به گزارش سوره سینما، هنگامی که بهروز افخمی در برنامه جمعهشب عنوان داشت که از حجتالله ایوبی، رئیس سازمان سینمایی شنیده است که این مقام ارشد سینمای ایران مجوز ساخت فیلم جدید کاهانی را صادر کرده است، گمانهها و اشارات عنوان شده توسط رسانهها و منتقدان تولید این فیلم به شکلی جدی در صدر توجهات قرار گرفت. افخمی اگر چه عنوان داشت که ایوبی از این تصمیم خود پشیمان است اما این پشیمانی بیشتر نمایانگر عقبنشینی به سبک جدید مدیران عرصه فرهنگ و هنر نسبت به تصمیمات و ندانمکاریهای صورت یافته بوده است. تبعات در محاق ماندن فیلم «ارادتمند؛ نازنین، بهاره، تینا» و جولان شبکههای همیشه معاند ماهوارهای نسبت به وجود ممیزی در سینمای ایران از جمله تبعات سهلانگاری رخداده نزد مسؤولان مربوطه از جمله وزیر ارشاد و رئیس سازمان سینمایی بوده است که حواشی نگرانکنندهای را برای سینمای ایران به بار آورده است.
نادیده گرفتن قانون و شوراها
هنگامی که بیقانونی در هر عرصهای وجود داشته باشد، نتیجهای جز تباهی و پشیمانی به بار نخواهد آورد و هنگامی که مسؤول ملزم به قانونگذاری، خود قانونشکن معرکه باشد، همین میشود که به دور از جایگاه قانونمند شوراهای پروانه ساخت و نمایش که افراد منصوب شده توسط همین مدیران مسؤول فرهنگ و هنر هستند، اقدام به اتخاذ تصمیماتی میشود که هزار و یک حاشیه و سردرگمی را به همراه خواهد داشت. هنگامی که طرح اولیه فیلمنامه کاهانی برای ساخت فیلم «ارادتمند؛ نازنین، بهاره، تینا» به همراه سابقه منفی این فیلمساز شبهاتی را برای مجوز ساخت اثر جدیدش فراهم کرد، این جناب رئیس سازمان سینمایی بود که در مقام منجی سینمای ورشکسته و متروک و غیراخلاقی کاهانی دست به کار شد و خارج از روند معمول پذیرش مجوز برای این کارگردان نورچشمی، حکم معروف حکومتی خود را مبنی بر امکان تولید این فیلم پرحاشیه صادر کرد. فیلمنامهای که حتی در صورت تغییر دوباره توسط سازندهاش از همان طرح یک خطیاش، جیغ بنفش رسوایی میزد! اما حجتالله ایوبی به بهانه قرار گرفتن در لیست مدیران محبوب جماعتی شبهروشنفکر به این جسارت دامن زد که میتوان برای افرادی خاص، مجوزهایی خاص را با حکم حکومتی صادر کرد و آن شخص و فیلم خاص، عبدالرضا کاهانی و فیلم غیراخلاقی و مبتذل «ارادتمند؛ نازنین، بهاره، تینا» بود. فیلمسازی که کارنامهای مشخص در ساخت فیلمهای هنجارشکن و غیراخلاقی دارد و حکم حکومتی درباره چنین فیلمسازی تمایل مدیران برای نقشآفرینی فیلمسازانی برچسبدار و ساخت آثاری مشخص را تداعی میکند.
فیلمساز نورچشمی رئیس!
عبدالرضا کاهانی با سابقه ساخت چند اثر مشوش و غیراخلاقی مانند «استراحت مطلق» و چند اثر توقیفی همچون «آن جا» و «آدم» و چند فیلم اصلاح شده و ممیزی مانند «اسب حیوان نجیبی است»، «هیچ» و «بیخود و بیجهت» و فیلم ساخته شده سوغاتی از فرانسه با نام «وقت داریم حالا»، جزو فیلمسازان نورچشمی رئیس سازمان سینمایی است، چرا که در همین دولت و در دوران زمامداری حجتالله ایوبی، فیلم «استراحت مطلق» بهرغم مشکلات محتوایی و عدم پذیرش توسط هیات انتخاب جشنواره فیلم فجر با نگاه مساعد و همدلانه جناب رئیس و همکاران در بهترین شرایط اکران بهاره به سینماها آمد. نمونهای مهم در تایید ارادت مسؤولان سینمایی نسبت به آثار کاهانی، بازتاب گفتههای همین کارگردان در نشست جنجالی فیلم «استراحت مطلق» پس از عدم پذیرش فیلم در جمع رسانهها بود که کاهانی در آن جلسه پرحاشیه گفت: «وزارت ارشاد و برگزارکنندگان جشنواره بانی برگزاری یکسری جلسات مکرر با من شدند. جالب اینجاست که حتی تاریخ نمایش فیلم با هماهنگی من در برج میلاد معلوم شده و حتی قرار بود فیلم دیگرم که خارج از کشور ساختهام اردیبهشتماه در بخش بینالملل جشنواره فجر نمایش داده شود». این گفتههای کاهانی تاییدی بر سابقه ارادتورزیهای مسؤولان فعلی ارشاد و سینما نسبت به کارگردانهایی از جنس کاهانی، فرمانآرا، بنیاعتماد و… است. مسالهای که به شکلی پررنگ با اهدای مجوز(!) ساخت برای فیلم غیراخلاقی «ارادتمند؛ نازنین، بهاره، تینا» به نقش درآمد.
