به گزارش سوره سینما، فرهاد اصلانی بازیگر سینما که امسال با فیلم سینمایی «دختر» در جشنواره فجر حضور داشت، به تازگی و به بهانه اکران فیلم سینمایی «کوچه بینام» با روزنامه سینما مصاحبهای کرده است و در آن اشاراتی به موضوع داوریهای جشنواره امسال کرده است.
اصلانی در این گفتوگو با اشاره به اینکه چون خودش در جشنواره امسال فیلم داشته، شاید نتواند به خوبی در مورد داوریها قضاوت کند، به این موضع پرداخته که خروجی داوریهای جشنواره امسال نه به نفع سینما بوده و نه حتی دولت اعتدال!
متن این بخش از صحبتهای فرهاد اصلانی را با هم میخوانیم:
ایستادن پشت کلمه ریاکارانه «سلیقه» کار درستی نیست
بحث روز داوریهای جشنواره است. به عنوان بازیگری که در بطن این ماجراها قرار داشت، تحلیلی از شرایط پس از جشنواره دارید؟
چون خودم در این جشنواره فیلم داشتم، راحت نمیتوانم درباره اتفاقات رخ داده حرف بزنم. اما این را میتوانم بگویم ایستادن در پشت کلمه ریاکارانه «سلیقه» اصلا کار درستی نیست. در این سالهایی که در سینما فعالیت میکنم، تا حدود زیادی با روابط آشنایی دارم. البته از مدیریت آقای حیدری لذت بردم. اما ایرادی که به آقای ایوبی و حیدری وارد است نحوه داوری فیلمهاست. خروجی این داوری به نظر من خروجی دولت اعتدال نبود…
این داوری نه مردم را راضی کرد، نه منتقدان را
یعنی شما قضاوت داوران جشنواره را با مدیریت حجت الله ایوبی و محمد حیدری در یک کفه قرار میدهید؟
این داوری نه مردم را راضی کرد، نه منتقدان را. حتی خروجی این جشنواره به نفع سینما و این دولت هم نبود. بعضی تصمیمگیریها، عداوتها و کینهورزیهایی با خودش میآورد که در این چند روزه همه شاهد آن بودیم. من فکر میکنم این قضاوت، داوریهای با مسئولیتی برای سینمای ایران نبوده است.
تفاهم زیادی بین داوران بوده که به کسانی اصلاً توجه نکنند!
تصمیماتی که هیئت داوران گرفتند قابل پیشبینی بود که چنین تبعاتی را هم داشته باشد؟
دقیقا همینطور است و قطعاً ادامهدار خواهد بود. حتی روی جشنواره آینده هم تاثیرش را میگذارد و در واقع باعث بیاعتمادی شد. همان اندازه که کلمه «سلیقه» را نمیپسندم از کلمه مصلحت نیز بیزارم. به نظر من با این کلمه هم میشود کلی ظلم کرد. باید دید چه انگیزههایی پشت این نگاه بود که در نهایت به کلمه سلیقه ختم شده است. به نظر من تفاهم زیادی بین داوران بوده که به کسانی اصلاً توجه نکنند. این نگاه در داوریهای امسال کاملا مشهود بود. من درباره خودم صحبت نمیکنم چون خدا را شکر کار من در جشنواره امسال دیده شد اما این دوره سرنوشت خوبی برای سینمای ایران رقم نخواهد زد.
آقای اصلانی عزیز، پس از سلام و خسته نباشید، باید عرض کنم که شما و آقای پرستوئی عزیز، از بازیگران قدرتمند سینمای امروز ایران به حساب می آیید و به همین دلیل هم ، در شب اختتامیه ،دور از انتظار نبود که هر دوی شما بزرگواران، در انتظار شنیدن نام خود به به عنوان بهترین بازیگر نقش اول مرد جشنواره ی سینمائی دهه فجر بهمن ماه ۱۳۹۴ باشید.
حرکت بسیار زیبا ئی بود که شما پس از اعلام نام آقای پرستوئی به عنوان بهترین بازیگر مرد، برای گفتن تبریک به ایشان، مردانه از جای برخاستید و دوستانه ایشان را در آغوش گرفتید و به حتم اگر نام شما هم به عنوان بهترین ها اعلام می شد، آقای پرستوئی هم ، مردانه از جای برمی خواست و شما را دوستانه در آغوش می گرفت و به شما صمیمانه تبریک می گفت.
