به گزارش سوره سینما ، در ابتدای این نشست حامد خادمیان مدیر نشر«سفید سار»ضمن خوشامد گویی به مهمانان این جلسه در صحبت های کوتاهی از انتشار این دو عنوان کتاب صحبت کرد و گفت:«شاید کمی گله کردن از شرایط نشر تکراری به نظر برسد ،اما به نظرم باید انقدر گفت ،شاید که همین تکرار ها باعث شود اتفاقی در حوزه نشر رخ دهد.امیدوارم وضعیت نشر کمی به سامان تر شود و کمی به این حرفه،حرفه ای ترنگاه شود وبه صنعت تبدیل شود.موضوع این نشست هم سینما است،خوشبختانه مدتی است شرایط اقتصادی سینما بهتر شده است و امیدوارم برای نشرچنین شرایطی اتفاق بیفتد.»
شیوا مقانلو ویراستار و سرپرست مجموعه،در ابتدای نشست ازچگونگی انتخاب فیلم نامه ها برای چاپ صحبت کرد.او گفت:«در ابتدا باید از گروهی تشکر کرد که باعث شدند تا چنین کارهایی آماده شود.نشر«سفید سار» و زحمات آقای خادمیان و همکارانشان در این مسیر بسیار راهگشا بود و گروه ترجمه ای که با من همکاری می کنند.از زمانی که با آقای خادمیان شروع به همکاری کردیم،با اعتماد کامل همه چیز را به من سپردند وخوشبختانه با همدلی یک گروه خوب به نتایجی که مد نظر داشتیم رسیدیم.»
او ادامه داد:«نکته ای از ابتدا مد نظرم بود،اینکه از تمام ژانرهای سینمایی عنوانی داشته باشیم. نکته بعد در مورد گروهی است که با من همکاری می کنند .یک نکته حائز اهمیت بود که تمامی گروه ترجمه دانش آموخته های سینما و تئاتر باشند و اکثر آنها از شاگردان خودم در دانشگاه هنر و سینما-تئاتر و یا دانشگاه سوره هستند.دلیل انتخاب آنها نیز این بود که احساس کردم سینما را بلدند و به دانش زبان انگلیسی نیز مسلط هستند.البته تصمیم دارم در آینده گروه مترجمان را گسترده تر کنم و صرفا به دانشجویان از دانشگاه هایی که عرض کردم اکتفا نکنم .اما همان اصل که همگی آنها به دانش سینمایی احاطه داشته باشند برایم اهمیت دارد.«
مقانلو در بخش دیگری از صحبت هایش افزود:«تمامی مراحل ترجمه و چاپ کتاب ها با وسوای پیش رفت،اقای خادمیان با وسواس زیادی کار می کند و من هم به حساسیت هایی در طول کار قائلم.خدا را شکر این حساسیت ها پاسخ مثبت داد و برای نخستین بار فیلم نامه هایی در ایران با فرمت جهانی چاپ می شود و خوشحالم که مورد توجه منتقدان و مخاطبان قرار گرفته است.»
در ادامه سعید قطبی زاده از منتقدان سینمایی در پاسخ به این پرسش که لزوم خواندن فیلم نامه،تا زمانی که فیلم وجود دارد برای افرادی که تخصص سینمایی ندارند،چیست؟گفت:« در دهه ۶۰ و اوایل دهه ۷۰ یکی از کارهایی که همیشه دوست داشتم این بود که جلوی دانشگاه به دنبال کتاب های فیلمنامه بودم،چرا که اساسا فیلم ها به شکلی که امروزه در دسترس هستند،نبود.فیلم نامه هایی که آن زمان هم منتشر می شد غالبا کتاب های قطوری بودند .آن زمان تشنه دانستن در مورد فیلم های مهم سینما بودیم.در نتیجه وقتی فیلم دراختیارمان نبود، فیلم نامه را می خواندیم .»
او ادامه داد:«زمانی که فیلم ها مثل ریگ روان شد، عملا فیلم نامه به حاشیه رفت. یکی از دلایلی که من اینجا هستم حرف زدن در باره همین موضوع است.معتقدم خیلی وقت ها جذابیت فیلم نامه،جدا از اهمیت فرهنگی،تشخیص یکسری تفاوت ها هم هست.با دیدن یک فیلم نمی توان ادعا کرد که به شناختی تکمیلی درباره هنر رسیدیم.یک فیلم ابتدا نوشته و بعد ساخته می شود و این چگونگی نوشتن و تغییراتی که انجام شده تا به مرحله ساخت برسد،اتفاق مهمی است. مثلا فیلم نامه«پرندگان»از این جهت مهم است که این فیلم به نوعی آغاز دوران پایانی سینمای «هیچکاک»است و مثل فیلم های قبلی او خبری از دکوپاژهای سنگین نبود.بنابراین در این فیلم با دوران تازه ای از سینمای هیچکاک طرف هستیم ».
