سوره سینما – زینب ترابی : بدون شک سریال«معمای شاه» اثری ارزشمند است. مجموعهای متنوع، جذاب، غنی و به مثابه دایره المعارفی از پژوهش ها و مطالعات تاریخ معاصر. اثری که بی اغراق، میتوان تا همین جای کار عنوان کرد که بدون مراجعه و استناد به کتابها و انتشارات تاریخی با تماشای متمرکز آن میتوان به چشم اندازی از دانش و معلومات نسبت به حساسترین و پرکشمکش ترین قطعه تاریخ این مرز و بوم دست یافت.
تعارف نکینم. منصفانه ببینیم. در هیچ دوره ای از تاریخ این سرزمین کهن چالش ها، تناقضات و منازعات سیاسی داخلی و خارجی به میزان این مقطع تاریخی نبوده است و بی گمان، محمدرضا ورزی و رسانه ملی با جسارت و روحیه انقلابی به سراغ این برش از تاریخ رفتهاند و باید به آن ها دست مریزاد گفت.
در شرایط فرهنگی و هنری که متأسفانه قاطبه هنرمندان، سینماگران و برنامه سازان به سراغ موضوعات بی دردی، آپارتمانی، عشقهای مثلثی، طنزها و هجویه های سطحی و آثار بفروش و نازل میدوند دل شیر میخواهد دست گذاشتن روی بخشی از تاریخ که شاهدان، حاضران، مدعیان و داعیه داران بی شمار دارد و صدها دست انداز پیش پایت میگذارند و کارشکنی میکنند تا انگیزهها کور شود و تاریخ انقلاب اسلامی در محاق و مهجوریت بماند.
«معمای شاه» خوشبختانه، قدرت و غنای لازم را دارد تا با مخاطبانش ارتباط برقرار کند و برغم تبلیغات محدود و سنگ اندازیها از سوی جریانات شبه روشنفکری، گروههای سیاسی خارجی، شبکههای ماهواره ای و برخی بدخواهان و منتقدان جویای نام با طیف های مختلف مردم پیوند بخورد و مسأله و دغدغه گردد.
شاید بتوان گفت رسانه ملی که همیشه با دست خالی و با یک مشت تصاویر آرشیوی و تکراری بزرگترین انقلاب قرن بیستم را یادآور میشده اینک باعرضه این اثر ارزشمند بخشی از قصور و غفلتش را نسبت به تاریخ انقلاب اسلامی جبران کرده است.
«معمای شاه» فارغ از بحث های ساختاری و تکنیکی به دلایل مختلفی ارزش دیدن و حمایت دارد. اگرچه به لحاظ ساختاری و تکنیکی هم در مقایسه با بسیاری از آثار تاریخی جلوتر است. آقای ورزی کارگردان این سریال هنرمندی آگاه به تاریخ و مجهز به تکنیک است. لحظه لحظه تاریخ معاصر ایران را از عصر قاجار تا پهلوی های اول و دوم و نهضت های صدساله اخیر میشناسد و این شناخت را میتوان در تمرکز، دقت و نکته سنجی اش در الگوهای رفتاری، گویشی، پوششی و طراحی های صحنه، معماری و فضای کلی کار به وضوح مشاهده کرد.
سریال نگاهی دارد به مقطعی مهم از سالهای قبل از انقلاب اسلامی و با نگاهی به یک مقطع تاریخ انقلاب و مروری به زندگی محمدرضا شاه پهلوی که به دلیل هوش و حافظه معاصران پرداختن به آن بسیار سخت و حساس است و مطالعات و پژوهش های عمیق و وسیعی را می طلبید.
