به گزارش سوره سینما ، بهروز افخمی در ابتدای این برنامه میزبان محمدرضا عباسیان و حامد معینی درخصوص سامانه سند (VOD) بود و با آنها درباره پیامدهای حضور چنین سیستمی در سینمای کشور گفتگو کرد. محمدرضا عباسیان، مدیر سابق موسسه رسانه های تصویری در این خصوص گفت: در حال حاضر روش حاکم بر شبکه نمایش خانگی ما dvd است که سالیان طولانی است که محتوا را در اختیار مخاطبان قرار می دهد، اما مشکلاتی نظیر قاچاق و … وجود دارد. حدود ۲۰ میلیون خانواده در ایران هستند که در کمترین حالت باید بگوئیم حدود ۱۰ درصد از این خانواده ها مخاطب شبکه نمایش خانگی شوند. یعنی حداقل ۲ میلیون dvd فروخته شود یا ۳ میلیارد تومان درآمد برای یک تهیه کننده حاصل شود. اما در حال حاضر بین ۲۰۰ تا ۳۰۰ هزار میانگین فروش dvd ماست که این فاجعه است.
وی افزود: اما این یعنی مردم این فیلم ها را نمی بینند؟ می بینند اما از طرق دیگر دانلود می کنند و رایگان می بینند. vod می گوید ما تمام محتوای رسانه ای را از طریق شبکه های مختلف در دسترس مخاطب قرار دهیم. دسترسی مخاطب به این آرشیو به دو طریق صورت می گیرد. یکی اینترنت و مودم های adsl است که محتوای مجاز و غیرمجاز را همین امروز رایگان در اختیار مخاطب قرار داده اند و حقوق صاحبان آثار تضییع می شود. اما چرا جلوی اینها گرفته نمی شود؟ چون برای دانلود این فیلم ها اینترنت مصرف می شود و منافع شرکت های وابسته به مخابرات برای تامین اینترنت تامین می شود.
مدیر سابق موسسه رسانه های تصویری خاطرنشان کرد: اما راه دوم؛ شما یک ستاپ باکس می گیرید و آرشیو کامل این محتوا را به صورت بسته ای به مخاطب می فروشید و برای مخاطب هم می صرفد و از خرید dvd برای او ارزان تر می شود و در عین حقوق تولیدکننده هم تضییع نمی شود.
در ادامه حامد معینی، مدیر حقوق بین الملل و مالکیت فکری صداوسیما در این خصوص گفت: آن چیزی که سازمان صداوسیما طبق قانون اساسی مدعی آن است این است که پخش برنامه و اصولا رادیو و تلویزیون حکومتی است و این مسئله غیر قابل واگذاری است. برای ماهیت حقوقی سامانه VOD در سال ۱۳۷۹ یک نظریه تفسیری دایر بر راه اندازی شبکه های خصوصی از شورای نگهبان خواسته شد که نظر این شورا بر این مبنا بود که تاسیس و راه اندازی شبکه های خصوصی به هر نحو مغایر با قانون اساسی بوده و تولید و انتشار محتوای رسانه ای منصرف از هر نوع تکنولوژی برای مردم خلاف اصول مذکور است و تنها در انحصار صداوسیما است. این مسئله لزوما برای تلویزیون هم نیست و این چالش در حوزه اینترنت هم وارد است! یعنی تولید و انتشار هر محتوایی فارغ از هر نوع بستری و فرمی.
وی با اشاره به اختلاف صداوسیما و وزارت ارشاد بر سر مالکیت VODگفت: مسئله VOD از مدت ها قبل از سوی سازمان صداوسیما پیگیری شد و اپراتورهای آن مشخص شدند. اما در ایامی که سازمان بخاطر مسائل خاص سیاسی بنا نداشت به این مسئله ورود کند و به تعطیلی سایت ها بیانجامد، وزارت ارشاد از طرح خود رونمایی کرد. اما در تاریخ ۱۲/۱۰/۹۴ طبق دستوری که دادستان داده است پخش صوت و تصویر فراگیر توسط سایت هایی که مجوز از سوی صداوسیما نداشته باشد، تخلف محسوب می شود.
