سوره سینما– احسان سالمی: «خشم و هیاهو» چهارمین ساخته هومن سیدی که در زمان نمایشش در جشنواره فیلم فجر، بسیاری پیشبینی میکردند که جز آثار پرفروش سال ۹۵ خواهد بود، حالا تبدیل شده است به بزرگترین ناکام اکران نوروزی پررونق امسال و اکران فیلمی از سیدی در نوروز هم نشان داد که او همچنان یکی از نفروشترین کارگردانان سینمای ایران است.
سیدی از همان ابتدای مسیر کارگردانی خود نشان داده که اصولا علاقهای ندارد که به خواست مخاطب توجه کند و سعی میکند فقط آنچه را که در ذهن دارد، بسازد. به همین خاطر است که حالا بعد از ساخت چهار فیلم سینمایی آن هم با هزینههای بالای تولید در سینمای ایران، حتی نتوانسته در مجموع به رقم فروش یک میلیارد تومان دست پیدا کند.
«آفریقا» اولین فیلم این کارگردان بود که در بیستونهمین جشنواره فیلم فجر در بخش آثار ویدئویی، جایزه بهترین فیلم را از آن خود کرد. ولی در ادامه نتوانست پروانه نمایش بگیرد و اینگونه بود که پس از کشوقوسهای فراوان در نهایت راهی شبکه نمایش خانگی شد تا اولین ساخته او به عنوان یک اثری ویدئویی سود چندانی را عاید سرمایهگذارانش نکند. فیلمی که به دلیل ساختارش حتی در صورت اکران احتمالا با اقبال چندانی مواجه نمیگشت.
هومن سیدی پس از پشت سرگذاشتن این تجربه ناموفق، به سراغ بابک زنجانی یکی از سرمایهگذاران بزرگ نفتی کشور رفت تا اولین فیلم سینمایی خود را با پول او تولید کند. او نام «سیزده» را برای این فیلم انتخاب کرد. اثری که در آن به موضوع عشق نامتعارف یک پسر سیزده ساله به دختری جوان و بزهکار پرداخته میشود.
اولین ساخته سینمایی این کارگردان جوان در سی و دومین جشنواره فیلم فجر مورد لطف ویژه هیئت داوران این جشنواره قرار گرفت تا در دورهای که مسئولین اولین جشنواره فجر دولت اعتدال تصمیم گرفتند، حاتمیکیا و «چ» را نادیده بگیرند، جایزه ویژه هیئت داوران جشنواره به هومن سیدی برسد! جایزهای که سیدی پس از دریافتش، آن را به حسن روحانی تقدیم کرد و گفت: «من این جایزه را تقدیم میکنم به کسی که با آمدنش لبخند را دوباره برگرداند. می دانم که به این جایزه احتیاجی ندارد اما من این جایزه را به رئیس جمهور عزیزم حسن روحانی تقدیم میکنم.»
این حرکت اما ظاهرا سیدی را تبدیل به فیلمساز محبوب دولت اعتدال کرد؛ تا آنجا که در هر دو دوره بعدی جشنواره فجر نیز، هومن سیدی همواره سهمی از جوایز فجر داشت. او در دوره بعدی جشنواره فجر که در سال ۹۳ برگزار شد، توانست برای بازی در فیلم سینمایی «من دیگو مارادونا هستم» جایزه بهترین بازیگر نقش مکمل مرد را از آن خود کند و در دوره سیوچهارم این جشنواره که سال پیش برگزار شد، در حالیکه اساسا کاندیدای بخش بهترین کارگردانی نشده بود توانست جایزه ویژه هیئت داوران را برای کارگردانی فیلم سینمایی «خشم و هیاهو» به دست آورد!
اما این قطار جوایز در حالی در طی چند سال گذشته یکی پس از دیگری به کارنامه کاری هومن سیدی افزوده شده است که او در مرحله جذب مخاطب هر بار ضعیفتر از گذشته عمل میکند. شاید فروش ۳۱۴ میلیون تومانی «سیزده» در سال ۹۳ و قرار گرفتن در رتبه ۲۴ امین فیلم پرفروش آن سال، با این بهانه که اولین فیلم سینمایی کارگردانش بوده و در آن از چهرههای مطرح استفاده نشده است، قابل توجیه باشد؛ اما بدون شک فروش ۵۰۰ میلیونی «خشم و هیاهو» با وجود در اختیار داشتن بهترین زمان اکران در سال و استفاده از بازیگران ستاره و همچنین موضوع جنجالی آن، اتفاقی نیست که بتوان آن را با اینگونه توجیهات رفع و رجوع کرد.
جالب آن که سیدی در میانه ساخت این دو فیلم، اثری دیگر را با نام «اعترافات ذهن خطرناک من» ساخت که تهیهکنندگی آن را جواد نوروزبیگی برعهده داشت و در نهایت به خاطر قصه مالیخولیایی و عجیبش راهی گروه دولتی هنر و تجربه شد که اکران آن در این گروه دولتی نشان میدهد که مدیران سینمایی نیز امیدی به فروش قابل قبولی از این اثر نداشتند که آن را در این گروه به نمایش گذاشتند.
اما با بررسی این شکستهای پی در پی، آنچه که بیشتر از ضعفهای حرفهای و نوع نگاه ضدمخاطب یک فیلمساز خاص به چشم میآید؛ چرخه معیوب تولید و اکران در سینمای ایران است که در واقع هومن سیدی نیز جزئی از آن است. چرخهای که در آن هیچکس ملزم به پاسخگویی در ارتباط با چرایی شکستهایش نیست و همه میتوانند تا هر زمان که دوست داشته باشند، بدون توجه به نیاز و خواسته مخاطبان و فقط براساس تشخیص خود فیلم بسازند بدون آن که نگران استقبال مخاطب و یا بازگشت سرمایه صرف شده برای تولید آن فیلم باشند.