سوره سینما – یاسر فریادرس : اولین حضور رسمی انیمیشن در جشنواره فجر، به دورهی سیام برمیگردد، زمانی که انیمیشن تهران ۱۵۰۰ در بخش مسابقه فرصت رقابت با سایر بخشها را پیدا کرده بود.
همان روزها صاحبان این صنعت به این موضوع معترض بودند که چرا باید نوع نگاه به انیمیشن و داوریها همانگونه باشد که از یک فیلم داستانی رئال انتظار داریم. اما چارهای هم جز این نبود، چرا که انیمیشنی برای رقابت وجود نداشت که یک بخش مجزا برای رقابت بطلبد.
بعد از آن، در دورهی سی و سوم حضور انیمیشن باکیفیت «شاهزاده روم» و اکران در برج میلاد هم نتوانسته بود برگزارکنندگان را قانع کند که بخش ویژهای برای انیمیشن در نظر بگیرند، چرا که بازهم کمیت و تعداد آثار برای رقابت کافی نبود.
با این همه اما، گرچه جشنواره سی و سوم دست صاحبان انیمیشن را از رسیدن به سیمرغ کوتاه کرد اما اکران برج میلاد و موج ایجاد شده توسط رسانهها پیرامون پیشرفت این اثر به اعلام موجودیت انمیشین ایران قدرت بیشتری بخشید.
اما باز هم آن روزها کسی انتظار نداشت به فاصله یک سال تعداد انیمیشنهای با کیفیت به حدی برسد که بتوانند با هم رقابت کنند، چرا که روند پیشرفت کشورهای صاحب انیمیشن نیز هیچگاه به این حد سریع نبوده است.
با نزدیک شدن به جشنوراه سی و چهارم و بالا گرفتن موج اخبار پیرامون انیمیشن، علاقه مندان سینما منتظر راهکاری برای مواجه منطقی جشنواره فیلم فجر با این حوزه مهم بودند؛ راهی که بتواند به این پیشرفت روز افزون که در حوزه های دیگر سینما ندیدهایم کمک و آن را تسریع کند.
با همین زمینه و پیشفرض هم محمد حیدری دبیر جشنوراه در اولین نشست خبریاش در تاریخ ۱۲ دی ماه به اضافه شدن بخش انیمیشن به سی و چهارمین جشنواره فیلم فجر اشاره کرد و گفت: «با توجه به تاکیدات ریاست سازمان سینمایی در جهت حمایت از آثار انیمیشن و توسعه و رشد این نوع آثار و همچنین جشنواره فیلم فجر، بخشی به آثار انیمیشن اختصاص دادهایم.» برای اهالی این حوزه، این خبری امیدوار کننده بود اما خیلی زود خبر دیگری کام انیمیشن سازان را تلخ کرد؛ حیدری بعد از چند روز با تغییر عجیب نظرش گفت: «امسال بخش مجزایی برای انیمیشن در جشنواره سی و چهارم نداریم.»
اما این هم پایان ماجرا نبود، دبیر جشنواره تصمیم عجیبتری هم گرفته بود، عدم نمایش انیمیشنها در برج میلاد برای اهالی رسانه؛ تصمیمی که عملا فرصت بروز رسانهای و دیده شدن را از صاحبان فیلم هایی چون «فهرست مقدس»، «نبرد خلیج فارس ۲»، «ناسور»، «آیههای بی قراری»، «در مسیر باران»، «بازمانده» و «قلب خورشید» میگرفت و باعث بایکوت بهترین دورهی انیمیشن ایران میشد.
اما دلیل این بایکوت شدید انیمیشنهای ایران با وجود پیشرفت تحسینبرانگیزی تکنیکی در سالهای اخیر چیست؟ پاسخ اینکه چرا به یکباره موضع مدیران سینمایی و برگزارکنندگان تغییر مییابد و آنها به عنوان مثال همچنان فیلمهای «هنر و تجربه» که جمع همهی مخاطبانشان در طول سال به اندازه یک انیمیشن مانند «شاهزاده روم» نیست را به آثار مهم انیمیشن ترجیح میدهند، را باید در محتوای آثار انیمیشن و جوانان پیشروی این عرصه دانست.
نکتهی اساسی این است که جریان پیشروی حوزهی انیمیشن ایران که در سالهای اخیر هم توفیقات فراوانی هم کسب کرده جریانی از فیلمسازان جوان متعهدند که اساسا نسبتی به محافل روشنفکری و دغدغههای آنها ندارند و به همین دلیل سعی در نادیده گرفتن و بایکوت آنهاست و متاسفانه مدیران دولتی نیز در این بین حتی با وجود از بین رفتن یک ظرفیت اساسی نیز حاضر به عدم حمایت از شبهروشنفکران نیستند.
موضوع آنقدر بدیهی است که حتی بازگو کردن آن خندهدار است. تصور کنید مدیران سینمایی یک کشور به جای حمایت از حوزهای نوپا که حتی توانایی خود در جذب مخاطب را هم به عینه نشان داده دست به تقابل با این جریان میزنند، آنهم در حدی که مثلا برگزارکنندگان جشنواره فیلم فجر با وجود دعوت از همه فیلمسازها-از جمله مستندسازان- حتی حاضر به دعوت از انیمیشنسازان برای مراسم افتتاحیه هم نیستند.
طبعا حجتاله ایوبی و محمد حیدری باید پاسخگوی شبهات حذف انیمیشن از جشنواره فیلم فجر باشند و قطعا در تاریخ سینمای ایران، جشنوراه سی و چهارم به عنوان یک عقبگرد برای انیمیشن آن هم در نقطهی ترقی این صنعت ثبت خواهد شد و آیندهای که از آن دور نیستیم در مورد برگزارکنندگان تصمیم خواهد گرفت.