سوره سینما– احسان سالمی: با فرارسیدن رمضان ۹۵ به نظر میرسید رسانه ملی پس از پشت سرگذاشتن بخشی از ناآرامیهایی که در چند ماه اخیر به واسطه تغییر در سطوح عالی مدیریتی این سازمان به وجود آمده بود و انتخاب و تثبیت مدیران جدید این سازمان، فرصتی پیدا کرده تا با عبور از این دوران سخت با دستی پر بر سر سفرههای رمضانی مردم روزهدار ایران حضور پیدا کند. اما با فرارسیدن عید فطر و اتمام این فرصت طلایی یک ماه، آنچه که به عنوان نتیجه عملکرد این سازمان در طی رمضان ۹۵ دیده میشود، نشاندهنده پسرفت قابل تامل رسانه ملی در این ماه حتی نسبت به دوران پر از تنش عید نوروز است. روزهایی که در آن سازمان صدا و سیما در اوج تنشهای سالهای اخیر خود به سر میبرد ولی حداقل برنامههای ترکیبی قابل قبول و مخاطبپسندی را تولید کرد که تا حدودی پاسخگوی سلیقه سختگیر مخاطبان رسانه ملی بود. برنامههایی همچون «خندوانه»، «دورهمی» و «شب کوک» که هر سه با مخاطبان بالا بخشی از ضعفهای سازمان صدا و سیما در زمینه تولید آثار نمایشی را جبران کردند.
اتفاقی که در ماه مبارک رمضان جبران نشد تا صدا و سیما به عنوان بزرگترین شکستخورده این ماه شناخته شود. با نگاهی به فهرست آثار نمایشی و برنامههای گفتوگو محور تولید شده برای این ماه با فهرستی از برنامههای کم مخاطب روبرو میشوید که اغلب آنها از جذب حداقلی مخاطبان نیز عاجز بودند.
«پادری» و خاطرات خوشی که بر باد رفت!
دو سریال «پادری» و «برادر» که به عنوان آثار نمایشی ویژه این ماه به ترتیب از شبکههای اول و دوم سیما به روی آنتن رفتند، رقابت تنگاتنگی در ناامید کردن مخاطبان از تکرار خاطرات خوش سریالهای رمضانی تلویزیون داشتند! سریال شبکه اول سیما که ادامهای بر سریال موفق و پرمخاطب «دودکش» بود، در حالی این بار خود را با نام «پادری» به ماه مبارک رمضان رساند که با تغییری در گروه نویسندگان سریال و حذف برزو نیکنژاد عملاً دچار ضعفی اساسی در تیم نگارش فیلمنامه خود شد. ضعفی که ضربهای اساسی به جذابیت قصه این سریال زد و باعث شد تا با وجود برخورداری از تیمی باسابقه در پشت صحنه و استفاده از گروه بازیگران قسمت قبلی این مجموعه، باز هم در ارتباط گیری با مخاطبان از تنها رقیب خود که بیشتر شبیه یک آگهی تلویزیونی بود که به شکل سریال درآمده، عقب بیفتد!
البته برای قضاوت کردن در ارتباط با این سریال نباید از این موضوع غافل شد که اساساً «پادری» برای پخش در ایام عید نوروز و در حدود ۱۴ قسمت تولید شده بود، این در حالی است که پخش این سریال در ماه مبارک رمضان، سازندگان آن را وادار کرد تا قصه سریال را کش دهند و تعداد قسمتهای آن را از ۱۴ به ۲۲ برسانند. موضوعی که باعث افت شدید کیفیت این سریال شد و به قول شخصیت اصلی آن، پادری را در «آمپاس شدید» گذاشت!
وقتی رسانه ملی آبروی خود را به پول میفروشد!
بحران مالی تلویزیون در چند سال گذشته به قدری جدی شده است که مدیران این سازمان عریض و طویل را راضی کرده تا از هر راهی برای تامین سرمایه مورد نیاز خود برای تولید برنامه و البته از آن بیشتر پرداخت حقوق کارکنان خود استفاده کنند تا آنجا که حتی تلویزیون ملی به جای حمایت از تولید کننده زحمتکش داخلی علاوه بر تبلیغ ثابت و هرروزه بزرگترین واردکننده برنج هندی در کشور بعد از بخش خبری پرمخاطب ۲۰:۳۰، حمایت مالی از تولید یکی از سریالهای رمضانی خود را به طور کامل به این برند خارجی بسپارد.
