سوره سینما : «سینمای اجتماعی» پررنگترین بحث چند سال اخیر در سینمای ایران بوده است، اما با این وجود ظاهرا هیچگاه در رد و یا تائید دو ادعای همیشگی با ارائه آمار پاسخی مستدل داده نشده است. اول آنکه در طول یک دهه اخیر فیلمهایی که آنها را بر اساس عرف بحثهای سینمایی چند سال اخیر مصداق «سینمای اجتماعی» به حساب میآوریم اکثریت مطلق را در تعداد تولید داشتهاند و دیگری ادعای حامیان آثار اجتماعی مبنی بر استقبال خوب مردم از این آثار و فروش بالای آنها.
بنابراین برای روشن تر شدن موضوع بد نیست به دو آمار نگاهی گذران بیندازیم. اول درصد فیلمهای موسوم به اجتماعی در سینمای ایران.
به جشنواره فجر برویم به عنوان ویترین یکسالهی سینمای ایران. سال گذشته و در جشنواره سی و چهارم فجر ۱۱ فیلم از ۲۵ فیلم بخش مسابقه سینمای ایران، یعنی حدود ۴۵ درصد از آثار را فیلمهایی تشکیل میدادند که با معیار قرار دادن اشتراک تعاریف مختلف سینمای اجتماعی و با توجه مولفههای مرسوم آثار تقریبا مشابه سالهای اخیر میتوان انها را در دسته این آثار قرار داد.
یکسال قبل و در جشنواره سی و سوم ۱۰ فیلم از ۲۲ فیلم بخش اصلی، یعنی درصدی مشابه دوره سیچهارم، را این آثار تشکیل میدادند و در جشنواره سی و دوم نیز ۱۲ فیلم از ۳۳ فیلم یعنی ۳۶ درصد. همچنین در جشنواره سی و یکم ۱۰ فیلم از ۲۹ فیلم و در دوره قبلترش ۹ فیلم از ۳۲ فیلم را آثاری تشکیل میدادند که طبق عرف جاافتاده بحثهای سینمایی سالهای اخیر میتوان آنها را ذیل «سینمای اجتماعی» طبقهبندی نمود.
توجه به این نکته ضروریست که این امار تنها آمار بخش اصلی جشنواره فجر است و اگر آمار آثار راه نیافته به جشنواره، آثار فیلم اولیهای هر سال و همینطور اثار گروه هنر و تجربه را هم به این فیلمها اضافه کنیم، درنهایت به درصدی نزدیک به ۵۰ درصد فیلمهای هر سال برای آثار اجتماعی خواهیم رسید، رقمی که در سینمای تمام کشورهای دنیا بیسابقه است.
با این وجود سوال دوم این است که این فیلمها آیا با اقبال مردم هم مواجه شدهاند؟ و آیا استقبال نوروز امثال از فیلمی مانند «ابد و یک روز» و فروش بیش از ۱۱ میلیاردی آن را میتوان به کلیت سینمای اجتماعی تعمیم داد؟ انتهای سال ۹۴ سه فیلم اجتماعی در جمع ده فیلم پرفروش سال قرار داشتند که البته هر سه فیلم هم تا حدودی از کلیشههای رایج سینمای اجتماعی تلخ این سالها فاصله گرفته بودند و با وجود پسزمینههای پررنگ اجتماعی، تلاش کرده بودند تا حتیالامکان به سینمای داستانگو نزدیک شوند و مخاطب عام را نیز جذب کنند. اول «کوچه بینام» هاتف علیمردانی که در رده ششم جدول فروش سال قرار گرفت و همینطور فیلمهای «دوران عاشقی» علیرضا رئیسیان و «عصر یخبندان» مصطفی کیایی که در در نهایت در رتبههای نهم و دهم قرار گرفتند. این نکته هم جالب است که به جز کمدیها که همیشه درصد بالایی از فروش سالانه سینمای ایران را تشکیل میدهند، با وجود حضور ستارههای مطرح در اکثر فیلمهای اجتماعی، مردم در سال گذشته از یک فیلم انیمیشن]پوستر فیلم شاهزاده روم[ بیش از تمام فیلمهای اجتماعی طول سال استقبال کردند.
توجه به این نکته هم جالب است که مجموع فروش ۴ فیلم اول سال ۹۴ یعنی «محمد رسولالله(ص)»، «نهنگ عنبر»، «ایران برگر» و «شاهزاده روم» با فروشی نزدیک به ۳۲ میلیارد، دوبرابر مجموع فروش ۱۰ فیلم اول اجتماعی سال است. توجه به فروش کمتر از یک میلیاردی فیلم «قصهها» با وجود جنجال رسانهای و بهرهگیری از چندین ستاره شناخته شده هم میتواند به خوبی میزان استقبال مردم از فیلمهای مطرح اجتماعی سال را نشان دهد.
اما یکسال پیش از این و در سال ۹۳ هیچکدام از آثار اجتماعی در جمع ۱۰ فیلم پرفروش سال قرار نگرفتند و تنها فیلم خط ویژه بود که با پسزمینه اجتماعی اما با ساختاری کاملا متفاوت از آثار اجتماعی دیگر توانست در رده هفتم فروش قرار بگیرد.
در سال ۹۲ نیز فیلم «هیس دخترها فریاد نمیزنند!» به دلیل طرح مسئلهای اجتماعی در قالب جنایی توانست در رتبه دوم فروش سالانه قرار بگیرد و دو فیلم «دربند» پرویز شهبازی و «پل چوبی» مهدی کرمپور با وجود طرح مسائل سیاسی هم توانستند دربین ۱۰ فیلم پرفروش سال قرار بگیرند تا بازهم تنها شاهد حضور سه فیلم با زمینههای اجتماعی در جمع ۱۰ فیلم پرفروش سال باشیم.
سال ۹۱ هم از بین آثار اجتماعی سال فیلم «من مادر هستم» فریدون جیرانی به دلیل تبدیل شدن به جنجالیترین فیلم آن سال توانست مخاطب بسیاری را به خود جلب کند و در نهایت رتبه چهارم فروش را به خود اختصاص دهد. جز این اما تنها اثر نسبتا اجتماعی جمع پرفروشهای سال فیلمِ «بیخود و بی جهت» عبدالرضا کاهانی بود که حتی با حضور رضا عطاران در رتبه هفتم فروش قرار گرفت.
بنابراین آمار فروش چند سال گذشته نشان میدهد که استقبال از فیلم «ابد و یک روز» نه یک مشت نمونه خروار، بلکه یک استثنا در سال استثنائی سینما ایران است و با وجود اختصاص نزدیک به ۵۰ درصد تولیدات سالانه سینمای ایران به آثار اجتماعی، این فیلمها حداکثر توانستهاند در برخی سالها به ۳۰ درصد آثار پرمخاطب سال برسند و با این وجود با نگاه اقتصادی سرمایهگذاری در سینمای اجتماعی با مدل غالبا تلخ این سالها به احتمال فراوان یک سرمایهگذاری شکست خورده خواهد بود، مگر اینکه باز شاهد استثنائی خلاف قاعده باشیم.
لینک دانلود: سینمای تلخ اجتماعی به روایت آمار و ارقام
منبع: برنامه هفت