به گزارش سوره سینما، تا به حال آثار زیادی با موضوع ازدواج و بررسی معضلات اجتماعی مربوط به آن در حوزه های مستند و داستانی ساخته شده است؛ آثاری که هر کدام از زاویه ای به بحث ازدواج پرداخته و شاید هر کدام توانسته باشند تا حدودی گوشه ای از معضلات ازدواج را نشان دهند؛ ولی «خوان هشتم» در این میان بیشتر به مسائل فرهنگی و نقش خانواده ها در سخت تر کردن امر ازدواج پرداخته است. رضا صادقی و سیدمهدی کرباسی با همکاری هم «خوان هشتم» را اسفند ۹۳ کلید زدند و در نهایت همزمان با ولادت حضرت علی اکبر (ع) رونمایی کردند، به همین مناسبت با رضا صادقی و سیدمهدی کرباسی و محمدصادق باطنی گفتگوی تفصیلی ترتیب دادیم.
مستند «خوان هشتم» برای نشان دادن تضاد فرهنگی میان جامعه ایرانی با دیگر کشورهای اسلامی به سراغ کشور لبنان رفته است، در این زمینه توضیح دهید که چه ملاک هایی برای انتخاب کشور لبنان داشتید؟
سید مهدی کرباسی: لبنان به خصوص شیعیان لبنان به لحاظ فرهنگی مشابهت های زیادی با جامعه ما دارند و هم به لحاظ پیشینه تاریخی شان در طول چند دهه گذشته و شکل گیری حزب الله و همچنین به لحاظ فضای عقیدتی شان مانند شکل نماز جماعت خواندن و دعاهایی که می خوانند به فرهنگ ما بسیار نزدیک هستند و این مهم نیز به واسطه تعاملات فرهنگی است که در دوران پس از پیروزی انقلاب اسلامی با این کشور داشتیم. امثال شهید چمران و سایر شهدا باعث نزدیکی فرهنگی ایران و لبنان شده اند، البته اتفاقی که در طول ۲۰ یا ۳۰ سال رخ داده این است که ما هر چه از دوران دفاع مقدس فاصله گرفتیم یکسری اتفاقاتی افتاده که باعث شده ما به تدریج از فرهنگ ازدواج آسان فاصله بگیریم، در حالی که در لبنان به واسطه وجود فرهنگ جهادی هنوز فرهنگ ازدواج آسان در بین شیعیان این کشور حفظ شده است.
کرباسی: ما انقلاب اسلامی را به کشورهای اسلامی صادر کردیم، ولی دیگر چیزی از انقلاب برایمان نمانده است
رضا صادقی: یکی از دلایل انتخاب کشور لبنان برای «خوان هشتم» این بود که تنها جامعه شیعه ایست که نسبت به ایرانیانی که می خواهند در آن کشور ازدواج کنند، فضا باز است؛ البته در کشور ما نیز نسبت به لبنان چنین فضای وجود دارد و حتی سخت گیری هایی که در ایران برای ازدواج وجود دارد را در کشور لبنان نمی بینیم. همچنین رویکرد بازی در قضییه ازدواج جوانان ایرانی و لبنانی با یکدیگر وجود دارد و عقیده مان این بود که شاید بتوان به این موضوع در مستند پرداخت. از سوی دیگر تصورمان این بود که لبنانی ها در قضیه ازدواج از ما الگوبرداری کرده اند؛ به عبارت دیگر ما انقلابی کردیم و بعد از آن با جنگ هشت ساله مواجه شدیم و ازدواج در آن مقطع زمانی ساده بود و لبنانی ها نیز از این مسئله الگوبرداری کردند، ولی متاسفانه ما الان خودمان فرهنگ ازدواج آسان را فراموش کرده ایم.
کرباسی: متاسفانه ما انقلاب اسلامی را صادر کردیم و دیگر چیزی از انقلاب اسلامی برای خودمان باقی نمانده است.
