به گزارش سوره سینما، مسعود فراستی شامگاه شنبه در نشست تخصصی فرم در سینما در محل مرکز فرهنگی تبلیغی شهید هاشمی نژاد مشهد با اشاره به آثار جشنواره فیلم فجر امسال اظهار کرد: متاسفانه جشنواره امسال اثری که در سطح ملی حائز دریافت جایزه باشد را نداشت.
وی فیلم «ابد و یک روز» را بدترین و خطرناک ترین فیلم جشنواره فجر امسال دانست و گفت: این فیلم از نظر هنری هیچ جایگاهی ندارد چرا که سیاهی در آن موج می زند اما از نظر و نگاه سیاسی فیلم قابل توجهی است و در برابر چنین آثاری باید نقد هنری و فرهنگی و تند داشت نه اینکه شعار سیاسی داد.
این منتقد سینما با اشاره به اینکه نقد درست را باید از تصویری که از فیلم از جامعه ایران در دنیای غرب می سازد دریافت کرد و ادامه داد: اگر این فیلم به جشنواره های خارجی راه یابد قطعا جوایزی را دریافت خواهد کرد چرا که نگاه سیاه نمایی و وطن فروشی در آن به وفور دیده می شود و دنیای غرب نیز با آثار ما نگاه هنری ندارد.
این دانشآموخته فلسفه و نمایش از دانشگاه هنرهای تجسمی ملی هنرهای زیبای پاریس با بیان اینکه در جشنواره امسال فیلمی که به عنوان فیلم ملی جایزه گرفت ضد ملی بود و در ذات خود وطن فروشی و تباهی داشت، افزود: کارگردانی این فیلم توانست نظر هیئت داوران را جلب کند و هیئت داوران نیز مبهوت یک اثر قلابی پایین شهری شدند.
فراستی با بیان اینکه در هنر هفتم هنوز به فرم بومی سازی شده نرسیده ایم، خاطرنشان کرد: برای صحبت در عرصه سینما در سطح بین المللی باید بتوانیم این هنر را در فرهنگ خود مخلوط کرده تا به فرم مورد نظر ما تبدیل شود.
وی با اشاره به اینکه معتقدم فرم دینی از فرم ملی ما می گذرد و برای رسیدن به فرم دینی باید به فرم ملی نزدیک شویم، تاکید کرد: متاسفانه سینماگران ما پس از گذشت بیش از ۲۵ سال از دوران دفاع مقدس هنوز نتوانسته اند اثری در سطح ملی در این خصوص دست یابند.
این منتقد سینما با اشاره به تجاربی چون حصر آبادان و فتح آن و فتح خرمشهر یادآور شد: اگر امریکا چنین تجاربی داشت تاکنون صدها فیلم درباره آن ها می ساخت و به خورد مردم جهان می داد چنان که اکنون برای نداشته هایش این کار را می کند.
وی با اشاره به اینکه اگر فرم به معنا تبدیل و با آن متحد نشود، اصولا فرم نیست بلکه بازی با فرم است، افزود: در فیلم های مربوط به دفاع مقدس متاسفانه فیلمساز با روش مخالف جنگ بودن خود را روشنفکر تصور می کند و فکر میکند که ضد جنگ بودن ارزش است.
فراستی با بیان اینکه جنگ ها به دو نوع تجاوزگری و دفاعی تقسیم می شود و همه انسان ها از جنگ دفاعی حمایت می کنند، گفت: باید به نوع نگاه فیلمسازی که ادعای فیلم سازی دارد و در اکثر موارد جنگ را تجربه نکرده است، توجه کرد.
وی با تاکید بر ترسیم شکست های جبهه ایران در نبرد ایران و عراق در آثار سینمایی تصریح کرد: بسیاری از این شکست ها در واقع برای ما پیروزی به همراه داشته و تنها فرم شکست داشته اند و بیان این موارد نه تنها باعث ضعیف جلوه دادن جبهه ما نمی شود بلکه آن را بزرگ می کند.
ساخت فیلم ملی عزم ملی می خواهد
فراستی ساخت فیلم ملی را دارا بودن عزم ملی دانست و ادامه داد: برای تصویر این تجربه ها، فقط کافیست واقعه را بازسازی کنیم و نیازی به حرف اضافه یا تخیل نیست.
