سوره سینما

پایگاه خبری-تحلیلی سینمای ایران و جهان

sourehcinema
تاریخ انتشار:۱۷ بهمن ۱۳۹۴ در ۱:۲۰ ب.ظ چاپ مطلب
جشنواره سی‌وچهارم فجر در «سوره‌سینما» -27/

«بادیگارد»؛ طعم شیرین آرمان و قهرمان/ نگاهی به مهمترین فیلم جشنواره فجر

badigard1

«بادیگارد» حس قهرمان بودن و قهرمان داشتن را کامل به مخاطب می چشاند و سرافراز و سربلند او را بدرقه می‌کند.

سوره سینمامحسن دریالعل : ابراهیم حاتمی کیا طبق رسم دیرینه خودش و خلاف روال سینمای ایران همچنان سینمای قهرمان محورش را ادامه می دهد. قهرمان هایی که هر کدام مشخصه های منحصر به فردی دارند و می توان در وصف هر کدام صفحات زیادی نوشت. آنچنان آشنا که انگار سالیان زیادی همراهشان بودیم. همراهانی که هنوز هم با آنها آشناییم و همراه.

حاج حیدر بادیگارد هم در همین قواره طراحی شده است. اندازه و جذاب و دوست داشتنی. حاج حیدر بازمانده قهرمانان دهه شصت است که عکسشان روی دیوار اتاق های خواب جا خوش می کرد. اما میثم، میثم ادامه حیدر است، حیدر دهه نود، حیدر برگشته از کوران انقلاب و جنگ، حیدر جامانده از رفیقان، حیدر پای بند اعتقاد. جانش سپر «شخصیت نظام» است، یک روز در قامت یک سیاستمدار و یک روز دانشمند.

میثم هم حیدر است. قهرمانی که بعد از این نوبت اوست که روی سینه دیوار یادگاری ای به جای بگذارد.

badigard2

حاتمی کیا بیش از هر کارگردان دیگری کارها و شخصیت ها و کاراکترهایش از احوالات درونی اش نشات گرفته است. وقتی حیدر شک می کند، حاتمی کیا شک کرده است و وقتی میثم پای اعتقادش می ایستد، حاتمی کیا است که از شک درآمده و به نتیجه رسیده است.

«بادیگارد» فیلم احوالات درونی حاتمی کیا است که بر پرده نمایش نقش بسته است. احوالاتی که به دهه هفتادش نزدیک شده است. روزهای آژانس شیشه ای و حاج کاظم و عباس. روزهای حرف دل داشتن.

اما جز این‌ها نکته مهم این است که «بادیگارد» یک فیل قهرمان‌پرداز اصیل است. گفتیم که قهرمان عنصر گم شده سینمای ایران است. فیلم های بدون قهرمان و ضد قهرمانی که از نگاه سینمای اروپا به سینمای ایران نشات پیدا کرده است سینمای ایران را به یک سینمای محفلی بی خاصیت تبدیل کرده است که جز محفل خود گویی و خود خندی چیز دیگری برای ارایه ندارد. سینمای ضد داستان ضد قهرمان ضد مخاطب مد این روزهای سینمای ایران است.

badigard3

«بادیگارد» اما برای این سینما خرق عادت است، عادت به دیده نشدن و قهرمان نداشتن و حرف نداشتن. بادیگارد مسیر متفاوتی در سینمای ایران در پیش گرفته است. مسیر قصه گو بودن و قهرمان داشتن. بادیگارد حاتمی کیا مبنا را بر قصه گویی گذاشته است و از ابتدا آرام آرام قصه اش را تعریف می کند و مخاطب را با قهرمانانش آشنا.

«بادیگارد» مخاطب را در نگرانی‌های قهرمانش شریک می کند و با او به نتیجه می رساند. مخاطب همان مسیر قهرمان را طی می کند تا نتیجه حاصل شود. «بادیگارد» حس قهرمان بودن و قهرمان داشتن را کامل به مخاطب می چشاند و سرافراز و سربلند او را بدرقه می کند.