این کارشناس افزود: یک روز قبل از مراسم رونمایی از سامانه «سند» سازمان با وزیر محترم فرهنگ و ارشاد اسلامی مکاتبه ای انجام داد که خواسته شد مستندات وزارت ارشاد دال بر این موضوع بیان کند که تاکنون ما مجوزی ندیده ایم. این تصور را هم نداشته باشید که سازمان تاکنون دست نگه داشته و به تازگی به یادش آمده است. ما دو سال پیش شبکه IPTV (شیما) را راه اندازی کرده ایم و منتظریم تا خلاهای آن درآید و در برج دوم امسال اپراتورهای خود را برای این کار مشخص کردیم. قصد اقتصادی از این مسئله نداریم و خیلی درگیر بهره برداری تبلیغاتی از این مسئله نبوده ایم.
در ادامه برنامه و در بخش میز نقد «هفت» کامیار محسنین در خصوص نظرسنجی امشب «هفت» گفت: برخی از فیلمسازان ما بعد از تماشای اسکار گمان می کنند باید «مد مکس» بسازند که من فکر می کنم این اشتباه است و برای فیلم خوب ساختن نیاز نیست حتما چنین تصوری در ذهن داشت. در کل فکر می کنم نهایتا اسکار تاثیری بر سینمای ما نمی گذارد، نه در ساخت آثاری مثل «مد مکس» و نه در بازگشت ما به سنت ها و فیلمهای گذشته مان.
در ادامه مسعود فراستی درخصوص اسکار امسال گفت: مراسم امسال اسکار به لحاظ فیلم ها یکی از بدترین اسکارها در تاریخ است و به لحاظ کیفیت و نظم مراسم یکی از بهترین مراسمات اسکار است. یک نکته در میان کسانی که جایزه گرفتند جالب بود که تقریبا همه کسانی که جایزه گرفتند از خانوده شان تشکر کردند. چیزی که در میان ما که مدعی خانواده دوستی هستیم، دیده نمی شود.
وی افزود: «مد مکس» ۶ جایزه گرفت که به نظرم همه آنها حقش بود اما همه اینها یک فیلم خوب نمی دهد. این یعنی اسکار کم آورده است. این نشان دهنده وضعیت بد امسال سینمای آمریکاست. فیلم «مد مکس» که به لحاظ منتقدان فرانسوی و… فیلم خوبی قلمداد شد، در شاخه های فنی جایزه گرفت اما نه در بهترین کارگردانی و نه در بهترین فیلم کاندید نشد.
در ادامه کامیار محسنین درخصوص نقد فیلم سینمایی «اسپات لایت» گفت: اسکار امسال، اسکار سال های انتخابات بود. یعنی جناح های سیاسی فیلم هایی را بیرون می دهند که به افشاگری رسوایی های طرف مقابل تمرکز دارد. «اسپات لایت» اسم گروه خبرنگاری در فیلم است که ۴ نفر موضوعی را در «کانون توجه» قرار می دهند که این به اسم فارسی آن تقریبا نزدیک است. اما امروز می بینیم هیچ کدام از این رسوایی ها عملا به چیزی نمی انجامد. اگر در اواسط دهه ۶۰ تا اواسط دهه ۷۰ می دیدیم واترگیت می تواند به برکناری رئیس جمهوری بیانجامد. اما امروز با این همه رسوایی سبب اتفاقی برای کلینتون و بوش ایجاد نمی کند. همه اینها را که می بینیم می فهمیم این نگاه به سینما تاریخ گذشته به نظر می رسد و دیگر آن کارکرد را ندارد.
این منتقد افزود: یک فیلم مضمون زده که می خواهد به آدم بفهماند حرفشان حقیقت است و بیشترین زمانی که صرف آن می کنند این است که به ما بقبولانند حرفشان در پی اسنادی که رو می کنند، حقیقت است. بیشتر از اینکه به شکل سینما موضوعی را برای بیننده محسوس کنند، تنها می خواهند به جنحال سال انتخاب دامن بزنند. فیلم در نیمه ابتدایی مخصوصا از سینما تهی است. فیلم با یک مضمون تنها شعار می گوید. هرچند چند نمای پایانی تاحدودی قابل توجه است. اما فیلم به شدت مخاطب را نسبت به موضوعی که می خواهد ارائه دهد، بی تفاوت می کند و این خیلی بد است.