وی با بیان اینکه اگر شخصی را که با او زیست کرده و تجربه داریم، درست تصویر کنیم از سطح ملی به جهانی هم می رسد، تصریح کرد: داشتن باور در یک موضوع به تنهایی کافی نیست چرا که به مرور تبدیل به تردید می شود و باید برای انتقال چیزی که برایمان مسئله و دغدغه است تلاش کنیم.
منتقد سینما خیال و واقعیت را دو بال یک اثر خوب دانست و افزود: ابتدا باید از جامعه کنونی خود رد شویم تا بتوانیم از جامعه آرمانی حرف بزنیم.
وی با اشاره به اینکه رسیدن به فرم در سینما و تلویزیون از قبیل نور، صدا و دوربین علاوه بر تکنیک، تجربه تجربه زیستن نیز نیاز دارد، اظهار کرد: آنچه را که در واقع و در خیال با آن زیست نکرده ایم نمی توانیم به خوبی در هنری مانند فیلم به مخاطب منتقل کنیم.
فراستی با اشاره به ضرورت توجه به محتوا قبل از فرم افزود: اگر فیلمساز به آنچه میسازد باور قلبی و اعتقادی نداشته و همچنین آموزش لازم را نداشته باشد نمی تواند تصویر خوبی از آنچه ساخته را به مخاطب منتقل کند.
وی با اشاره به اینکه مهم چگونه گفتن یک موضوع است نه صرف گفتن آن، تاکید کرد: موضوعی که به شیوه درست منتقل نشود در قالب فرم هم به خوبی جا نمی گیرد.
فراستی بیان کرد: فیلم های داخلی همچون «دیده بان»، «سفر به چزابه»، «مهاجر»، «نیاز» و «بچه های آسمان» و آثار خارجی همچون آثار هیچکاک در رسیدن به فرم موفق بوده اند.
وی با بیان اینکه تبدیل شدن دل مشغولی ها به ذهن مشغولی هاست که می تواند یک اثر را از دیگر آثار برتر و متفاوت کند، گفت: اهل هنر باید مدام خود را تصفیه کرده و با واقعیات منطبق کنند.
منبع: مهر
با سلام و خسته نباشید،
چون هنوز فیلم “ابد و یک روز” را ندیده ام، نمی توانم که در تآیید و یا رد نظر فراستی عزیز، اظهار نظری بکنم و اگرچه او را نه تنها به خاطر دانش سینمائی و اندیشه ورزی هنری اش،بلکه بیشتر از آن ،به خاطر فراموش نکردن انقلاب و بیان صادقانه اش در دفاع از آن ، دوست میدارم و با بقیه ی مطالب مطرح شده در متن بالا هم صد در صد موافقم، ، به جز یک جمله که گفته است::” ساخت فیلم ملی، عزم ملی می خواهد،” ، و ای کاش، فراستی عزیز به جای آن جمله، گفته بود که :” ساخت فیلم ایرانی، عزم ایرانی می خواهد” ،که در این مورد هم فکر می کنم به احتمال زیاد منظور از واژه ی “ملی”، آورده شده در آن جمله، همان مفهوم واژه ی “ایرانی” بوده است که تسامحا، “ملی” آمده است. . و اگر این حدس من درست باشد، آنوقت ضمن تآیید بقیه ی گفته های او، می توانیم فیلم سازان ایرانی را مخاطب قرار دهیم و بگوئیم: “” ای ایرانی! تو، ایرانی هستی! این فیلم های شرقی و غربی و مخلو ط پخلوط چیست که می سازی؟! اراده ی ایرانی ات را به کار بگیر و فیلم ایرانی بساز!” . و اگر هم خدای نخواسته کارگردانی بود که – غرض و مرضی نداشت- اما به دلیل خنگی ، بعد از سی و شش هفت سال ، هنوز دوزاریش نیفتاده بودو هاج واج شروع کرد به نگاه کردن ما، آنوقت می توانیم ارجاعش دهیم به اصلی ترین شعار انقلاب که:”” نه شرقی، نه غربی- استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی”است؛ کدام جمهوری اسلامی ؟! جمهوری اسلامی ایران! و جالب اینجا است که جدای سنجش ضعف و قدرت امور فنی و تکنیکی فیلم ها ی جشنواره – که متخصصین خودش را دارد- اگر ملاک خوبی و بدی یک فیلم را بر درجه دوری و نزدیکی آن فیلم به “گوهر ایرانیت” – که روی دیگر سکه ی اسلامیت را تشکیل می دهند- قرار می دادند، آنوقت، پوستر جشنواره، پوستر دیگری و شعار آمده بر بالای اماکن مربوط به جشنواره، شعار دیگری بود و گفتار و رفتار شرکت کنندگان در جشنواره، گفتار و رفتار دیگری و نتایج سنجشگری جشنواره، نتایج دیگری و بهترین کارگردان و بهترین فیلم و… ، بهترین های دیگری بودند!
