مجید شاه حسینی که چهارشنبه ۲۱ فروردین در نشست پژوهشی نظریه پردازی و آموزش در هنر انقلاب اسلامی در حوزه هنری سخن می گفت بر لزوم توجه به منشور امام خمینی (ره) در زمینه هنر انقلاب اسلامی تاکید کرد.
سوره سینما- به گزارش خبرنگار پایگاه خبری حوزه هنری: مجید شاه حسینی با اشاره به منشور حضرت امام خمینی (ره) که در سال ۶۷ تدوین شد، گفت: عجیب این است که در ساحت عموم به این منشور کمتر توجه کرده ایم، حال آن که شهید مرتضی آوینی از صدور اش چنان به وجد آمد که در لبیک به آن ماهنامه سوره را راه اندازی کرد.هر چه در این منشور نگاه می کنیم از عرفان و زیبایی و عشق و ولایت می بینیم و ظاهرا آن چیزی که غایب است تعریف امروز غربی ها از هنر است و اگر در دانشگاه های هنر ما این منشور لحاظ می شد باید بعد از گذشت دو دهه از صدورش به دستاوردهای فراوانی می رسیدیم. اگر بعد از ۳۴ سال که از پیروزی انقلاب اسلامی می گذرد هنوز در پیچ و خم های فرمالیزم دست و پا می زنیم و هنوز غایت هنر را هنر فرمالیستی می دانیم، به نظر می رسد که راه را نیافته ایم.
شاه حسینی اظهار داشت: اگر در این بیابان صعب العبور در جست و جوی طریق هستیم به نظر می رسد که فراز و فرجام این منشور که هر دو به خون پاک هنرمندان دفاع مقدس ارجاع می دهد کلید مشکل گشای ما خواهد بود و اگر آوینی کسی بود که در لبیک به این منشور آن حرکت پر شور را آغاز کرد باید او را اولین فارغ التحصیل بدانیم چرا که شهادت او هم در همین مسیر قرار گرفت. این روزها بازار ذکر خاطرات داغ است و هر کس از آوینی فرازی می گوید ولی فراز آوینی فرجام او بود. او آن گونه که باور داشت زندگی را به پایان رساند و عجیب این جا است که امروز کسانی آوینی را بدون این فرجام تفسیر می کنند.
وی گفت: صد سال قبل در چنین ایامی اروپا برای ورود به جنگ آماده می شد و این جنگ در تاریخ هنر عرب هم تاثیری شگرف داشت، آن روزها وقتی که امپراتوری های اروپایی در مقابل یکدیگر صف آرایی می کردند فرض بر این بود که در دنیایی تکنولوژی زده، مدرن و دنیایی که اصول اومانیزم مبانی ارتباطی و انسانی را در آن تعریف کرده و هنر هم از این مجموعه رنگ و بویی گرفته است انسان هم می تواند همه مبانی جدید را در ساحت ارتباطات، هنر و اجتماع با رضایت خود حل کند.
وی تصریح کرد: آن روز انسان ها با شجاعت تمام از هنر سخن می گفتند، قواعد تازه کشف شده ایی که به نظر آنها فرجام و غایت معلومات بشری بود، “داروینیزم”، بشر غربی را به قدری سرمست کرده بود که تصور می کرد می تواند این تصور را به ساحت هنر هم انتقال بدهد.
شاه حسینی افزود: سیلی سخت جنگ اول جهانی موجب شد که از خاکستر این جنگ دو مکتب تلخ اندیش دادایزم وسورئالیزم سر بر آورند و تا مدت ها انسان غربی از خو می پرسید که با خود چه کرده است. از آنجا بود که هنرمند مدرنیسم و بعد پست مدرنیسم همچنان همه چیز را در مجموعه ایی از نسبیت گرایی های اخلاقی و ارزشی جست و جو می کرد و هنر محصول حدیث نفس چنین هنرمندی بود. شاید غرب در گریز از معنا و پناه بردن به قالب چاره ایی نداشت، چرا که چنین پیشینه ایی را طی کرده بود اما پس از وقوع انقلاب اسلامی ایران کسانی که در همین قاعده کار کردند باید پاسخ می دادند که بر مبنای کدام تاریخچه و کدام تصور تاریخی چنین الگویی اختیار شده است؟ شاید آموزش هنر بعد از پیروزی انقلاب اسلامی ایران امری سهل تلقی شده بود و تصور بر این بود که با ترجمه همان منابعی که از غرب موجود است و از طریق تجارب آنها می توانیم هنری را متناسب با انقلاب اسلامی ایران طراحی و ترسیم کنیم.
وی ادامه داد: غایت نگاه ما به هنر غرب انکار و نفی همه مبانی و اصول آن نیست و نخواهد بود اما پذیرش کامل و متلق آن هم همان فرجامی را در پی خواهد داشت که امروز به آن دچار شده ایم. کسانی تصور کردند که هنر امری است ژنتیک و کسانی ذاتا یا هنرمند هستند و یا نیستند و حس هنرمند که بر مبنای این توانایی درونی در او از ابتدا نهادینه شده تعیین کننده مسیر خواهد بود، از این جا بود که نسبت هنر با حدیث نفس بسیار جدی و پر رنگ شد و کسی نپرسید که این نفسی که قرار است حدیث آن را شاهد باشیم تا چه حد تذکیه شده است و تا چه حد به نور جهان حق آراسته شده است.
شاه حسینی با اشاره به این که برای داشتن هنر دینی باید هنرمند دینی تربیت کنیم، گفت: اگر فرض بر این است که هنر مجموعه ایی است از گذاره های معنایی و شایستگی های ذاتی، بروز و ظهور این مجموعه همچنان همان دور باطل است که طواف می کنیم.
آدرس هنر انقلاب را باید از معمار هنر انقلاب اسلامی ایران پرسید. آدرس هنر انقلاب را باید از معمار هنر انقلاب اسلامی ایران پرسید و باید بدانیم هنر انقلاب اسلامی ایران با مفهوم ولایت و ولایت پذیری نسبتی نزدیک و غیر قابل انکار دارد همان گونه که هنر شیعی هم این گونه بود و هیچ ولایتی بدون تعریف مرزهای دقیق تبرا کامل نخواهد شد، کما این که تبلا و تبرا از آغاز پیدایش نگاه شیعی با هم توام بوده اند، معنای دیگر که قائدتا به عنوان نگاه راهگشا برای ما می تواند آغاز یک مسیر تلقی شود این است که مفهوم بلند شهادت با هنر شیعی و هنر انقلاب اسلامی ایران پیوندی دیرینه دارد.
وی در پایان گفت: در هنر انقلاب اسلامی ایران نسبتی میان عافیت طلبی، عافیت نشینی و انتخاب مسیر راحت امکان پذیر نیست و فهم ما از شهادت ضرورتا به معنای مرگ در کالبد انسانی نیست ، هنرمند دینی شهادت به جمال حق می دهد و شاهدی است که شهادت می دهد به تجلی ذات ربوبی در ذرات عالم هستی، ممکن است زمانی به دلیل این شهادت در معرض شهادت و فیض آن هم نائل شود اما مهم این نگاه و نگرش است و قطعا این نگاه نورانی با خشونت و خشونت طلبی نسبتی نخواهد داشت.