سوره سینما – احسان سالمی : پس از درگذشت عباس کیارستمی کارگردان سرشناس کشورمان، یکی از بحثهایی که پیرامون فعالیتهای این کارگردان در سالهای آخر عمرش مطرح شد، مسئله وجود محدودیتهایی از سوی وزارت ارشاد در مسیر فیلمسازی عباس کیارستمی بود. بحثی که مطرح شدن آن در شرایط احساسی و تا حدودی غیرمنطقی شکل گرفته پیرامون شخصیت کیارستمی در روزهای پس از فوت او، اهرمی برای فشار به جمهوری اسلامی در ارتباط با عملکردش در قبال سرشناسترین کارگردان سینمای خود بود. موضوعی که تنها ساعتی پس از درگذشت کیارستمی، به صورت گسترده و همهجانبه از سوی برخی از رسانههای فارسی زبان خارج از کشور و برخی دیگر از شبهروشنفکران وطنی مطرح شد تا وسیلهای برای حمله مجدد این گروه به دولت ایران باشد. بهانه آنها برای طرح این موضوع، ویدئویی از عباس کیارستمی بود که او در آن از بروز مشکلاتی در مسیر فیلمسازیش در ایران، در طی سالهای گذشته سخن میگفت.
شبکههای ماهوارهای فارسی زبان با تماسهای مکرر با چهرههای مختلف سینمایی به دنبال مطرح کردن این گزاره از جانب سینماگران ایرانی بودند که کیارستمی در طی سالهای اخیر برای فیلمسازی در ایران با محدودیت روبرو بوده است. گزارهای که مجید مجیدی کارگردان شناخته شده سینمای ایران اینگونه به آن پاسخ داد: «بسیاری از آثار آن مرحوم در طول سال های انقلاب اسلامی و سال های اخیر ساخته شده است و اتفاقا وی هیچگاه ممنوعیتی در ایران نداشت و همواره حضور داشت.»
این کارگردان سینما در پی اصرار مجری شبکه بی بی سی فارسی درباره محدودیت آقای کیارستمی گفت: «نتوانستن دلیل بر نگذاشتند نیست و شما سخنان مرحوم کیارستمی را تفسیر نکنید. فیلمساز وقتی به سطح آقای کیارستمی می رسد متعلق به همه جهان است و این به معنای اینکه در داخل نگذاشتند کار کند نیست.»
از جوایز پی در پی تا داوری جشنواره فجر، همه برای کارگردانی که محدود شده بود!
اما با نگاهی به کارنامه کاری کیارستمی در بیش از ۵ دهه فعالیت سینمایی او، میتوان به صحت سخنان مجید مجیدی در ارتباط با عدم محدودیت کیارستمی در زمینه فیلمسازی در ایران پی برد. کیارستمی از دوره اول جشنوار فجر که در سال ۱۳۶۱ آغاز شد با فیلم کوتاه «بهداشت دندان» در بخش آماتور فیلمهای ۱۶ میلیمتری حضور پیدا کرد و در دوره بعد زمانی که با فیلم کوتاه «همسرایان» در بخش رقابتی این جشنواره حضور پیدا کرده بود، برنده لوح زرین بهترین فیلم کوتاه این دوره از جشنواره فجر شد تا بدین ترتیب اولین جایزه رسمی کیارستمی در سالهای پس از پیروزی انقلاب اسلامی نصیب وی شود.
کیارستمی پس از آن در دوره چهارم این جشنواره دوباره مورد توجه هیئت داوران جشنواره فجر قرار گرفت و با فیلم بلند سینمایی «اولیها» برنده جایزه ویژه هیئت داوران شد. این جایزه مقدمهای برای ساخت و نمایش یکی از موفقترین آثار او با نام «خانه دوست کجاست؟» بود، اثری که توانست برنده جایزه ویژه هیئت داوران و لوح زرین بهترین کارگردانی پنجمین دوره جشنواره فیلم فجر شود. جایزهای که سه سال بعد و با ساخت فیلم سینمایی «کلوزآپ» بازهم نصیب این کارگردان صاحبنام سینمای ایران شد.
کیارستمی علاوه بر حضور پررنگ در قامت یک فیلمساز، دو نوبت هم به عنوان داور جشنواره فیلم فجر، آثار فیلمسازان دیگر را مورد قضاوت قرار داد؛ وی در دورههای دوازدهم و شانزدهم این جشنواره به ترتیب به عنوان عضو هیئت داوران بخش سینمای ایران و رئیس هیئت داوران بخش سینمای بینالملل جشنواره فجر حضور پیدا کرده است.
کیارستمی، رکوردار برگزاری آیین بزرگداشت فجر
جالب آن که با مرور تاریخچه برگزاری جشنواره فیلم فجر به عنوان مهمترین رویداد سینمایی کشور، به نکتهای قبال توجه در ارتباط با عباس کیارستمی برخوردیم. کارگردانی که براساس ادعای برخی از رسانههای خارجی و شبهروشنفکران داخلی، با محدودیتهایی در مسیر فیلمسازی خود روبرو بوده است، سه بار توسط جشنواره فیلم فجر مورد تقدیر قرار گرفته است و درواقع در زمینه برگزاری مراسم بزرگداشت از سوی مسئولین جشنواره فجر – شما بخوانید مسئولین وزارت ارشاد جمهوری اسلامی ایران- صاحب یک رکورد منحصر به فرد است!