در پاسخ آقای فراستی بیان چند جمله کوتاه کافیست:
نشان دادن پلیدی و زشتی دقیقاً بخشی از کار و رسالت تمامی هنرها از جمله ادبیات و سینماست.
متأسفانه جنابعالی با بیان این جمله که این کار خطرناک ترین کارهاست نشان داده اید که اتفاقا درستی نشستن بر مسند نقد را ندارند. اتفاقا ابتدا باید جامعه کنونی را آنقدر آسیب شمالی کنیم و با نشان دادن خوبی و بدی هایش (پلیدی هایش) جسورانه به نقد بکشیم تا بلکه شرایط رسیدن به آرمان شهر مهیا شود.
من با نظر آقای فراستی موافقم
فردی که توی ایران زندگی میکنه این فیلم رو درک میکنه و فضایی رو که فیلم توش اتفاق میفته میشناسه ولی مخاطب جهانی با ذهنیتی که از کشور ما داره وقتی فیلم رو ببینه چه برداشتی در مورد ایران و ایرانی خواهد داشت؟
اگه این فیلم به اسکار معرفی بشه به احتمال خیلی زیاد یکی از برگزیدگان اسکار خواهد بود نه به خاطر قوی بودن فیلم بلکه بخاطر فضایی که فیلم داره
هیچکدوم از شخصیت های فیلم زندگی عادی ندارد و بوی از خوشبختی نبردن فضای فیلم کلا در یه خونه قدیمی و فرسوده میگذره، پیمان معادی یه جوری پشت تلفن صحبت میکنه انگار همه مردم شهر مواد فروشن و دارن تک تکشونو میگیرن خدارو هم شکر میکنه که اونا توی دام نیفتادن
از همه مهمتر اون چیزی منحصرا مال این فیلمه اینکه یک ایرانی خواهرش رو به یک افغانی میفروشه
تصور کننین یه غیر ایرانی این فیلم رو ببینه: افغانی ها با لباس های شیک و مرتب خیلی با کلاس و آرایش شده میان و دختر ایرانی رو میخرن و از در خونه با شاسی بلند میبرن
این تصویر جدید است که از این فیلم در ذهن مخاطب غیر ایرانی شکل میگیره: ایرانی ها بدبختن حتی بدخت تر از افغانی ها
فیلم عالیه یه کی از بهترین فیلم های سینمای ایزان در ۱۰ سال گذشته سعید روستایی در جواب فراستی رو به خوبی داد که ما خانواده هایی با مشکلات بیشتر هم داریم
بر خلاف نظر جناب فراستی، من به عنوان یک مخاطب غیر کارشناس در سینما ، ابد و یک روز رو نه تنها سیاه نمایی نمی بینم بلکه نگاه امیدوارانه به بهبود رو در اون بیش از نا امیدی می بینم. از نظر من داستان فیلم، داستان خانواده ای است که در ابد و یک روز گرفتار شده اند. اما ابد و یک روز حکم ابدی و قطعی و همیشگی ایشان نیست. بلکه همچون یک زندانی باید تلاش کنند به مدتی طولانی در پی اصلاح خود برآیند ، بر روی حداقل توانایی هایشان که به صورت استعاری دیپلم خیاطی و چرخ خیاطی دختر خانواده است تمرکز کنند و به جای فرار و گریز ادامه دهند تا دست کم بعد از پانزده سال پرونده شان مورد بازبینی مجدد قرار گیرد و احتمالا در ابد و یک روزشان تجدید نظر شود. به عقیده من ، جناب فراستی و همفکران ایشان با کلید واژه سیاه نمایی بی آن که راهی برای بهبود داشته باشند تلاش دارند تنها به نفی و انکار سیاهی های موجود بپردازند.
