به گزارش سوره سینما به نقل از روابط عمومی کنگره دو هزار شهید هنرمند- این مراسم با حضور سردارمحمدرضا نقدی رئیس سازمان بسیج مستضعفین- علی جنتی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی- حجت الاسلام و المسلمین علوی وزیر اطلاعات-سید محمد حسینی وزیر اسبق ارشاد- سردار جزایری معاون فرهنگی ستاد کل نیروهای مسلح- سردار آزادی معاون فرهنگی سازمان بسیج، سردار کارگر رئیس بنیاد حفظ آثار و ارزشهای دفاع مقدس، محمد خزاعی- دکترغلامرضا منتظری رئیس سازمان بسیج هنرمندان، دکترمحمود صلاحی رئیس سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران، محسن مؤمنیشریف رئیس حوزه هنری سازمان تبلیغات اسلامی، دکتر محمود عاطفی رئیس بسیج سازمان صدا و سیما،دکترحسین قنادیان- مجید رجبیمعمار مدیرعامل خانه هنرمندان و گلعلی بابابی- چهرههای مطرح هنرمندان: رضا میرکریمی، رسول صدرعاملی، بهرام عظیمی، علی رویینتن، بهرام عظیمی، محمدهادی منبتی، غلامرضا موسوی- حسن فتحی- محسن علی اکبری- محمدحسین نیرومند- هارون یشایایی- عزیزالله حمیدنژاد- علیرضا داوودنژاد- سیدرحیم حسینی- علیرضا قزوه، ابراهیم آبادی، ناصر اسدی،علیرضا پاشایی-محبوبه معراجیپور، کامران پارسینژاد و نصرالله قادری از جمله هنرمندان حاضر در این مراسم بودند.
بنا به این گزارش محمد خزاعی دبیرکنگره دو هزار شهید هنرمند به جای سخنرانی رسمی و معمول نامهای را خطاب به شهدا قرائت کرد. متن نامه خزاعی به این شرح است:
بسم رب الشهدا و الصدیقین / سلام
دوستان خوب و همیشگیام سلام
اگر جویای حال من شده باشید، حالم… امشب لااقل خیلی خوب است. خوب که نگاه میکنم حالِ همهی ما در این مهمانی صمیمی و بی ریا خوب است. شما بگویید مگر میشود ما میهمان شما جاودانگان باشیم و از شادی اشک در چشم ننشانیم.
اگر خوب نگاه کنیم، شاید ببینیم که میزبانان این شب نازنین، کنارِ مادران و پدران و همسران و فرزندان و خواهران و برادرانشان نشستهاند. مرحبا … به این آداب میزبانی. پس بگذار جور دیگری آغاز کنم. سلام. سلام محمد که هنوز روبهروی مادرت با چشمهای افتاده ایستادهای.سلام محسن که پیشِ پای پدرت نشستهای به دست بوسی. سلام مهدی که هنوز سایهی همسرت هستی که در کشاکش روزگار تکیهگاهاش یادِ خداست و خاطرات تو.سلام ابوالفضل که آنگوشه، چشم به راه برادر ایستادهای که هنوز نرسیده؛ و خوب میدانی که این روزها، فشار زندهگی چهقدر برایش طاقتفرسا شده است، تا مبادا فرزندانِ برادرش جای خالیِ تو را حس کنند.
سلام ابوذر / سلام احسان / سلام حسن سلام سیدمرتضی سید اهل قلم همه خوش آمدید. سلام همهی بچههای خوب سرزمین من ایران.
راستش، در این لحظه، که این نامه را میخوانم از شما چه پنهان؛ شرمسارم. شرمساریم که بعد از سال ها به یادتان افتاده ایم. اما باید اقرار می کنم هرچند دیر، ولی تجربه ای باشکوه و بی نظیری بود. با دم مسیحایی نام و یادتان و عزم به جای مانده از مردان سال های دور، سال های جنگ. که کنارمان بودند، هستند و همراه شدند با قافله شما،عزیزانی چون: سرداران: نقدی، آزادی، جباری؛ برادر جمیری و دهها مرد و زن مخلص و مجاهد دیگر، و “دکترمنتظری” که با حسن قدومش در سازمان بسیج هنرمندان چراغ روشن کنگره شهدا را فروزان تر کرده است.و تازه، من امروز فهمیدم اینجا، این قافله و این”کاروان دل”جای دیگریست. اینجا اسم شهید که بر زبان میاید همه دست بر سینه از جای بلند میشوند. اینجا، نصف شب، بعد از یک روز سخت و طولانی وقتی میخواهی به خانه بروی تازه میبینی آقای رجبی معمار از بچههای قدیمی تبلیغات جنگ، با عشق و شوریدگی همچنان مشغول مشق شیدایی است؛ و می گوید: این شهدا را عشق است.
