سوره سینما – احسان سالمی: انتهای سال گذشته و بعد از اتمام جشنواره فجر در گزارشی به بررسی تصویر نمایش داده شده از مردان و پدران در سینمای ایران پرداختیم (اینجا) و با بررسی موردی آثار حاضر در سیوچهارمین جشنواره فیلم فجر نشان دادیم که سینمای ایران در سال جاری پذیرای آثاری است که در آنها تصویری دگم، عبوس و خشن و خیانتکار از مردان و پدران ایرانی به نمایش گذاشته میشود.
این اتفاق محدود به جشنواره فجر سال گذشته نمیشود و بیش از دو دهه است که سینمای ما با چنین تصویر مخدوشی از مردان و پدران ایرانی روبرو است. تصویری غیرمنصفانه که نتیجهاش مخدوش کردن تصویر پدر / همسر در میان خانوادههای ایرانی خواهد بود.
البته این به معنا نیست که نگاه همه فیلمسازان ایرانی به جایگاه پدران و مردان ایرانی اینگونه بوده است، چرا که سینما و البته تلویزیون ما در طی این سالها با نمونههای خوبی نیز روبرو بوده که در آن سعی شده تصویری شریف و نجیب از مردان و پدران ایرانی را به تصویر کشیده شود.
در این گزارشی نگاهی به اندک موارد موجود در سینمای ایران داریم که سعی کرده تا به دور از جو «ضد مرد» سینما و حتی تلویزیون ایران به ارائه تصویری قابل قبول از پدران و مردان ایرانی بپردازد.
محمد کاسبی؛ «پدر»
یکی از معدود فیلمهای سینمای ایران که در آن تصویری خوب و واقعی از یک پدر نمایش داده شده است، فیلم سینمایی «پدر» به کارگردانی مجید مجیدی و با بازی محمد کاسبی در نقش اصلی این فیلم است. هرچند کاسبی در این فیلم نقش یک ناپدری را بازی میکند ولی وجوه رفتاری او و برخورد پدرانه او با پسر نوجوان همسرش باعث شده تا چهرهای درست از پدری ایرانی به عنوان تکیه گاه مادی ومعنوی خانوادهاش به تصویر کشیده شود.
بازی درخشان کاسبی در این فیلم از دید منتقدین سینما نیز پنهان نماند و جایزه بهترین بازیگر نقش اول مرد را در چهاردهمین دوره جشنواره فیلم فجر نصیب او کرد.
محمد علی کشاورز؛ «پدر سالار»
بدون شک یکی از به یادماندنیترین مجموعههای نمایشی سیما در طول سالهای پس از انقلاب، «پدر سالار» بود. سریالی به کارگردانی اکبر خواجوی که در آن محمدعلی کشاورز نقش اسدالله خان، پدر یک خانواده پرجمعیت را بازی میکرد.
هرچند که در ظاهر تصویر نمایش داده شده برای پدر در این خانواده، تصویری از یک مرد مستبد و زورگو بود که میخواست به اجبار همه فرزندانش را در کنار خود نگه دارد ولی در پس این برخوردهای خشن، تصویری از یک مرد دلسوز و خانواده دوست به نمایش گذاشته میشد که با تمام وجود نگران آینده فرزندان خود بود و به واسطه همین علاقه بود که دوست داشت فرزندانش را در کنار خود جمع کند. البته او بابت برخی از تفکرات اشتباهش دچار مشکلاتی شد ولی در نهایت توانست فکر اشتباه خود را کنار بگذارد و خانوادهاش را از بحران نجات دهد.
پرویز پرستویی؛ «به نام پدر» و «آژانس شیشهای»
پرستویی از آن دست بازیگرانی است که قابلیت و انعطاف حضور در نقشهای مختلف را دارد. یکی از نقشهایی که پرستویی نشان داده تبحری زیادی در ایفا کردن آن دارد، حضور در قامت پدری مهربان و ستودنی است. او با بازی در دو فیلم «به نام پدر» و «آژانس شیشهای» ثابت کرده که توانایی بالایی در به تصویر کشیدن پدران روزهای سخت را دارد. پدرانی بزرگ که به موقع لزوم در برابر مشکلات زندگی با صلابت و محکم هستند و از سوی دیگر در برابر فرزندان خود تبدیل به عاطفیترین و مهربانترین افراد میشوند.
البته پرستویی بعدها با حضور در سریال «زیرتیغ» یک بار دیگر در این زمینه به موفقیت رسید.