یکی از شخصیت های زن مستند «خوان هشتم» عنوان می کنند که پیش از اینکه لبنانی ها با خمینی آشنا شوند ازدواج در آنجا ، آسان نبوده است؛ چرا در این مستند بحث دور شدن جامعه ایران از فرهنگ ازدواج آسان آسیب شناسی نشده است؟
کرباسی: شاید بتوان این سوال را به سبک روایت مستند مرتبط دانست. ما از ابتدای تولید «خوان هشتم» نیت مان این بود که سبک روایت مستند کاملا مردمی باشد؛ یعنی در این مستند مخاطب تنها با دیدگاه های مردم در ایران و لبنان روبه رو است. شاید می توانستیم سبک روایت دیگری را برای مستند در نظر بگیریم که تا حدودی به این سوال پاسخ می داد، ولی به نظرم ما فضای جامعه ایران و لبنان را بازنمایی می کنیم و ریشه یابی دور شدن ما از فرهنگ ازدواج آسان به خود مردم بر می گردد. یعنی اشرافی گری و چشم هم چشمی فرآیندی است که خود مردم آن را بزرگ کردند و به همین دلیل باید دلیل اصلی این کار در خود مردم جستجو کنیم.
صادقی: دوست داشتیم خانواده ای که این مستند را می بینند، یادشان بیاید که چگونه با جوانان برخورد می کنند و تصور می کردیم اگر کارشناس هم این صحبت ها را بیان کند، تاثیرگذاری چندانی نخواهد داشت و شاید اگر این حرف ها از زبان مردم بیان شود، تاثیرگذاری بیشتری خواهد داشت.
کرباسی: فرهنگ ازدواج آسان در اوایل انقلاب اسلامی شکل گرفته بود، ولی مرور این فرهنگ تخریب شده است
کرباسی: فکر می کنم در بحث فرهنگی مقوله ازدواج در گذشته فرهنگی شکل گرفته بود که به مرور زمان این فرهنگ تا حدی تخریب شد و بخشی از این تخریب به دلیل رسانه ها و صدا و سیما بوده است؛ البته مقابله نکردن مردم با این فرهنگ هم یکی از دلایل عمده این مشکل است و ما به همین دلیل به نقش مردم در مستند «خوان هشتم» پرداختم.
عده ای معتقدند «خوان هشتم» یکطرفه و از نگاه پسران به مقوله ازدواج پرداخته است، در این زمینه توضیح دهید؟
کرباسی: این نقد به اثر وارد است؛ ولی به نظرم یک مستندساز زن هم می تواند از دید خودش به این مقوله نگاه کند؛ چرا که ما چندان به مشکلاتی که دختران در ازدواج دارند، آشنا نیستیم و شاید به همین دلیل نتوانستیم از دید آنها به این مقوله نگاه کنیم.
صادقی: در فضای عادی ما تعامل زیادی با بانوان نداریم و از سوی دیگر می خواستیم در این مستند آنچه که واقعا می بینیم را به مخاطب نشان دهیم و همانقدر که در این مستند تعامل با بانوان کم وجود دارد، در واقعیت نیز اینگونه است و شاید به همین دلیل اگر می خواستیم از دید بانوان به ازدواج نگاه کنیم، مستند حالت مصنوعی به خود می گرفت.
کرباسی: احساس می کنم جنس مشکلاتی که دخترها در مقوله ازدواج دارند، چندان قابلیت بیان تصویری ندارد ولی پسران انتظارات پیچیده تری دارند و در دختران اینگونه نیست. علاوه بر آن برخی مشکلات مربوط به خانواده ها است و به طور مثال حتی اگر دختر و پسر هم برای ازدواج به توافق برسند، گاهی خانواده پسر و یا دختر به برخی رسوم تاکید دارند و شاید از این لحاظ حرف دختران و پسران مشترک باشد.
صادقی: تضاد فرهنگی میان ملتها مشکل جدی برای ازدواج جوانان نیست
«خوان هشتم» به تضادهای فرهنگی ایران و لبنان اشاره می کند، به نظر شما با وجود اختلافات فرهنگی امکان ازدواج جوانان میان دو کشور وجود دارد یا خیر؟
صادقی: شاید بتوان گفت تنها شرط ازدواج جوانان ایرانی و لبنان آموختن زبان است و معتقدم جوانان با وجود اختلافات فرهنگی میان دو کشور می توانند با یکدیگر ازدواج کنند، به طور مثال خانواده ای که در مستند نشان دادیم عقیده داشتند ازدواج دو جوان ایرانی و لبنان کار سختی است و در بیشتر مواقع نیز نتیجه مثبتی گرفته نمی شود، ولی شخصا چنین نظری ندارم و معتقدم جنس سختی ازدواج دو جوان ایرانی و لبنانی با ازدواج دو جوان ایرانی با هم یا دو جوان لبنانی با هم فرق دارد.
