سوره سینما

پایگاه خبری-تحلیلی سینمای ایران و جهان

sourehcinema
تاریخ انتشار:۱۷ فروردین ۱۳۹۵ در ۱۰:۲۵ ق.ظ چاپ مطلب

مجری سابق «هفت»: نسبت سینمای ایران با سینمای انقلاب گنگ است!

gabarloo

منتقد سینمای ایران گفت:ن سبت سینمای ایران با سینمای انقلاب اسلامی خیلی گُنگ است، این نسبت اگر شفاف و روشن بشود تکلیف خیلی از افراد در سینما ایران روشن می‌شود.

به گزارش سوره سینما، محمود گبرلو منتقد سینما ایران با اشاره به پیشرفت سینما ایران در سالهای اخیر اظهارکرد: برخی از تحلیلگران، معتقدند سینمای ایران در مسیر طبیعی خود در طی سالهای اخیر رشد چشمگری داشته است.

وی افزود: برخی دیگر معتقدند که سینما به صورت تکنیکی رشد کرده است؛ من هم معتقد هستم سینمای ایران نسبت به دوره‌های قبل رشد بسیاری داشته است، ارتقای سینمای ایران در نسل جوان به صورت تکنیکی مصداق همین رشد و پویایی است.

گبرلو با اشاره به اینکه تولیدات سینما ایران از نظر مضمونهای اجتماعی خوب و سالم رشد بسیاری داشته است، بیان کرد: تولیدات حال حاضر سینمای ایران هم از لحاظ نگاه به خانواده و فرهنگ خانواده، هم از لحاظ نگاه به جوانها و هم از لحاظ داستانی و محتوایی، نسبت به دهه‌های اخیر جذابتر شده است.

وی افزود: در حال حاضر  فیلمهای سینمای ایران نسبت به تولیدات سینمای جهان، فیلمهایی اخلاقی در سطح جهان است که حرفها و اندیشه‌های سالمی درون آن گنجانده شده است.

این منتقد سینمای ایران، خاطر نشان کرد: اگر بخواهم از زاویه اندیشه‌های دینی و انقلابی به سینما  نگاه کنیم، سینمای ایران فاصله شدیدی با سینمای انقلابی دارد چون بسیاری  از کارهایی که باید در مسیر انقلاب اسلامی انجام می‌دادیم را انجام نداده‌ایم.

وی افزود: ما می‌توانیم در سینمای ایران از داستانها و قصه‌های خیلی متفاوت از آنچه که هست تولید و به نوعی تحولی در تماشاگر انبوه امروز سینمای ایران ایجاد کنیم.

گبرلو با اشاره به این که ضعفهای بسیار جدی در سینمای انقلابی ایران وجود دارد، گفت: نسبت سینمای ایران با سینمای انقلاب اسلامی خیلی گُنگ است، این نسبت اگر شفاف و روشن بشود تکلیف خیلی از افراد در سینما ایران روشن می‌شود.

وی با تأکید بر این که فیلمسازهای بسیاری علاقه‌مند هستند که در مسیر سینمای انقلاب اسلامی گام بردارند، تصریح کرد: متأسفانه این  فیلسازان دغدغه‌مند پشتوانه فکری، اندیشه‌ای یا حتی مالی ندارند.

عضو انجمن منتقدان سینمای ایران با اشاره به این که در سینمای ایران تعریف درستی از سینمای انقلابی وجود ندارد، بیان کرد: ما باید تعریفی از سینمای انقلابی به صورت واضح و روشن تبعین کنیم تا فیلم سازها در این مسیر گام بردارند و سیاستمداران هم بتوانند در آن مسیر فیلسازان را حمایت کنند.

وی همچنان از دلایل پرفروش بودن فیلهای ساخته ابراهیم حاتمی‌کیا، اظهار کرد: یکی از دلایل پرفروش بودن فیلمهای ابراهیم حاتمی‌کیا این است که مخاطب خواسته‌های خودش را درآن فیلمها می‌بیند.

گبرلو تصریح کرد: درحال حاضر سینما یک ابزار بسیار قدرتمند نه تنها در کشور ایران بلکه در تمامی جوامع محسوب می‌شود؛ ما همیشه فریاد می‌زنیم که هالیوود از سینما، خوب بهره می‌برد اما نیامده‌ایم بگویم چرا ما از این وسیله به خوبی استفاده نکرده‌ایم.

منبع: تسنیم


One thought on “مجری سابق «هفت»: نسبت سینمای ایران با سینمای انقلاب گنگ است!”

