سورهسینما – محمدرضا تاجداری : سلیم غفوری از تهیهکنندگان و مستندسازان قدیمی و بنام مستند کشور است که سالهاست به عنوان یکی از کارشناسان مطرح سینمای مستند ایران و همچنین مدیر موسسه مستندسازی میثاق، آثار و جریانات اصلی مستندسازی داخل و خارج کشور را پیگیری میکند و در شوراهای مشورتی بسیاری از موسسات و نهادها حضوری جدی دارد.
غفوری امسال با فیلم «تنها میان طالبان» به عنوان تهیهکننده درجشنواره «سینماحقیقت» حضور داشت. فیلمی که تبدیل به پربحثترین و یکی از پرمخاطبترین آثار جشنواره امسال شد و درنهایت جایزه بخش آوینی را نیز از آن خود کرد. به بهانه جشنواره «سینماحقیقت» سراغ او رفتهایم و نظرش را راجع به بخش مستند جشنواره فجر و جشنواره عمار نیز جویا شدهایم:
نهمین دوره جشنواره «سینما حقیقت» اخیرا به پایان رسید، کیفیت برگزاری این دوره از جشنواره را در قیاس با سالهای گذشته چگونه ارزیابی میکنید؟
امسال آثار نسبتا خوبی در این جشنواره به نمایش درآمد. به نظرم سطح آثار امسال نسبت به سالهای گذشته بهتر بود و تعداد مستندهایی که از لحاظ کیفیت ساخت در سطح مطلوبی قرار داشتند، کم نبود. برخی از آثار هم از لحاظ فرم و محتوا حرفهای بسیار جدی برای گفتن داشتند و سطح آثار مستند کشور را بالا برده بودند. از حیث استقبال تماشاگران نیز به نظر میرسید که امسال نسبت به سالهای گذشته مخاطبان بیشتری برای دیدن فیلمهای مستند به سینما آمدند. تا جایی که گاهی اوقات صندلیهای سالن سینما کفاف تعداد زیاد تماشگران را نمیداد و عدهای مجبور بودند روی زمین بنشینند و حتی در برخی سانسها روی زمین هم جایی برای نشستن نبود.
به نظر شما کل پتانسیل فیلمهای مستند تولید شده یک سال ایران، همین آثاری است که در جشنواره «سینما حقیقت» حضور دارد و جشنواره حقیقت بازتاب کاملی از سینمای مستند ایران هست؟
خیر. مستندهای بسیار خوبی در سال گذشته ساخته شدند که در جشنواره امسال سینما حقیقت حضور نداشتند. مستندهایی که نسبت به برخی آثار پخش شده در جشنوارهی امسال، واقعا سطح بالاتری داشتند، ولی به هر دلیل به بخش مسابقهی سینما حقیقت راه پیدا نکردند. البته این به موضوع به سلیقهی هیئت انتخاب هم مربوط است. ولی در کل باید گفت که تمام پتانسیل سینمای مستند کشور، جشنوارهی سینما حقیقت نبوده، نیست و نخواهد بود. البته ممکن است که این جشنواره، مهمترین فستیوال مستند ایران باشد، ولی ظرفیت سینمای مستند کشور بسیار بیشتر از ظرفیت «سینما حقیقت» است.
یکی از پربحثترین آثار امسال جشنواره سینما حقیقت، مستند «تنها میان طالبان» به تهیهکنندگی خود شما بود. بازخوردهایی که در مورد این اثر به شما منتقل شد، رضایتبخش و مورد انتظار و پیشبینی شما بود؟
«تنها میان طالبان» به کارگردانی برادر عزیزم آقای «محسن اسلامزاده»، یکی از پرمخاطبترین آثار جشنواره امسال بود. این استقبال تا حدی بود که هنگام پخش «تنها میان طالبان» در سینما سپیده، دیگر جایی برای نشستن روی زمین هم نبود و مسئولان تصمیم گرفتند یک سانس ویژه برای پخش مجدد این اثر اختصاص دهند و «تنها میان طالبان» به سانس فوقالعاده رسید. منتقدان هم نظر مساعدی داشتند. مثلا آقای «مصطفی رزاقکریمی» تحت تاثیر این مستند قرار گرفت و یک فیلمساز آمریکایی هم به من گفت که «تنها میان طالبان» شگفتانگیز است. ولی من معتقدم که این بازخوردها، جشنوارهای است و نظر مردم مهمتر است.