کرباسی: ما قصد نداشتیم در مستند این نسخه را برای جوانان بپیچیم که اگر نمی توانند در ایران ازدواج کنند به لبنان بروند. حرف مان در مستند این است که باید فضا را برای ازدواج در ایران درست کنیم و اینگونه نشود که جوانان به کشورهای دیگر بروند.
درباره روند تولید کار توضیح دهید؟
کرباسی: تقریبا از اسفند ۹۳ ایده پردازی اولیه کار را شروع کردیم تا اردیبهشت ۹۴ به یک ایده اولیه از فیلمنامه رسیده بودیم و برداشت شخصی مان این بود که اگر در مقطع خرداد ۹۴ به لبنان نرویم، شاید اگر نتوانیم این کار را انجام دهیم و نسخه اولیه کار در مرداد سال گذشته آماده شد ولی ویرایش های زیادی انجام دادیم و بهمن سال گذشته نسخه نهایی آماده شد.
البته در نسخه اولیه کل روایت مستند در کشور لبنان بود و ما یکسری فیلم در تهران گرفتیم و برخی بخش ها را نیز از گذشته داشتیم که به مستند اضافه کردیم.
به نظر می رسد جامعه هدف «خوان هشتم» بیشتر قشر جوان را هدف گرفته است تا مسئولان و خانواده ها را، خودتان چقدر این مسئله را قبول دارید؟
صادقی: در مستند بیشتر از زبان جوانان صحبت کردیم، ولی در حقیقت بیشتر جامعه هدف مان خانواده ها است تا با دیدن این مستند به تغییرات فرهنگی در بحث ازدواج بیشتر پی ببرند.
کرباسی: در زمان تولید کار، دیدار مقام معظم رهبری با دانشجویان در تابستان ۹۴ انجام شد و در این دیدار یکی از دانشجویان از رهبری پرسیده بود که توصیه شان به پدر و مادرها درباره ازدواج چیست و مقام معظم رهبری به ازدواج آسان اشاره کردند و تقریبا رهبری در این دیدار همان هدف ما در «خوان هشتم» را مطرح کردند و گفتند جوانان خودشان باید ازدواج را آسان بگیرند و به پدر و مادرها هم توصیه می کنم که در این مقوله سخت گیری نداشته باشند؛ ما نیز هدف مان در «خوان هشتم» این بود که به جوانان بگوییم رسم و رسوم ها را در ازدواج کم کنند و از سوی دیگر نیز خانواده ها اصرار نداشته باشند که تشریفات ساختگی در ازدواج خیلی مهم شود.
درباره سبک روایی مستند هم توضیح دهید؟
صادقی: هدف مان از این سبک روایی در مستند این بود مخاطب هدف مان بعد از دیدن «خوان هشتم» درباره مقوله ازدواج با یکدیگر صحبت کنند؛ برای همین سعی کردیم سبک روایی روان و ساده ای را در نظر بگیریم که مخاطب مستند را دنبال کند و علاوه بر آن ایده حضور کارشناس را از مستند حذف کردیم و تصور می کردیم با این کار مخاطب تا پایان با مستند همراه باشد.
کرباسی: سعی کردیم هر چیزی که در طول ساخت مستند با آن برخورد داشتیم را در مستند نشان دادیم؛ البته برخی حرف های افراطی و تفریطی نیز وجود داشت که آنها را در مستند نشان ندادیم ولی به طور کلی هر آنچه اتفاق افتاد را به تصویر کشیدیم. البته در بحث روایت باید بگوییم که در برخی سکانس ها روایت غیرخطی هم داشتیم و در این زمینه باید منتظر بازخوردها باشیم و بعد از آن بگوییم که روایت غیرخطی به مستند آُسیب زده است یا خیر.
قرار است «خوان هشتم» به دیگر معضلات ازدواج بپردازد یا پرونده اش بسته خواهد شد؟
کرباسی: از نظر ما «خوان هشتم» تمام شده است؛ البته دغدغه اش همچنان وجود خواهد داشت؛ چرا که برخی معضلاتی که در این مستند نشان دادیم مانند بحث سربازی همچنان برای ما وجود خواهد داشت.