اینجا درست وقتی کم میآوری و فکرت به جایی نمیرسد آقایان: مومنی و قزوه در ترنم پرواز با حلاوت کلمات جان بخش و خاطرهساز سر پایت میکنند. اینجا، در ستیغ سختی ها، در انتهای شب آقای صلاحی عزیز، از جانبازان جنگ و از همسنگران شما پیگیر ملکوتیان صحنه میشود و یا عبدالحسینی با خاطرههایتان عشق بازی میکند اینجا از راهروها که رد میشوی تا دمی در اتاقی بیاسایی تازه آقایان: قنادیان و پاشایی را میبینی که قبراق و پرشور همچون شب عملیات در کار نغمه های عاشقی اند. و نمی توانی وقتی چهرهی گرم و پرانرژی آقای عاطفی – سردار و جانباز جنگ -که سیمایش تداعی یاد شماها را مضاعف می کند؛ و یا روحانی مهربانحجتالاسلام رستگاران را می بینی که جاودانه های نور و تصویر را جاودانه تر می کنند همچنان، خسته بمانی.
شاید، رمز و راز این کلام رهبرِ جانبازمان همین باشد که: «زنده نگهداشتن یاد شهدا کم از مقام شهادت نیست»
اما شرمساری من از جنس دیگری است.
چند وقت پیش، برای تشییع شهیدی به شهری کوچک سفر کرده بودم. تابوت را گشودند تا مادرش بعدِ سیسال به جسمِ مطهرش سلام کند. ناگهان همین احساس سراغم آمد که امروز گریبانم را گرفته است. انگار در تصورش نمیگنجید استخوانهای پسرش حالا اندازهی قنداقی شدهاند. نجوا می کرد؛ خدایا این همان پسرِ رشیدِ من است که قدم به قدش نمیرسید؟ خدایا دوری سی ساله چقدر کوچیک و نحیفش کرده است؟
بگذار همهچیز را از نو شروع کنم.
پسرانِ هنرمند سرزمینام سلام. شیدائیان وادی شوریدگی و شیدایی سلام. شرمنده شمائیم که این همه سال، عزت و عظمت نامتان و چتر پربرکت یادتان در لابلای روزمرگی ها، لذت ها و محنت های حقیرمان گم شده است. یادمان رفته بود که در شب های ظلمانی و در فراسوی ابرهای تیره، ستارگان نورانی آسمان مان را آراسته اند. ای شهیدان، اکنون، بیش از هر زمانی دوری تان رنجمان می دهد. قرارمان این نبود تا حتما،کنگرهیی باشد تا میزبانی مان کنید. بی گمان، شما هنرتان را به کمال آفریدید. با مشق شیدایی و با نغمه های عاشقانه، پرواز را تا مدار نور ترنم کردید و اینک، ملکوتیان جاودانه صحنه اید. و ما بازماندگان قافله…
حالا نوبت ماست. نوبت ما که اگر هنری نداریم لااقل، خاطرهی هنر شما را در جانمان به یادگار جاری سازیم. بگذار جور دیگری بگویم؛ برای شهیدان هنرمندمان چه کردهایم؟ بگذارید از سمت دیگری به خودم نهیب بزنم. به همهی کسانی که عاشقانه پای در راه یاد شهیدان گذاشتهاند به تبع از رهبر عزیزمان نویدی بدهم. شما که اکنون در این سالن به میهمانی فرزندان و برادرانتان آمدهاید؛ شما که روز و شب میکوشید عطر شهدا از دامنهی دماوند دور نشود، شما که خیابان دلتان را، به رایحه شهیدان خوش عطرآگین کرده اید، شما که نام شهید را با خورشید آغاز میکنید، خود در رکاب شهیدانید! اما، دردهای بی شماری در دلمان مانده است. با اینکه شاهراهی که شماها ترسیم کرده اید امروز، ژرفای خاورمیانه را در نوردیده، تا قلب لبنان، سوریه، عراق، یمن، بحرین و قاره ها و کهکشان ها کشیده شده و هنوز، سفیرانی از سوی شما، در جامه حافظان و مدافعان حرم قدسی به دیارتان کوچ می کنند ما ولی در کشاکش کشمکش های بیهوده دنیایی، در شبیخون هجمه های نفوذ دشمنان، هنرمندان ما که قرار بود روزی وارثان شما باشند برخی بر پای ایمانشان لرزیدند، برخی در خلوت عافیت غنودند و البته، ماندند بر سر قرار، مردانی که ره توشه از مکتب شما گرفته اند. هرچند، در فضای غبارآلود و سیاست زده شهرمان، انزوای هنرمندان متعهد، چندان نشانه خوبی نیست. ولی خرسندیم که سایه مبارک رهبری بزرگ همچون ابر رحمتی بر سر ما گسترده است، در رخوت و غفلت برخی مدیران مان، عده ایی در آغوش شبکه های رنگارنگ شهر فرنگ فرو می روند و کسانی هم، ژست افتخارشان، آلبوم عکس های یادگاری فرش های قرمز مهمانی های اغیار است.
