یک استاد دانشگاه و کارشناس فرهنگی با انتقاد از فیلم سینمایی «رسوایی» تاکید کرد فیلمفارسی از این فیلم که داعیه دیانت دارد شریفتر است.
سوره سینما- محمدصادق کوشکی در سال ۹۱ یکی از چهره های خبرساز حوزه فرهنگ و هنر بود و اظهارنظرها و تحلیل هایش درباره سینما مورد توجه قرار گرفت. با او در این گفتگوی مفصل درباره فیلم های سی و یکمین جشنواره فجر و مسائلی که در سال ۹۱ در سینما اتفاق افتاد صحبت کردیم. حرفهای این استاد دانشگاه مثل همیشه جالب است.
چه تعداد از فیلمهای جشنواره فیلم فجر سال ۹۱ را دیدید؟
محمدصادق کوشکی: فکر میکنم ۱۲ یا ۱۳ فیلم را دیده باشم
– با توجه به این فیلم ها و احتمالا شنیدههایتان چه برداشتی از تولیدات سال ۹۱ داشتید؟
یکی از امتیازهای جشنواره امسال تعداد قابل توجه فیلمهایی بود که شرافتمندانه به موضوعات حتی ملتهب پرداخته بودند البته دربارۀ کیفیت برخی از آنها آرا متفاوتی طرح میشود. نکتۀ دیگر جشنوارۀ امسال حضور پررنگ چهرههای جدید بود. چهرههایی که نان داشتههای خود را میخوردند و متکی به گذشته و سوابق نبودند و داشتههایشان را عرضه کرده بودند و همین نکته ما را به آآآیندۀ سینمای ایران امیدوار کرد. نشانههای تولد سینماگران قابلی را در این جشنواره دیدیم.
– فیلمهای خوبی که دیدید، چه بود؟
فیلم کاملا مطلوب خودم را در جشنواره ندیدم اما اگر بخواهم به جهت داشتن ارزشهایی انتخاب کنم، فیلم «تنهای تنهای تنها» بالاترین نمره را میگیرد، بعد از آن فیلمهای «سر به مهر»، «خاک و مرجان»، «برلین منهای ۷» و ….
– فیلمهایی که حوزۀ هنری تهیهکنندۀ آن بود را هم دیدید، مثل «خسته نباشید»؟
متاسفانه این فیلم و فیلمهای «حوض نقاشی» و «تاج محل» را ندیدم.
– در مجموع شما فضای فیلمهای امسال جشنواره را شریفتر میدانید.
بله من حتی بعضی از کارها را نپسندیدم اما فیلم شریفی بود مانند «دربند» پرویز شهبازی، یعنی این فیلم مطلوب من نوعی نبود اما اگر با استانداردهای انسانی و نظام جمهوری اسلامی و اخلاقی آن را بسنجیم، فیلم شریفی محسوب میشود و میتوان به آن احترام گذاشت.
– تا جایی که مصاحبههای شما را خوانده یا شنیدهام، همیشه متر و معیارتان جدا از ارزیابیهای سلیقهای و هنری، به این نکته تکیه دارد که فیلم حداقل در لایههای ابتدایی اگرخلاف شرع نباشد و یا منکری را اشاعه ندهد، مشکلی با آن ندارید. حتی در این زمینه سینمای دهۀ شصت را به دلیل رعایت این نکات، سینمای بهتری میدانید.
ما برای اینکه یک اثر را در کشور خودمان بررسی کنیم، چند شرط داریم. اگر اثری فاقد همه مولفههای سینما باشد که اساسا سینما تلقی نمیشود مثلا بازیهای بدی داشتهباشد و یا فیلمنامه خوبی نداشتهباشد یا ضعفهای تکنیک دیگر. پس این مساله جای خود، شرط دیگر این است که اثر هنری باید به جامعه احترام بگذارد و اثری که فاقد این ویژگی باشد، اصلا اثر هنری شناخته نمیشود، هرچقدر هم که تکنیکال باشد. احترام به جامعه هم احترام به قانون جامعه است، قانونی که مورد احترام اکثریت مردم جامعه باشد.