نگاه دین ما به ازدواج اصلا وضعیت کنونی نیست و حتی در احادیث داریم که اگر فردی به خاطر مسائل اقتصادی به سراغ ازدواج نرود این فرد به خدا گمان بد خواهد داشت و این بحث در سایر مسائل ازدواج نیز وجود دارد که یکی از آنها بحث سربازی است؛ در حالی که در لبنان جوانان در یکی و دو سال اول ازدواج شان در خانه پدر و مادرشان زندگی می کنند ولی این مهم در کشور ما یک مسئله بد تلقی می شود. معضلات ازدواج در کشور ما تا حدی است که برخی از پسرهایی که سرباز هستند خودشان نیز اذعان می کنند که حتما باید دوران سربازی شان را بگذرانند و بعد به ازدواج فکر کنند، در حالی که ما معتقدیم نباید در بحث ازدواج به سربازی به عنوان یک مانع نگاه شود.
در «خوان هشتم» اینطور نشان داده شده که نسخه ای که انقلاب اسلامی برای ازدواج در نظر گرفته در کشور خودمان به درستی جواب نمی دهد، ولی جوانان لبنانی به خوبی از آن استفاده می کنند، در این زمینه صحبت کنید؟
باطنی: این مسئله نکته عجیبی است که چرا ما الان به شرایط فعلی رسیدیم.
صادقی: ملی گرایی در لبنان اصلا وجود ندارد و هر کسی به راحتی بیان می کند که طرفدار کدام کشور است؛ به طور مثال زمانی که رفتیم لبنان نزدیک جام جهانی بود و پرچم کشور ما به راحتی در خیابان ها و ماشین ها نصب شده بود، در حالی که اگر در کشور ما مثلا پرچم لبنان به خیلی زیاد در پشت ماشین ها و یا ساختمان ها نصب شود، چهره قشنگی نخواهد داشت. نمی گوییم این اتفاق خوبی به شمار می رود، ولی لبنانی ملی گرایی ندارند، البته حرف انقلاب اسلامی نیز اینگونه است که انقلاب اسلامی، انقلاب ایران نیست و پذیرش انقلاب در لبنان به راحتی اتفاق می افتد.
کرباسی: لبنانی ها امام را نزدیک تر فرد به خودشان می دانند و حتی در لبنان فردی را دیدیم که می گفت می خواهد زبان فارسی یاد بگیرم چرا که امام خامنه ای گفتند زبان فارسی باید تا ۵۰ سال آینده زبان علمی دنیا شود و می خواهم با فراگرفتن این زبان به این بحث کمک کنم، ولی ما خودمان اینگونه نیستیم.
صادقی: موج ازدواج جوانان ایرانی با جوانان لبنانی در کشور وجود دارد و حتی مستندسازان و فیلمسازان زیادی اینگونه ازدواج کردهاند
در جامعه ما موج ازدواج با جوانان کشورهای دیگر وجود دارد، به نظرتان این موج می تواند به مقوله ازدواج آسان کمک کند یا خیر؟
صادقی: این موج تا حدی وجود دارد و حتی در میان مستندسازان و فیلمسازان نیز است؛ البته این موج تنها به کشور ما محدود نمی شود؛ چرا که جوانان و پسران لبنانی نیز طرفدار ازدواج با دختران و جوانان ایرانی هستند. البته اختلاف فرهنگی میان دو ملت وجود دارد ولی باید به این مسئله توجه کرد که نزدیکی ما و لبنان در مباحث فرهنگی می تواند به جبهه مقاومت کمک کند و یک بعد این نزدیکی مقوله ازدواج است.
مقام معظم رهبری به جوانان ایرانی که به کمک رزمندگان بوسنی رفتند، فرمودند که چرا آنجا ازدواج نکردید، ولی جوانان عربستان این کار را کردند و الان همان نسلی که آن روز به دنیا آمدند امروز برداشت می شود و ازدواج جوانان ایرانی و لبنانی می تواند چنین تاثیراتی داشته باشد.
کرباسی: شخصا معتقدم مرزهای کشورها تنها مسئله قراردادی است و ما باید نگاه مان به امتی باشد که قرار است برای هدف نهایی شکل بگیرد و ازدواج جوانان ایرانی و لبنانی می تواند به این مهم کمک کند.