جناب فراستی رسالت شما نقد فیلم جهت اصلاح و ارتقا فیلم بعدی است رسالت یک فیلمساز نیز میتواند نقد جامعه جهت اصلاح باشد زیاد غوغا نکنید و به شعور مخاطب خاص و عام اهانت نکنین ممنون
تجربه عجیب و جالب کشور پرتغال برای کاهش مصرف مواد مخدر
زمانی پرتغال، پر از معتاد بود: حدود ۱۰۰ هزار معتاد که رقم شگفتآور یک درصد جمعیت را تشکیل میداد- به مواد غیرقانونی معتاد بودند.
پرتغال مانند هر کسی دیگری که چیزی برای از دست دادن ندارد، دست به ریسک بزرگی زد:
پرتغال با تصویب قانون در سال ۲۰۰۰ ، دیگر مصرف مواد مخدر را جرم ندانست!
البته مواد مخدر هنوز در این کشورغیرقانونی است، اما پرتغال قانون را طوری تغییر داد تا معتادان مواد مخدر به جای دادگاههای جنایی و زندان به مراکز مشاوره و گاهی مراکز درمانی فرستاده شوند.
مصرف مواد مخدر از یک موضوع کیفری به یک مسئله بهداشت عمومی تغییر کرد تا مانع از زیرزمینیشدن معتادان شود.
نتیجه این بود:
افراد بیشتری مواد مخدر را امتحان میکردند، اما تعداد کمتری به اعتیاد کشیده میشدند.
موارد ابتلا به HIV مربوط به مصرف مواد مخدر ۷۵ درصد کاهش یافت. ۴۹ درصد افراد مبتلا به ایدز در سال ۲۰۰۲ شمار مصرفکنندگان منظم مواد غیرقانونی در حد کمتر از ۳ درصد جمعیت برای ماریجوانا و کمتر از ۰.۳ درصد جمعیت برای هروئین و کوکائین- ثابت باقی ماند- ارقامی که نشان میدهد جرمزدایی از مصرف مواد مخدر باعث افزایش مصرف این مواد نشده بود.
به نظرم بیشتر این فیلم میخواست نشون بده عامل بدبختی آدما خودشون هستن مثل اون مامانه تا این که وطن فروشی و اینا را نشون بده ممنون
اقای فراستی در تعریف منتقد نیست. شعبان جعفری هم سیاست مدار نیست. ایشان فیلم شکارچی شنبه را سزاوار هر تحسینی می داند و بیشترین حملات را به جدایی نادر از سیمین می کنند. حالا هم ابد و یک روز. اگر سینما به حد کافی منتقد داشت قطعا امروز جایگاه دیگری داشت.
ابدویک روز عاااااااااالی بود…اقای فراستی یا شما فیلم رو ندیدین یا در این جامعه زندگی نمیکنید..ای کاش کمی به گذشته خود باز میگشتید…..ابد ویک روز با بازی های عااااالی و کارگردانی عاااالی ابدی شد
آقای فراستی اصلا منتقد نیست و همش سلیقه ایی صحبت میکنه ، فیلمی که به این خوبی بدبختی های جامعه ما را به تصویر میکشونه چرا باید بدترین فیلم باشه این واقعیت جامعه ماست و باید اینقدر از این فیلم ها ساخته بشه تا کسایی که سرشون رو کردن زیر برف و میگن جامعه ما گل و بلبل هست یه تکونی به خودشون بدن.همه جای دنیا فیلم هایی می سازند که بدبختی ها و عامل بدبختی جامعه شون رو نشون میدن.نگران دیدگاه خارجی ها هم نباشید آقای فراستی خودت یه فیلم بساز ببر بهشون نشون بده.به نظر من همین که توی فیلم سمیه برگشت یعنی امید به زندگی بهتر که چه جوریش رو سپرد به نگاه مخاطب. فیلم عااااااااااااااااااااااااااااالی بود خسته نباشید.
سلام و احترام!
