سوره سینما

پایگاه خبری-تحلیلی سینمای ایران و جهان

sourehcinema
تاریخ انتشار:۹ دی ۱۳۹۴ در ۱۲:۴۷ ب.ظ چاپ مطلب

«سیانور» بهروز شعیبی روایتگر زندگی کدام شخصیت سیاسی است؟

sianoor1

فیلم سینمایی «سیانور» این روزها در حال فیلمبرداری است، اما اینکه فیلم روایتی از زندگی چه شخصیت سیاسی خواهد بود، نامعلوم است.

به گزارش سوره سینما، سایت خبرآنلاین در گزارشی به بررسی داستان احتمالی فیلم سینمایی «سیانور» جدیدترین ساخته بهروز شعیبی پرداخته است که باهم می‌خوانیم:

کارگردان «پرده نشین» با همکاری تهیه‌کننده «نفس‌گرم» این بار برای یک کار سینمایی در کنار هم قرار گرفته‌اند. فیلم سینمایی «سیانور» که این روزها در حال فیلمبرداری است و دست اندرکاران آن ترجیح می‌دهند در سکوت خبری همه چیز را پیش ببرند، به هر حال کنجکاوی آدم را برای حدس زدن موضوع و روایت متفاوت و متمایزی که این گروه در کارهای قبلی خود نیز در نظر داشتند، بر می‌انگیزد.

حالا که عکس‌هایی بسیار معدودی از این پروژه منتشر شده و از برخی نوع پوشش‌ها و البته گریم دو بازیگر اصلی آن، بهنوش طباطبایی و هانیه توسلی پرده برداشته شده، بیشتر به این موضوع می‌رسیم که احتمالا بهروز شعیبی باز هم دست روی موضوع حساس و البته برهه حساسی گذاشته است. سیانور به خودی خود جزو ابزار اصلی سیاسی‌های دهه ۴۰ و ۵۰ شمسی بوده است، هر روز برای آن‌ها روز آخر زندگی بود و اگر جایی احساس می‌کردند ممکن است گیر بیفتند و به عنوان منبع اطلاعاتی زیر شکنجه بروند، مرگ را زندگی ترجیح می‌دادند و سیانور مخفی شده در دهان را می‌بلعیدند تا با یک مرگ سریع میزان وفاداری‌شان را به گروه وابسته نشان دهند. با در نظر گرفتن این موضوع درباره سیانور، فیلم احتمالا سیاسی است، اتفاقات آن‌هم در همان روزهای ملتهب دهه ۵۰ می‌گذرد. اما شعیبی قرار است زندگی چه کسی را روایت کند؟ زنان چه نقشی در داستان دارند که در تصویر منتشر شده تفنگ بدست و با چهره‌ای نگران و مضطرب ایستاده‌اند؟

شنیده‌ها حاکی از این است که بازیگر نقش اصلی بعد از یک پروسه طولانی انتخاب شده، جریانی که در آن با وجود اینکه از بازیگران زیادی دعوت به همکاری بعمل آمده، اما به دلیل ریسک بالایی که پذیرش این نقش داشته، قبول نکرده‌اند. با این حال بازیگر مورد نظر پیدا شده و بعد از انجام تست گریم‌هایی که با حضور خانواده‌ شخصیت واقعی بوده است، حالا جلوی دوربین رفته، اما سازندگان همچنان درباره اینکه چه کسی نقش اصلی را بر عهده دارد و اصلا قرار است زندگی کدام شخصیت را روایت کند، سکوت کرده‌اند.

sianoor

در این میان از اصرار زیادی که عوامل سازنده بر عاشقانه بودن قصه «سیانور» ذهن را به سمت سیاسی‌هایی می‌برد که زندگی شخصی عاشقانه‌ای داشته‌اند و لابد در این مسیر اتفاقاتی برایشان افتاه است. از ترور تا جاسوسی و از درگیری تا خوردن سیانور.

در سال‌های سیاسی ایران افراد زیادی بودند که یا به جانشان سوءقصد شد یا اینکه بعد از مرگ‌هایی که در ظاهر طبیعی به نظر می‌رسیدند، اطلاعاتی مبنی بر وجود دست‌هایی پشت پرده این مرگ‌ها منتشر شده است. با اینکه افراد زیادی را می‌توان یافت که چنین شرایطی داشته باشند، ما حدس‌های زیر را برای شخصیت مورد نظر شعیبی می‌زنیم.

عزت‌الله شاهی

چهار بار دست به خودشکی زده و هر بار ناکام مانده است. عزت شاهی ۱۵ سال حبس کشیده و شکنجه‌های زیادی را هم تحمل کرده است. فعالیت‌هایی از جمله بر هم زدن بازی فوتبال ایران و سرائیل در ورزشکاه امجدیه و منفجر کردن دفتر هواپیمایی اسرائیل را در پرونده خود دارد. او با سازمان حزب‌الله و سازمان مجاهدین خلق همکاری‌هایی کرد و در این مسیر در برنامه‌های انفجار بمب در هتل عباسی و ترور شعبان جعفری نقش داشت. گفته می‌شود بعد از همکاری وحید افراخته با ساواک که از سران سازمان مجاهدین بود، به فعالیت‌های او پی می‌برند و به زندان مشترک ضد خرابکاری منتقل می‌شود که مورد شکنجه‌های بسیاری سخت و بدی قرار می‌گیرد. او بعد از پیروزی انقلاب اسلامی به عضویت کمیته انقلاب اسلامی در می‌آید که البته به دلیل برخی اختلاف نظرها با مسئولان وقت کمیته از کار کناره‌گیری می‌کند و دیگر هیچ مسئولیت دولتی را قبول نکرده است. زندگی از این جهت که فعالیت‌های سیاسی گوناگونی با گروه‌های مختلف داشته می‌تواند عنصر خوبی برای فیلمسازی باشد.

