به گزارش سوره سینما ، برنامه این هفته سینمامعیار با موضوع بررسی فیلم «شیفت شب» با حضور حبیب اسماعیلی پخشکننده فیلم «شیفت شب»، امیرعباس صباغ و سیدمحمد حسینی کارشناسان و با اجرای سیدامیر جاوید برگزار شد.
اسماعیلی: با تعویق در اکران فیلم ضرر نکردیم
در ابتدای برنامه، حبیب اسماعیلی در مورد اوضاع اکران فیلم صحبت کرد و گفت: استقبال خوبی از فیلم شده است و در شهرستانها هم از این هفته اکران داشتیم، آمار فروش تا الآن حدود ۵۳۰ میلیون در تهران و ۱۰۰ میلیون در شهرستانها بوده است. خوشبختانه با تعویق در اکران فیلم ضرر نکردیم چرا که اگر فیلمی خوب باشد مخاطب ارتباطش را برقرار میکند.
سالی حدود ۱۰۰ فیلم ساخته میشود و کشش سینمای ما ۵۰-۶۰ فیلم است
ایشان در ادامه، درباره اتفاقات پشت پرده، باندبازی و … در اکران و پخش بیان داشت: رفیق بازی و … همهجا هست، ورودی و خروجیهای ما با هم هماهنگ نیست، در سال حدود ۱۰۰ فیلم ساخته میشود و کشش سینمایی ما بیشتر از ۵۰-۶۰ فیلم نیست و سرگروهها تا حدودی عدالت را رعایت نکردند.
تهیهکننده و صاحبان سینما باید عدالت را رعایت کنند
اسماعیلی در پاسخ به این سوال که “آیا قوانین روشن است یا خیر؟” گفت: قوانین مشخص میشود، بعضی فیلمها قابل پیشبینی است به خصوص سینماداران ما که نظر کارشناسی میدهند که از این فیلمها استقبال میشود یا خیر. در شورای صنفی یک آئیننامه و قراردادی بسته شده و دیگر به آنها ارتباط پیدا نمیکند و بسته به ماست که من تهیهکننده یا پخشکننده یا صاحبان سینما کاری کنیم که عدالت رعایت شود و فیلمهای خوب زمین نماند. قرار بر این است که آییننامه سال بعد محکمتر و استانداردتر بسته شود و اشکالات یکی دو سال اخیر برطرف شود.
در ادامه برنامه، حسینی دیدگاه خود را راجع به این فیلم بیان کرد و گفت: روایت فیلم کمک میکند تا بگویم میتوان آن را همراه با خانواده دید و اصلاً نگران این نبود که قرار است در سینما شاهد چه چیزی باشیم چون عمده فیلمهایی که در رابطه با زن و شوهر در سالهای اخیر ساخته شده طوری نیستند که بتوان تجویز خانوادگی کرد. همین که زن، مرد خانواده را تمکین میکند و به روی او نمیآورد و مشکلات را پیگیری میکند و در رفتارش حیا دارد خیلی قابل تامّل است.
قرار بوده که پیام فیلم تکریم خانواده باشد
صباغ نیز در ارتباط با کیفیت روایت فیلم صحبت کرد و در این رابطه گفت: متاسفانه در این سالها فیلمهایی که وارد اختلافات خانوادگی شدند به شکل کاملاً حساب شده یا اتفاقی ریشه اختلاف را بحث خیانت قرار دادند، عوامل دیگری جز خیانت هم میتواند رابطه و موقعیت را تحت الشعاع قرار دهد و به خطر بیندازد. موضوع این فیلم تاثیر اقتصاد روی زندگی یک زوج جوان است ولی این موضوع در عین اینکه میتواند یک ایده خوب باشد ولی از همین ایده خام فراتر نمیرود، اگر بخواهیم از زنی صحبت کنیم که زندگیاش را نگه میدارد و پای شوهرش میایستد و مشکلی را حل میکند باید کاراکتری با ویژگیهای یک قهرمان داشته باشیم ولی چیزی که در این فیلم میبینیم بیشتر یک داستانی هست که از قبل با ایده کلی نگارش یافته و فیلمساز آن کاراکترها را جای آن شخصیتها قرار داده است یعنی شخصیت داستان را پیش نمیبرد، داستان معلوم است. قرار بوده که پیام فیلم تکریم خانواده باشد ولی شخصیتپردازی و نحوه پیشبرد داستان کمکی به این مسئله نمیکند.