صادقی: البته نباید این مسئله موج شود و قطعا این درست نیست.
کرباسی: اصلا در مستند نیت مان این نبود که نسخه ازدواج جوانان ایرانی با جوانان لبنانی را بنویسیم، افرادی که مستند را دیدند عنوان می کردند که در ایران هم می توان به سادگی و بدون تشریفات ازدواج کرد ولی به نظرم نشان دادن دو جامعه در کنار هم اثرگذاری بیشتری خواهد داشت.
صادقی: از زمان دولت اصلاحات تا الان آثار زیادی با موضوع ازدواج به سبک اشرافی ساخته شده است
تا به امروز مستندهای زیادی با مقوله ازدواج ساخته شده است، ولی جز تعداد محدود هیچ کدام آنگونه که باید دیده نشده و تاثیرگذاری نداشته است، در این زمینه توضیح دهید؟
صادقی: نگاه کنید از شروع دولت خاتمی رسانه ملی چه سریال هایی درباره ازدواج نشان داده است و حتی سینما چطور به این مقوله نگاه می کند؟ بعد از گذشت ۲۰ سال امروز به این نقطه رسیدیم که ازدواج با مشکلات زیادی همراه است و قطعا این مشکلات با ساخت چند مستند رفع نخواهد شد؛ بلکه زمانی نتیجه می گیریم که در مستندسازی و حتی در سریال سازی و فیلمسازی نیز بتوانیم جریانی را در مقوله ازدواج آسان ایجاد کنیم و نشان دهیم که جوانانی که به سادگی و بدون تشریفات ازدواج می کنند بسیار خوشبخت هستند و برعکس آنچه در رسانه ملی می بینیم ازدواج هایی که با تشریفات زیادی همراه است، چندان هم موفق نیستند و باید فیلمسازان و مستندسازان مقوله ازدواج دغدغه شان شوند و تصور می کنم اتفاقات فرهنگی جزو آن دسته اتفاقاتی هستند که به تدریج ایجاد می شوند و در مقابل نیز کم کم از بین می روند.
باطنی: اجماع همگانی برای حل مشکل ازدواج در کشور وجود ندارد
کرباسی: یکی از دلایل دیده نشدن مستندها این است که گستره مخاطبان آثار مستند و داستانی بسیار متفاوت است و اگر یک مستند و یک اثر داستانی را حتی با کیفیت یکسان هم داشته باشیم طبق یک آمار می بینیم که سطح مخاطبان آثار داستانی بسیار بیشتر از آثار مستند است و ذائقه ای که در جامعه ما طی سال های گذشته شکل گرفته به گونه ای است که آثار مستند مخاطبان چندانی ندارد و مردم اقبال بیشتری به آثار داستانی دارند.
باطنی: ما مستندهای زیادی داشتیم که جریان ساز بوده است که یکی از آنها فقر و فحشا است و اگر مستندی ساخته شود که حرفی برای زدن داشته باشد و پیشتیبانی خوبی هم از آن شود، قطعا دیده می شود، ولی من هر چقدر ذهنم را مرور می کنم، نمی بینم که یک اجماع همگانی برای حل مشکل ازدواج چه از سوی مسئولان و چه از سوی مردم داشته باشیم؛ شاید مردم خودشان شرایط را سخت می کنند. به عبارت دیگر فرمول حل مشکل ازدواج چندان پیچیده نیست و الان به نقطه ای رسیده است که جوانان خودشان هم باور کرده اند که ازدواج ساخت است؛ در حالی که اصلا اینگونه نیست و مسئولان و خانواده ها این امر را سخت کرده اند.