– احترام به جامعهای که به آن اشاره میکنید، یک تعریف کلی است ؟
احترام به قانون در واقع بخش حداقلی و کف مطالبات است. مثال میزنم، اگر یک شهروند بخواهد در این کشور به عنوان یک ایرانی زندگی بکند، حداقل توقع این است که قانون را نقض نکند، حال اگر این آدم تبدیل شود به یک انسان مفید این نکته دیگری است و اگر شد آدم فداکار و شاخص و .. که دیگر ماجرا شکل دیگری پیدا میکند. اما اگر این آدم بخواهد آزاد زندگی کند، باید قانون را رعایت کند و اگر غیر از این باشد و مدام قانون را زیر پا بگذارد خب مجازات می شود. در همه جای دنیا هم به همین شکل است. یک فیلم سینمایی هم باید در ابتدا از نظر تکنیکال یک فیلم سینمایی شناخته شود و بعد چون یک اثر هنری و فرهنگی است، همان طور که اشاره کردم باید به قوانین جامعه احترام بگذارد، حال اگر ضروریات اولیه را داشت، وارد حوزه فیلم سینمایی میشود و میتوان درباره کیفیت، اثرگذاری و ارزشمندی آن بحث کرد.
– حال اگر فیلمی نسبت به یک قانونی نقد داشت، تکلیف آن چه میشود؟
نقد اشکالی ندارد و جزو وظایف یک هنرمند است اما نقض با نقد فرق دارد. شما میتوانید یک قانون را بدون آنکه نقض کنید مورد نقد قرار دهید و هیچ کس هم جلوی شما را نمیگیرد.
دربارۀ این قوانین که مورد نظر شماست توضیح میدهید؟
به ماده قانونی نمیخواهم اشاره کنم ولی بهطور کلی یک قانون این است که در اثر هنری توهین نباشد و اشکالات را بیان کند. اگر کسی قوانین و حتی نظام حکومتی جامعه را قبول نداشته باشد اگر بدون توهین آنها را نقد کند، اشکال ندارد اما اهانت کردن و تحریک احساسات غلط است و همان خط قرمز اولیهای است که رعایت نشده. مثال میزنم هنرمندی در اثر خودش چرایی قصاص را مطرح میکند و این سوال را که اگر قصاص را حذف بکنیم بهتر نیست، چون با کشته شدن فرد خاطی که مشکلی حل نمیشود، این یک نوع نگاه است که کارشناسان باید نظر بدهند ، اما هنرمند دیگری قصاص را ضد انسانی و جنایت معرفی میکند و این تحریک احساسات و ضد قانون است.
– در واقع در مورد چند فیلمی که شما و برخی افراد و نهادها اعتراض داشتید، از این منظر بود که نقض قانون کردهاند….
قانون به مفهوم کلان. در یکی از این فیلمها دختری میرفت پیش مرد غریبهای با هم مشروبخواری میکردند و دختر باردار میشد و سایر ماجراها. باور کنید بسیاری از خانوادههای ایرانی نمیتوانند داستان این فیلم را برای فرزندانشان تعریف کنند و این یعنی مغایرت با عفت عمومی. کما اینکه فرض بکنیم، فیلمیعلمیدربارهی تشکیل نطفه انسان ساخته شود، دیدن چنین فیلمی برای دانشجوهای پزشکی لازم است اما این فیلم را در سینماها که نمایش نمیدهند. نکته این است که خانواده محور جامعه است، باید بدون بههم خوردن خطوط قرمز و با خیال راحت فیلم را ببیند. از فیلمهای جشنواره فجر امسال مثال میزنم، موضوع حداقل سه تا از فیلمهایی که من دیدم تجاوز و تعرض بود، «هیس دخترها فریاد نمیزنند»، «خاک و مرجان» و «برلین منهای ۷». اما ما در هیچ کدام ازاین فیلمها وقاحت و زیرپا گذاشتن اخلاق و عفت ندیدیم، به همین خاطر یک ایرانی معمولی با خیال راحت این فیلمها میبیند و میتواند به سوالهای فرزندانش هم پاسخ بدهد. در این فیلمها اتفاقا با حجب و حیای هنرمندانۀ ایرانی به موضوع نگاه شده است.
