سوره سینما – امیر ابیلی : از همان روزهایی که خبر ساخت فیلمی با محوریت زندگی «احمد متوسلیان» در رسانهها منتشر شد، میشد حدس زد که سازندگان مجموعه درخشان «آخرین روزهای زمستان»(شهید حسن باقری) یکی از بهترین گزینهها برای به تصویر کشیدن زندگی متوسلیان هستند و نتیجهی کارشان، به احتمال، فراوان یکی از مهمترین و بهترین آثار جشنواره فجر سیوچهارم.
حالا اما با تماشای «ایستاده در غبار»، چند روز قبل از آغاز جشنواره فیلم فجر، میتوان با اطمینان گفت که اولین فیلم بلند محمدحسین مهدویان نهتنها یکی از بهترین فیلمهای جشنوارهی پیش رو، بلکه یکی از مهمترین فیلمهای دفاعمقدسی سالهای اخیر است که مسیری کاملا متفاوت از جریان فیلمهای جنگی/دفاع مقدسی این سالها را طی کرده است و به تجربهای قابل بحث در سینمای ایران تبدیل شده است.
اغلب آثار دفاع مقدسی سالهای اخیر را در چند مدل کلی میتوان جای داد(به جز برخی استثنائات)؛ اول فیلمهای ضدجنگی که سازندگانشان بدون تمایز بین دفاع مقدس ایران و جنگهایی مثل جنگهای جهانی اول و دوم، با کپیکاری از روی دست فیلمهای ضدجنگ غربی دست به ساخت فیلمهای بیخاصیت- و حتی مضری- میزنند که نهتنها هیچ اثری از روح دفاع مقدس ایران و از حماسه «دفاع» در آن وجود ندارد، بلکه پر است از بدبختی و فلاکت و مصیبت جنگ.
گروه دوم اما با اینکه با تبعیت از الگوهای کلیشه شدهی سینمای ضدجنگ ساخته نمیشوند، اما به گونهای دیگر دست به تحریف جنگ و شخصیتهایش میزنند. اینها اثاری هستند که با استراتژی «آسمانی نکردن» و «دستنیافتنی نکردن» و «معمولی» جلوه دادن شهدا، به نوعی دیگر دست به سانسور واقعیت میزنند و برای مثلا ارتباط بیشتر نسل جدید با شهدا، آنها را حتی آلوده به عشقهای مثلثی و ….هم تصویر میکنند.
در این بین البته پیدا میشدند- و همچنان می شوند- آثاری هم که با نیت نمایش تصویری «قهرمان»گونه از شهدا و رزمندگان جنگ، دست به «رمبو»بازی میزدند و در سطح سینمای دهه شصت باقی میماندند.
«ایستاده در غبار» اما این هرسه نیست و چیز دیگری است. اولین ساختهی مهدویان فیلمی است «قهرمان»محور اما وفادار به واقعیت شخصیتی که اقدام به روایتش کرده است، آنقدر وفادار که فیلم را تا مرز مستند شدن هم پیش برده است- شبههای که بیمنطق است و از روی بیسوادی- مهدویان نه برای «زمینی» کردن قهرمانش دست به تحریف او زده و نه برای قهرمان جلوه دادنش دست به الگوگیری از قهرمانهای هالیوودی کرده است. او «احمد متوسلیان» است با همهی وجوه شخصیتیاش، اما مسئله مهم اینجاست که خوشبختانه به دست کسی روایت شده است که «سینما» را میشناسد و نشان داده است میتواند حس لحظات، فضا و صحنه را به خوبی به مخاطب منتقل کند.
«ایستاده در غبار» از نظر ساختار و فرم روایت تجربهای تازه در سینمای ایران است- که بحث در موردش در مجال مطالب جشنواره ای این روزها نیست- تجربهای که اینجا بسیار پختهتر و تاثیرگذارتر از «آخرین روزهای زمستان» هم از کار درآمده و باید درباره ظرافتها و جزئیاتش در زمان اکران عمومی فیلم بیشتر بحث کرد.
جز این اما نکته مهم و اساسی این است که «ایستاده در غبار»- با چشمپوشی از برخی ایرادات جزئی- بهترین پرتره از سرداران شهید در سینمای ایران است و با وجود آنکه سازندهاش دفاع مقدس را تجربه نکرده، اما اثری است در مسیر «سینمای دفاع مقدس» مطلوب. سینمایی که قطعا از مسیر «فیلم جنگی»های غربی نمیگذرد و نیاز به شناختی عمیق از تمایزهای دفاع ایران و جنگهای جهانی دارد.
با این اوصاف «ایستاده در غبار» یکی از مهمترین پیشنهادهای برای تماشا در جشنواره فیلم فجر است. یکی از بهترین آثار جشنواره امسال که در روزهای جشنواره بیشتر در موردش بحث خواهد شد.