فراستی نیز گفت: هم «اسپات لایت» و هم «The Big Short» هر دو مصرف داخلی برای جامعه آمریکا دارند. ما با یک گروه ۴ نفره شجاع در جستجوی حقیقت مواجه نیستیم. تنها ادعایش را در می آورند. به شدت محافظه کارند. درواقع فیلمساز با سینما هیچ کاری نمی کند. و به راحتی می توانست آن را به مقاله ای در روزنامه تبدیل کند. نه اکشن جدی، نه درام جدی، نه …. . به همین خاطر حتی موضوع هم هدر می شود. این مضمون زدگی حتی علیه مضمونی است که می خواهد بگوید. یعنی وقتی مضمون را به فیلم تبدیل نمی کنی که حس را برانگیزد، بجای آنکه حس من را برای مقابله با آن برانگیزد، من را نسبت به آن خنثی می کند. مضمون را به یک مسئله روزمره ای تبدیل می کند که هیچ خطری ندارد. خطر را از آن می گیرد، چون سینما را از آن می گیرد.
در ادامه کامیار محسنین درباره فیلم سینمایی «The Big Short» گفت: خیلی خنده دار است. فیلم برگرفته از یک کتاب غیرداستانی است که تبدیل به فیلم داستانی شده است و تقریبا هیچ کس از آن چیزی نفهمیده است. فیلم فقط حرف و دیالوگ است و تنها بازیگران در گریمی ظاهر می شوند که تازه و بانمک است. اساسا کارگردان یک کارگردان کمدی کار است که از ابتدا فیلم را به عنوان یک فیلم کمدی قبول کرده است ولی هرچه می بینیم رگه های کمدی هم در آن وجود ندارد که بخواهی بخندی!
فراستی نیز خاطرنشان کرد: این فیلم از «اسپات لایت» نیز عقب تر است. فیلم به شدت مبتذل و بد است که تنها قیافه یک بحث جدی می گیرد اما هیچ بحث جدی ای در کار نیست.
کامیار محسنین نهایتا خاطرنشان کرد: فیلم «کارول» در اسکار امسال به کلی کنار زده شد که به لحاظ سینمایی اگر بخواهیم درباره اش حرف بزنیم از همه این فیلم ها بالاتر بود.
در ادامه میز نقد مسعود فراستی با نقد تندی بر فیلم سینمایی «از گور برگشته» گفت: من فکر می کنم اصلا ایناریتو فیلمساز بدی است و این فیلم خیلی بدی است و حتی «عشق سگی» از این فیلم بهتر است. فیلم ساختار مدرن ندارد و به لحاظ فرم به شدت آشفته است. با فیلمبردار خوبی کار کرده است اما این تصاویری که از طبیعت می گیرد باید تبدیل به شخصیت می شد، که این درنیامده است. طبیعت را نمی تواند درآورد. یک دوربین دیسیپلینه که طبیعت را به شدت کارت پوستالی درآورده اما فیلمساز با آن کاری نمی کند. و روابط آن از طبیعت، سرخ پوست ها، ماورای طبیعت و … درنیامده است، لذا دیالوگ های آن نیز بی ربط است. وقتی می گوید «انتقام دست خداست» اصلا بی معنی است…
وی نهایتا گفت: درواقع شاید مهمترین بازی این فیلم خرس باشد نه دی کاپریو. خرس قطعا از دی کاپریو بهتر بازی کرده است!
این منتقد در ادامه درخصوص فیلم سینمایی «پل جاسوس ها» در اظهار داشت: آخرین فیلم اسپیلبرگ خیلی سروصدا نکرد و تنها یک جایزه نقش مکمل مرد گرفته است که البته بازی او از بازی نقش اصلی مقابلش قطعا بهتر است. فیلم به شدت می خواهد محبوب آمریکائیان شود. وکیلی که علیه وضع موجود شورش می کند کاری که اسپیلبرگ از پسش برنیامد. اما حتی اگر درمیاد هم دیگر فایده ندارد و در زمانه امروز برای کسی باورپذیر نیست که یک وکیل به تنهایی بخواهد جامعه اش را نجات دهد.
فراستی ادامه داد: این نگاه کلاسیک عقب افتاده امریکایی به کسانی است که شاید از خودشان هم عقب افتاده تر باشند. این نگاه دمده است. تصویری هم که از دیوار برلین با آن نورپردازی می دهد، به شدت پورپاگاندا و آمریکایی دهده ۵۰ ای است. سکانس اسارتش هم اصلا تعلیق ندارد و انگار نه انگار این همان اسپیلبرگی است که میزانسن بلد است! به خصوص که با فیلم های قبلی او مقایسه می شود.