البته من هرگز از آقای فراستی نشنیدم وندیدم که راجع به یک فیلم داخلی نظر مثبت داشته باشند؛ قصد دفاع از فیلم سینمایی ابد و یک روز را هم ندارم ولی اعتقاد دارم نمایش واقعیت های جامعه معنیش وطن فروش نیست این یک اتهام است؛ فیلم درد دارد اما این درد ناشی از فیلم نیست برخواسته از جامعه است!
به دور از شعار سیاسی ؟؟؟!!!
این یه کلمه نقد نداشت و کلا شعار سیاسی بود که !!!
با سلام و درود
نقد آقای فراستی قابل احترام …
اما از منتقدی مثل ایشان تعجب میکنم که چرا در مقابل تمام سیاهی ها نقطه های سپید قصه یعنی “سمیه ” و ” محسن” را نادیده گرفتند. این که در چنین خانواده سطح پایین با شرایط معشیتی زیر خط فقر که اعتیاد مثل یک بمب هسته ایی جغرافیای خانواده را به نابودی کشانده، خواهری اینچنین زنجیر های پوسیده اهل خانه را به چنگ و دندان گرفته و تا مرز فروختن خود به یه خانواده افغانی پیش میرود واقعا نقطه ی روشنایی فیلم نیست ؟
اینکه محسن با توجه به شددت اعتیاد در آخرین لحظات با التماس از سمیه میخواست نره و خودش رو وقف این خانواده نکنه …
موج پیشیمانی در وجود محسن …
اینکه مخاطب بعد از دیدن فیلم به این فکر میکنه چقدر در حفظ ارزش هایی که داره سست بوده و بیاد قدر زندگی رو بیشتر از بیش بدونه ؟؟؟
من واقعا این فیلم و فیلمنامه و کارگردانی و بازیگرانش رو تحسین میکنم و بعنوان کسی که فقط فیلم زیاد میبینه میتونم بگم مدت ها بود شاهد چنین شاهکاری در سینمای ایران نبودم …
دستمریزاد میگم به گروه فیلم ابد و یک روز
با سلام
متاسفانه آقای فراستی فقط اسم منتقد رو یدک میکشه ایشون هیچ افتخار و سر رشته سینمایی نداره و با وقاحت همه فیلم مخصوصا فیلمای مقبول بیننده هارو سخیف میخونه. ایشون نماد کامل آدم شعارین که دم از نقد قرهنگی میزنن.
این فیلم فوق العاده بود تمام شات هایی که گرفته شد و همه دیالوگایی که گفته شد.
آقای فراستی هیچ وقت منتقدی نبوده که دردی از دردهای جامعه سینمایی و جامعه هنری رو با نقد هاش حل کنه
متاسفانه یک منتقد کاملا شعاری که به وفور یافت میشن در سینمای کشورمون
اما در مورد فیلم
با تمام سیاه نمایی توی فیلم که کاملا مشهود بود از نظر اجتماعی فیلم قابل تحسینی هست و باید این مشکلات نادیده گرفته شده در کشورما به همین شکل به تصویر کشیده بشه تا عده ای که سرشون مثل کبک زیر برفه بیارن بالا سرشونو و فکر راه چاره باشن. من نفهمیدم آقای فراستی آیا دنبال چیزیه با این نقد هاش به فیلم های مورد تایید و علاقه مردم؟؟؟؟؟؟؟؟؟
ابد و یک روز فوق العاده بود….
این فیلم دربرگیرنده واقعیت یسری از خانوادههای ایرانی هست که در حال حاضر با اعتیاد اعضای خانواده شان ، فقرشان و نداشتن بزرگتر عاقل در خانواده شان دست بگریبانند .
این فیلم عین واقعیت است و با خوردن غصه بازخورد این فیلم در مجامع غرب مشکل این قشر از جامعه در ایران حل نمیشود.
بعضی واقعیت ها انقدر به صورت ما نزدیکند که چشم ما قادر به رویت آنان نیست، این فیلم این واقعیت هارو در فاصله ۲۰ سانتیمتری از صورت ما که قابل رویت باشد نمایانگر کرده است .
یعنی یکبار ندیدم این ادم از فیلمی تعریف کنه!!!خب همین فیلمسازا و فیلماشون دارن نون تورو میدم چرا انقدر بی چشم و رویی
من به عنوان یک مخاطب عام با فیلم گریه کردم و خندیدم و کامل در فضای فیلم حل شدم عالی بود. با تشکر از عوامل فیلم . من همیشه پیگیر نقدهای ایشون هستم آقای فراستی به هیچ فیلمه ایرانی نمره در خور امکانات و ابزار و هزینه فیلم نمیدن و فقط با نقدهای شدید و کوبنده ژست انسانهای خاص رو به خودشون میگرن که تا الان هم موفق بودن. خسته نباشی آقای خاص سینمای ایران.