بزرگترین انتقادی که به «تنها میان طالبان» در جشنواره مطرح شد این بود که در فیلم رگههای از حمایت از طالبان وجود دارد….
من این نقد را قبول ندارم. این فیلم نه طالبان را محکوم میکند و نه از این گروه حمایت خاصی انجام میدهد. برخی از کسانی که این ایراد را میگیرند، به دیدن مستندهای حمایتی و انتقادی عادت کردهاند و نمیتوانند تصور کنند که اثری ساخته شود و یک جریان را بدون موضعگیری توضیح دهد. این فیلم مشاهدهگر است و تمام چیزهایی را مستندساز میبیند به تصویر میکشد. البته نمیتوان ادعا کرد که همه چیز راجع به طالبان گفته شده. چراکه آقای اسلامزاده کل مستند را در دو هفته فیلمبرداری کرده است. در بین فیلمسازان کشور ما، «محسن اسلامزاده» اولین فردی است که به میان طالبان رفته و از آنها فیلم گرفته. تمام تصورات مردم بر اساس اخبار و گزارشهای خبرنگاران غربی است و همین اتفاق باعث شده که عدهای تصور کنند «تنها میان طالبان» در حمایت از طالبان است.
به جز مستند خود شما، دو مستند «A157» و «فصل هرس» هم بازخورد فراوانی داشتند و هم بیشترین جوایز جشنواره سینما حقیقت را به خود اختصاص دادند، شما این دو کار را هم دیدید؟
بله، «فصل هرس» هم کارگردانی بسیار خوبی داشت و هم قصهی آن جذاب بود و تعلیق جالبی هم داشت. در نیمهی اول مستند، مخاطب فکر میکرد که ادعای آقای «قاسم تک دهقان» مبنی بر کشف داروی سرطان، یک ادعای واهی است. اما انتهای مستند نشان میدهد که آزمایشهای پزشکی، قدرت شفابخش داروی شاخته شده توسط آقای دهقان را اثبات میکنند و بیننده غافلگیر میشود. مستند به موضوع طب سنتی و اسلامی پرداخته و نشان میدهد که یک ایرانی بر اساس آیهای از قرآن، دارویی برای درمان سرطان میسازد. جای امیدواری است که بعد از پخش این مستند، موضوع طب سنتی و اسلامی در بین مسئولان جدیتر گرفته شود. نکتهی مهم دیگر در مستند «فصل هرس» این است که نشان میدهد یک ایرانی توانسته چنین دارویی اختراع کند و این موضوع بسیار حائز اهمیت است. در کل کارگردانی و تصویربرداری و تدوین این اثر بسیار خوب بود و باید به سازندگان این اثر و همچنین به «حوزه هنری» برای حمایت از این مستند تبریک گفت.
کارگردان مستند «A157» هم توانسته بود به خوبی زندگی سوژههایش را روایت کند و به آنها نزدیک شود. این مستند بسیار تلخ است و هر انسان باوجدانی را تحت تاثیر قرار میدهد. اولین موضوعی که بعد از دیدن این مستند به ذهنم رسید این بود که همهی ما باید قدر این امنیت و آرامشی که در کشور وجود دارد را بدانیم. ما این امنیت را مدیون کسانی هستیم که رفاه و آسایش و راحتی خود را کنار گذاشتند و کیلومترها آنسوتر با دشمن در حال جنگیدن هستند. این افراد و خانوادههای آنها بسیار بسیار قابل احترامند. باید برای ساخت چنین اثری به «بهروز نورانیپور» دست مریزاد گفت. این مستند قابلیت جهانی شدن دارد و میتواند به خوبی در جشنوارهها و شبکههای تلویزیونی خارجی به نمایش درآید. «A157» یکی از آثاری است که نشان از ارتقا سطح مستندسازی در ایران دارد.