مجری برنامه سوال کرد: «نقطه عظیمت شخصیت زن داستان چیست؟ چگونه مدعی هستیم که او حافظ کیان خانواده است»؟
حسینی در جواب به این سوال گفت: شخصیت اول داستان خواهری دارد که در یک جمله اعتراضی میگوید: تو از همان اول آدم اشتباهیای بودی، تحصیل کردی و بعد خانهدار شدی. ما واقعاً با چنین پدیدهای مواجهیم که خیلی متفاوت نگاه میکند و این تفاوت را در نوع زندگی هم به تصویر میکشد. به نظرم این حضور که غرق در زندگی باشد و تمام تفکر و اندیشه این آدم را معطوف به همسرداری و بچهداری کند حکایت از آن موضوع دارد که درگیر نشده است، ضمن اینکه نوعی کتمان در رفتار شوهر هست و تا آخر کارهای مختلف انجام میدهد و بنا ندارد که به خانوادهاش بگوید.
فیلم یک جاهایی در شخصیت بلاتکلیف است
صباغ نظر متفاوتی در این رابطه داشت و گفت: فیلم تقریباً در یک جاهایی در شخصیت بلاتکلیف است، مثل همین کاراکتر ناهید که به خاطر همسرش به خانه آمده چه کارکردی داشته است؟ اگر زنی اینقدر غرق در زندگی و خانه و بچه و همسرش شده ابتداییترین چیز این است که تغییر رفتار شخصیت فروتن را متوجه میشد که قبل از نقل قول شخص دیگر به فکر بیفتد ولی این تضادی به وجود میآورد که او سه ماه هست که متوجه هیچ نکتهای نشده است!
فیلم نشان میدهد خانواده گره را حل میکند
حسینی در ادامه این بحث اضافه کرد: ما تصوّر میکنیم که شخصیتپردازی باید کاملاً کلاسیک در یک سوم فیلم پایان پیدا کند در حالی که اینطور نیست و بسیاری از شخصیتهای داستانهای بزرگ سینمای جهان در چند دقیقه آخر فیلم متولّد شدند. در شیفت شب هم همین را داریم که شخصیّت پخش شده است، وقتی فیلم جلو میرود این شخصیت در ذهن مخاطب شکل میگیرد و مخاطب بیشتر با فیلم ارتباط برقرار میکند و بناست تا آخر کار مدام شخصیت را بشناسد. بزرگترین مشکل فراروی خانواده که نزولخور خانواده باشد را جلسه قرآن از فرارویشان برمیدارد و این خیلی خوب است و نشان میدهد که خانواده گره را حل میکند.
فیلم داستان خوبی دارد ولی شخصیت نمیسازد
صباغ به مشکلات فیلمنامه اشاره کرد و گفت: شخصیت ناهید سعی میکند رازداری کند و تا آخرین لحظه مشکل شوهرش را حتی به مادرش نمیگوید که این درست است ولی اینکه متوجه این بحران نشده یکی از بزرگترین حفرههای فیلمنامه است. این فیلم داستان خوبی دارد ولی شخصیت نمیسازد. وقتی ناهید متوجه مشکل میشود چه کار خاصّی میکند؟ کاراکتر ناهید باید یک وجه ممیزهای داشته باشد که بتواند به عنوان قهرمان فیلم قرار بگیرد، یکی از مشکلات فیلمنامه این است که خیلی سادهانگارانه جلو میرود و در آخر انگار خود کاراکتر فرهاد و ناهید مسئله را بیش از حد پیچیده کردند.