مهم ترین نکته بارز و ویژگی «معمای شاه» جسارت آن است. در قحطی آثار تلویزیونی، فیلم های سیاسی و تاریخی و بی توجهی به سیر حوادث و اتفاقات تاریخ انقلاب این اثر ساخته می شود. رسانهها به حسب جوهره جریان سازشان از تأثیرگذارترین ابزارهای فرهنگی در دنیای مدرن به شمار میروند و همواره، نقشی مهم در روایت و معرفی انقلابهای بزرگ دنیا داشته و دارند. در این زمینه سینمای غرب و اروپا در طول صدساله اخیر دهها فیلم شاخص درباره انقلابهای معاصر و کلاسیک تولید کرده است. آثاری که توسط سینماگران آن کشور و یا با سرمایهگذاری مشترک و توسط کمپانیهای بزرگ فیلمسازی ساخته شدهاند ولی به نظر می رسد در باره انقلاب اسلامی و وقایع پیش و پس آن متاسفانه به جز فیلم های مصرفی و تبلیغاتی روزمره کمتر شاهد ساخت آثار ماندگار و دارای پشتوانه های پژوهشی بوده ایم و بدبختانه، به میزانی که سینمای غرب با اغراض سیاسی و امنیتی در این زمینه فیلم ساخته سینماگران ما نساخته اند. و با معدود آثار موفقی چون”در چشم باد” و “معمای شاه” حالا تا حدودی میتوان سرمان را بالا بگیریم. البته بیش از دو سوم مجموعه معمای شاه هنوز باقیمانده است و باید دید در کلیت چه اتفاقی میافتد. ولی از قسمتهای پخش شده میتوان سطح آگاهی، تکنیک، حوصله، ارزشها و ظرفیتهای بالقوه آن را دریافت.
یکی دیگر از مهمترین ویژگی های این مجموعه نگاه بی طرفانه و روایت بدور از تعصب و واقعبینانه و دقیق آن است که به طور قطع این مهم با توجه به حضور و همراهی گروه تحقیق و مشاوران تاریخی همچون: خسرو معتضد و آقای حقانی محقق شده است. آثار اندکی که در این فضاها و موضوعات در سینما و رسانه ملی ساخته شدهاند معمولا آثاری جانبدارانه و شعاری بیش نیستند. در این اثر می بینیم که حتی در روایت تاریخ ولو برای تقویت درام و ساختار قصه هم، دست به دامن دروغ، جعل و تصاویر مبالغه آمیز نمی شوند. جسارت جالب کارگردان در بازسازی دقیق فضای تاریخی است که نه تنها موفق بوده که در تولیدات سینمایی ما بینظیر است. اگرچه بعضا دیالوگ ها ناموس و متلکف هستند ولی نباید به خاطر اشکالات خرد مزیت های نسبی کلان اثر را نادیده گرفت.
«معمای شاه» به دلیل بعد آگاهی بخشی اش به نسل جوان و نوجوان امروز قابل ملاحظه است. متاسفانه نسل جدید اطلاعات چندانی از تاریخ انقلاب اسلامی و پیشینه رژیم طاغوت و فضای شکلگیری انقلاب و نهضت امام راحل(ره)، گروه های معاند، فتنه برانگیز و دشمنان انقلاب اسلامی ندارند. این فقدان آگاهی ای بسا، بعضا، جوانان و نوجوانان را به بیراهه بکشد. ایجاد بهانه ها و انگیزه هایی برای بازشناخت تاریخ و اتفاقات گذشته و سیر تحول سیاسی و اجتماعی معاصر ضرورتی است که باید توجه شود و در این بین، نهادها و مراکز فرهنگی، اجتماعی و سیاسی واقعا مسئول هستند. وقتی فیلمساز و تهیه کننده ای بدور از رویه های مالوف و کلیشه های رایج دست به چنین اقدام ارزشمندی می زنند شایسته است مورد حمایت قرار گیرند. بسیار نیاز داریم تا نمادها، سمبل ها، نشانه ها، روند حوادث و سیر تحولات و شخصیت های مرجع و مبرز تاریخ معاصر انقلاب را از دریچه سینما و تلویزیون معرفی کنیم. فارغ از تنگ نظری به ارزشهای بالفعل و بالقوه معمای شاه نگاه کنیم. ذهن خسته و تنبل مان را که به دلیل ابتلا به ذهنیت سیاست گریز سینمایی جامعه و مانوس شدن با قصه های سطحی و نازل ولو تاریخی دور کنیم. معمای شاه مبرا از عیب و اشکال نیست. مانند اغلب کارها غلط هایی هم دارد ولی در چرخه تولیدات رسانه ملی جای این گونه تولیدات واقعاً خالی بود. از این رو میتوان به ضرس قاطع گفت: مسئولان رسانه ملی سرشان را با افتخار بالا بگیرند و با وسعت نظر و جسارت انقلابی شان رخصت دهند تا از این دست کارها در رسانه ملی مورد حمایت و سرمایهگذاری قرار گیرد.
منبع: نسیم آنلاین