– صحنههای کودک آزاری به نظر شما مشکلی ندارد؟
بحث کودک آزاری ذاتا خشن است اما مغایر عفت عمومی نیست. در فیلم خانم درخشنده که بهطور علنی بحث تجاوز مطرح نمیشود، اشارهای به آن میشود. این یک روش است که بحث مطرح و داستان بازگو میشود اما در حوزه وقاحت و پردهدری نمیافتد. یا در «خاک و مرجان» ماجرای تجاوز یک آمریکایی به زنی افغانی است که زن بچهدار هم میشود اما همه اینها با حجب و حیا بیان میشود.
– یعنی معتقدید قابلیت روایت با حجب تصویری را دارند.
مشخص است که برای نویسنده و کارگردان و عوامل فیلم احترام به اخلاق جامعه مهم بوده است. حتی یکی از داستانهای «برلین منهای ۷ » ماجرای تجاوز به دختر نوجوان عراقی است.
– سال ۹۱ سال پرتلاطمی برای سینمای ایران بود، البته بسیاری از این تلاطمات ماحصل سالیان گذشته بود که به یکباره آشکار شد، به طور مشخص فیلمهایی با موضوع خیانت مورد توجه واقع شد که سازندگانش نیت خود را نقد برخی بیاخلاقیهای جامعه عنوان کردند اما شما وعدۀ دیگر آن را پردهدری دانستید. اگرچه که خود شما هم اذعان داشتید که ماجرا با قصد و نیت نبوده است …
ببینید ما نیت هیچ کدام از این آقایان فیلمساز را نمیدانیم…
– اما به هرحال به عقیده گروهی خطوط قرمزی در این فیلمها رعایت نشد، این برخوردها تلاطمات زیادی را موجب شد و تبعاتی هم داشت. در جشنواره امسال، عدهای معتقد بودند، بسیاری از فیلمها به دلیل همین تلاطمها خنثی شده بودند. اتفاقا در بیانیۀ هیات داوران هم به این نکته اشاره شد و دلیل آن را هم مشکلات اکران و … عنوان کردند. به نظر شما ساخته شدن فیلمهای خنثی میتواند نتیجه و ماحصل آن تلاطمات باشد؟ و یا اصلا قائل به خنثی شدن فیلمهای خنثی هستید.
تاسفی در بیانیۀ هیات دیده میشد که چرا جشنواره مانند سال گذشته نیست از این بیانیه میتوان نتیجه گرفت که ظاهرا مدیران سینما آنچه که پارسال اتفاق افتاد را بیشتر میپسندیدند و از جشنواره امسال راضی نیستند. اما به واقع، فیلمهایی که امسال به نمایش درآمدند چه مشکلی داشتند که خروجی بیانیه نشان میدهد، داوران آنها را نپسندیدهاند. اکثر فیلمهای امسال توسط هنرمندان جوان با ایدههای نو ساخته شده بودند، شاید به همین دلیل خنثی بودند، موضوعات بینالمللی، انسانیتر و قابل ارائه در دنیا بود، شاید برای همین خنثی بودند. موضوعات ایرانی بودند و مدافع مملکت، آیا اینها فیلمهایی خنثی بودند؟ اگر در فیلمی اشغالگری نقد شود، فارغ از کیفیت ساخت، آیا عدالتخواه است یا خنثی؟ فیلم «دربند» یک نقیصه اجتماعی را نقد میکند، آیا این فیلم خنثی است؟ اگر فیلمی اخلاق جامعه را به چالش بکشد، خنثی نیست؟ در این صورت باید تعریف دوستان را عوض کنیم، چون ملاک ما قانون است نه مدیران فعلی سینمایی. قانون این مملکت که باید مورد وفاق جمعی باشد چیز دیگری میگوید، قانون اساسی که میثاق ملی ما است میگوید تقویت بنیان خانواده. آیا جشنواره امسال در این جهت حرکت میکرد یا جشنواره سال گذشته که ۱۳ فیلم آن با خانواده دچار چالش بودند و ۶ یا ۷تای آن را نمیشد با خانواده ایرانی دید. منظور از خنثی چیست؟ اگر فیلمی ضد قانون اساسی را غیرخنثی میدانند، پس چه خوب که چنین فیلمهایی ساخته نشده است. حال اگر بحث ساخته شدن فیلمهای نقادانه است که امسال چنین فیلمهایی در جشنواره کم نبودند. فیلم «دهلیز» یا فیلم «روز روشن» کدام یک خنثی بودند. فیلم «روز روشن» روی خط قرمز حرکت میکرد، من آن را نپسندیدم اما فیلمی نبود که شرافت را زیر پا بگذارد. از نظر من «استرداد» فیلم خنثایی بود، باید ببینیم چه کسی آن را ساخته است. این فیلم چه مسالهای را میخواست بیان کند اتفاقا فیلمهایی که از نظر وزارت ارشاد گذشتهاند و دوستان تولید کردهاند، فیلمهای خنثای هستند.