شخصیت از دل فردیّت بیرون میآید
حسینی در ادامه به حسن فیلمنامه اشاره داشت و گفت: شخصیت از دل فردیّت بیرون میآید و با همه آدمهای دیگر متفاوت است. در سینمای ایران خیلی کم، شخصیت داریم و غالب پدیدههای سینمای ایران تیپ هستند که میتوانیم واکنشهای آن را حدس بزنیم اما وقتی داستانی را میگوییم یا کنش و یا واکنشمان باید با شخصیتمان تطبیق داشته باشد یعنی اگر این دو تطبیق نداشته باشند آنوقت میگوییم شخصیت را نمیتوان قبول کرد. حسن این فیلمنامه این است که کشمکش از جنس ناهید بیرون آمده است، کنش خاص این است که از چیزهایی میگذرد که در جنس آنها در رفتار خواهرش هست، پیگیریهای او نیز طوریست که با شخصیتش تطابق دارد و حاضر نیست خیلی چیزها را به دیگران بگوید.
صباغ ضمن اشاره به عدم باورپذیری فیلم برای مخاطب بیان کرد: دو شخصیت مثبت و منفی فیلم که ناهید و فرهاد باشند، به صورت کاملا تخت و یکنواخت از ابتدا تا انتهای فیلم در دو مسیری که دارند جلو میروند و در نهایت اتفاقی که میافتد هیچجوری تماشاگر را درگیر نمیکند. آیا رفتار ناهید یک جاهایی به بلاهت نمیزند؟ تاثیر عکس نمیگذارد؟
فیلم مادر خانواده را حافظ کیان خانواده معرفی میکند
سپس حسینی در همین زمینه نظر خود را بیان کرد و گفت : این فیلم با عنصر اصلی و محوری خانواده یعنی مادر طوری برخورد میکند که ضمن اینکه شخصیت و شان او را حفظ میکند او را حافظ اصلی کیان خانواده به ما معرّفی میکند و از این جهت باید به فیلم تبریک گفت. معتقدم که متولد شدن شخصیت در فیلم موضوعیت دارد، شخصیت ناهید قابل اعتناست و میتوان به آن احترام گذاشت ولی بیشتر از آن نوع کنشهای زنانه اوست که اگر انتظار داشته باشیم رفتارهای مردانه بروز دهد همان چالهای است که در آن افتادیم. ناهید داستان را طوری دنبال میکند که ضمن اینکه حیا و وقار زنانهاش را حفظ کند به دل ماجرا زده تا بتواند باری از مشکلات شوهرش بردارد.
میزانسن بسیار درست و ایرانیزه است
ایشان در پاسخ به این سوال که « پرداخت را در فیلمنامه جستجو میکنید یا میزانسنها؟» پاسخ داد: من در میزانسنها یعنی در اتفاق خود فیلم جستجو میکنم. در داخل فیلم برای آنچه میبینیم کارکرد تعریف میشود تا به زمان حرکتهای دوربین برسد مثلا چیزی که توجهم را جلب کرد این بود که نمیخواهد مشکلات بین زن و شوهر و سردی خانواده را در اتاق خواب گرم کرد یعنی دوربین حیا و وقاری دارد که سعی میکند در اتاق خواب وارد نشود و از این نظر میزانسن بسیار درست و ایرانیزه است.
وی افزود: حدود و قیود فیلم رعایت شده است و مثلا وقتی راجع به خواهر ناهید سکانس داریم او را در خانواده و با شوهرش نمیبینیم و بنا نیست او را در بستر خانواده تماشا کنیم، او یک شخصیت مستقل صاحب مکنت و با اعتقادات متفاوت است که صرفاً تعقلش به خانواده مادری است و اگر نشان دهد غلط است چون قهرمان فیلم ناهید است و قهرمان باید راوی اصلی قصه باشد.
فیلم در پرداخت بیرونی ناهید بیپرواست
حسینی یکی از اشکالات فیلم را پرداخت بیرونی ناهید دانست و گفت: معتقدم که فیلم در پرداخت بیرونی ناهید بیپرواست، مثلاً نقشی که به امیر آقایی میدهد و ارتباطی که او با امیر آقایی برقرار میکند خیلی بی پرواست و به شخصیت ناهید و دروانگرایی و حجب او نمیخورد، ناهید زنی کاملاً خانهدار است که میتوانیم انتظار داشته باشیم رانندگی بلد نباشد.
