به گزارش سوره سینما، ایران و ایتالیا هر دو کشوری با تاریخ کهن هستند که از همان ابتدا تلاش بر ایجاد ارتباط بین دو کشور از سوی سران آنها شکل گرفت. شاید ناصرالدینشاه اولین فردی بود که اولین موافقتنامه تجاری و رسمی را بین دو کشور رقم زد، پیش از اینها مردم دو کشور با هم آشنا بودند، بده بستانهای زیادی هم در قرون گذشته میان آنها صورت گرفته بود که نمونهاش رفتن آیین مهر از ایران به رم بود که با استقبال هم مواجه شد. شاید اولین ضربهها و یا نفوذهای فرهنگی را اجداد من نسبت به این کشور دارای تمدن وارد کردند.
حالا امروز در قرن حاضر و با پیشرفتهای عجیب و غریب تکنولوژی که شاید یکی از فرزندهای آن همین سینما باشد عرصه رقابت و نفوذ فرهنگی یا بهتر بگویم تبادل فرهنگ با سرعت و هزینه بیشتری انجام میشود که البته تاثیرگذارتر هم خواهد بود. «هنر_صنعت» سینما مقولهای است که ایتالیاییها در آن خودنمایی کردند و هنرمندان قابل توجهی را در عرصه جهانی نیز معرفی کردند. چند روزی بود که متوجه شدیم لوئیچی کامپونیلی مدیر فستیوال «سالنتو» ایتالیا در ایران به سر میبرد و بنا دارد کلاسهایی را برای علاقهمندان سینما برگزار کند. به همین دلیل با وی به گفتوگو نشستیم که متن آن به شرح ذیل آمده است.
_پیش مقدمه سوالی است که شاید خودش پاسخ بقیه سوالها را به نوعی بدهد و یا در جهت برخی از آنها باشد. میخواهم بدانم وقتی به کشور من ایران آمدید با چه واکنشی در درونتان مواجه شدید؟ چقدر چیزی را که نسبت به زنان و مردان ایرانی در ذهن متصور بودید شبیه به چیزی است که در این چند روز که ایران بودید دیدید؟
کامپونیلی: ابتدا باید بگویم که احترام زیادی برای سینمای ایران قائل هستم. آثار سینمای ایران بسیار نزدیک به فیلمهای سینمایی ایتالیایی است. البته شاید به دلیل این است که نوع زندگی و فرهنگشان نیز شبیه به هم است. وقتی به کشور ایران آمدم و برای اولین بار در خیابانهای این کشور قدم زدم آنچه که دیدم با چیزی که در اخبار ایتالیا درباره این کشور شنیده بودم بسیار متفاوت بود.
مردم ایتالیا آن چیزی را از کشور ایران میدانند که محدود به مسائلی است که از تلویزیون ایتالیا پخش میشود و یا در اخبار دیگر کشورها آن را دنبال میکنند. آنها مسائل اشتباه و نادرستی را نیز مطرح میکنند. در مورد مذهب و قوانینی که در کشورهایی مثل ایران وجود دارد بسیار اخبار غیر واقعی و متفاوت با آن چیزی که من دیدم را انتقال میدهند. من اینجا افرادی را دیدم که بسیار خوب، مهربان و مهماننواز بودند. برخی از فیلمهای ایرانی نشان میدهد که مردم این کشور چگونه هستند در مقایسههایی از این دست هم باید بگویم که جامعه زنان ایتالیا هم تحت فشار هستند. به نظرم نسل جدید سینمای ایران که آینده سینما را برای این کشور رقم میزنند میتوانند ایرانی واقعی را به جهانیان نشان دهند.
_البته در سینمای ایران بحثهایی از سوی منتقدین مطرح میشود که باعث شده واژهای برا با عنوان سیاهنمایی به برخی از فیلمها نسبت دهند آن هم به معنی قلب واقعیت. در حقیقت آثاری که تصاویری را از کشورشان نشان میدهند که واقعیت ندارد نکته قابل توجه اینجاست که این آثار همواره از سوی جشنوارههای خارجی نیز مورد پذیرش بودهاند. در مورد این مبحث کمی توضیح دهید.
*سینمای ایران باید پخشهای بینالمللی داشته باشد
کامپونیلی: جوانان ایرانی که وارد عرصه کارگردانی میشوند میتوانند به نکات جدیدی از مسائل در کشورشان اشاره کنند، که هم، آموزشی باشد و هم به دیگر کشورها این فرهنگ ها را صادر کنند. سینمای ایران باید پخشهای بینالمللی داشته باشد برای این کار باید اسپانسر بگیرد. پخشهای بین المللی میتواند به دیده شدن ایران واقعی کمک کند.
قبول دارم که برخی از فیلمها اینگونه هستند ولی برخی از آثار هم واقعا این طور نیستند و ساختار خوبی دارند. فرامش نکنیم برخی از مشکلات و ماجراهایی که در فیلمها عنوان میشود جهان شمول هستند و احساس مشترکی را به وجود میآورند.