در کل معنای زندگی عوض شده است، در حالی که سن ازدواج ۲۰ تا ۲۵ سالگی است و برخی افراد تنها به صورت ویترینی ازدواج می کنند، با این حال تصور می کنم باید در بحث ازدواج مستند ساخت و حتی باید فیلم داستانی هم ساخت. به طور مثال فیلم «در مدت معلوم» سوژه خوبی داشت؛ البته این را هم باید بگویم که گاهی موضوع فیلم هایمان ازدواج نیست؛ ازدواج یک بهانه برای ربط دادن اجزا داستان می شود، ولی اگر موضوع
این مسئله را شاید بتوان به کم کاری مستندسازان نسبت داد، نظرتان در این زمینه چیست؟
کرباسی: احساس می کنم اگر مستندسازان ما اقدام عملی کنند به نتیجه می رسند و اخیرا نیز کمپین “نمایش مستند رایگان نیست” ایجاد شده که اتفاق خوبی به شمار می رود. متاسفانه مستندسازان ما یا یک اثری را تولید می کردند و بعد از تولید دیگر کار چندان انجام نمی دادند و تنها در برخی جلساتی که مستندسازان حضور داشتند آن را به نمایش می گذاشتند و یا اثر را برای یک ارگانی می ساختند که بعد از آماده شدن دیگر کاری برای آن انجام نمی شد، به طور مثال مرکز گسترش مستند بیشتر جنبه آرشیو دارد و تلاش چندانی برای نمایش آنها انجام نمی دادند؛ به همین دلیل مستندسازان باید زودتر اقدام عملی مانند راه اندازی کمپین را انجام می دادند.
مرکز سفیر خودش مستندهایش را در مراکز دانشگاهی و یا مراکز دیگر به نمایش در می آورد و این کار به دیده شدن اثر کمک زیادی کرده است.
متاسفانه مسئولان فرهنگی ما نسبت به مقوله ازدواج عقب ایستاده اند و کار چندان موثری انجام نمی دهند؛ به نظرتان ساخت چنین مستندهایی چقدر می تواند مسئولان را اقدامات برنامه ریزی در بحث ازدواج وادار کند؟
صادقی: مجموعه فعالیتهای فرهنگی در کشور باعث شد امروز در بحث ازدواج به نقطه فعلی برسیم
صادقی: وقتی یک مقوله فرهنگی از دل صدا و سیما و یک تاریخ بیرون می آید، دیگر همه دهک های جامعه را در بر می گیرد، پک فرهنگی ایران باعث شده که امروز در مقوله ازدواج به این نقطه برسیم؛ در حالی که در لبنان اینگونه نیست. به عبارت دیگر لبنان اصلا رسانه ملی ای مانند ما وجود ندارد و هنوز خانواده و سخنرانی های مذهبی در اولویت قرار دارد؛ در حالی که در کشور ما رسانه ملی در بحث فرهنگی به طور جدی تاثیرگذار است.
لبنانی ها می دانند صدا و سیمایشان چه سیاستی دارد، در حالی که ما وقتی رسانه ملی را روشن می کنیم به آن اعتماد داریم و در مقابل هیچگاه به ماهواره چنین اعتمادی نداریم، یعنی ما خودمان رسانه ملی را بزرگ کردیم و با این کار خودمان فرهنگ کشورمان را به این وضعیت رسانده ایم؛ در حالی که امروزه وضعیت مالی و امنیت ما خیلی بهتر از لبنان است، در حالی که می بینیم در مقوله ازدواج مشکلات جدی داریم.
مقوله ازدواج آسان از ایران به لبنان و حتی کشورهای مسلمان دیگر رفته است، ولی امروزه ازدواج در کشورمان به یکی از مشکلات جدی جوانان تبدیل شده، ولی مستندسازان کمتر به ریشه یابی این مسئله پرداخته اند، دلیل این امر چیست؟
کرباسی: این مهم به جنس دغدغه های مستندسازان بر می گردد که در اغلب مستندسازان نیز یکسان است، به نظرم سطح پرداختی که در حوزه سینمای داستانی در خصوص مسائل اجتماعی داریم، اگر مستندسازان به بخشی از این معضلات می پرداختند، شاید وضعیت بهتر بود. به عبارت دیگر ما چه در بخش داستانی و چه در بخش مستند تناسب ژانر نداریم و باید به این وضعیت سرو سامان داده شود.
صادقی: البته جشنواره های مختلفی هم که برگزار می شود باعث می شود که مستندسازان کمتر به سراغ معضلات اجتماعی بروند؛ چرا که ما جشنواره سیاسی، حیات وحش، طبیعت، محیط زیست و …. داریم ولی هیچ جشنواره ای نداریم که به معضلات اجتماعی بپردازد و آثار را در این حوزه بررسی کنند.