ظاهرا جدیدا هرچی خودمون رو کثیف تر و بدبخت تر و دور از جوون هموطنان با شرف مون حقیرتر و از سگ کم تر نشون بدیم بیشتر مدرن و روشنفکر هستیم
حاضریم برای اینکه بگیم متفاوت هستیم و خیلی می فهمیم و مدرن هستیم به خودمون گند بزنیم…
کسی منکر قوت تکنیکی و میزانسن خوب و بازی های خوب فیلم هرچند متظاهرانه و نمایشی فیلم نیست همونطور که منکر فقر و فاصله طبقاتی و فساد نیست اما میشه فقر رو همراه با عزت نفس و امید نشون داد
چه بسا خانواده هایی که تنگ دست هسنن اما با امید و محبت و فضای گرم خانوادگی دارن زندگی میکنن…
بازیچه قرار دادن فقر دیگران و دست و پا کردن پز روشنفکری با تمسخر این قشر کار درستی نیست
متاسفانه حتا خیلی از اهل سینما هم مرعوب بازی های اگزجره و دیالوگ های به ظاهر روشنفکرانه و فضای فخر فروشانه فیلم شدن…
اینکه در سکانس هایی فیلمساز تکنیک خوبی رو اجرا کرده جای خود اما واقعا چرا بعضی از ما به ظاهر روشنفکران از توهین کردن به خودمون لذت میبریم….
نشانه مدرن بودن و منورالفکر بودن اینه که خودمون رو پست و کثیف نشون بدیم و یه ظاهر لجن مال از خودمون و زندگیمون به نمایش بزاریم..
ظاهرا هرچی بیشتر خودمون رو لجن مال کنیم و حقیر نشون بدیم بیشتر مدرن هستیم و روشنفکر…
بعضی فیلمساز ها حتا یه ذره هم نه تنها برای هموطنانشون و فرهنگ و وطنشون ارزش قایل نیستن برای خودشون هم شانی قایل نیستن…
خودزنی و حقارت تا کجا…
هیچکس توهم خوشبختی زیاد و نبود فقر و فساد رو نداره اما کاش یاد بگیریم که میشه فقیر بود اما عزت نفس داشت و ذلیل نبود…
با سلام
در کل فیلم خوبی بود . طبق برداشت من عامل بدبختی این خانواده نبود بزرگتر بالا سرشان است . و نبود یک فرد عاقل و بزرگتر باعث به اعتیاد کشیدن پسران خانواده میشه . و خانواده رو با خود پایین میکشن. و همه اینا رو در دید کلان میشه به جامعه ربط داد که نبود فرد دلسوز و عاقل به وطن فروشی هم بیانجامد . این یعنی دید ایرانی کارگردان
آقای فراستی سیاه نمایی حرفهای شماست بعداین همه سال گذشتن از دفاع مقدس بازمردم بشینن فیلم جنگی ببینن؟بایدبریم عقب همش؟فیلم روزدوست دارن ببینن مردم؛واقعیت جامعه؛تازه کجاش سیاه بازیه؟برو سرکوچه تون توپارک ببین چقد معتادهست چقدساقی چقدخانواده مستمند_ درضمن نکات مثبت فیلم روندیدی؟منوچهرچندساله ترک کرده کاسبی میکنه نون حلال درمیاره_خواهرش ازگربه هامراقبت میکنه واسه روزی حلال داداش کوچیکه نمره اول مدرسه است باوجودفقرشدیدولی همه درکنارهم لحظات شادهم دارن؛فیلم بسیارخوبیست
آقای فراستی با این نقدشان نشان دادند یا از مرفهان بی درد این جامعه هستند و یا گذشته اشان را فراموش کرده اند. چون در اظهاراتشان در برنامه هفت گفتند نقش شخصیتهای فیلم غیرواقعی و اونا آدمای بدبخت و فلاکت زده ای هستند غافل از اینکه فراموش کردند در خانواده های پرجمعیت ایرانی و با این وضعیت اقتصادی و معضل بیکاری چنین سرگذشتی به راحتی برای افرادشکل می گیرد و پشت بند آن یاس و ناامیدی بعضی افراد خانواده(محسن و خواهر عصبانی) و تلاش بعضی افراد دیگر خانواده برای تغییر اوضاع (سمیه و مرتضی) بی تفاوتی برخی دیگر(خواهر بزرگ دوم) و امید به آینده (نوید). این داستان زندگی تعداد بی شماری از خانواده های پرجمعیتی است که از دهه پنجاه و شصت در ایران شکل گرفته اند و هنوز ادامه دارند.ضمنا ساخت فیلمهای مدنظر شما آقای فراستی پول مفت بیت المال رو می خواد که امثال آقای روستایی ندارند.