*سیاست برخی جشنوارهها را برای نمایش چهره دیگری از کشورها میپذیرم
از طرفی میپذیرم که سیاستهای برخی از جشنوارهها این است که بخواهند شکل و شمایل بدی از برخی کشورها همچون ایران نشان دهند که این نکته ریشه در سیاستهای آن فستیوال قرار دارد. اما نباید همه جشنوارهها را این طور دید فستیوالی که من دبیرش در ایتالیا هستم با عنوان «سالنتو» اصلاً با این سیاست تشکیل نشده است.
_ در ایتالیا رسانهها، منتقدین، حکومت و حتی مردم برخوردشان با کارگردانهایی که ممکن است آثاری بر ضد مردم خود و یا فرهنگشان بسازند چگونه است؟ آثاری که به گمان آنها چهرهای خلاف چیزی که کشور و مردمشان است را به نمایش میگذارند.
*حکومت نه اما جامعه فیلمساز سیاهنما را طرد میکند
کامپونیلی: نه واقعاً رسانه و منتقدی نداریم که به این افراد از این جهت حمله کنند بدین معنی که او را محدود کنند اما آن فیلمساز با توجه به آگاهی که در جامعه وجود دارد توسط مردم طرد خواهد شد. ممکن است مخاطبینی پیدا شوند که حاضر نباشند این فیلمساز کار کند اما جایی نیست که جلوگیری از روند کار چنین افرادی داشته باشد و آنها را محدود کند. حکومت نه اما جامعه ایتالیایی خود فیلمساز سیاهنما را طرد میکند.
برلوسکونی جلوی پخش آثار را می گرفت
ممکن است وزیر فرهنگ از کسی خوشش نیاید اما نمیتواند بگوید که دیگر این شخص فیلم نسازد. بگذارید مثالی بزنم. در زمان سیلویو برلوسکونی« نخست وزیر ایتالیا» فیلمسازانی پدید آمدند که او را رسماً در آثارشان مسخره میکردند. در نهایت اتفاقی که میافتاد این بود که برلوسکونی میگفت این اثر حق پخش ندارد تنها جلوی پخشش گرفته میشد و مردم هم به طبع نمیتوانستند آن اثر سینمایی را ببینند. در نهایت کارگردان کار خودش را میکرد و کاری با شخص او نداشتند.
_ در ایتالیا چه قواعدی برای تولید مشترک با دیگر کشورها وجود دارد؟
کامپونیلی: باید تفاهم نامهای وجود داشته باشد که نشان از رسمی بودن کاری که انجام میشود باشد. اما در مجموع مشکلی وجود ندارد.
_منظورم به طور مشخص این است که چه نکاتی را به لحاظ حکومتی و همچنین قوانینی که وجود دارد باید رعایت کنید و بعد از آن وارد تولید مشترک شوید؟
کامپونیلی: یک کارگردان مستقل میتواند به هر کشوری که دوست دارد برود و فیلم بسازد. هیچ مشکل و مسئلهای نیست که بخواهد باعث نگرانی شود و یا قوانینی که کار او را مختل کند. چیزی نیست که بخواهد به فیلمساز بگوید چه کاری را انجام دهد و چه کاری را انجام ندهد.
_ «هالیوود» بازار جهانی را از آن خود کرده است در سالهای دور ایتالیا یکی از کشورهای پیش برنده سینما در جهان بوده است آیا نگران نیست ایتالیا از بازار رقابت بیش از این جا بماند؟ آیا همچنان آثار هالیوودی را بدون هیچ منع و محدودیتی در سینماهای ایتالیا به نمایش میگذارید؟
*محدودیتی در پخش آثار آمریکایی نداریم/ همه چیز پای پخش کننده است
کامپونیلی: یک بازار آزاد وجود دارد در نتیجه ما اگر هم وارد نکنیم او خودش را در داخل کشور معرفی میکند و اگر مشتریهایی داشته باشد آن را خریداری میکنند. هیچ محدودیتی برای نمایش آثار آمریکایی وجود ندارد. به عنوان یک پخش کننده آزادم که هر فیلمی را که خواستم و دوست داشتم وارد سینمای ایتالیا کنم. یک بازار آزاد وجود دارد. من هم به عنوان یک پخش کننده حق انتخاب آزادانه دارم.
_یعنی همه چیز در آنجا بر اساس سلیقه شکل میگیرد و قواعد و قانونی برای این موضوع وجود ندارد؟
کامپونیلی: یک بازار آزاد است و همه چیز به خود خریداران بستگی دارد تنها خطری که وجود دارد پولی است که پخش کننده هزینه میکند. ممکن است اثری را بخرم و بازده مالی نداشته باشد. این نیز مشکل پخش کننده است تنها نگرانی که میتواند وجود داشته باشد همین موضوع است.