  1. آقای گبرلوی عزیز، پس ازخواندن متن بالا -– متن سخنانتان در سوره سینما- احساس کردم که مفهوم مورد نظر شما، از نظر نسبت ارتباطش با سینما و سینمای انقلاب اسلامی خیلی گنگ است و غیر شفاف و برای آنکه فهم خودم را نسبت به آنچه بیان فرموده اید، شفاف کنم، ناچار شدم که مطلب را چند باربخوانم و در این خوانش های چند باره، با تغییر مکانی جملات، ناگهان مفهوم گنگ و ناروشن اولیه ای که از سخنان شما برداشت کرده بودم، برایم روشن شد . حالا، می توانم نسبت به برداشت روشنی که از دیدگاه شما دارم، به روشنائی، دیدگاه خودم را در اینجا بنویسم. منتهی قبل از آن، می خواهم که شما موافقت خودتان را با آنچه من فکر می کنم که دیدگاه مورد نظر شما در مورد سینمای ایران است ، اعلام بفرمائید:
    شما فرموده اید که: نسبت سینمای ایران با سینمای انقلاب اسلامی خیلی گُنگ است، این نسبت اگر شفاف و روشن بشود تکلیف خیلی از افراد در سینما ایران روشن می‌شود”.
    من بر خلاف شما ، معتقدم که نسبت سینمای ایران با سینمای انقلاب اسلامی خیلی هم روشن است. سینمای ایران بر دونوع است. سینمای قبل از انقلاب اسلامی که شامل چهار نوع سینما، یعنی” سینمای بساز بفروش، سینمای روشنفکری، سینمای ایدئولوژیک و سینمای معلق” بود و سینمای بعد از انقلاب که قرار بود فقط شامل ” سینمای دینی” باشد. و اگر هنوز یادتان مانده باشد در همان ماه های پس از پیروزی انقلاب ، پس از تصرف مکان های کلیدی و تار ومار کردن افراد متعلق به سینمای قبل از انقلاب، مشهور به “سینمای بی دین” ، نیروهای انقلابی برای ایجاد یک “سینمای دینی” وارد عمل شدیم! نشدیم؟! اگر نشده بودیم که حالا شما نمی توانستید بفرمائید که :” اگر بخواهم از زاویه اندیشه‌های دینی و انقلابی به سینما نگاه کنیم، سینمای ایران فاصله شدیدی با سینمای انقلابی دارد چون بسیاری از کارهایی که باید در مسیر انقلاب اسلامی انجام می‌دادیم را انجام نداده‌ایم.” .
    ولی سؤال من از شما برادر مسلمان انقلابی این است که چرا می فرمائید :” اگر بخواهیم از زاویه اندیشه های دینی و انقلابی به سینما نگاه کنیم…”؟! برادر عزیز! مگر قرار است از زاویه ی دیگری به غیر از زاویه ی اندیشه های دینی و انقلابی به سینما نگاه کنیم؟! این نگاه از زاویه ی اندیشه های دینی و انقلابی نسبت به همه چیز از جمله سینما، از همان صبح پیروزی انقلاب نطفه اش بسته شد و بر اساس همان نگاه بود که توانستیم دیگر انواع سینما را قلع و قمع کنیم و بنیان سینمای “دینی” را بگذاریم! یادتان رفته است؟! حتما یادتان باید رفته باشد و اگر نه نمی فرمودید که:” ما باید تعریفی از سینمای انقلابی به صورت واضح و روشن تبعین کنیم تا فیلم سازها در این مسیر گام بردارند و سیاستمداران هم بتوانند در آن مسیر فیلسازان را حمایت کنند.” گبرلوی عزیز، برادر جان! چه بر سرت آمده است؟! این چه نسیانی است که تو را فراگرفته است! – از اینکه به شما،تو می گویم مرامی بخشید. این عادت من است که وقتی احساساتی می شوم به اصل برادرانه ی خودم برمی گردم! – مگر ما همان روزهای پس از پیروزی انقلاب دور هم جمع نشدیم و تعریفی به آن وضوحی برای “هنر” از جمله سینما ندادیم! اگر تعریف نداده بودیم، پس چگونه و بر اساس چه تعریفی ، سازمان “رادیوی تلویزیون” به سازمان “صداو سیما” تغییر نام داد و فرهنگ و هنر،به وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و تالار رودکی به تالار وحدت و … از آنها که بگذریم، اگر تعاریف داده شده ی ما ،در مورد شاخصه های هنر اسلامی از جمله سینما نبود، سازمان صدا و سیما، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و مئوسسه هائی مثل بنیاد سینمائی فارابی، حوزه اندیشه و هنر اسلامی و… ، اساسنامه هایشان را بر پایه ی چه تعریفی از هنر می نوشتند و بر اساس چه تعاریفی، می توانستند به نفع سینمای “دینی” من و تو ، جلو آن چهار سینمای “بی دین” قبل از انقلاب را بگیرند ؟ همان سینمای بی دینی که به قول خود تو: “… هالیوود از آن، خوب بهره می‌برد اما ما بعد از انقلاب به خاطر رو آوردن به سینمای دینی، آز آن سینمای بی دین خوب استفاده نکردیم؟!”. با عرض معذرت از گبرلوی عزیز، این جمله آخر شما را، هر کاری کردم نتوانستم برای خودم شفاف کنم و از گنگی در بیاورم. بنابراین به همان صورت در هم برهم گذاشتم و مسئولیتش را هم برشانه می گیرم. اما، هرچه هست معنایی است که از جمله ی نقل شده از خود شما ودر همین متن بالا به فهم من منتقل شده است که اگر اشتباه است، خواهش می کنم آن را اصلاح کنید.

Comments are closed.