علی نصیریان؛ «بوی پیراهن یوسف» و «میوه ممنوعه»
یکی دیگر از پدران آشنای سینما و تلویزیون ایران است که بسیاری از مخاطبان ایرانی بازی فراموش نشدنی او را در تقش پدر یک شهید را در فیلم «بوی پیراهن یوسف» به یاد دارند. او در این فیلم که کارگردانی آن را ابراهیم حاتمیکیا برعهده داشت، نقش پدری را بازی میکرد که در نبود فرزند مفقوالاثرش در جنگ تحمیلی تبدیل به یک مجنون شده است.
نصیریان سالها بعد، با حضور در سریال «میوه ممنوعه» یک بار دیگر با بازی در نقش یک پدر ایرانی درخشید. هرچند که در رفتار یونس فتوحی (شخصیتی که نصیریان ایفاگر نقش آن بود) هم رگههایی از برخورد پدرسالارانه دیده میشد، اما این پدر نیز همچون اسدالله خان قصههای پدرسالار با وجود خشن بودنش، علاقه زیادی به خانواده و فرزندانش داشت.
خسرو شکیبایی؛ «دست های خالی» و «کیمیا» و «خواهران غریب» و «خانه سبز»
مرحوم خسرو شکیبایی نیز از جمله بازیگرانی است که تاکنون بارها و بارها بازی در نقش پدر را در فیلمهای سینمایی و سریالهای تلویزیونی برعهده گرفته است، اما بدون شک در میان همه نقشهای او حضور او در قامت یک پدر ایرانی نجیب و با اصالت بیشتر از همه در سه فیلم «دست های خالی» به کارگردانی ابوالقاسم طالبی، «کیمیا» به کارگردانی احمدرضا درویش، «خواهران غریب» به کارگردانی کیومرث پوراحمد و همچنین سریال «خانه سبز» در یاد و خاطر مخاطبان ایرانی به یادگار مانده است.
نکته قابل توجه در بازی این بازیگر شاخص کشورمان در آن بود که با وجود تکرار حضور او در نقش پدران ایرانی ولی هیچ یک از نقش هایش حتی کمترین شباهتی با یکدیگر ندارند. به همین خاطر است که او تبدیل به یکی از به یادماندنی ترین پدران سینمای ایران شده است.
رضا ناجی؛ «بچه های آسمان»
رضا ناجی دیگر بازیگری است که با فیلم سینمایی «بچه های آسمان» توانسته یکی از زیباترین تصاویر پدران ایرانی را در سینمای کشورمان خلق کند. او که با حضور در این اثر مطرح مجید مجیدی، برای سومین بار مقابل دوربین سینما میرفت، با ایفای نقش پدری زحمتکش و شریف که با وجود همه تنگدستیها، از جان و دل برای فرزندان خود کار میکند؛ یکی از معدود تصاویر واقعی از پدران ایرانی را در سینمای کشورمان خلق کرد.
او نقش پدری عزت مند و شریف را دارد و با استفاده از ظرافت های خاص بازیگری خود توانسته نقشی واقعی و باورپذیر را برای مخاطب خود خلق کند.
مهدی هاشمی؛ «بهترین بابای دنیا»
مهدی هاشمی نیز از جمله بازیگرانی است که بارها در نقش پدران ایرانی ظاهر شده است ولی بدون شک موفقترین حضور در این نقش را باید در «بهترین بابای دنیا» به کارگردانی داریوش فرهنگ جستجو کرد.
هاشمی در این فیلم مانند تمامی پدران دنیا که برای فرزندان شان یک قهرمان هستند به تصویر کشیده شده و توانسته در نقش ایفایی خود در فضای فانتزی این فیلم به خوبی ظاهر شود.
شهاب حسینی؛ «حوض نقاشی»
شهاب حسینی دیگر بازیگر سینمای کشورمان است چند باری تجربه حضور در نقش پدران را کسب کرده است. اما به یادماندنیترین تجربه او در این نقش، مربوط به فیلم سینمایی «حوض نقاشی» میشود. دغدغههای پدرگونه او در این فیلم زیبا و ستودنی است. پدری که با وجود مشکلات جسمی خود و همسرش، با تمام وجود سعی میکند که از پسرش حمایت کند و به خواستههای او توجه کند.
البته ذکر این چند مثال مثبت نباید باعث فراموش کردن ظلم سینمای ایران به پدران و مردان ایرانی شود. سینمایی که سالهاست مردان و پدران ایرانی را موجوداتی عصبی و تندخو و یا بوالهوس و خودخواه نمایش میدهد که یا دغدغه و تعهد چندانی نسبت به همسر و فرزندان خود ندارد و یا با برخوردهای تند و تعصبات بیجای خود باعث رنجش و ناراحتی آنها میشود.