صباغ درباره ویژگیهای فنی فیلم صحبت کرد و گفت: در جایی که فرهاد ناهید را کتک میزند صورت ناهید آسیب میبیند اما در سکانس بعد میبینیم صورت ناهید بدون آسیب است و در سکانس بعدی باز میبینیم زخمی است. یا در سکانسی که ناهید در خانه است و فرهاد بدون اطلاع از بودن ناهید وارد خانه میشود و ناهید را در کمد میبینیم و نوری که میبینیم اصلاً معلوم نیست نور و منبع آن کجاست.
فضاسازی آخر فیلم اغراق آمیز است
وی افزود: واکنش فرهاد نسبت به اتفاقی که برایش افتاده عجیب است، او دنبال موشکشی میرود، این چه منطقی است؟ فیلمی که تمام نگاه آن رئالیسم است یکهو از دل آن مفهوم سمبولیک باید بیرون بکشیم. فضاسازی آخر فیلم اغراق آمیز است و این تماشاگر را از شخصیت و خود داستان دور میکند.
حسینی در ادامه صحبتهای ایشان افزود: مخاطب راکورد را نمیبیند، احساس را میبیند، سینما جای احساس است و من این را در فیلم میبینم.
وی در پاسخ به این سوال که «منطق سازش با مردی مثل فرهاد چیست؟ آیا اولویت او درمان همسرش هست؟» بیان داشت: چیزی که فیلم را شیرین میکند این است که حتی این مرد هم قابلیت زندگی کردن و کنار او بودن را دارد، اول اینکه این ماجرا یعنی شرمندگی و درست شدن او در سکانس پایانی هست و این کاریست که میتواند انجام دهد که بخشی از آن موشکشی و بخشی دیگر بردن لباس زنانه و … است ولی در تمام رفتارهایش کتون بودن او خیلی آزاردهنده و افراطی هست که برای خانوادهاش هیچچیزی نمیگوید و وقتی خانوادهاش میفهمند عصبانی میشود که چرا فهمیدید.
ایشان ادامه داد: آنچه رخ میدهد این است که ناهید شعار نمیدهد و دنبال حل کردن مشکل است و به او ثابت میکند که این مشکل بیرون از خانه حل نمیشود و داخل خانه حل میشد که این حرف بسیار مهمی است. همت داخلی خانواده منتج به این شد که وقتی گرفتند و یک شر بزرگ به نام نزولخور را از زندگیشان کم کردند در حالی که مرد خانه آنقدر از خانه دور است و فاصله گرفته که فکر میکند میتواند با موشکشی آن را حل کند.
خرده داستان های اضافی «شیفت شب»
صباغ خرده داستانها را یکی از مشکلات فیلم عنوان کرد و گفت: هر انسانی را با هر ضریب هوشی در چنین موقعیتی قرار دهیم این اتفاقات ابتدائیترین چیزهاست، ایده خام خوب است و بازی لیلا زارع جزو نکات مثبت فیلم است. ولی هیچ وجه ممیزیهای برای این زن درست نمیکند. یکی از مشکلات فیلم خردهداستانهایی هست که واقعاً اگر حذفش هم کنیم اتفاقی نمیافتد.
فیلم به خانواده نزدیک است
حسینی در صحبتهای پایانی خود بیان داشت: قالب تصویری که در سینما از خانوادههایمان داریم هیچ ربطی به خانوادههای ایرانی نداشته است و خانوادههایی را به تصویر کشیدیم که هیچ وجودی ندارد ولی این فیلم خیلی به خانواده نزدیک است و با زنی طرف هستیم که خیلی شبیه به زنهایی است که آنها را دیدهایم. لیلا زارع خیلی خوب تصویری از زن را به ما نشان میدهد که با وجود مشکلات پای زندگیشان میایستند و این فیلم یک شروع خوب است.
برنامه رادیویی سینما معیار پنجشنبهها ساعت ۱۴:۳۰ به طور زنده از رادیو گفتوگو پخش میشود. برنامهای با اجرای سید امیر جاوید و تهیه کنندگی و سردبیری محمد جواد طالبی که سعی دارد ضمن پرداختن به مسائل اساسی سینمای ایران سطح آگاهی مخاطب از فیلمهای روی پرده را بالا ببرد.