کرباسی: هنرمند یا کار سفارشی کار می کند یا بر اساس دغدغه هایش به سراغ ساخت آثار می رود، آن دسته که به صورت سفارشی اثر تولید می کنندکه وضعیت مشخصی دارند، ولی آن بخش از مستندسازان که بر اساس دغدغه های خودشان کار تولید می کنند نیز عملا دغدغه معضلات اجتماعی و خانواده را به صورت کلی ندارند.
صادقی: حتی می توان گفت خروجی آثار مستندسازانی که بر اساس دغدغه هایشان به سراغ خلق اثری رفتند، شاید بیشتر ضدخانواده باشد تا خانواده. البته این فضا در سینما و آثار داستانی نیز وجود دارد که بیشتر به مسائلی مانند خیانت و حتی بدتر از آن پرداخته می شود.
امروزه جوانان مجردی را به متاهلی ترجیح می دهند، درباره ریشه های فرهنگی این اتفاق و همچنین کم کاری مسئولان فرهنگی در این زمینه توضیح دهید؟
باطنی: مستند «خوان هشتم» یکی از کارهایی است که سازندگانش نیز این ادعا را ندارند که با تولید این اثر جریان ازدواج را در کشور تغییر می دهند، ولی قطعا یک گام و یک حرکت در این زمینه خواهد بود. همان طور که در خود مستند هم می بینیم بحث ازدواج یک پاسخ مشخص ندارد که بتوان با یک نسخه واحد آن را حل کرد، ولی به نظرم باز کردن تیترهای مشکلات ازدواج به تنهایی بهانه خوبی است که به معضلات ازدواج که امروز دیگر برای ما عادی شده، بپردازیم.
باطنی: گاهی احساس میشود بنایی در کشور وجود دارد که ازدواج را برای جوانان سخت کند
واقعا اگر اراده حل معضل ازدواج وجود داشته باشد، مشکل جدی در این زمینه نداریم؛ ما در حل مشکلات و مسائل جنسی که جوانان ما درگیر آن هستیم، می بینیم که فرهنگ مهاجم غرب به میدان آمده و همه جانبه در این میدان کار می کند و ما نیز کاری نمی توانیم انجام دهیم؛ درست است که فرهنگ مهاجم وارد کشور شده ولی ما هم می توانیم ازدواج را آسان بگیریم؛ از خانواده ها گرفته تا مسئولان مختلف کشور می توانند ازدواج را برای جوانان آسان کنند، البته گاهی به مرحله می رسیم که احساس می کنیم به طور کلی بنایی وجود دارد در کشور که ازدواج را سخت کند، در حالی که در بحث سربازی نسخه های ساده ای هم وجود دارد ولی در کشور ما سربازی یک مانع محسوب می شود.
مجموعه های دولتی بیشتر مستندهای ساخته شده را به مرحله توزیع و اکران نمی رسانند، در این باره صحبت کنید؟
باطنی: مجموعه های خصوصی که در ایران در حوزه مستند فعالیت می کنند، از یک جهت حق دارند چرا که باید سرمایه گذاری که برای مستند انجام داده اند را بر گردانند، از سوی دیگر برخی سازمان های دولتی نیز تلاش نمی کنند که مستندهای ساخته شده را به مرحله گردش سرمایه برسانند. در حال حاضر هر مستند دو فصل وجود دارد، یکی تلاش برای تولید و دومی تلاش برای دیده شدن و این مهم نهادینه شده است که فیلمساز و مستندساز بعد از ساخت اثر، کار را رها می کنند و به نظرم در حوزه مستند هیچ کس به اندازه مستندساز دلسوز کار نیست و مواردی را هم داشتیم که وقتی خود کارگردان پیگیر کار بوده، اثر بسیار هم دیده شده است.
قصه دیده شدن و عرضه مستند، قصه پرغصه است که اگر بخواهیم وارد آن شویم جای حرف بسیاری دارد، ولی با تغییر نگاه در مستندسازان امکان تغییر ذائقه مخاطب وجود دارد.
کرباسی: ما برای دیده شدن «خوان هشتم» با سینما مارکت تعامل داشتیم و از این طریق بحث فروش اثر و اکران های دانشگاهی را خواهیم داشت.
منبع: نسیم آنلاین
دیدگاه جالبی بود. با تشکر از سایت خوبتون