سوره سینما

پایگاه خبری-تحلیلی سینمای ایران و جهان

sourehcinema
تاریخ انتشار:۶ شهریور ۱۳۹۵ در ۳:۲۰ ب.ظ چاپ مطلب
گفت وگوی بهروز افخمی و میگل لیتین:

لیتین: بیش از آنکه جشنواره‌ها مهم باشند، بازخورد مردم برایم مهم است/ مشکلات ساخت فیلم برای فلسطینیان

litin-haft

بهروز افخمی در برنامه «هفت» شب گذشته گفت و گویی با میگل لیتین کارگردان شهیر شیلیایی و میهمان ویژه بخش بین الملل جشنواره مردمی فیلم عمار داشت.

به گزارش سوره سینما ، میگل لیتین در این گفت وگو با بیان اینکه کلا سعی می کنیم با امکانات موجود کار کنیم و فیلم بسازیم، گفت: مهم این است که مطلب مان را بتوانیم به مخاطب منتقل کنیم. هر فیلمی نیاز خود را دارد و هزینه هر فیلم به ماهیت آن فیلم برمی گردد. من هم فیلم ارزان دارم و هم فیلم گران!

وی افزود: فیلم «زنده باد رئیس جمهور» که اخیرا ساخته ام حدودا ۴ میلیون دلار خرج داشته است. چون در کشورهای کوبا، فرانسه و مکزیک فیلمبرداری داشت. البته یک مینی سریال تلویزیونی است که با تدوین نسخه سینمایی آن را نیز ساخته ام، بخاطر همین از لحاظ اقتصادی نیز به صرفه است.

لیتین ادامه داد: تقریبا همیشه عقیده دارم که باید فیلم را سریع و ارزان تمام کرد؛ البته در صد در صد موارد. ما فیلمی در نیکاراگوئه ساخته ایم که با کمتر از ۱۰۰ هزار دلار تمام هزینه ها را جمع و جور کردیم. شاگردان من در مدرسه سینمایی برایم بازی کردند و با برنامه ریزی کاملا دقیق لوکیشن انتخاب کردیم. مثلا همگی در یک سوله کنار هم زندگی می کردیم، کاملا همدل و دوستانه. اما در فیلم «رئیس جمهور» کاملا قضیه فرق می کرد و مجبور به پرداخت هزینه های زیادی شدیم.

وی با بیان اینکه سینمای آمریکا یک صنعت متفاوتی است تاکید کرد: اما کشورهای در حال توسعه شرایط متفاوتی دارند. به همین دلیل باید خودت را با شرایط مکانی که در آن فیلم می سازی، وفق دهی. مثلا اگر من قرار بود به عنوان یک ایرانی فیلم بسازم، سعی می کردم اول کشورم و مردمش را به خوبی بشناسم و خودم را با زندگی مردمم هماهنگ کنم و بعد یک فیلم ایرانی بسازم.

لیتین افزود: فیلم ما البته در آمریکا و اروپا نیز فروخته و به سوددهی رسیده است. مثلا همان فیلمی که برای اسکار انتخاب شد، در همه دنیا دیده شده است. اگر فیلمی سود اقتصادی ندهد، اصلا فیلم نیست برای اینکه سینما در کنار هنر، صنعت هم هست و ادامه داشتن فیلمسازی، منوط به سوددهی آن است.

وی ادامه داد: من همواره کار پخش و اکران را به متخصص خودش می سپارم. کسانی که تخصص و حرفه شان پرزنت کردن و بازار مالی پیداکردن برای فیلم است. من با آنها برای پخش کردن جهانی فیلمم مشورت می کنم و به حرف آنها اعتماد دارم.

این کارگردان شیلیایی درباره فیلم هایی که به زبان عربی شاخته نیز گفت: همواره کسانی را در کنار خود داشتم که به زبان عربی تسلط داشتند و خودم هم صوت های عربی را گوش می دادم تا بتوانم به آهنگ و نوایی آن مسلط شوم. مثلا کلمه «سکوت» را یاد گرفته ام. من دو فیلم به زبان عربی ساختم. یکی داستانی و یکی مستند. برای ساخت آنها کل فلسطین را زیرپا گذاشتم. اسرائیلی هم خیلی مزاحم می شدند. گاهی با مسلسل می آمدند و آن را رو به من گرفتند که چکار می کنی؟ من می گفتم فیلم می سازم و گروه بازیگر در حمایت از من می آمدند. این رفتار به آنها شک وارد می کرد. به هر حال کاریزما برای کارگردان خیلی مهم است.

وی به مخاطرات این فیلم ها اشاره کرد و افزود: یکبار در نزدیکی نوار غزه یک تانک به سمت ما شلیک کرد و وقتی چشمانم را باز کردم همه چیز خونی بود. در فلسطین یک جنگ ناجوانمردانه است که هیچ احترامی برای هیچ چیز قائل نیستند. نه برای دانشگاه، نه برای زنان و نه …. . فلسطین هم با رشادت های خاص مبارزه می کند. حتی زن ها نیز مبارزه می کنند.

لیتین در پاسخ به این سوال که چه وقت می خواهید پیر شوید و سراغ سه پایه بروید گفت: من نه میخواهم سه پایه بگذارم و نه دوست دارم پیر شوم. من دوربین رو دست را دوست دارم که مثل انسان حرکت کند، این جوری دوربین نفس می کند و مثل یک عکس خالی نیست. بلکه احساس و روح در آن جاری است؛ تصویر زنده است، می خندد، گریه می کند و نفس می کشد. به همین دلیل همیشه دوربین در حال حرکت را ترجیح می دهم، چون زندگی در حال حرکت است و چشم من اینگونه است.

وی درباره حضور در جشنواره ها گفت: اگر لازم باشد فیلم هایم را در جشنواره ها شرکت می دهم. اما امروز بیش از آنکه جشنواره ها برایم مهم باشند، بازخوردی که از مردم می گیرم برایم مهم است. بیشتر کنجکاوم تا ببینم مردم عادی از تماشای فیلم من چه احساسی پیدا می کنند، نه آدم های متخصص. در این سن به این حس رسیدم بیشتر از آنکه مهم باشد جشنواره ها درباره من چه می گویند، مهم این است که مردم کوچه و خیابان چه حالی از فیلم من دارند؟ اگر من فیلم بی مخاطب بسازم آن فیلم به درد آزمایشگاه یا قبرستان می خورد. کسی که نتواند با آدم ارتباط بگیرد، پایانش است و مرگش فرارسیده است، مگر آنکه بتواند فیلم را در جشنواره ای به نمایش برساند.

این کارگردان شیلیایی به فیلم های ایرانی «خانه دوست کجاست» و «بچه های آسمان» که پیش از این دیده و آنها را به به یاد دارد اشاره کرد و گفت: آخرین فیلم ایرانی که دیدم فیلم «چ» بود واقعا از نظر فنی سطح بالایی داشت و داستانش را به خوبی روایت می کرد.