سوره سینما

پایگاه خبری-تحلیلی سینمای ایران و جهان

sourehcinema
تاریخ انتشار:۲۴ فروردین ۱۳۹۲ در ۵:۱۱ ب.ظ چاپ مطلب
میرکریمی:

شهادت در نگاه سینمایی مثل دیزالو است

neshast-mohamadi-mirkarimi

کارگردان فیلم سینمایی «یه حبه قند» شهادت و تحول تدریجی حاصل از آن را به تکنیک دیزالو در سینما تشبیه کرد.

کارگردان فیلم سینمایی «یه حبه قند» شهادت و تحول تدریجی حاصل از آن را به تکنیک دیزالو در سینما تشبیه کرد.

سوره سینما- نشست پژوهشی نسبت سینما و انقلاب اسلامی امروز شنبه ۲۴ فروردین ماه در حوزه هنری برگزار شد. در این نشست که با حضور محسن مومنی شریف رئیس حوزه هنری و تعدادی از مدیران این نهاد برگزار شد، شهریار بحرانی، منوچهر محمدی و سیدرضا میرکریمی تعاریف خود از سینمای انقلاب را ارائه دادند. در ابتدای این جلسه شهریار بحرانی کارگردان فیلم «ملک سلیمان» به تعریف از سینمای انقلابی پرداخت و گفت: اول از همه چیز خوب است انسان منظر خودش را در مورد هنر انقلاب بررسی کند. به عقیده من بالاترین منظرها در سی و چهار سالی که از انقلاب اسلامی گذشته، منظری است که امام راحل (ره) و مقام رهبری از هنر دارند.

neshast cinemaye enghelab1

وی ادامه داد: تعریفی که این دو بزرگوار مطرح کردند در کتاب های مختلف منتشر شده، امام خمینی (ره) در منشور هنر انقلاب اسلامی جمله‌ای نوشتند که عمیق و پرمعنا است. جمله ایشان این بود: هنر عبارت است از دمیدن روح تعهد در انسان.افراد مصلح کسانی هستند که می خواهند انسان را نجات دهند، ما باید به هنر این طور نگاه کنیم. هنر انقلاب می تواند روح تعهد را در انسان به وجود بیاورد، ما این نگرش را در سخنان امام خمینی و مقام معظم رهبری می بینیم.

بحرانی گفت: نگاهی که ایشان به هنر دارند عجیب است، اگر اثر هنری خلق می شود باید متعالی و نجات دهنده باشد. تعهد طبق جمله امام خمینی (ره) باید در مخاطب ایجاد شود، اگر این اتفاق نیفتد با هنری مواجه می شویم که این سال ها گریبان ما را گرفته، چیزی که آن را هنر برای هنر نامگذاری کردند.این هنر گمراه کننده است، زیرا هنر فی النفسه در مخاطب تاثیر بگذارد. ما شاهدیم که دشمنان از هنر به عنوان یک ابزار موثر بر مخاطب استفاده می کنند و ما از این ویژگی غافلیم.

منوچهر محمدی تهیه کننده «حوض نقاشی» دیگر سخنران حاضر در این مراسم بود که صحبت هایش را با تسلیت ایام عزاداری حضرت فاطمه (س) شروع کرد و گفت: وقتی عنوان این جلسه را دیدم به گستردگی بحث که می تواند موضوع سینمای ایران پس از انقلاب را بررسی کند، پی بردم. آقای  بحرانی از منظر بالایی به موضوع نگاه کرد. ابتدای انقلاب جوانی بیست و چند ساله بودم، بعضی از آثار سینمای پیش از انقلاب را می دیدم. کلیت آثار مبتنی بر سینمای تجاری بود و نگاه سهل پسندی وجود داشت.

neshast cinemaye enghelab2

محمدی گفت: بیشتر تهیه کنندگان بعد از انقلاب معتقد بودند در فیلم ها باید از عناصر تجاری و جنسی استفاده کرد تا فیلم ها مورد اقبال قرار بگیرند. این افراط آنقدر ادامه پیدا کرد که فاصله خانواده ها از سینما بیشتر شد. پرداختن به موضوع های دیگر به خاطر سانسور امکان پذیر نبود و تهیه کننده ها تمایل نداشتند به حوزه های دیگر وارد شوند. ترجیح مسئولین سینمای قبل از انقلاب درباره فرهنگ رشد سالن سازی و توزیع فیلم های خارجی بود.

