یک تهیهکننده و کارشناس سینمایی تاکید کرد حضور هنرمندان بدون شناخت در کارزار تبلیغات انتخاباتی برای سینما مفید نیست.
سوره سینما- محمد کارت: این روزها بازار ساخت فیلم تبلیغاتی برای نامزدهای ریاست جمهوری داغ است و هر روز نام سینماگری در کنار یک سیاستمدار قرار میگیرد. آنچه مهم است این که پس از چند ماه بازی های سیاسی و حاشیه های انتخاباتی تمام می شوند و آنچه باقی میماند سینمایی است که نیاز به یک مدیر دلسوز و مدبر دارد.
در دورههای انتخابات ریاست جمهوری سالهای اخیر، سینماگران زیادی در جبهه خاص قرار گرفته و از کاندیدای مورد علاقه خود طرفداری کردهاند. گاهی فیلمسازان صاحب نام برای نامزدی فیلم تبلیغاتی ساختهاند. به طور کلی این روند را چطور ارزیابی میکنید؟
علی معلم: این قضیه مربوط میشود به تلقی و نظریه خود هنرمند و ممانعت و اشکالی ندارد. گاهی سینماگری یک تلقی سیاسی دارد که آن را به جامعه پیشنهاد میدهد و از نامزدی حمایت میکند. این روند در همه جای دنیا وجود دارد. به نظرم این یک اقدام شخصی است که سینماگر خودش با پشتیبانی معنوی و تبلیغاتی از یک نامزد باید بازخوردها را پیشبینی کند.
جایگاه هنری آن سینماگر چقدر در جلب اعتماد آن نامزد برای مردم تاثیرگذار است؟
این یک اقدام شخصی است و ربط چندانی به جایگاه هنری ندارد. هر فردی بنا به دیدگاه سیاسی و اجتماعی و سلیقه شخصیاش واکنشی نشان میدهد، به طور کلی نباید سینما را زیر مجموعه سیاست تلقی کرد.
به هرحال هنرمندان سرشناس میتوانند در نگاه کلی جامعه تاثیرگذار باشند و منتخب آنها بر مبنای یک پیشنهاد، به مردم معرفی شود. درست است؟
وقتی سینماگر در حوزه سیاست مشارکت میکند، باید دید با کدام تلقی وارد این میدان شده است. اصالت نظریه سیاسی او بسیار مهم است. چقدر این پشتیبانی اصیل و برمبنای شناخت و عقیده است و چقدر با نگاه منفعت طلبی، این دو دیدگاه با هم تفاوت دارد که در اکثر موارد خود مردم کاملا آن را تشخیص میدهند.
چیزی که واقعا بخشودنی نیست این است که هنرمند با نگاه سودجویانه در جریانی قرار بگیرد. با تعریفی دیگر به دنبال حلوا بودن، قیمت و ارزش هنرمند را پایین میآورد. اگر هنرمند از روی شناخت و اعتقاد فرد خاصی را در حوزه سیاست به طرفدارانش و جامعه پیشنهاد دهد به خودی خود اشکال ندارد. متاسفانه گاهی به دلیل اینکه در ایران جریان سیاسی به مفهوم واقعی وجود ندارد، این ضوابط، فردی قلمداد میشوند و اصالت در این روابط کمتر دیده میشود. در صورتی که اگر در جایی احزاب مختلف وجود داشته باشند مطمئنا دارای یک تشکیلات ارگانیزم و برنامهریزی شده خواهند بود. دیدگاه هنرمند صاحب نظر و نظریه میتواند برای جامعه مرجعیت داشته باشد، این قضیه شامل همه هنرمندان نمیشود.
حمایت از یک کاندیدا در یک دوره انتخاباتی، با شکست آن کاندیدا ممکن است حرکتی اشتباه برداشت شود و به جایگاه آن هنرمند آسیب وارد و او را دچار مشکل کند.
متاسفانه ساختار قبیله گری همچنان در جامعه امروزی دیده میشود. در جامعه مدرن نباید وقتی فردی در انتخابات طرفدار نامزدی باشد در دوره نامزدی که به قدرت میرسد، تنبیه شود. در جامعه پیشرفته واقعا این موضوع پذیرفتنی نیست. رئیس جمهور منتخب باید رئیس جمهور همه باشد. البته این رویکرد قبیلهگری بیشتر از طرف مدیران زیردست دیده میشود و گرنه معمولا فرد برگزیده دست به تنبیه کسی نمیزند. باید هر فردی این اجازه را داشته باشد که از کاندید مورد نظر خود حمایت و طرفداری کند و در نهایت همه بایک چشم نگاه شوند. مقداری باید از رفتارهای بدوی و قبیلهای بیرون بیاییم در جامعه امروزی رفتارهای سیاسی رویکرد مدرن تری به خود گرفته است.
گاهی تشویق بیمورد زمان به قدرت رسیدن نامزد منتخب از طرفدارانش میتواند به کلیت سینما آسیب وارد کند.
بله درست است. چه بسا در دوره های مختلف دیده ایم که کسانی مورد تشویق های بیمورد قرار گرفته اند که نمونه هایش هم کم نیست. سپردن پروژه های مختلف به افرادی خاص و استفاده از رانتهای گوناگون عمل درستی نیست و به نفع این هنر تمام نمیشود. باید رفتارهای سیاسی و فرهنگی شمایل مدنیتر به خود بگیرند و در راستای نگاه پدرانه تشویق و تنبیه انجام شود.
چه پیشنهادی برای همکارانتان و اهالی سینما در حوزه چگونگی حمایت از کاندیدای مورد علاقهشان، دارید؟
بزرگترین مسئله وفاداری به وجدان شخصی و فراموش نکردن این موضوع که هنر و هنرمند بر فراز سیاست قرار میگیرد. اگر هنرمند بدون شناخت در سپهر سیاست قرار بگیرد تاثیر مخربی خواهد داشت.
اگر برای طرفداری از کاندیدای خاصی به شما پیشنهاد شود، قبول میکنید؟
در مورد خودم میدانم که امکان ندارد بدون اینکه تلقی درست و شناخت کاملی نسبت به کسی نداشته باشم در این حوزه وارد شوم.