به گزارش سوره سینما، بسیاری از افراد دوست دارند جای یکی از بازیگران معروف و موفق سینما باشند و خودشان را روی پرده سینما یا درون جعبه جادویی یعنی تلویزیون ببینند ، آنها دوست دارند چهره محبوب و شناخته شده ای در میان مردم باشند که البته خواسته غیر معقولی به نظر نمیرسد. این روزها بسیاری از جوانان ، نوجوانان و حتی بزرگسالان در آرزوی محبوبیت و شهرت امورات روز مره خود را سپری می کنند.
اما داستان از آنجایی جالب تر می شود که عده ای با وجود داشتن شهرت لازم، باز هم در پی دستیابی به معروفیت هر چه بیشتر از طرق مختلف هستن اما متاسفانه برای برخی از این علاقهمندان که دندان طمع شهرت را همچنان با خود حمل می کنند محبوبیت در میان احاد مردم جزو گزینه های چندم آن ها است.
طی این مدت افرادی را شاهد بودیم که در شرایطی که دارای شهرت بودند وارد دنیای بازیگری شده اند بالاخره رنگ و لعاب سینما چیز دیگری است از ورود آقای فوتبالیست به دنیای هنر تا بازیگرشدن مجریان و خبرنگاران.
اما سوال این است که این افراد اگراین شهرت ابتدایی را نداشتند باز هم می توانستند وارد سینما و دنیای بازیگری شوند آن هم شغلی که میگویند جز مشاغل سخت دنیا به حساب میاید گویا برای برخی بخش تفریح و شهرت آن بیشتر میچربد و آنها را از درون مایه اصلی این هنر ارزنده دور کرده است؟ اگر اینطور نیست پس چرا جوانانی که با وجود داشتن استعدادهای زیاد برای بازیگری هنوز پشت در سینما ایستاده اند و کسی صدای زنگ زدن این جوانان را نمیشنود؟
در سی و چهارمین دوره از جشنواره فیلم فجر شاهد حضور دو نام آشنا در میان بازیگران هستیم.افرادی که از همان ابتدا پیسوتنشان به پروژه های سینمایی با حاشیه هایی همراه بود.
آزاده نامداری
یکی از این افراد آزاده نامداری مجری برنامه های تلویزیونی است. حالا اگر از حواشی جداشدن او از همسر سابقش و انتشار برخی از عکس ها و مشاجره های شخصیاش که خود علنی کرد بگذریم باید بگوییم خبر پیوستن او به پروژه نسیم که بعد از مدتی به مالاریا تغییر نام داد جنجال بر انگیز شد آن هم به دلیل نوع پوششی که قرار بود در فیلم داشته باشد.
مالاریا از همان ابتدا با حاشیه هایی روبرو بود که می توان آن را به لحاظ مخاطب شناسی برای فیلم نکته مثبتی ارزیابی کرد. نوع پوشش این مجری تلویزیون نُقل محافل و برخی از رسانه ها شده بود که بالاخره مشخص شد او در فیلم از پوشش همیشگیاش استفاده می کند.
داستان این فیلم درباره دختر و پسری است که در تهران گردی های خود با مردی برخورد می کنند که مشکلی دارد. آنها سعی می کنند راه حلی برای این مشکل پیدا کنند.
البته بر اساس شنیده های خبرنگار سینمای میزان این فیلم پایان تلخی داردو در آن دو بازیگر اصلی فیلم یعنی ساعد سهیلی و ساغر قناعت خانه خود را ترک کرده اند که در تهران اتفاقاتی برای شان می افتد و در پایان این اثر سینمایی دوربینی را از دور رو به دریا قرار می دهند و هر دوی این بازیگر برای این که به سایرین بگویند خود کشی کرده اند وارد اب شده و کم کم ناپدید می شوند.
آزاده نامداری در این فیلم نقش سمیرا، دختری که سعی در حل کردن مشکلات را دارد، ایفا می کند . او در «مالاریا» نسبت دخترعمویی با آذرخش فراهانی را نیز دارد.
کامران نجف زاده
کامران نجف زاده نامی آشنا برای همگان، خبرنگار موفق گزارش های جنجالی بسته خبری «صرفا جهت اطلاع» صدا و سیما و مجری برنامه گفت و گو محور«گفت و گوی ویژه خبری»
سال گذشته شاهد حضور فرزند این خبرنگار و مجری در فیلم سینمایی«شکاف» در جشنواره فیلم فجر بودیم. به طوری که فرزندش را در نشست های خبری این فیلم در کاخ جشنواره همراهی می کرد. اما گویا این علاقه به سینما از کامران نجف زاده به فرزندش به ارث رسیده است و یا شاید موفقیت و جو حضور فرزندش به روی فرش قرمز پدر را به این فکر انداخته تا پاشته کفشهایش را برای حضور در فجر سال آینده بالا بکشد.
او امسال در فیلم سینمایی«بادیگارد» به کارگردانی ابراهیم حاتمی کیا حضور دارد. پروژه ای که همگان منتظر رونمایی از آن در سی و چهارمین جشنواره فیلم فجر هستند. کامران نجف زاده همانند شغلش در این فیلم نقش یک خبرنگار را ایفا می کند. سوژه تازه ترین اثر “حاتمی کیا” مضمونی اجتماعی دارد، این فیلم درباره یک محافظ شخصی است این محافظ شخصی در بخشی از داستان از جان یکی از شخصیتهای مهم نظام محافظت می کند اما در جایی دیگر و بر اساس حوادث متوجه می شود که او بیش از آنکه به فکر نظام باشد به فکر منافع شخصی است.محافظ شخصی دچار تشکیک می شود و این موضوع باعث می شود که محافظت از آن فرد را کنار بگذارد و به سراغ محافظت از شخص دیگری برود که یکی از فعالان هسته ای کشور است
کامران نجف زاده در یکی از مصاحبه هایش گفته بود:«در ابتدا فکر نمیکردم که پا به عرصه بازیگری بگذارم. قبل از همکاری با فیلم سینمایی «بادیگارد»، نیز چندین پیشنهاد از کارگردانان مختلف داشتم و نقشهای متفاوتی به من پیشنهاد شد که شبیه زندگی یک خبرنگار بود؛ اما از بین آنها زمانی که حاتمیکیا پیشنهاد خود را ارائه داد و گفت که قرار نیست بازی کنی و از این جهت خیالت راحت باشد و فقط نقش خودت را به مدت چند ثانیه بازی کن؛ یعنی خود کامران نجفزاده، قبول کردم. فکر میکنم از همان زمانی که فیلمنامه مراحل نگارش را طی میکرده، به بازی من در این فیلم فکر میکردند که از این بابت خوشحالم.
حال چند نکته مهم است و آن این است که مجریانی که فیلم بازی کرده اند آیا می توانند به خود بازیگر بگویند. چرا که هر فردی می تواند در مقابل دوربین قرار بگیرد و جملاتی را ادا کند اما آیا الزاماً این شرایط باید باعث شود که آنها را به عنوان بازیگر بشناسیم و یاد کنیم؟!
منبع: میزان
اکثر بازیگران هم بازیگر نیستند چه برسد به اینها . فکر می کنید چرا همه فکر میکنند بازیگری در ایران آسان است ؟ چون بازیگران ایرانی انقدر ساده و معمولی و صرفا با دیالوگ گویی بازی میکنند که طبیعی است هرکس خود را بازیگر بپندارد . آن جمله ای که در مورد سخت بودن بازیگری گفته اند مال بازیگران هالیوود است نه ایران !!!