به گزارش سوره سینما، تأسی و تقلید پنهان و زیرپوستی مسئولان وزارت ارشاد و مدیران سازمان سینمایی از سینمای فرانسه و حقنه کردن آن بر پیکره بیصولت سینمای کشورمان که با راهاندازی گروه «هنر و تجربه» آغاز شد در دومین حرکت به سمت طرحریزی و راهاندازی «مدرسه ملی سینمای ایران» رفته است.
اغلب کارشناسان و منتقدان حوزه سینما بر این گزاره اتفاق نظر دارند که راهاندازی گروه هنر و تجربه از سوی وزارت ارشاد یک اقدام تقلیدی از فضای تفکری و مدیریتی حاکم بر سینمای کشور فرانسه است. تئوریزه و اجرایی کردن طرح راهاندازی «مدرسه عالی سینما» که بعدها برای «ایرانیزه» کردن هرچه بیشتر آن به «مدرسه ملی سینمای ایران» تغییر نام داد، از جمله طرحهای مورد تأکید شخص وزیر و حجتالله ایوبی به عنوان رئیس سازمان سینمایی است که در ادامه ریلگذاری مدیران وزارت ارشاد برای حرکت به سمت فرانسوی کردن پیکره و حرکت سینمای کشورمان قابل ترجمان است.
اختراع دوباره چرخ!
حجتالله ایوبی در خصوص اقدامات صورت گرفته در مسیر راهاندازی این مدرسه میگوید: «الگوی تأسیس این مدرسه ترکیبی از نظام حوزه ودانشگاه و براساس الگوی ایرانی «استاد – شاگردی» است که برخلاف روند جاری دانشگاهها، قرار است کارگاه محور باشد. آقای جنتی اساسنامه مدرسه عالی سینما را شخصاً بررسی کردند و در عرصه سیجیای چند جوان را به دیگر کشورها میفرستیم تا سینمای ایران را به استانداردها نزدیک کنیم و مدرسه سینما نیز به این مهم کمک میکند!» در دفاع از راهاندازی این مدرسه ملی برخی افراد توجیهات عجیبی در حد اینکه لازم است یکبار دیگر چرخ را اختراع کنیم، شنیده میشود. در نمونه قریب به ذهنترین توجیه این اقدام گفته میشود: تأسیس این مدرسه عالی، از جهات مختلف حائز اهمیت است؛ نخست اینکه این نهاد، علاوه بر مباحث نظری که غالباً در مراکز دانشگاهی آموزش داده میشوند، عمده توجه خود را به شیوههای کاربردی و عملی آموزش سینما معطوف میدارد و در مسائل نظری و عملی، آموزشهای این مدرسه میتواند بر تازهترین و پیشرفتهترین فناوریهای روز سینما مبتنی باشد. ویژگی دوم «مدرسه عالی سینما» توجه به تمامی رشتهها و حرفههای موجود در هنر و صنعت سینماست. به عبارت دیگر، رشتههایی همچون طراحی صحنه و لباس و تهیهکنندگی که آموزش نظری و عملی آنها، در دانشگاهها یا آموزشگاهها و مؤسسات جایی ندارد، در این مدرسه مورد توجه خواهند بود.
تکنیک آزمون و خطای مدیران
بهرغم این اظهارات که تلاش برای به اشتباه انداختن مخاطبان در آنها موج میزند با یک بررسی کلی در احوالات و اوضاع کنونی مراکز دانشگاهی، دولتی، نیمهدولتی و حتی آزاد تربیت فیلمساز و سینماگر نهتنها مدعای دوستان را رد میکند بلکه تقلید کورکورانه از سینمای فرانسه و پیچیدن نسخه مسیری که سینمای این کشور تا به امروز طی کرده برای سینمای ایران به خوبی قابل رصد و تحلیل است. اولین نکته برای غیرمنطقی و توجیهناپذیر بودن راهاندازی این مدرسه که قرار است میلیاردها تومان از پول بیتالمال در آن صرف آزمون و خطای مدیریتی مسئولان وزارت ارشاد گردد اینکه سالهاست در کشورمان رشتههای مختلف دانشگاهی و آکادمیک تربیت و آموزش فیلمساز و سینماگر توسط اساتید مجرب و سابقهداری که اتفاقاً برخی از این اساتید دانشگاهی جزو جامعه فعال بدنه سینمایی حال حاضر کشورمان نیز هستند، در مسیر آموزش همه شاخههای مرتبط با فیلمسازی و سینماگری توانستهاند سینماگران موفقی را به جامعه فرهنگی و هنری کشورمان معرفی کنند.