در این بین البته گروهی هم معتقدند که «رویاهای دم صبح» مهرداد اسکویی هم میتوانست دست پر از جشنواره خارج شود، شما این فیلم را دیدید؟ نظرتان درمورد آن چیست؟
من چنین برداشتی ندارم. این اثر، نسبت به کارهای قبلی آقای اسکویی پیشرفتی نداشت. موضوع این مستند هم بکر و ناب نبود و تاکنون چندین اثر با این موضوع ساخته شده است.
آقای غفوری، شما در موسسهی «میثاق» در حوزهی مستندسازی بینالملل بسیار فعال هستید. با توجه به تجربهای که در این زمینه دارید، بخش بینالملل جشنوارهی سینما حقیقت را چطور میبینید؟
درست است که ما در موسسهی «میثاق» آثار بینالمللی فراوانی تولید کردیم، اما همچنان در پخش و توزیع بینالمللی ضعف داریم. در جشنوارهی حقیقت هم این ضعف وجود دارد. درست است که پخش مستندهای خوب دنیا در جشنواره کار مهمی است، اما موضوعی که اهمیت بسیار فراوانی دارد این است که مستندهای کشور ما باید در شبکههای بینالمللی پخش شوند. این اتفاق هم برای مستندسازان سود مالی دارد و هم باعث میود که حرف مستندساز به گوش مخاطبان در دنیا برسد.
در آستانهی برگزاری جشنوارهی عمار هم هستیم. آثار شما در دورههای مختلف عمار هم بسیار مورد تقدیر قرار گرفتهاند و حالا در آستانهی برگزاری دورهی جدید آن به نظر شما بعد از ۵ دوره مهمترین نقاط قوت و ضعف این جشنواره از دیدگاه شما چیست؟
مهمترین حسن جشنواره عمار، اکران مردمی آن است. یعنی یک اثر در دورافتادهترین نقاط کشور نیز پخش میشود و مردم تمام ایران آثار فیلمسازان جوان و انقلابی را میبینند. این اتفاق به فیلمساز دلگرمی میدهد که کارش در کشور دیده خواهد شد. نقطهی قوت دیگر عمار، این است که آثار جوانان انقلابی را پخش میکند. اما متاسفانه این جشنواره همچنان از نظم لازم برخوردار نیست. ضمن اینکه آثار راه یافته به این جشنواره باید علاوهبر محتوای درست، از لحاظ فنی هم قابل قبول باشند که متاسفانه برخی آثار پخش شده در این جشنواره از لحاظ کیفیت ساخت قوی نیستند.
آقای غفوری، این روزها فضای سینمای کشور درگیر جشنواره فجر است، بخش مستند این جشنواره هم هرسال حرف و حدیثهای خاص خودش را داشته، نظر شما پیرامون مسابقهی مستند جشنواره فجر چیست؟
در جشنوارهی فجر، سینمای مستند هیچگاه جدی گرفته نشده است. امسال اعلام کردند که فقط مستندهای بالای ۷۰ دقیقه میتوانند در جشنواره حضور داشته باشند. این در حالیست که در سالهای قبل، مستندهای بالای ۶۰ دقیقه میتوانستند فرم جشنواره را پر کنند. در تمام دنیا هم مستندهای بالای ۶۰ دقیقه، مستند بلند محسوب میشوند و باید دید که مسئولان جشنواره فجر این قانون را چگونه وضع کردند؟ این اتفاق یعنی بخش مستند در جشنواره فجر جدی نیست. همچنین بخش عظیمی از سینما مستند ایران، آثاری هستند که مدت زمان آنها زیر ۶۰ دقیقه است. اما این آثار هیچ جایی در حشنواره فجر ندارند.