان است.
اما «تنها میان طالبان» زمانی جذابتر میشود که تمام تصورات مخاطب در مورد طالبان را به هم میریزد و بیینده را وادار میکند تا تمام تصورات قبلیش راجع به این گروه را فراموش کند و آنها را دور بریزد. معمولا یک مستند ساخته میشود تا سوالی را پاسخ دهد و یا پیرامون موضوعی روشنگری کند و اطلاعات دقیقی به مخاطب خود بدهد. اما «تنها میان طالبان» بر خلاف مستندهای روتین، در ذهن مخاطب خود سوالهای متعددی ایجاد میکند و تنها اثبات میکند که که تیپ و کلیشهی ایجاد شده از طالبان اساسا بدیهی نیست و دیگر نباید راجع به آنها راحت قضاوت کرد. شاید همین ایجاد سوالهای متعدد در ذهن بینندگان یکی از نقاط قوت و در عین حال نقاط ضعف این اثر باشد. نقطهی قوت از آن لحاظ که بیننده را درگیر و مجذوب خود کرده و او را وادار به فکر کردن میکند و نقطهی ضعف آن، از آن جهت که بالاخره بیننده باید پاسخ سوالهای بوجود آمده در ذهنش را دریافت کند که این اتفاق در مستند نمیافتد.
روایت جذاب، ریتم مناسب و تصاویر فوقالعادهی «محسن اسلامزاده» باعث شده که کیفیت این مستند بالاتر از سطح کیفی مستندهای بحران تولید شده در کشور باشد. قطعا پخش تصاویر مستند از میان درگیریها و رزمایشهای نظامی، برای چشمانی که به گزارشهای خبری یک خبرنگار از درون استودیوی خبر عادت کردهاند، جذاب خواهد بود و «تنها میان طالبان» این جذابیت را مدیون شجاعت کارگردان است. کارگردانی که برای ساخت مستندی با محوریت چگونگی آزادسازی شهر «تکریت»، در فروردین ماه سال جاری به عراق سفر کرده و بر اثر اصابت ترکش آرپیجی نیروهای داعش مجروح شده بود. اما این مجروحیت نه تنها اسلامزاده را خانهنشین و بی انگیزه نکرد، بلکه به وی توانی مضاعف بخشید تا بتواند باز هم مستند بحران جذاب بسازد.
«تنها میان طالبان» با تمام جذابیتهایش، حالا منتظر دیده شدن است و در این میان نقش «مرکز فرهنگی میثاق» و شخص «سلیم غفوری» به عنوان تهیهکننده، بسیار مهم خواهد بود.