– چه فیلمهای دیگری منظورتان است؟
من میگویم فیلمهای خنثی را یا خودشان ساختهاند یا یک جورهایی از آن حمایت کردهاند. در حالی که فیلمی درباره شهید علمالهدی ساخته شده فیلم ضعیفی است اما به هرحال دربارۀ یک شهید و خنثی نیست. یا حتی فیلمی که دربارۀ بهنام محمدی بود که اصلا در شان او نیست اما فیلم خنثی نیست. اگر یک فیلمی به زمین و زمان اهانت کند، آن وقت خنثی نیست؟
– پس شما اعتقادی به خنثی بودن فیلمهای جشنواره ندارید؟
گفتم به نسبت از سال گذشته بهتر بود و جوانهایی آمدند که بضاعتشان را عرضه کردند و نان نامشان را نخوردند و نمیدانم این چه بدی دارد آیا میتوانیم بگوییم یک نسل جوانی به سینمای ایران تزریق شده که بد هستند. ما نمیتوانیم خیلی کلی بگوییم خنثی، باید مصداقهای آن را هم عنوان کنیم.
– حالا از زاویۀ دیگر آیا فیلمهای بهزعم شما شرافتمند، نتیجه اعتراضهایی بودند که در سال ۹۱ مطرح شد.
من از بعضی آقایان فیلمساز جسته گریخته شنیدهام و واقعا فقط شنیدهام که عنوان شده از ترس اعتراضهای مردمی و … بعضی آثار را که شاید مسالهدار بودهاند، در جشنواره نمایش ندادهایم و جشنواره را پاستوریزه برگزار کردهایم. اگر این گونه باشد، خوب است. یعنی اعتراض باعث شده که نسبت به قوانین مملکت احترام گذاشته شود که خوب است. چون کارگردانی که ذهنش منطبق با ارزشهای مملکت است، فیلم خودش را میسازد، فیلمسازان هم معمولا سفارشی کار نمیکنند. ولی یک زمان است که وزارت ارشاد میگوید اگر فیلمیخط قرمزها را شکسته، اجازه ورود به جشنواره را ندارد و این اگر صحیح باشد نشان میدهد وزارت ارشاد چشمش ترسیده و حساب برده است البته پشیمان از سال گذشته نیست و فقط ترسیده است. البته نمیگویم حتما چنین چیزی گفتهاند و فقط این ماجرا را شنیدهام. به نکتهای هم اشاره کنم که اعتراضهای پارسال علیه هیچ کارگردانی نبود، چون وقتی یک کارگردان طبق قانون از وزارت ارشاد پروانه ساخت و اکران میگیرد، کسی نمیتواند به او ایرادی بگیرد…
– اما در آخر این کارگردان و تهیهکننده است که از همه نظر ضرر میکند….
کسی که مجوز داده باید ضرر او را جبران کند، از جیب خودش نه از بیتالمال…
– اما چنین جبرانی نشد…
متاسفانه… ولی هیچکس هم به کارگردانها اعتراض نکرد و اعتراض دربارۀ عملکرد وزارت ارشاد بود. جیرانی یا هر کارگردان دیگری با مجوز ارشاد فیلمشان را ساخته بودند و ما حق نداریم به او اعتراض کنیم. چنان که من دربارۀ هیچکدام از این فیلمها صحبت نکردم و به خودم چنین حقی ندادم. حتی آنهایی که مقابل وزارت ارشاد تجمع کردند، علیه سیاست وزارت ارشاد شعار دادند اما آیا کسی فیلمی را از پرده پایین آورده است؟ آیا ائمه جماعت دربارۀ کارگردانها صحبت کردند یا سیاست وزارت ارشاد؟
– درواقع بهنظر شما حق است که اعتراض به مسئولان مربوط عنوان شود نه شخص. حالا این میتواند از هر طرفی باشد و موج اعتراض نباید علیه کارگردان باشد.