وی افزود: سقوط سینمای ایران قبل از پیروزی انقلاب اسلامی بود. دو سه سال پیش از انقلاب روند سقوط سینمای ایران شروع شد. ما از سال ۵۶ شاهد کاهش تعداد تولیدات ایرانی بودیم. سال ۵۷ تعدادی انگشت شمار فیلم تولید شد.سینمای ایران پیش از انقلاب سینمای کپی برداری از فیلم‌های هند و مصر بود که آنها هم تقلیدی از سینمای هالیوود بودند. فیلم های داخلی هم به موضوع هایی می پرداختند که با اخلاق جامعه در تعارض بودند. وقتی انقلاب پیروز شد انقلاب یک علامت سوال مقابل سینما قرار داد.

این تهیه کننده ادامه داد: آنچه که باعث شد من و همکارانم نتوانیم اثری در خور انقلاب اسلامی بسازیم و مدعی شویم این اثر معرف انقلاب و سینمای انقلابی است به یک مسئله برمی‌گردد. ما از دو ناحیه ضربه خوردیم، مدیرانی که فرمایشی کاری را انجام داند و فقط به فکر گزارش کار و بودجه بودند و با شتاب فقط می خواستند فیلم تولید کنند.

محمدی گفت: آثاری که در یک مقطعی تولید شد هیچ نسبتی با اخلاق و انقلاب اسلامی ندارد، مسئله بعدی نقش مسائل اقتصادی بود. با تغییر پیاپی مدیران و آمدن سلایق مختلف سینماگران هم چشم به آن سلایق داشتند.

وی ادامه داد: برای جلب نظر مخاطب بیشتر و فروش بالا سینماگرانی از مقطعی به فکر تکرار موضوع هایی بودند که زمان انقلاب در سینما مطرح می شد. من سال ۶۳ اولین فیلمم را با شش میلیون تومان ساختم، الان تولید یک فیلم معاصر ۸۰۰ میلیون تومان می شود. باید به بعد اقتصادی تولید فیلم توجه کرد. معادلات اقتصادی گریبان سینمای ایران را گرفته، باید برای این بحران فکری کرد.

رضا میرکریمی کارگردان فیلم «یه حبه قند» در بخش دیگری از این جلسه گفت: بحث از دو منظر مطرح شد و من ترجیح می‌دهم بحث آقای بحرانی را ادامه بدهم. ما درباره سینمای انقلاب با تعاریف مختلفی روبروییم که اگر ریشه ای به آن نپردازیم دچار مشکل می شویم.آقای بحرانی جمله زیبایی از امام خمینی (ره) را نقل کرد که می تواند ورود به بحث باشد. امام می فرماید هنر عبارت است از دمیدن روح تعهد در انسان. تعبیر دمیدن تعبیر جالبی است. دمیدن یک باره اتفاق نمی افتد و تدریجی است.

neshast cinemaye enghelab3

میرکریمی گفت: این روزها من به دلیل کارم زندگی شهدا را می‌خوانم، حرکت آنها به سوی شهادت کاملا بطئی و درونی است. شهید شهادت را انتخاب می کند و چون پیش از آنکه بمیرد، نفس خود را کشته می‌تواند از عالم غیب به ما خبر بدهد. شهدا تحولی درونی و معنوی را پشت سر می‌گذاشتند و با خدا معامله می کردند.

این کارگردان افزود: نگاه امام خمینی (ره) به هنر جالب است، ایشان از واژه هدایت کردن استفاده نکرده. استفاده از واژه تعهد احساس مسئولیت هنرمند را نشان می دهد. شهادت در نگاه سینمایی مثل دیزالو است و از یک بلوغ و آگاهی ناشی می‌شود.

کارگردان «به همین سادگی» گفت: مردم برای تعالی انقلاب کردند، در تفکر اسلامی ما بر خلاف غرب، آزادی اجتماعی اولویت اول نیست. من زندگی شهید بروجردی را که می خوانم می بینم که نفع و خواست خدا را بر همه چیز ارجح می داند و با چیزی خواسته خدا را عوض نمی کند.

وی ادامه داد: من این روزها درباره شهید آوینی سخنرانی‌های مختلف را می خوانم و تعجب می‌کنم که چرا این تصویر محدود از این شهید ارائه می شود. این شهید بزرگوار در تمام عمرش به دنبال سوال مطرح کردن و کشف حقیقت بود و نظریه پرداز نبود. مستندهای روایت فتح شاید حالا شعاری به نظر برسد اما در زمان خود تاثیر گذار بود و واقعیت جامعه آن روز را بیان می‌کرد.