اتفاقی عجیب و تا حدودی نادر در تاریخ تلویزیون که زمینهساز تولید یک اثر نمایشی تمام سفارشی در جهت تطهیر سابقه و عملکرد منفی یک واردکننده برنج در کشور شد و آنتن شبکه دوم سیما را در اولین دقایق پس از افطار در اختیار محصولی قرار داد که بین گروه زیادی از مردم به عنوان یکی از بیکیفیت ترین اجناس موجود در بازار شناخته میشود و با این کار باعث لطمه زدن به آبرو و اعتبار رسانه ملی کشور در مقابل مخاطبانش شد.
بابالنگ دراز ایرانی در شبهای احیا!
این دیگر یکی از شاهکارهای منحصر به فرد رسانه ملی در رمضان ۹۵ بود که برای تولید مینی سریال ویژه شبهای احیای شبکه اول سیما به سراغ سوژه دستمالی شده و فوق تکراری ماجرای کودک فقیر و مرد ثروتمندی برود که بدون معرفی خود به حمایت مالی از این کودک میپردازد. داستانی که بسیاری از کودکان دهه شصتی پیش از این نمونه قویتر و جذابتر آن را در انیمیشن خاطره انگیز «بابا لنگدراز» مشاهده کرده بودند و به نظر میرسد پس از بارها تکرار شدن دیگر سوژه مناسبی برای شبهای قدر مردم روزهدار نباشد.
جالب آن که مدیران رسانه ملی تولید این اثر را به حسین مهکام سپردهاند؛ چهرهای که بیشتر از همه به عنوان فیلمنامهنویس آثار عبدالرضا کاهانی کارگردان پرحاشیه سینما شناخته میشود و در سابقه کاری نحیف خود، کارگردانی فیلم شکستخورده «آزادی مشروط» را دارد.
سبقت ماه عسل از رقبا با کمک سوژههای خارج از عرف
برنامههای گفتوگو محور تلویزیون در ماه مبارک رمضان، یکی از ظرفیتهایی است که در یک دهه گذشته بیشتر مورد توجه قرار گرفته است. اما مشکل کار از آن جا آغاز شد که گویا سوژههای داغ و جذاب مناسب برای این برنامهها به اتمام رسید (یا حداقل سازندگان این برنامهها اینگونه احساس کردند!) و ادامه تولید برنامههای گفتوگومحور تلویزیون در ماه رمضان پر از چهرهها و سوژههای تکراری شد که از یک برنامه به برنامه دیگر منتقل میشدند.
تنها برنامه گفتوگو محور رمضان امسال که تا حدودی توانست در بین دیگر برنامههای این ماه دیده شود، «ماه عسل» احسان علیخانی بود که همچون سال گذشته با یاری یکی دو سوژه جنجالی همچون حضور یک جوان هکر و بازیگر زنی که پدری معتاد داشته و همچنین بازنشر سوژه این برنامه در کانالهای متعدد شبکههای مجازی توانست بیشتر از برنامههای دیگر دیده شود.
برنامه «ماه نشان» شبکه افق دیگر برنامه گفتوگو محور سیما بود که با کمترین میزان مخاطب و بازخورد تبدیل به یکی دیگر از شکستهای سیما در این ماه شد. هرچند که در این میان برنامههایی همچون «شهر باران» شبکه اول سیما نیز بودند که با دست گذاشتن بر سوژههایی ارزشمندی همچون خانواده شهدای مدافع حرم، سعی کردند برنامهای متفاوت را برای ساعت پیش از افطار مردم آماده کنند که البته به واسطه عدم حضور یک چهره پرطرفدار در مقام مجری برنامه، «گرچه پس از «ماه عسل» پربازخوردترین برنامه مناسبتی سیما شد اما آن گونه که باید و شاید دیده نشد.
شاید اگر ماه رمضان امسال با زمان برگزاری رقابتهای یورو۲۰۱۶ و همچنین مسابقات لیگ جهانی والیبال و حضور تیم ملی ایران در این رقابتها، همزمان نمیشد همین تعداد اندک مخاطبان تلویزیون نیز دیگر حاضر به تماشای سریالهای ضعیف و مهمانهای همواره تکراری برنامههای مختلف سیما نمیشدند.