سوره سینما

پایگاه خبری-تحلیلی سینمای ایران و جهان

sourehcinema
تاریخ انتشار:۱۸ مرداد ۱۳۹۵ در ۱:۱۷ ب.ظ چاپ مطلب

ظرافت‌ها و شیوه‌های رفتاری وزارت فرهنگ و ارشاد

vezarat-ershad

زمانی که دیوید سِت کوتکین (کاپرفیلد) در سال ۱۹۸۳ مجسمه آزادی را ناپدید کرد، باعث بهت و حیرت جهانیان شد، اما…

سوره سینما – مهدی خرامان : زمانی که دیوید سِت کوتکین(کاپرفیلد)در سال ۱۹۸۳ مجسمه آزادی را ناپدید کرد، باعث بهت و حیرت جهانیان شد، اما حقه‌ای بیش نبود، حقه‌ای بر مبنای چرخشی آرام و دورانی که نیازمند زمان‌بندی دقیقی بود، تا حقه خود را به مردم القا کند. مسئله‌ای که به خوبی در رفتار با ظرافت وزارت فرهنگ و ارشاد دیده می‌شود و به همین دلیل در یک سال گذشته در حال چرخاندن آرام مخاطبان خود است؛ چرخشی که باعث می‌شود مردم وقایع فرهنگی کشور را از زاویه‌ای دیگر بنگرند.

علی جنتی در آخرین مصاحبه خود با روزنامه شرق، کلید‌واژه‌های مهمی را بیان می‌کند که در ادامه مصاحبه بار‌ها و بارها با کلمات دیگر به تکرار آن می‌پردازد، کلماتی از قبیل اینکه «وزارت فرهنگ و ارشاد دستش خیلی باز نیست»، «به ‌هرحالت، تلاش کرده‌ایم تا جایی که قانون اجازه دهد، امکان نشر کتاب‌های بیشتری بدهیم.»، «برای برخورد با این نشریات باید در نهایت «هیئت نظارت بر مطبوعات» نظر دهد. »، « عوامل و اراده‌های خارج از وزارتخانه هم دخالت می‌کنند.»، «در موسیقی عوامل مختلفی دخیلند؛ از جمله نیروی انتظامی که گاهی احساس وظیفه شرعی می‌کند. دخالت کند، مورد دیگر قوه ‌قضائیه است که از نظر قانونی در مواردی که خلاف قانون تشخیص می‌دهد، خود را مختار به دخالت می‌داند یا می‌خواهد با سلیقه خود مانع وقوع جرم شود. به ‌همین ‌دلیل گاهی مانع برگزاری کنسرت‌ها می‌شود که دستگاه اجرایی کاری نمی‌تواند انجام دهد»، «گاهی اعمال سلیقه‌های شخصی صورت می‌گیرد. جایی که قوه ‌قضائیه از اختیارات خودش استفاده می‌کند و ما توان دخالت نداریم.»

اما چرا وزارت فرهنگ و ارشاد تنها در چند ماه آخر فعالیت خود قصد آن دارد تا تمام ناکامی‌های این وزارتخانه را با مقصر جلوه دادن دیگران توجیه کند، مسئله‌ای که شاید با رجوع به همین مصاحبه رازش برملا شود.
وزیر فرهنگ و ارشاد در پاسخ به عملکرد وزارتخانه خود، ابتدا مانند وزرای دیگر هنوز خود را در سال ۹۲ تصور می‌کند و از مشکلات دولت قبل و قهر هنرمندان با فرهنگ کشور سخن می‌گوید.
در حالی که روز‌های پایانی دولت یازدهم را سپری می‌کنیم و باید از «انجام شده‌ها» گزارش ارائه داد نه از «چشم‌اندازها» اما با وجود این، وزیر فرهنگ و ارشاد در ادامه مصاحبه خود از تعامل با هنرمندان خبر می‌دهد و می‌گوید: «برای تعاملِ سازنده و مستمر با هنرمندان، استادان و فرهیختگان، باید ظرافت‌ها و شیوه‌های درستی را در نظر گرفت.» و در ادامه مصاحبه، مسئله مهمی را اشاره می‌کند و در پاسخ به چرایی حملات منتقدان به وزارت فرهنگ و ارشاد، راز این ظرافت و شیوه به اصطلاح درست را برملا می‌کند و می‌گوید: «ما دستگاه حاکمیتی هستیم که برای کتاب و روزنامه و فیلم مجوز صادر می‌کنیم.»

مسئله‌ای که روش وزارت فرهنگ و ارشاد را مشخص می‌کند، روشی بر اساس ارائه مجوز برای تعامل با هنرمندان و بهره‌‌گیری از آنها در انتخابات، که تنها راه‌حل آن صدور «مجوز بی‌محل» است، مجوز‌هایی با طعم حکم حکومتی توسط رئیس سازمان سینمایی می‌دهد، اما در این میان افرادی که با تفکر انقلابی بر مسند کار قرار گرفته‌اند، وظیفه خود می‌دانند اجازه اکران و برگزاری کنسرت، فیلم، تئاتر و نشر کتاب‌هایی را که در صدد افزایش ولنگاری فرهنگی در کشور است، ندهند و این تنها هدفی است که دولت یازدهم به دنبال آن می‌گردد تا ناکامی‌های خود را «کجی دیوار» بنامد و به همین دلیل با آسودگی کامل مجوز‌های بی‌قید و بند صادر می‌کند، زیرا به خوبی می‌داند مجوز صادر شده هیچ‌گاه به فعل نمی‌رسد و کمیسیون فرهنگی از عمل نکرده آنها نمی‌تواند پرسش یا  استیضاحی انجام دهد و از سوی دیگر به خوبی تعامل خود را با هنرمندان حفظ می‌کند و«مجوز‌های بی‌محل» با وعده‌های سر خرمن به آنها ارائه می‌دهد؛ مسئله‌ای که می‌توان به وضوح پیش‌بینی کرد که در چند ماه اخیر سیلی از مجوز‌های بی‌محل برای هنرمندان با فعالیت‌هایی که درصد بیشتری قبح‌شکنی در آنها وجود دارد، صادر می‌شود و از طرف دیگر دلسوزان فرهنگی به تقابل قانونی با آنها می‌پردازند؛ رفتاری که وزارت فرهنگ و ارشاد برای القای تردستی خود به راه انداخته تا ذهن و دید مخاطب را برای انتخابات تغییر دهد.