حضورپیداکردن شما دوبزرگوار، در آن جشنواره ، همانقدر غریبانه بود که آن عکس منتسب به مرحوم شکیبائی بر روی پوستر این جشنواره؛ پوستری که غیر منطقی ترین و غیر هنرمندانه ترین پوستری است که بخواهد مدعی مفاهیم نهفته در معنای این جشنواره باشد؛ جشنواره ای که متاسفانه اگر در آن، مراسم سرود و قرآن خوانی آغاز برنامه ها و روسری ها از آن حذف و ورود چادری ها ممنوع و مشروبات الکلی آزاد می شد، نه تنها دست کمی از جشنواره ی “خارجگی” نداشت، بلکه چند سر و گردن هم از آنها بالاتر بود.
تا اینجا، هر آنچه را که نوشتم مبتنی بر سلیقه ی شخصی من بود ؛ سلیقه ای که فرهنگ عمید آن را این چنین معنا می کند:
الف- سلیقه، یعنی طبع، سرشت ، نهاد.
ب- سلیقه یعنی ذوق در انتخاب اشیاء(خانه، لباس، اثاثیه منزل و غیره…)
ج- سلیقه یعنی حسن تشخیص خوبی و بدی در هنر و حسن انتخاب و احساس برتری و خوبی هنری.
و بر اساس معانی بالا، به طور حتم، دیگران از جمله شما دو بزرگوار می توانید سلایقی – مشابه، متفاوت و شاید هم متضاد- با سلیقه ی من داشته باشید و هر کدام ما هم به جای خودمان محترم و حقوق اظهار بیان سلیقه مان، محفوظ. و اگر مشابهت ، تفاوت و تضاد سلایق ما، – مثلا در مورد سینما- ریشه اش از دانش و تخصص و تجربه های مشابه، متفاوت و متضاد ما آب بخورد که دیگر نور علا نور می شود. اینجا این سؤال پیش می آید که اگر داوری مبتنی بر سلیقه “با “و یا “بدون ” داشتن دانش و تخصص و تجربه – مثلا در مورد سینما- ایجاد اشکال نمی کند، پس چه اشکالی در نوع داوری داوران جشنواره ی سینمای دهه فجر بوده است که به داوری آقای اصلانی ، داوری داوران، نه مردم را راضی کرده است و نه منتقدان را و نه حتی خود دولت را؟!
به سلیقه ی من- البته سلیقه ای مبتنی بر دانش، تخصص و تجربه- ای که در این حوزه دارم، سینمای پس از انقلاب اسلامی ایران، به اعتبار پایگاه و خواستگاه وجودی اش، به پنج نوع تقسیم می شود.:
۱ – سینمای دینی.
۲ – سینمای ایدئو لوژیک.
۳ – سینمای روشنفکری.
۴ – سینمای بساز و بفروش .
۵- سینمای معلق.
از آنجائی که نظام جمهوری اسلامی ایران، مبتنی بر اسلام و ارزشهای دینی بناشده است، طبیعی است که سینمای مورد قبول و مورد اعتماد نظام ، سینمای دینی باشد. و در طول این سی و شش سال ، دولت های برآمده از همین نظام دینی، با اولویت دادن به سینمای دینی، بستگی به پایگاه و خواستگاه هائی که داشته اند، به چهارنوع سینمای دیگر، نزدیک و دور می شده اند. نتیجه آن نزدیک و دورشدن ها ی سلبی و ایجابی ، پس از این سی و شش سال، سلطه ی سینمای بساز و بفروشی است ؛ به گونه ای که نه تنها اکثر فضای تنفسی سینمای ایران را اشغال کرده است، بلکه از طریق روابط نامشروع با سینمای دینی، سینمای ایدئولوژیک ، سینمای روشنفکری و سینمای معلق، صاحب فرزندائی شده است که ضمن شباهتشان به سینمای دینی، ایدئولژیک، روشنفکری و معلق، دست همه ی سینماگران بساز و بفروش ماضی را هم از پشت بسته اند.
حالا با توجه به این صغرا و کبرا چیدن های من ، از آنجائی که داوران این جشنواره را ، مسئولان سینمائی و احتمالا غیر سینمائی دولت کنونی انتخاب کرده اند و چون این داواران با دانش و تخصص و تجربه و مورد اعتماد- از نظر ارزش های دینی- از دل همین سینمای چندگونه بیرون آمده اند، اگر روشن شود که پایگاه و خواستگاه سینمائی هر کدام از این بزرگان منتخب دولت کنونی، کدامیک از انواع سینمای پنجگانه بالا بوده است، آنوقت، هم پاسخ سؤال شما آقای اصلانی عزیز روشن می شود و هم معنای آن “سلیقه ” ای که داوران به اعمال آن سلیقه در نوع داوری هاشان استنادکرده اند!
شاد و سالم و پایدار باشید