اگر یک روز عام وخاص به نقدهای ایشان( که فقط در فکر متفاوت بودن هستن حتی به قیمت نابودی هنرمندان عزیز و زحمت کش )محل نذارن قول میدهم که جواب دندان شکنی دریافت خواهد کرد..بیایید همه اور را تحریم کنیم
من واقعا تحت تاثیر فیلم قرار گرفتم …یکی از ویژگی های خوب این فیلم اینه که مخاطب رو درگیر میکنه و چون خیلی به مشکلات جامعه نزدیکه مخاطب و یا حداقل من رو به این فکر فرو برد که الان حداقل چند خانواده درگیر ابد ویک روز اند و منتظر اینکه بعد از ۱۵ سال یه بار دیگه پروندشون خونده بشه چند تا سمیه و لیلا و اعظم دارن فدا میشن ….در جواب اقای فراستی فقط اینو میتونم بگم که وقتی واقعیت جامعه مون اینه نباید از بازخوردش ترسید اگه واقعا میخوایم تو دنیا چهره بدی نداشته باشیم واقعیت جامعه رو عوض کنیم نه شکل فیلمامونو که دل خودمونو خوش کنیم در ضمن این بدبختی هام فقط مال ایران نیست همه جای دنیا فقر و اعتیاد ابدو یک روزند .این فیلم لیاقت اسکار رو داره و بازیگراش الحق که سنگ تموم گذاشتن
بهشون تبریک میگم
در فیلم پیانو رومن رولان بدبختی و مصیبت قوم یهود را نشان داد ولی ذره ای آنان را به لجن نکشید و کلاسشان را ذره ای پایین نیاورد به نظرم فیلم ابد و یک روز یک خودکشی فرهنگی است
این مدل وضع زندگی از نظر مادی را می گوییم قبول داریم از نظر فرهنگی هم می گوییم چنین خانواده هایی وجود دارند که از چنین سطح فرهنگ برخوردار هستند ، ولی اعضای این خانواده که هر کدامشان فیلسوف بودند و این سطح فرهنگشان بود!!!تناقض اینجاست
هر وقت فراستی از یک فیلم اینگونه انتقاد کرد مطمئن باشید یکی از بهترین قیلم های تاریخ سینماست.
این هم یک روش برای جلب توجه و رسیدن به شهرت است دیگر.
جناب فراستی در استخدام واژه گان خودتان تجدید نظر کنید این نقدهای پروتاری که از گوشه گوشه زوایای سخنان شما هویدا ست . نقدی سو گیرانه را به ذهن بی سواد ترین خوانندگان تان متواتر می کند .استفاده از واژه فیلم پائین شهری توهین به توده مردمی است که بواسطه تربیت جوانانشان ۸ سال از دور ترین نقاط مرزی ایران دفاع کردند .تا شما اینچنین بی رحمانه فرهنگ وشخصیت شان را به سخره بگیرید .مع الوصف امیدوارم که بر تحصیلات فرنگی خو نبالید و هرچه زودتر هنر هفتم را از نظرات سبک و بی مغز خودتان رهایی ببخشید .
واقعا فیلمی فراتر از اسکار است.
این فیلم واقعیت بخشی از جامعه مارو نشون داد.و با صراحت همه چیو گفت.نمیشه که واقعیت ها رو پنهون کرد و نشون نداد که خارجی ها خوشحال میشن.تو این سینمایی که هیچی واسه گفتن نداره این فیلم خیلی عالی بود.