در ادامه جواد طوسی، میهمان دیگر میز نقد «هفت» گفت: اما به نظر من اسپیلبرگ فیلمسازی است که همه نوع فیلمی ساخته است. هنوز کودکی و شوخ و شنگی را در آثارش به عینه مشاهده می کنید. اینکه در مرز ۷۰ سالگی اینقدر صادقانه به روایت قصه می پردازد و مهجور افتادنش در آثار جدیدش که در عین حال می خواهد برای شهروند خوب کشورش سهمی ایجاد کند و یک الگوی مناسب و پیشنهاد دهنده داشته باشد، به نظر در این زمانه حنایش دیگر رنگی ندارد.
وی افزود: به نظر من فیلم جدای از مناسبات سیاسی، با مناسبات انسانی تمام می شود. من فکر می کنم این نگاه انسانی جایگزین نگاه سیاسی شده و خانواده در آن اهمیت پیدا کرده است. در اواخر فیلم خانواده به عنوان یک مأمن و پناهگاه تصویر می شود. این نشانه ها حتی اسپیلبرگ خسته و سیاست زده را به یک تغبیر اجتناب ناپذیر سوق داده است.
طوسی نهایتا گفت: یک حرفی است که می گوید “مهم نیست که مردم چه فکر می کنند، خودت می دانی چه کار کرده ای!” این چیزی که فکر می کنم به هرحال اسپیلبرگ همان آدمی است با همان تناقض های همیشگی که هم می خواهد پرچم فعلی را برافراشته تر نگاه دارد و هم دغدغه ساخت آن جامعه آرمانی را دارد.
مسعود فراستی نیز پاسخ داد: اما به نظر من پیشنهاد جدی ای هم برای جامعه و هم برای خانواده ندارد و به شدت فیلم دمده، پیرشده و محافظه کاری است که درنیامده است. فیلم تنها پیشنهاد برای آرمان یک فرد دارد نه جامعه! تهش مجبور است شعار دهد و شعار را می دهد. فیلم هیچ چیزش درنیامده است. تنها یک جمله خوب دارد که به شخصیت و میزانسن میخورد: از مرگ نباید ترسید.
در ادامه برنامه پشت صحنه فیلم سینمایی «کارگر ساده نیازمندیم» به کارگردانی منوچهر هادی پخش گردید.
در بخش انتهایی برنامه نیز رسول ملاقلی پور کارگردان فیلم سینمایی «قندون جهیزیه» درخصوص سینمای جوانان با بهروز افخمی به گفتکو نشست. ملاقلی پور با طرح انتقادهای درباره بی قانونی سینما گفت: در جشنواره گذشته فیلم ما را زدند که این فیلم به شدت ضدسینماست. طیف هیئت انتخاب آن جشنواره این برچسب را بر فیلم ما زدند که فیلم «قندون جهیزیه» علیه سینماست و این فضا در دوره اکران فیلم ما نیز مطرح شد هرچند به دیده شدن فیلم کمک هم کرد، اما جالب است نقد پذیری سینماگران کمتر از باقی قشر است. در حالی که خود سینماگران و اهالی فیلم به اقشار دیگر نظیر پزشکان نقد می کنند که انتقادپذیر نیستند.
این کارگردان جوان افزود:سینما تنها جایی است که قانون ندارد. در روحانیت دادگاه ویژه روحانیت داریم، در فوتبال کمیته تخلفات داریم. ولی در سینما از این خبرها نیست. در سینما هیچ قانونی برای اکران نداریم. فیلم من در برخی سینماها تنها ۱۲ روز فرصت اکران یافت. ما حمایت را با تمامیت خواهی اشتباه گرفته ایم و این میان حق فیلم های دیگر گرفته می شود. و هیچ مرجعی برای شکایت و پاسخگویی نیست.
وی نهایتا گفت: حیات فیلمساز به فروش فیلمش است. من توصیه می کنم فیلمسازان جوان، بچه پررو، چغر و پوست کلفت به معنای واقعی باشند. من ۶۰ روز حرفه ای تراکت در جامعه پخش کردم تا تبلیغ فیلمم را کنم. اما کسی از مسئولین ندید.