راه باز است. معبر ها همه پاک شده اند، لابه لای سیم خاردارها پلاکها چشمک می زنند. شهدا با سر انگشت وفا نقطه ی رهایی را نشانمان می دهند. برادران، خط هنوز نشکسته است، فرمانده فریاد می زند: امروز “میدان معنا” خود عرصه ی کارزار شده است. هر واژه یک گلوله، هر تصویر یک خمپاره، هر جمله یک تفنگ است … باید دست به کار شد. اینجا مجنون است، جزیره ی عاشقان، صدای فرمانده از لابلای نیزارها تا اعماق تاریخ می رسد: که این راه رفتنی است نه گفتنی. بی چراغ شهیدان همه جا تاریک است. ای شهیدان … دستی به دعا برآرید و ما قبرستان نشینان عادات سخیف را، از این منجلاب بیرون بکشید. یاران شتاب کنید … گویند قافله هایی در راه است که گنهکاران را در آن راهی نیست، اما پشیمانان را می پذیرند.این مهمانی مبارکتان باد.
نقدی رئیس سازمان بسیج مستضعفین:
در این مهمانی بزرگ در محفل شهیدان میثاق ببندیم برای پایبندی و تعهد هنر
پس از ارائه گزارش از فعالیت کنگره توسط ویدیو کلیپ سردار نقدی رئیس سازمان بسیج مستضفعان با عرض تسلیت به مناسبت رحلت شهادتگونه حضرت فاطمه معصومه(س) سخنان خود را اینگونه آغاز کرد: بزگرداشت یاد و خاطره ۲ هزار شهید هنرمند فرصتی است برای بهرهگیری هرچه بیشتر و بهتر شناختن و بیشتر شناساندن آنهایی که هنر را با وصال حق به اوج کمال رساندند. دورد بر خوشنویسانی که با خامهای از عزت رسالت خود را به ثبت رساندن و از خون مطهر خویش کتاب عشق را بر لوح دل نسلها نگاشتند. سلام بر صورتگرانی که زیباترین جلوههای حیات را در لحظه نظر به جمال جمیل به رنگ خدا بر بوم جام حقجویان به تصویر کشیدند.
وی در ادامه گفت: فیلمبردارانی که در قاب دوربین، خدا را دیدند از خود بیخود گشته و دلباخته او به سویش پر کشیدند. عکاسانی که از دریچه دوربین از دنیای مادهگرا دل شستند و به سوی هستی و اخلاص بال گشودند. شاعرانی که قصیده پرشور حماسی خود را در پیشگاه امام عصر به آخر رساندند. نغمهسرایانی که آهنگ خوش زمزمه «یا حسین» را بر بال ملائک در هم آمیختند سلام بر همه مردان خدا که شهادت را فراتر از هر هنر برگزیدند و در این بزم باشکوه ما را از اوج قلههای کمال فرا خواندند که شراب آن بیداری است و طعام آن فضل الهی است.
سردار نقدی در ادامه به این مهم تأکید کرد که این مراسم را مجلس ترحیم فرض نکنیم تا عکس شهدا را بکشیم و بالعکس شهدا عمل کنیم. بیاید با نیت به محیط مطهر وارد شویم و با آن همنشینان پروردگار، میثاق دوباره ببنیدیم. ای کاش میتوانستیم از زبان شهدا سخن بگوییم اما بهره ما از این میهمانی چیست؟ شهدا پاسخ میدهند سخنگوی بلیغی داشتیم که همه حرف ما را با جملاتی کوتاه و قصار به شما گفته است. پیام امام عرشی را بازخوانی کنید پیر مرادی که سوخت تا شمع محفل بشر باشد. هنری زیبا و پاک که بنده سرمایهداری مدرن و کمونیست نباشد منظور نظر امام است. اسلام بدون سازش مدنظر امام راحل بود و نه اسلام آمریکایی. هنری که پشت صحنه کودکان غزه و یمن را میبیند و جنایت آل سعود را به تصویر میکشد. هنر در عرفان اسلامی تجسم و به تصویر کشیدن تلخکامی و گرسنگان قدرت و پول است. هنری که در قید و بند مادی است و به اسارت شیطان منجر میشود هنر مد نظر امام نبود. امام فرمود تنها باید به هنری بپردازیم که ستیز با غرب و شرق را بیاموزد و از آن حسین فهمیده، بهنام محمدی و نادر مهدوی میپرورد که با قایقی کوچک به جنگ ناوها میرود.