در ادامه این نشست سعید عقیقی منتقد و کارشناس سینما درپاسخ به این پرسش که چطور می توان فیلم نامه را خواند ،در صورتی که فیلم هم وجود دارد و در نهایت خواننده از خواندن فیلم نامه لذت ببرد؟گفت:« واقعیت این است که چیزی به عنوان نگرش متن وجود دارد واعتبار آثار از لحظه شکل گیری خلاقانه آن است. فیلم نامه یک وجه درام شناختی دارد، که در ایران خیلی جدی گرفته نمی شود. اما یک وجه مهم ترهم دارد که وجه صنعتی است. متنی که سرمایه گذاربرای ساخت فیلم اش برای آن هزینه کند.»
او ادامه داد:«معمولا داستان نویس ،نمایشنامه نویس و فیلم نامه نویس را در بسیاری از اوقات یکی می دانند.در حالی که یکی در فیلم نامه مونولوگ کم داریم،در صورتی که در نمایشنامه اساسا مونولوگ یک ترفند خیلی مشهوربه حساب می اید. باز داستان بیشتر به ذهنیت می پردازد،در حالی که فیلم نامه ظاهرا یک متن ناکامل و و ناتمام است برای اینکه باید تبدیل به فیلم شود و کسانی که می دانند این فیلم نامه به فیلم تبدیل نمی شود،فیلمنامه را چاپ می کنند.آقای بیضایی این کار را انجام داده است ،من هم به عنوان فیلمنامه نویس این کاررا کردم.اما یک نکته هم وجود دارد،ان هم این است که اگر در مورد فیلم نامه حرف می زنید بیشتر درباره نسخه ای صحبت می کنید که برای مشاهده ودیدن و تبدیل شدن به تصویر نوشته می شود.فیلم نامه برای گروه فیلم سازی نوشته می شود یعنی همزمان داستانش را تعریف می کند وهم یکسری راه حل های پیدا و ناپیدا برای اینکه فیلم باید چطور ساخته شود، دارد و تمام اینها باعث می شود تا اهمیت انتشارفیلم نامه بیشتر آشکار شود.»
درادامه مقانلو کمی از پروسه گزینش فیلم نامه ها برای ترجمه و چاپ صحبت کردو گفت:«نگاهم در انتخاب این متنها نگاه اکادمیک است .به این معنا که در عین اینکه سعی کنیم درهرژانرتقریبا بهترین را داشته باشم،در عین حال متنی چاپ شود که اگر علاقه مندان به سینما یا دانشجوی سینما خواست به آن رجوع کند،منبع خوبی برایش باشد.ما فیلم سازان مولف خوبی در دنیا داریم ،اما فیلم نامه های برخی از انها قابل چاپ نیست،بیشتر به این دلیل که فیلم نامه های آنها به مدد تکنیک کارگردان ، به یک اثر درخشان تبدیل شده است.از طرف دیگر ساختارهای نویسندگی این ۱۲ عنوان فیلم نامه که تا کنون منتشر شده است نیز با هم متفاوت است.ما همیشه تعادلی هم بین انتشار فیلم نامه های قدیم وجدید قائل بودیم و سعی داریم تا این روند را ادامه دهیم.«
درپایان سعید عقیقی در پاسخ به این پرسش که با توجه به نگارش فیلم نامه های خوب،چه اتفاقی باعث خواهد شد تا سینمای ایران به لحاظ فیلم نامه هایی که به اثر سینمایی تبدیل می شود،ارتقا پیدا کند؟گفت:«در سینمای ایران نخستین مشکلی که وجود دارد این است که اگر شخصی بخواهد فیلمی مثل«آس و پاس»بسازد مانعی سر راهش وجود ندارد،اما قطعا در مورد «چای تلخ» مشکلات زیادی به وجود می اید،حتی ممکن است تا مرحله فیلمبرداری پیش برود،اما به ناگاه متوقف شود.بسیاری از فیلم نامه هایی که در سینمای ایران ساخته می شود،خلاف مسیری که در مرحله ایده یا پیش فرظ شکل گرفته است حرکت می کند و این اشتباه رایجی است که وجود دارد.»