اگر هم کسی چنین کرده، اشتباه کرده است.
به اعتراضهای مقابل وزارت ارشاد اشاره کردید، شما فیلم «رسوایی» را دیدید…
بله…
– به نظر شما حکایت این فیلم چه میشود….
فیلم «رسوایی»؛ رسوایی است دیگر.
– جایی خواندهام، گفتهاید نمیدانم جواب امام زمان (عج) را چگونه میخواهند بدهند.
کارگردان و نویسنده این فیلم ادعای تدین میکند، من گفتم شما چون متدین هستی باید بدانی، در باور ما این است که کارهایمان هر روز به امام زمان(عج) عرضه میشود، شما رویت میشوید این کارت را امام زمان(عج) ببیند. اگر یک کارگردان لاییک چنین فیلمی را میساخت، چنین حرفی نمیزدم، کما اینکه تا بهحال در مورد هیچ کارگردانی چنین نگفتهام.
– فکر میکنید خانوادهها بتوانند فیلم را ببینند.
متاسفانه «رسوایی»، یکی از زنندهترین فیلمهای بعد از انقلاب است. ما در فیلم «زیرنورماه» هم تقابل یک زن بزهکار و یک روحانی را میبینیم، در این فیلم اما هیچ احساس منفی، شهوانی و جنسی برانگیخته نمیشود، چون کارگردان میداند چه را رعایت میکند و خطوط قرمز برایش محترم است. او میداند یک روحانی چگونه میخواهد از یک زن بدکاره حمایت و دستگیری کند و نمایش کاملا انسانی و درست و شریف از وظیفه یک روحانی را میبینیم. سوال این است که اگر در فیلم «رسوایی» قصه این بود که یک روحانی میخواهد به یک زن بدکاره پناه بدهد و او را هدایت کند،آیا باید این گونه میگفتیم؟ صحنههای بسیار زننده این فیلم، توهین آشکار به مردم جنوب شهر است، آیا این مردم همگی چشم چران هستند و زنهای جنوب شهر هم همگی حسود؟ وقتی که زن بدنام به محله میآید یک نفر نیست که به او نگاه نکند، به جز مرد لحاف دوز و بعد هم که آن روحانی.انگار همه در این محله فاسد و چشم چران هستند، آیا واقعیت جامعۀ ما این است؟ به جز این، اهل مسجد آدمهای ضعیفی نمایش داده میشوند که با یک بلوتوس، همگی مسجد را خالی میکنند و گول یک بازاری سالوس و ریاکار را میخورند و همگی بدون توجه به اینکه مملکت قانون دارد، خودشان زن را سنگسار میکنند و بعد هم با صحبتهای همان زن بدنام، هدایت میشوند و دوباره پشت سر روحانی قرار میگیرند. در این فیلم به روحانیت اهانت شده است، آیا یک روحانی نمیداند، نباید با زن نامحرم در یک محیط دربسته باشد؟ این فعل حرام است، این روحانی عارف مسلک در خانهای که کسی به آن راه ندارد، با این زن جوان تنها میماند. براساس فتوای امام (ره) و مقام معظم رهبری تخلف از قانون جمهوری اسلامی حرام است. پلیس دنبال متهم است و روحانی مربی اخلاق قانون را زیرپا میگذارد.
روحانی فیلم می گوید نپرسیدند و من هم نگفتم….
در قانون اگر ما متهم را مخفی کنیم و او را به پلیس نشان ندهیم، جرم است و این روحانی استاد اخلاق تخلف میکند. آیا برای نشان دادن خوبی یک روحانی باید او را در تقابل با پلیس نشان بدهیم. آن هم پلیسی که وظیفه شناس و فهیم است. این فیلم از فیلمفارسی هم پایینتر است، چون فیلمفارسی برخلاف رسوایی، ادعای دیانت ندارد. به طلبههای هم در این فیلم اهانت شده است. طلبههایی که این روحانی مدتهاست، استاد اخلاقشان است، به مجرد دیدن یک بلوتوس، استاد را رها میکنند و همه دنبال کار خودشان میروند، یعنی تا این حد طلبهها دهنبین هستند.