_در ارتباط با سینمای ایران اگر بخواهید نکاتی را بگویید وارد چه مباحثی میشوید؟
*بزرگترین مشکل سینمای ایران پخش آثارش در سطح جهان است
کامپونیلی: بزرگترین مشکل سینمای ایران این است که Blu-ray ندارند پخشششان قوی عمل نمیکند تنها شانسی که دارند این است که میتوان فیلمهایشان را در جشنوارهها دید.
*فیلم باید فیلم باشد
_ آثار متعلق به اقلیتهای مذهبی و حتی جنسی و بحثهای اخلاقی از کشورهای آسیایی و ایران چقدر مورد توجه کشورهای اروپایی و حتی ایتالیا است؟
کامپونیلی: ما هر فیلمی را پخش میکنیم در مرحله ابتدایی چیزی که مهم است این است که فیلم باید فیلم باشد.
_منظورم این است که آیا برای جشنواره های اروپایی فیلمهایی که مثلاً نسبت به اسلام جبهه گرفتهاند بیشتر مورد توجه نیست؟
کامپونیلی: ما آزادیم و واقعا فشاری در این زمینه ها و انتخاب آثار وجود ندارد. اما در جشنواره خود «سالنتو» به لحاظ اخلاقی ممکن است برخی آثار غیر اخلاقی را به نمایش در نیاورم. البته هر فستیوالی سیاست خودش را دارد.
_نحوه آموزش فیلمسازی در ایتالیا به چه صورت است تا چه اندازه وارد مباحث و تفکری و ایدئولوژیکی میشوند؟
کامپونیلی: شخصاً که با این نوع آموزش مخالفم اما چیزی که در آنجا به چشم میخورد آموزش خود سینما و نحوه ساخت درست فیلم است. در جشنوراهای که من در آن دبیر هستم دَرَش به روی همه باز است و هر کسی میتواند فیلمش را برای حضور در آنجا ارسال کند. مثلاً ۱۷۰۰ فیلم به جشنواره من آمد و ۳۰۰ فیلم را انتخاب کردم و در نهایت به ۲۷ اثر سینمایی رسیدیم. فیلم باید فیلم باشد این مهمتر از همه چیز است. در این فستیوال ساختار برایمان مهم تر است.
_در مورد تبلیغاتی که از تلویزیون ایتالیا نسبت به مسلمانان پخش میشود چه نظری دارید؟
*تلویزیون ایتالیا بر ضد مسلمانان تبلیغ میکند، این خوب نیست
یکی از مشکلات در ایتالیا این است که از همه جای دنیا مسلمانان زیادی نیز وارد این کشور شدند و متاسفانه تلویزیون ایتالیا بر ضد مسلمانان تبلیغ میکند و این خوب نیست. رسانههای ایتالیایی بر ضد این مردم مواردی را پخش میکنند که من نمیپسندم. من سیاستی که پیش گرفتم این بود که درهای جشنواره سالنتو را باز کردم و گفتم از تمام کشورها با هر سلیقه میتوانند در این جشنواره حضور پیدا کنند تا به این بهانه همه ما در یک جا جمع شویم.
تلویزیون در حال تبلیغات بر ضد این افراد است من خواستم با این کارم در مقابل تبلیغات نادرست تلویزیون بایستم. به طور مثال خواستم در جشنواره سالنتو بگویم که خوب نگاه کنید و از طریق این فیلم زندگی واقعی مردم قاهره یا ایران و یا هر جای دیگر را ببینید به نوعی بر اساس واقعیتی که وجود دارد روشنگری کنم. میخواهم واقعیتها را از زندگی مسلمانان و عربها نشان دهم حتی واقعیتهایی درباره مهاجرانی که به کشور من میآیند.
_آیا شما خودتان به عنوان یک سینماگر اروپایی جشنوارههایی همچون کن، برلین و حتی اسکار را سیاسی میدانید؟
*جشنوارههایی که هم نگاه سیاسی دارند هم تجاری
کامپونیلی: فستیوالهای قدیمی به پول بیش از هرچیز دیگری فکر میکنند. فکر کنید برخی پول میدهند یک بازیگر سیاه پوست را میآورند و بر علیه قاهره و یا هر کشور عربی دیگر فیلم میسازند. بر ضد ایران هم همین طور. جشنوارههایی از این دست هم نگاه سیاسی دارند و هم نگاه تجاری.
_ حالا در مورد جشنواره ونیز که در کشور خودتان است بگویید که آیا نگاه سیاسی دارد؟
*بله ونیز سیاسی است
کامپونیلی: ونیز ممکن است که بسیار جشنواره بزرگی باشد. کل جشنوارههای دنیا هزینه میکنند اما گاهی فیلمهایی را به نمایش میگذارند که کسی آنها را نمیبیند. میبینیم کل سالن سینما خالی از تماشاگر است. بله ونیز نیز سیاسی است گاهی هم خودش فیلمهایی را که در مسیر سیاستگذاریاش باشد دعوت میکند.
منبع: فارس