سوره سینما – محمدرضا شهبازی: مسئولین رسیدگی نکردند، این هم نتیجهش!
آدم یک هفته کار میکند و یک روز جمعه تعطیل است، آنوقت آن را هم برود فیلم هنر و تجربه ببنید؟ نمیرود دیگر! ما هم نرفتیم. بنابراین اولین فیلمی که در روز پنجم جشنواره در برج میلاد دیدیم، فیلم «بادیگارد» بود. اگر مسئولین به تذکر ما سرِ فیلم «ایستاده در غبار» گوش میدادند و رسیدگی میکردند، کار به اینجا نمیرسید که روز روشن، جلوی چشم همه، با وقاحت تمام یک فیلم بسازند و نمایش بدهند که قهرمان دارد، امید دارد، آدم آخرش احساس غرور میکند!
آقایان مسئول! ما کافه و پیانو و عکس صادق هدایت و احساس غروری که هنگام گفتن همان همیگشی به کافه چی بهمان دست میداد را رها نکردیم بیاییم اینجا بادیگارد ببینیم… اف بر شما!
این را به هفت نفر بفرستید تا خبر خوشی دریافت کنید!
فیلم دوم که دیدیم «من» بود. میگویند موش توی سوراخ نمیرفت جارو به دمش میبست! حالا حکایت این فیلم است که آقای عبدالرضا کاهانی مشاور کارگردانش بوده است!
«من» درباره یک زن خیلی خفن و خلافکار بود که البته ما تقریبا چیزی از خفن بودن او ندیدیم و فقط دیدیم که هی با این و آن میپرد و میخواهد کارهایشان را راه بیاندازد و این خب یعنی خیلی خفن است دیگر!
راستی اگر یک روز خلافکار شدید و بعد گیر افتادید و پلیس خواست شما را دستگیر کند، به او بگویید که الان دوست ندارم دستگیر شوم، برو فردا بیا. او هم میرود فردا میآید. یک نفر داشت دستگیر میشد این را به آقا پلیسه نگفت، همان موقع دستگیر شد. این را به هفت نفر بفرستید تا خبر خوشی دریافت کنید!
۲۰۶ را اوراق کن، از پیکان جوانان لذت ببر!
فیلم بعدی «امکان مینا» بود. این فیلم در لایه سوم خودش به موضوع قناعت و صرفه جویی میپرداخت و نشان میداد که ایرانیان چقد صرفه جو و قانع هستند و اصلا بدنال رفاه و زخارف دنیوی نیستند. به همین دلیل هم با اینکه لولهکشیها گاز در فیلم مشخص بود و علمکهای گاز در کوچهها معلوم بود، با این حال مردم سختکوش ایران با بدبختی کپسولهای گاز را دنبال خودشان میکشیدند!
تازه مردم ایران انقدر از تجملات بدشان میآمد که کلی پژو ۲۰۶ و پراید را اوراق کرده فرستاده بودند به قبرستان ماشینها ولی خودشان رنو ۵ و پیکان جوانان سوار میشدند! درود به شرف آریایی مردم ایران.
البته اینها که گفته شد همه در لایه سوم فیلم بود. لایه اول و دوم فیلم درباره منافقین بود که فعلا درباره آن اجازه نداریم حرف بزنیم. چون از دیشب سران منافقین در جلسه هستند تا ببینند اعلام تعطیلی سازمان در اعتراض به این فیلم کافی است یا باید خودکشی دسته جمعی کنند. از ما هم خواهش کردند تا پایان جلسهشان حرفی درباره این بخش از فیلم نزنیم. ما م گفتیم چشم.
رسوا نشید یه وقت!
اما فیلم آخر «رسوایی ۲» بود. ما که چهل دقیقه بیشتر پای این فیلم دوام نیاوردیم اما اگر شما میخواید ورژن جدید ماجرای شمعدان دزدی ژانوالژان، جدیدترین پیامکهای جوک درباره موبایل بازی مردها و تصویر آواتار زنها، آخرین بداهه نوازیهای مهران رجبی، ادامه تاکید فیلمساز بر فیلم گرفتن از داخل حوض پر از آب، لوس بازیهای امیر نوری و… را ببینید، این فیلم را از دست ندهید. اگر از دست دادید فیلمساز رسواتون میکنه!