کیارستمی اولین بار در سال ۱۳۷۸ و در جریان برگزاری هجدهمین دوره جشنواره فیلم فجر مورد تقدیر جشنواره فجر قرار گرفت. این دوره از جشنواره با برپایی بزرگداشت عباس کیارستمی و محمود کلاری آغاز شد تا کیارستمی که دو سال پیش از آن به عنوان رئیس هیئت داوران بخش سینمای بینالملل جشنواره فجر در این جشنواره حضور پیدا کرده بود، در کنار محمود کلاری فیلمبردار سرشناس سینما مورد تقدیر قرار گیرد.
تنها چهار سال بعد و در روزهایی که کیارستمی در ایران حضور نداشت، مسئولین بیستودومین جشنواره فیلم فجر تصمیم گرفتند تا برای دومین بار یکی از بزرگداشتهای سالیانه جشنواره را به عباس کیارستمی اختصاص دهند. هر چند که در نهایت به علت عدم حضور کیارستمی در ایران، جایزه او به علیرضا شجاع نوری مدیر سابق امور بین الملل فارابی رسید تا کیارستمی به مدیری که در سالهای مسئولیتش بیش از دیگران از او حمایت کرد، ادای دینی کرده باشد.
اما این پایان مسیر تقدیرهای جشنواره فجر از پرافتخارترین کارگردان بینالمللی خود نبود، چرا که با گذشت بیش از یک دهه از آخرین باری که جشنواره فجر در برنامهای ویژه از این سینماگر تقدیر کرده بود، وقتی قرار شد تا برای اولین بار بخش بین الملل جشنواره فیلم فجر از بخش ملی آن جدا شود؛ مسئولین سازمان سینمایی تصمیم گرفتند برای کیارستمی که چند سالی از ساخت آخرین فیلمش میگذشت، مراسم بزرگداشتی برگزار کنند تا باز هم به این فیلمساز ادای احترام کنند و حتی شاید او را نیز همانند چهرههایی چون بهمن فرمان آرا و خسرو سینایی بار دیگر به وسط گود فیلمسازی در درون این آب و خاک بکشانند. هر چند که در نهایت باز هم کیارستمی برای ساخت آخرین اثر خود به چین سفر کرد تا با کمک عوامل چینی فیلمی به عنوان «همراه با باد» که نام آن برگرفته از اولین مجموعه شعرش بود، بسازد.
حکایت دم خروس و قسم حضرت عباس!
حکایت محدودیت در مسیر فیلمسازی کیارستمی همان حکایت دم خروس و قسم حضرت عباس است! حتی اگر با این پیش فرض به بررسی فعالیتهای این کارگردان بپردازیم که تقدیرهای صورت گرفته از او و جوایزی که در جشنوارههای مختلف داخلی به وی دادهاند، همه متعلق به سالها قبل است، بدون شک هیچکس نمیتواند منکر آن شود که با روی کار آمدن دولت یازدهم تلاش زیادی از سوی سازمان سینمایی و شخص حجتالله ایوبی – که به واسطه سالها حضور در فرانسه، شیفته مدل فیلمسازی اروپایی کیارستمی بود- صورت گرفت تا کیارستمی بار دیگر اثری را در داخل کشور تولید کند. نمونه بارز این تلاشها نمایش فیلم «کپی برابر اصل» در دو نسخه دوبله و با زیرنویس در سینماهای کشور بود. اثری که با نظارت شخص عباس کیارستمی دوبله شد و با وجود انتشار گسترده آن در فضای مجازی و امکان دانلود آن از اینترنت، به واسطه حمایت سازمان سینمایی از کیارستمی به روی پرده رفت.
در موردی دیگر دو فیلم «لباسی برای عروسی» و «مسافر» از آثار تجربی این کارگردان در قالب گروه «هنر و تجربه» به روی پرده رفت. علاوه برآن در جریان برگزاری اولین دوره مجزای جشنواره جهانی فیلم فجر در دوره سیوسوم آن، ۲۹ فیلم کوتاه ساخته شده توسط هنرجویان کارگاههای عباس کیارستمی در دو کشور اسپانیا و کلمبیا در بخش جانبی این جشنواره به نمایش درآمد.
این موارد تنها گوشهای از نشانههایی بود که سازمان سینمایی دولت یازدهم در طول فعالیت خود به کیارستمی نشان داد تا شاید بتواند او را به فیلمسازی در ایران ترغیب کند، اما در نهایت کیارستمی نشان داد که همچنان علاقهای به فیلمسازی در داخل کشور ندارد و شاید هم در برنامهریزیهای خود تصمیم گرفته بود که بعد از مدتی در ایران فیلمسازی کند اما عجل به او مهلت ندارد.
به هر حال آنچه که مشخص است آن است که کیارستمی در سالهای اخیر به دلایل نامعلومی علاقهای به حضور در عرصه فیلمسازی کشور نداشته و ترجیح میداده تا آثارش را در خارج از ایران و با همراهی نیروهای غیر ایرانی تولید کند.