مخالفتی که منجر به خروج از شورا میشود
داستان مخالفت سیدضیاءالدین دری و محمدحسین لطیفی، اعضای مغضوب شده در شورای پروانه نمایش در چند وقت اخیر بارها در رسانهها بازتاب یافته و آشکار شده که این افراد به جرم مخالفت با پروانه نمایش فیلم نورچشمی رئیس به در خروجی شورا هدایت شدند. دری در گفتوگویی که بعدها به دلیل جو نامناسب رخداده منجر به تکذیب شد، به صراحت درباره غیراخلاقی بودن فیلم «ارادتمند؛ نازنین، بهاره، تینا» سخن به میان آورد و محمدحسین لطیفی نیز احتمال اکران فیلم جدید کاهانی را با توجه به رای قاطع اعضای شورای نمایش در حد صفر دانست. در این شرایط، فیلم کاهانی جزو آثار توقیفی سینمای ایران محسوب میشد اما با حکم جدید علی جنتی و انتخاب اعضای جدید شورا که در واقع خروج افرادی معترض چون دری و لطیفی و حضور افرادی خنثی بود، احتمال به جریان افتادن چرخه مجوز برای فیلم سخیف کاهانی فراهم شده است؛ مجوزی که با حمایت و همراهی رسانههای طرفدار سینمای ولنگار در داخل و خارج از کشور و در ایامی دور از حواشی امروز برای این فیلم قابل تصور خواهد بود.
شورایی منفور و بیاستقلال؟!
شوراهای پروانه ساخت و نمایش جهت ایجاد بستری قانونی در روند تولید آثار سینمایی راهاندازی شدند، شوراهایی که جدا از فیلتر دادهها به یک خروجی مطمئن، میتوانند در جهت ایجاد فرآیند تقسیم ساختههای سالانه سینمای ایران به گونهها و موضوعات متنوع و مختلف هم نقش مناسبی داشته باشند. اما شرایط رخداده در این دولت و دور زدن قانون توسط فیلمسازان و البته مسؤولان و وجود حکمهایی غیرقانونی مانند حکم رئیس سازمان سینمایی منجر به پیدایش شورایی خنثی، مفلوک و منفور شده، چنانکه سیدضیاءالدین دری در گفتوگو با برنامه «هفت» هفته پیش اعلام میدارد که «این شورا یکی از منفورترین شوراهاست». از طرفی عماد افروغ، عضو جدید شورای پروانه نمایش با فهم بیسروسامانی شورای گذشته، عنوان داشت: «اگر قرار باشد جمعی نظری بدهند و درباره نمایش یک فیلم به توافقی برسد، اما از بالا قدرت وتو وجود داشته باشد مطمئن باشید من دیگر در این شورا شرکت نخواهم کردم». وضعیت به هم ریخته شوراهای پروانه ساخت و نمایش، عدم استقلال این نهادهای قانونی، فرمایشی بودن مجوزها و فقدان حمایت لازم از سوی رئیس سازمان سینمایی نسبت به آرای صادره در شوراها، این شوراها را به نهادهایی تبدیل کرده که افرادی مانند دری و لطیفی بدشان هم نمیآمد که به بهانهای از آن خارج شوند!
بیاطلاعی وزیر و رئیس و دوستان!
در این مدت بسیاری از اتفاقات ناگوار عرصه فرهنگ و هنر، نزد مدیران دولتی این عرصه پاسخی جز عدم اطلاع و ناباوری را در بر نداشته است و شاید بیخبری بهترین راهحل ممکن برای دور ماندن از انبوه انتقادات هنرمندان و اهالی رسانه باشد! در این راستا علی جنتی در پاسخ به انتقاد مراجعی چون آیتالله مکارم شیرازی درباره اکران نامناسب فیلم سخیف «۵۰ کیلو آلبالو» اظهار بیاطلاعی میکند و حجتالله ایوبی درباره وضعیت رخداده برای فیلم غیراخلاقی «ارادتمند؛ نازنین، بهاره، تینا» به دنبال تبرئه حکم حکومتی خود است و همه چیز را حواله به شورای نمایش میکند که یال و دُم آن را کنده و در عمل عنوانی تزئینی از آن باقی مانده است. این فقدان آگاهی نزد وزیر البته در دورههای مختلف هم بروز یافته است، مثلا هنگامی که فیلم سیاه «قصهها» با بیاطلاعی وزیر و در کمال تعجب وی ساخته شد! حالا هم مسؤولان عرصه فرهنگ و هنر به این بهانه که کاهانی ما را دور زده و فیلمی متفاوت از طرح اولیهاش را ساخته است، فرار به جلویی از سر ناآگاهی را ترتیب دادهاند. اما پرسش اساسی اینجاست که چگونه میشود این همه اتفاقات ریز و درشت و معضلات بسیار در ارتباط با حوزه فرهنگ و هنر این دیار رخ دهد و آقایان وزیر، رئیس و دوستان همچنان در خواب خوش بیاطلاعی بسر ببرند؟ و این خواب را چه زمان بیداری فرامیرسد؟! و اصلا با این خوابزدگی و ناآگاهی مدیران، مفهوم مدیریت چگونه رخ خواهد داد؟
منبع: وطن امروز