نکته دیگر اینکه براساس آماری که سایت سازمان سینمایی منتشر کرده در حال حاضر قریب به ۸۰ آموزشگاه آزاد سینمایی، سمعی و بصری دارای مجوز دائم و موقت فقط در استانتهران مشغول به امر آموزش تربیت هنرجو در انواع رشته مختلف از جمله: فیلمنامهنویسی، کارگردانی، تصویربرداری، تدوین، بازیگری، گریم سینمایی، گویندگی، عکاسی، بازیگری کودک و نوجوان، ساخت بازیهای رایانهای، دوبلاژ، مترجمی فیلم، موسیقی فیلم و… هستند. روش آموزشی و تربیت سینماگر در این آموزشگاهها همانطور که مطلوب نظر حجتالله ایوبی برای راهاندازی الگوی ایرانی «استاد – شاگردی» است، برخلاف روند جاری دانشگاهها کارگاه محور هستند و به آموزش تئوری صرف اکتفا نکرده و بیشترین تمرکزشان را در حوزه عملی قرار دادهاند.
از آنجایی که وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی به عنوان مهمترین نهاد دولتی کشور در زمینه مدیریت، سیاستگذاری و نیز عرصههای اجرایی و عملیاتی فرهنگی کشور میتواند منشأ تحولات و رشد کشور در زمینههای فرهنگی و فکری مختلف باشد، یکی از راههای نیل به این مهم آموزش صحیح و مناسب نیروهای کیفی در عرصههای مختلف مورد نیاز در این عرصه است که نقش مهمی در بهبود عملکرد این وزارتخانه و نیل به اهداف والای جمهوری اسلامی داشته و موجبات شکوفایی و رشد مادی و معنوی جامعه را فراهم میسازد. اتفاقاً به همین منظور و براساس طرحی که وزارت ارشاد در قالب راهاندازی مراکز علمی – کاربردی فرهنگ و هنر ارائه کرده با مشارکت، نظارت و برنامهریزی این وزارتخانه میتوان نسبت به تربیت نیروی انسانی متخصص و مورد نیاز در بخشهای مختلف فرهنگی و هنری کشور اقدام کرد. براساس اعلام سایت این وزارتخانه «این مراکز به منظور توسعه آموزشهای عالی علمی ـ کاربردی و به قصد ارتقای دانش و ایجاد مهارتهای لازم و تحریک استعدادهای نهفته در افراد تأسیس شده و بر ایجاد تواناییهای لازم برای کاربرد علوم و تکنولوژی در عرصه فرهنگ و هنر در طیفی از مشاغل تأکید دارد، به نحوی که فارغالتحصیلان هر یک از این مراکز بتوانند برای کاری که به آنها در زمینههای فرهنگی و هنری محول میشود دانش و مهارت لازم را کسب کنند.»
طرحی برای سفر فرنگ و ریخت و پاشهای شاهانه!
با توجه به این سه مؤلفه بسیار مهم و اثرگذاری که هم اکنون در مسیر آموزش و تربیت فیلمساز و سینماگر از سوی آموزشگاههای آزاد سینمایی، سمعی و بصری دارای مجوز دائم و موقت و همچنین مراکز آکادمیک و دانشگاهی در کنار مبحث راهاندازی مراکز علمی – کاربردی فرهنگ و هنر که خود وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی طراح و ارائهکننده اولیه این پیشنهاد (براساس اعلام بخش« امور مراکز علمی – کاربردی؛ معرفی و اهداف» سایت وزارت ارشاد) شناخته میشود، راهاندازی مرکز جدیدی با عنوان «مدرسه ملی سینمای ایران» یا هر اسم دیگری نهتنها اختراع مکرر چرخ از سوی مدیران این وزارتخانه بلکه حیف و میل بیتالمال در راهاندازی تشکیلات موازی با دیگر بخشها و قسمتهای آموزشی فعال در کشور تلقی میگردد. ظاهراً مسئولان و مدیران وزارت ارشاد و سازمان سینمایی از بنیه و توان فعلی بدنه کشور در زمینه آموزش و تربیت نیروی انسانی متخصص و مورد نیاز بخشهای مختلف فرهنگی و هنری کشور نهتنها بیخبر هستند بلکه برای حل و فصل مشکلات فعلی که گریبانگیر سینمای کشورمان است چشم امید و تدبیرشان مرعوب نسخههای فراوطنی و غربی است که تنها ثمره و بهره آن برای سینمای کشور گشایش راههای متعدد برای سفر به فرنگ و ریخت و پاشهای شاهانه و سلطانمآبانه باشد.
منبع: روزنامه جوان