سوره سینما

پایگاه خبری-تحلیلی سینمای ایران و جهان

sourehcinema
تاریخ انتشار:۱۰ خرداد ۱۳۹۵ در ۲:۵۹ ب.ظ چاپ مطلب

مدافعان دیالوگ، شلاق به دست شدند

masood-ferasati

سعود فراستی منتقد صریح‌اللهجه‌ای است و البته همواره هم دستش برای اظهارنظرات جنجالی پر است.

به گزارش سوره سینما، هر چند که از پاره‌ای اظهار‌نظرهای گاه و بیگاه تند و جنجالی‌اش هیچ دفاعی نمی‌شود کرد و بهتر است او راه منطقی و اخلاقی سخن‌گفتن را بیاموزد، اما هجمه‌ای که این روزها جریان شبه‌روشنفکر به بهانه صحبت‌های فراستی در آخرین برنامه هفت به راه انداختند هم از آن جوک‌های روزگار است.

شاید یکی از دلایلی که بهروز افخمی به هنگام حضور در سمت مجری «هفت» دوباره به سراغ او رفت و او را به برنامه آورد، همین وجه بود. فراستی طوری فیلم‌ها را نقد می‌کند که حجم واکنش‌ها نسبت به آثار دوچندان می‌شود و این همان نکته‌ای است که به شدت افخمی از آن استقبال می‌کند. فراستی حدوداً پنج سال قبل و زمانی که «‌جرم‌» کیمیایی در فجر به نمایش درآمد، از عبارت خلاف عرف برای بیان حال و روز کیمیایی استفاده کرد.

نقد چرک‌نمایی ایران
حالا در برنامه اخیر «‌هفت‌» هم فراستی واژه دیاثت را برای توصیف حال و روز آثاری مانند «‌دونده زمین‌» کمال تبریزی به کار برد که می‌کوشند با تصویرسازی چرک از ایران دل جشنواره‌های آن طرفی را به دست آورند. اکران محدود «‌دونده زمین‌» در گروه هنر و تجربه سبب‌ساز آن شده است که از یک طرف مدیر این گروه و از طرف دیگر کارمند رسانه‌ای زیردست وی به انتقاد صریح از فراستی بپردازند. جالب است که کارمند زیردست شاید برای آنکه خوش‌خدمتی‌اش را به مدیر و گروهی که اسباب ارتزاق او را فراهم کرده‌اند، ثابت کند، با نگارش متنی در کانال خود، فراستی را مستحق ۷۴ ضربه شلاق دانسته است!

فارغ از اینکه این کارمند هم مجله‌دار است و هم سایت‌دار، ولی جرئت ابراز نظر رسمی در رسانه‌های رسمی را ندارد و در کانال تلگرامی درفشانی می‌کند(!) اینکه ایشان که داعیه‌دار حمایت از جریان شبه‌روشنفکری در سینما بوده اینچنین در مقام حاکم شرع ظاهر شده و برای تعزیر همکارش حکم صادر می‌کند، به شدت غریب است. جالب است ایشان وقتی در گافی آشکار در قابی در حال خوش و بش با مجری زن ماهواره‌ای در کاخ بین‌الملل فجر دیده شدند، نقدهای وارده به این دلیل را ناشی از کمبود صبر و تحمل در رسانه‌ها دانستند، آن هم رسانه‌هایی که فقط در این باره طرح سؤال کرده بودند.

حالا اما خودشان در موضوعی مرتبط با یک اظهارنظر خاص که کاملاً باید با دیالوگ به چالش کشیده شود تا زیبایی و زشتی‌اش مشخص شود تا مرحله صدور حکم شلاق پیش رفته است.

ادبیات افراطی یک روشنفکرنما
این رویکرد نه فقط نشانه شخصیت افراطی‌گونه چهره‌ای است که خود را یک منتقد روشنفکر جا زده است، بلکه نشان‌دهنده اوج تمامیت‌خواهی موجود در جریانی است که در این سال‌ها انجمنی موسوم به منتقدان خانه سینما را بر مدار منافع خویش پیش برده است. چطور می‌شود که چنین چهره‌ای با این ادبیات تند و سخیف سال‌ها در هیئت رئیسه انجمنی باشد که نام منتقدان را بر خود گذاشته؟!
مگر نه اینکه اساس نقد بر انصاف و مداراست پس بروز ادبیاتی که بیش از هر چیز یادآور بیانیه‌های قوای داعش است چه دلیلی دارد؟!

در دیالوگ کم آورده‌اید…
از آن طرف مدیریت گروهی که با بودجه وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی اداره می‌شود به جای برخوردهای افراطی با منتقدان به این فکر نمی‌کند چرا گروهی که بنا بود زمینه‌ای باشد برای اکران آثار چهره‌های مستعد وطنی، مجالی شده برای روی پرده رفتن آثار توقیفی و اغلب سیاه‌نمایانه؟!
هنر و تجربه حتی در معنای لغوی هم نمی‌تواند ربطی پیدا کند به استهزای ایران و ایرانی برای روی فرش قرمز رفتن در دو جشنواره درجه سه فرنگی.

پس مدیران هنر و تجربه و در رأس آنها امیرحسین علم‌الهدی که در ماه‌های اخیر زیر یادداشت‌های خویش، خود را کارشناس سینما هم معرفی می‌کنند، چرا نمی‌آیند شرایط دیالوگی درست و اصولی را میان فراستی و منتقدانش فراهم کنند؟ چرا مدیری که خودش مسئول اکران چنین فیلم سخیفی است نباید مورد نکوهش قرار بگیرد که با چه مجوزی فیلمی سراسر توهین و تمسخر به ایران و ایرانی را روانه پرده اکران کرده است؟ آیا جز این است که اینها خودشان هم می‌دانند بخش عمده هیاهویی که برای گروهشان به دست آمده، ناشی از توجه به یکسری آثار توقیفی بوده؟ و اگر این هیاهو هم نباشد، تلاش آنها در توجیه مدیران برای افزایش ردیف بودجه به شکست می‌انجامند؟ اگر چنین باشد دیگر این همه تلاش و هیاهو برای تکفیر یک منتقد صریح‌اللهجه چه معنایی دارد. از این مهم‌تر شمایی که مدام خودتان را روشنفکر جا زده‌اید، چرا توان گفت‌وگو درباره نظریه مقابل را ندارید و از شلاق به معنای واقعی کلمه‌اش برای حذف نظر مخالف جا می‌زنید؟ آیا این نشان‌دهنده کم‌آوردنتان در عرصه گفت‌وگو نیست؟

منبع: جوان