وی در ادامه تأکید کرد: مبادا با قلم، شعر و دوربین صاحبان زر و زور و تزویر را بنمایانیم و به مدال و جایزه آنها دلخوش کنیم. مبارزان در راه استقلال را برنجانیم. هنر انقلابی هنری است که اعتماد به نفس را زنده میکند. کرامت شرافت انسان را یادآور میشود و «ما میتوانیم» را در دل جوان ایرانی جوانه میزند. در این مهمانی بزرگ در محفل شهیدان میثاق ببنیدیم برای پایبندی و تعهد به این هنر. هنر جاودانی که میزبانان امشب ما خلق کردند و آفریدند. موجی که از امشب با این خونهای پاک آغاز میشود و به هنرمندان ما میدمد دامن آنها را خواهد گرفت و آغازی بر این راه است.
بنابراین گزارش بعد از صحبتهای سردار نقدی از خانوادههای معزز شهدا در بخشهای مختلف کنگره تقدیر به عمل آمد. در بخش دیگری از آیین اختتامیه کنگره ملی ۲ هزار شهید هنرمند «حامد زمانی» ترانهای را که به سفارش کنگره آماده کرده بود، خواند و درباره آماده کردن این بخش توضیح داد: به نظر من سخن شهید آوینی مانیفست هنر متعهد انقلاب است و قدم برداشتن در وادی هنر انقلاب مستلزم زخم خوردن و طعنه خوردن است. هنرمندان این عرصه هر قدر زمین بخورند قد راست میکنند و مصممتر میشوند.
برپایه این گزارش در این مراسم از ۳۰ شهید هنرمند با حضور خانوادههایشان تجلیل به عمل آمد. اسامی شهدای تقدیری به این شرح است:
۱-سیدمرتضی آوینی-فیلم-استان تهران
۲-حمید پیشقدم-تجسمی-آذربایجان غربی
۳-محمدباقر ربانی-خوشنویسی-قم
۴-رضا سنگی-خوشنویسی- آذربایجان غربی
۵-علیآقا طاهریان-شاعر-سمنان
۶-حسین ارسلان-شاعر-یزد
۷-جمشید طاهرکرد-تئاتر-سمنان
۸-احمد رستگار-فیلم-خوزستان
۹-وهاب شهرانی-فیلم-چهارمحال بختیاری
۱۰-حسین رشیدیفر-تجسمی-یزد
۱۱-اکبر دانشی-خوشنویسی-خوزستان
۱۲-اسماعیل یدالهییامچی-موسیقی- آذربایجان شرقی
۱۳-عبدالمجید منصوری-عکاس-البرز
۱۴-بهروز مرادی-عکاس-خوزستان
۱۵-علی تاجاحمدی-تجسمی-قزوین
۱۶-حجتا… یخچالی-فیلم-لرستان
۱۷-مصطفی فتاحی-شاعر-قم
۱۸-حبیب غنیپور-ادبیات -تهران بزرگ
۱۹-حمیدرضا اسلامیفر-تئاتر-اصفهان
۲۰-غلامحسین حیدرنیا-تئاتر- آذربایجان شرقی
۲۱-محسن سمیعی-تئاتر-قم
۲۲-مختار سالمی-تئاتر-استان تهران
۲۳-امیر حلمزاده-عکاس-تهران بزرگ
۲۴-مجید بهرامی-تجسمی-تهران بزرگ
۲۵-سعید سیاح طاهری-مدیران فرهنگی-تهران
۲۶-هادی باغبانی-فیلمساز-تهران
۲۷-امیرحسین اسدی-تجسمی-تهران
۲۸-حسین قشقایی-تئاتر-تهران
۲۹-مجید فریدفر-موسیقی-تهران
۳۰-محمدحسین عطری-شاعر-تهران
در ادامه مراسم حجت الاسلام والمسلمین علوی وزیر اطلاعات به جمع حاضران در تالار اندیشه پیوست. و سپس از هنرمندانی که کتابهایی با موضوع شهدای هنرمند آماده کرده بودند دعوت به عمل آمد تا درباره کتابها صحبت کنند. ۳۰ جلد کتاب با موضوع شهدای هنرمند در دست آمادهسازی است که ۱۲ جلد آن نگارش آن پایان رسیده و به زودی در بازار کتاب ارائه میشود.