آیت‌الله محمود طالقانی

آیت‌الله طالقانی را روحانی فعالی سیاسی و اجتماعی می‌دانند که در روزهای ملتهب کشور و در دوران ملی شدن صنعت نفت به حمایت از محمد مصدق برخاست. در کارنامه او عضویت در نهضت ملی مقاومت، جبهه ملی دوم و نهضت آزادی ایران را می‌توان دید، این روحانی بارها توسط نیروهای ساواک دستگیر و به زندان افتاد و حتی تبعید شد. در سال ۱۳۱۶ با بتول اعلایی ازدواج کرده بود و حاصل این ازدواج هفت فرزند بود. آیت‌الله طالقانی از رهبران انقلاب سال ۵۷ ایران بود که ریاست شورای انقلاب را نیز بر عهده داشت و از اطرف امام خمینی به عنوان امام جمعه تهران معرفی شده بود. او در ۱۶ شهریور سال ۵۸ در بهشت زهرا آخرین نماز جمعه خود را برگزار کرد و سه روز بعد درگذشت.

اکبر هاشمی رفسنجانی

هاشمی رفسنجانی در میان سیاسیون و روحانیون و مردم ایران چهره بسیار شناخته شده‌ای است و به طور قطع یکی از چهره‌های تاثیرگذار در روند انقلاب ایران و دوران پس از آن تا امروز شناخته می‌شود. او در سال‌های پیش از انقلاب که مخالفت‌های آشکاری با برنامه‌های نوگرایانه شاه داشت، بارها به زندان افتاد. پس از پیروزی انقلاب با اطمینان می‌توان هاشمی رفسنجانی را ازقدرتمندترین چهره‌های سیاسی کشور دانست. او نخستین قانون انتخابات در کشور را تدوین کرد، به عنوان اولین رئیس مجلس شورای اسلامی حضور داشت و بعدها مجمع تشخیص مصلحت نظام را تشکیل داد که ریاست آن را نیز بر عهده داشت و همچنین در سال ۶۷ به عنوان جانشین فرماندهی کل قوا منصوب شده بود. او دو دوره ریاست جمهوری ایران را نیز بر عهده داشته، سال‌های ۶۸ و ۷۲. زندگی پر فراز و نشیب هاشمی رفسنجانی از سوژه‌های سیاسی است که برای هر کارگردانی جذابیت دارد. مخصوصا حضور فرزندان این روحانی در محافل مختلف سیاسی و اجتماعی که در برهه‌های زمانی مختلفی در صدر اخبار مطبوعات قرار گرفته‌اند.

مرضیه دباغ

مرضیه حدیدچی (دباغ) متولد ۱۳۱۸ است که از سال ۴۶ فعالیت‌ها و حرکت‌های سیاسی خودش را آغاز کرده و در مدت این فعالیت‌ها توسط ساواک دستگیر و به همراه دخترش در زندان‌های پهلوی شکنجه‌های زیادی را تحمل کرده است. او پس از آزادی از زندان به پاریس می‌رود و به عنوان محافظ حضرت امام خمینی (ره)، ایشان را همراهی می‌کند. در کارنامه او مسئولیت‌هایی چون فرماندهى سپاه همدان، ۳ دوره نمایندگی مجلس شورای اسلامی و قائم مقامی جمعیت زنان جمهوری اسلامی ایران نیز به چشم می‌خورد.
در سال ۵۲ و بعد از اینکه خانه‌اش از حصر مامورین ساواک بیرون می‌آید، همسرش به دلیل مشکلاتی که در بازار تهران برایش پیش آمده‌بوده در یک شرکت ساختمانی مشغول می‌شود و بیشتر مواقع در شهرستان است، اما در شبی که ساواک برای دستگیری دباغ به خانه‌اش می‌اید، همسرش نیز بعد از سه ماه دوری به خانه آمده بوده، در همان لحظه شوهرش را به پشت‌بام می‌فرستاد و می‌گوید: «با تو کاری ندارند، به دنبال من آمده‌اند، شما بالای سر بچه‌ها بمانید!» بعد از آن دباغ را می‌برند او را زیر شکنجه‌های سخت قرار می‌دهند. زندگی خصوصی مرضیه حدیدچی بعد از ازدواج با محمد حسن دباغ در سال ۱۳۳۳ تغییر می‌کند، او به همراه همسرش به تهران می‌آید و در رشته علوم دینی تحصیل می‌کند و در همان زمان فعالیت‌های سیاسی خود را نیز آغاز می‌کند، فعالیت‌هایی که با پخش و توزیع اعلامیه در سال‌های ۴۰-۴۱ آغاز می‌شود.