– و فکر میکنید بابت ساخته شدن این فیلم باید از وزارت ارشاد سئوال کرد؟
همۀ صحنههای این فیلم نامناسب نیستند. بخش زیادی از این فیلم صحنههای اضافی است که اگر کوتاه شود به داستان فیلم لطمهای نمیزند، اما فروش و جاذبههای جنسی آن را کم میکند. اگر چنین شود، شاید قابل اکران باشد اما به اشکالات اساسی فیلم و توهینهایی که در آن شده باید جواب داده شود. اینکه به چه حقی به قشرهای مختلف جامعه توهین کرده و این گونه نسبت ناروا زدهاست.
این فیلم نوروز اکران میشود.
فیلمفارسی از این کار شریفتر است چون ادعای دیانت ندارد، اما این کار با ادعای دیانت بدیهیات را زیر سوال میبرد. در این فیلم از بدگمانی صحبت میشود اما به همه تهمت میزنند.
– شما اشاره کردید به فیلمهای شریفی که در جشنواره سی و یکم فجر به نمایش در آمدند.
به این دلیل که خط قرمزها را زیرپا نگذاشتهاند.
– حالا به نظر شما که استاد دانشگاه هستید و جامعه شناسی خواندهاید و سینما را هم میشناسید، خانوادهها میتوانند این فیلمها را ببینند و مخاطب را جذب میکنند؟
من نوعی میتوانم دیدن چند تا ازاین فیلمها را به دانشجویانم توصیه کنم و حتی چند فیلم در حوزه علم سیاست ارزش دیدن دارد و واجد ارزش علمی هستند. حداقل این است که اگر آن را ببینند، خط قرمزهای اخلاقیشان خدشهدار نمیشود و این خودش پیشرفت است. حالا ممکن است سال آینده به دلیل فضای انتخاباتی که مردم را حداقل تا پایان خرداد و تیر درگیر میکند و یا به دلیل مشکلات اقتصادی، مردم رغبتی به سینما نشان ندهند. به هرحال در شرایط بد اقتصادی سینما دیگر اولویت اول نیست و اگر پول اضافی باشد، مردم به سینما میروند، امروزه سینما برای خیلی از اقشار تفریح پرخرجی است، شاید به این دلایل تماشاگر سینما کمتر باشد. در فضای انتخاباتی هم جامعه بیشتر حواسش به سمت بحثهای انتخاباتی است تا سینما. ولی من نوعی به عنوان یک معلم دیدن برخی از این فیلمها را توصیه میکنم. به تهیه کننده فیلم «خاک و مرجان» گفتم شاید به عمد و شاید هم سهوا در فیلم شما گزارههای روابط بینالملل خیلی خوب مطرح شده و یا دیدن «تنهای تنهای تنها» برای یک دانشجوی علوم سیاسی مفید است. سال پیش اما چنین امکانی را برای توصیه و تشویق نداشتم.
– درصحبتهایتان اشاره کردید، فیلم استرداد مصداق فیلم خنثی است، با توجه به مطالعات تاریخی که دارید، فکر میکنید از جنبۀ تاریخی فیلم قابل استناد است؟
دارای اشکالات جدی است که نه فقط بنده بلکه دکتر یعقوب توکلی هم که مورخ هستند، در جلسهای تایید کردند که فیلم گزارههای درست تاریخی را به مردم منتقل نمیکند. اساسا ماجرای استرداد غلط تعریف میشود. این طلاها خسارت به مردم ایران نیستند، اشغالگران شوروی، آمریکایی و انگلیسی، در برابر ما موضع ضعف نداشتند، اشغالگر بودند. آنها امکانات و آذوقه ملت ایران را بردند و آنها را دچار قحطی کردند و باید پول آن را میدادند که در آخر هم این یازده تن طلاها را ندادند و ماجرا تمام شد. اصلا در این نکته که روسیه طلاها را به ما داده، تردید تاریخی وجود دارد. در فیلم این گونه وانمود میشود که طلاها تحویل داده شده اما پهلوی اول آنها را برده و خوردهاست. البته من شنیدهام و یقین ندارم که نسخه اول فیلم این گونه نبوده و طلاها به کشور بازگردانده میشود. اما بعدا با یک گفتار متن آخرش را وصله کردند که طلاها را شاه به سوییس برد اما در این فیلم شوروی سابق تطهیر شد، در حالی که طبق کدام سند و مدرک یازده تن طلا از شوروی سابق گرفته شده است.