گلعلی بابایی نویسنده کتاب «قلمی به رنگ خاک» زندگینامه شهید غنیپور را نگاشته که در این نگارش پسر وی نیز ایشان را همراهی کرده است. وی از آروزهایش در تدوین کتاب گفت: آرزو داشتم مسجد جوادلائمه را در که در جنوب غربی تهران در محله جی واقع شده و بزرگانی چون فرجالله سلحشور، امیرحسین فردی، جعفر بیگلو، شهید غنیپور و بهزاد بهزادپور از آن مسجد برخاستهاند به تصویر بکشم.
وی ادامه داد: وقتی پیشنهاد کتاب به من از سوی کنگره ارائه شد به بهانه شهید غنیپور سرنوشت مسجد را قبل و بعد از انقلاب، قبل و بعد از جنگ در عرصههای فرهنگی و نظامی تصویر کردم. این مسجد ۱۰۰ شهید تقدیم انقلاب کرده است.
محبوبه معراجیپور دیگر نویسنده ادبیات مقامت که زندگینامه شهید حمیدرضا نظام را نگاشته است، گفت: این شهید ماجراهای فوقالعاده زیبایی دارد از ایشان نظم، تلاش و پشتکار را یاد گرفتم لکنت زبان داشتند اما شبانهروز تمرین کردند و به صدای زیر و ضعیف گوش میدادند تا بالاخره موفق به حضور در مدرسه موسیقی شدند و رتبه اول کر و تکخوانی را به دست آوردند من یک سال با این شهید و مادرش زندگی کردم.
پارسینژاد دیگر هنرمندی که کتابی با محوریت زندگی شهید غنیپور نوشته است، گفت: شناختی کافی و کامل از ایشان نداشتم تنها لبخند ایشان برایم بسیار درخشان و جذاب بود. نگارش رمان برای این شهید با توجه به در قید حیات بودن دوستانشان بسیار سخت بود اما دلنشین. کسانی که داستانهای ضد ارزش و ضد دفاع مقدس را در آثارشان میآورند مغرضانه عمل میکنند و رشادتها و تلاش مقدس شهدا را خدشهدار میکنند.
نصرالله قادری که ۲ رمان برای کنگره نوشته بود، گفت: یک رمانم به زندگی تئاتری یک شهید توجه دارد و دیگری آخوندی که عاشق است و در نجف شهید میشود. به تعبیر خودم آخوند است. در بخشی از داستانم همسر آخوند از او میپرسد چرا فرزندان را به نام پدرشان خطاب میکنند فرزند ما را باید به نام زهرا و رضا خطاب کنند. من تا امروز همسر شهید سنگی را ندیده بودیم اما امروز در سالن ایشان را دیدم و احساس کردم رمانی که با تخیلم نوشتم تصویر درستی از زندگی ایشان داشتم.
در انتهای این مراسم با قرائت دعای فرج و سلامتی امام عصر(عج) و همخوانی توسط حاضران به اتمام رسید.
از نکات بارز این مراسم طراحی و کارگردانی متفاوت و ویژه ای بود که با توجه به فضای کنگره و اتمسفر معنوی مراسم توسط محمد حمیدی مقدم از کارگردانان صاحب نام همایش ها و جشنواره های ایران طراحی شد. پخش قطعات موسیقی و نیز- اجرای قطعات نمایشی- اجرای موسیقی و ترانه توسط حامد زمانی – تجلیل از شهید حاج سعید سیاح طاهری- و شهدای مدافع حرم از ویژگیهای دیگر این مراسم بود.
همچنین- استقبال چشمگیر اهالی رسانه و نمایندگان رسانههای گروهی و شبکه رادیویی و تلویزیونی و پخش همران بخشهایی از مراسم توسط شبکههای دو – سه – خبر- آموزش- تهران و نیز- پخش همزمان بخشهای از مراسم توسط شبکههای رادیویی جوان- ایران و فرهنگ از ویژگیهای دیگر این برنامه بود.
مدعوین این مراسم از دالان زیبایی که در حوزه هنری طراحی شده و با گلهای میخک سرخ و سفید و مزین به عکس شهدای هنرمند است به سالن تالار اندیشه هدایت میشوند.