سوره سینما: این روزها چیزی که بیش از هر مسئلهای در وضعیت بحرانی سینمای ایران به چشم میآید بیتدبیری و عدم توانایی مدیران سینمایی کشور در مدیریت امور سینما برای عدم تولید و پس از آن عدم نمایش فیلمهایی است و همین بیتدبیری و عدم توانایی در مواجهه جدیتر با سینماگران از جایگاه یک مدیر فرهنگی تاثیرگذار و باقدرت نیز در بسیاری از موارد خود به ایجاد هزینههایی جدید نیز منجر میشود.
به گزارش سوره سینما، از نشانههای این بیتدبیری در روزها و هفتههای گذشته اکران شدن فیلمی در بهترین زمان اکران بود که بعدها و پس از گذشت چندین هفته از آغاز اکران و فروش ۱۵ میلیاردی وزیر ارشاد نمایش آن را اشتباه دانست و ماجرا را اینطور حل و فصل کرد که «این فیلم از زیر دست شورای پروانه نمایش در رفته است»، اما عجیبتر این بود که درست پس از این حاشیهها فیلم دیگری نیز از زیر دست شورای پروانه نمایش در رفت که سازمان سینمایی را مجبور به سانسور آن روی پرده کرد و هزینه دیگری روی دست مدیریت فرهنگی جمهوری اسلامی گذاشت و نشان داد که مدیریت فعلی سینمای کشور از حل مسائل بدون هزینه عاجز است.
حال اما پرده دیگری از مدیریت ضعیف این روزهای سینمای ایران به نمایش درامده است، آنهم با حاشیهساز شدن فیلمی از یک کارگردان همیشه پرحاشیه که احتمالا فیلمش با رد شورای پروانه ساخت و با حکم حکومتی رئیس سازمان سینمایی ساخته شده است و حالا روی دست این سازمان مانده است.
در همین زمینه و پس از خبری شدن توقیف فیلم «ارادتمند بهاره، نازنین، تینا»ی رضا کاهانی، همایون اسعدیان در برنامه اینترنتی «۳۵» با انتقاد از عملکرد حجتاله ایوبی گفت: «یک نوع آشفتگی در اجرا می بینم که باعث بسیاری از مشکلات شده. در شورای پروانه ساخت به دلایلی با صدور پروانه ساخت فیلمی مخالفت شد و فیلمساز رفت پیش آقای ایوبی و آقای ایوبی به ما گفتند پروانه ساخت ایشان را بدهید و ما گفتیم تا حکم حکومتی ندهید این کار را نمی کنیم و این فیلم که برایش حکم حکومتی دادند امروز غیر قابل نمایش است…»
این اعتراف اسعدیان گرچه دیر، ولی بالاخره نشان داد که مسئول مستقیم بسیاری از هزینههای چرخه سینمایی کشور بابت ساخت و توقیف فیلمهای مسئلهدار شخص رئیس سازمان سینمایی و مدیران زیرمجموعه وی مانند حبیب ایل بیگی؛ مدیریت نظارت و ارزشیابی سازمان سینمایی، هستند که مسئولیت صدور پروانه ساخت و نمایش آثار متوجه آنهاست.
پس از مصاحبه اسعدیان اما محمدحسین لطیفی و ضیاالدین دری نیز در مصاحبههایی فیلم کاهانی را غیرقبال اصلاح و نمایش دانستند. دری در مصاحبهای با «پایگاه خبری دیباچه» در انتقاداتی تند به فیلمساز و همچنین مدیریت سینمایی کشور گفت: «مطمئنم اگر شما فیلم جدید کاهانی را ببینید، میگویید که این فیلم نباید اکران شود!… نمیدانم شاید کاهانی پول مفتی داشته است که این فیلم را ساخته چرا که مطمئن بوده است این فیلم توقیف خواهد شد. ممکن نیست کارگردانی ندانسته اینچنین فیلمی بسازد! مطمئن باشید «ارادتمند؛ نازنین، بهاره، تینا» در هیچ دولتی، مجوز نمایش نمیگرفت و حتما تعمدی در ساخت این فیلم آن هم به این شکل بوده است! یقین داشته باشید که صداقتی پشت این ماجرا وجود ندارد و الان هم شخص کارگردان هیچ صحبتی نمیکند و میخواهد خودش را پشت مطبوعات پنهان کند! حال آنکه باید از او پرسید دلیل ساخت این فیلم چیست؟! اگر مرد است بیاید و حرف بزند! یعنی ما به اندازه کاهانی شعور نداریم؟! ما جلادیم و کاهانی فیلمسازی انقلابی؟! یقین داشته باشید که ساخت این فیلم تعمدی بوده و فیلمساز هدف دیگری را دنبال میکند!»
دری همچنین گفته است: «فیلم کاهانی یک فیلم غیراخلاقی شفاهی است! به جرات نمیتوان این فیلم را توی سینما همراه با خانواده دید. سانسور در تمام دنیا وجود دارد. در سینمای آمریکا فیلمها درجه سنی دارند و به بهانه آموزش مسائل بهداشتی به بچههای در آستانه سن بلوغی موضوعاتی را نشان میدهند. در سینمای ایران هم این مسائل وجود دارد، اما شوخی با این مسائل و نشان دادن کاندوم در مدرسه و به سخره گرفتن این موضوعات کار درستی نیست!»
غیبت معنادار ایوبی و ایلبیگی
دری اما در مصاحبهاش به نکته درستی اشاره میکند که در رسانهها کمتر مورد توجه قرار میگیرد: «اداره نظارت باید حرف آخر را بزند و تصمیمگیری نهایی به عهده این اداره است و هر مشکلی برای فیلمها به وجود بیاید باید سراغ آقای ایلبیگی رفت، چرا که ایشان به عنوان یک عنصر دولتی و رسمی باید پاسخگو باشند. درست است که شورا نظر داده اما اداره نظارت باید برای نمایش و یا عدم نمایش یک فیلم جوابگو باشد. آقای ایلبیگی مقامی اجرایی است و اگر بخواهد مشورت کند، سراغ آقای ایوبی میرود که معمولا در این مواقع آقای ایوبی عقبنشینی میکند و در این مواقع شخص وزیر و شورای عالی وارد کار میشوند: شورای عالی متشکل از آقایان: جنتی، ایوبی، ایلبیگی و سه عضو از اهالی سینما است که تصمیمگیری نهایی را بر عهداه دارند…. اگر اهالی رسانه واقعا دنبال شفافسازی و کمک به سینما هستند، باید توسط سردبیرانشان پیگیر کنند و نشستی مطبوعی را با حضور حبیب ایلبیگی برپا کنند و جواب تمام سوالهایشان را بگیرند. این تنها راهی است که به شفافسازی مسائلی از این دست، کمک میکند و جلوی به بیراهه رفتن و جنجالهای بینتیجه را میگیرد.»
در وضعیت پیچیده امروز سینما و در حاشیههای مربوط به اکران و عدم اکران و پروانه ساخت و نمایش فیلمها، مسئلهای که بیش از همه جلب توجه میکند غیبت معنادار رئیس سازمان سینمایی و مدیر نظارت و ارزشیابی سازمان سینمایی برای پاسخگویی به وضعیت پیش آمده است. طبعا آنها باید پاسخگوی ساخته شدن، مجوز گرفتن و همچنین عدم نمایش فیلمها باشند اما ظاهرا تصمیم گرفتهاند در پرحاشیهترین روزهای سینمای ایران در دفاتر خود بنشینند و تنها نظارهگر وضعیت سینمای ایران باشند و توپ پاسخگویی را به زمین گروهای دیگر هل بدهند.