سوره سینما – اظهارنظر سرکارخانم سیده فاطمه ذوالقدر عضو محترم کمیسیون فرهنگی مجلس در خصوص لزوم عدالت در اکران آثار سینمایی بدون توجه به خط و ربط سیاسی سازنده اثر و انتقاد از عملکرد حوزههنری در این زمینه بیش از هر چیز نشاندهندهی فقدان آگاهی، عدم شناخت و اطلاعات وی و دور بودن این نماینده از فضای فرهنگی و سینمایی کشور است و جای نگرانی دارد که ایشان عضو هیاترئیسه کمیسیونی است که قرار است در عرصه فرهنگ و سینما قانونگذاری نماید.
حمایت نماینده مجلس از یکی دو فیلم مسئله دار و انتقاد از یک نهاد انقلابی قدری جای تامل دارد.
حوزههنری همان نهادی است که در دولت پیشین و در اوج اختلافها در خانواده سینما در حمایت از سینماگرانی که در اثر تعطیلی خانه سینما متواری بودند فارغ از تنگ نظری هیا سیاسی چتر حمایتی پهن کرد تا انسجام، وفاق و همدلی در این جامعه سینمایی کمرنگ نشود و در همان دوره هم به حسب ضرورتهای فرهنگی و اجتماعی در واکنش به عملکرد بعضا، غلط تیم سینمایی گذشته و اعتراض به گسترش موج فیلمهای”فسادمحور” و “عشقهای مثلثی” عَلم جلوگیری از اکران اینگونه فیلمها را برافراشت و این پرچم همواره برافراشته است تا آثار مغایر و متضارب با آرمانهای انقلاب، ارزشها و باورهای فرهنگی و اجتماعی میدانداری نکنند.
اما این نماینده محترم اطلاع ندارد که سازندگان معدود فیلم هایی که در سالهای اخیر و در سال جاری بر اساس سیاستهای حوزه هنری در راستای تحکیم خانواده، تقویت مناسبات اخلاقی، گسترش و محکم سازی باورهای فرهنگی و اجتماعی؛ و مبانی دینی مردم مشمول سبد حمایتی این نهاد قرار نگرفته اند یا به اصطلاح موج سازان و بولتن سازان اپوزیسیونی تحریم شده اند عموما، فیلمهای هستند که نه سیاسی اند و نه سازندگان شان سیاسی اند.
اظهارنظر شتابزده و پیشداوری از سوی عضو خانه ملت چندان پسندیده نیست و ای کاش ایشان با هم فکری و هم اندیشی سایر اعضای کمیسیون به تحلیل امور می پرداختند.
بد نیست نگاهی کنیم به چند فیلمی که در سبد حمایتی حوزه هنری قرار نگرفته اند.
فیلم “لانتوری” کاری از رضا درمیشیان – فیلمی که حتی از سوی تهیه کننده اش هم برای سنین زیر ۱۸ سال مجاز دانسته نشد و در پوستر آن این ویژگی درج گردید. “لانتوری” فیلمی است مشحون از “نمایش لخت و عریان خشونت” و “چالش با حکم قصاص” و “همدردی با بزهکاران هنجارشکن”. با این حال حوزه هنری به دلیل اینکه عدم اکران سینماهایش بهانه ای دست سازندگان این فیلم ندهد تا در فضاهای مجازی سوء استفاده کنند اعلام کرد به خاطر پر بودن ظرفیت اکران سینماها و نداشتن سالن خالی نمایش این اثر را در اولویتش نمی بیند. لازم به یادآوری است که فیلم قبلی همین فیلمساز با عنوان من عصبانی نیستم پس از ساخت و پروانه نمایش از سوی خود وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی توقیف شد.
فیلم دیگری که در سبد اکران حوزه هنری گنجانده نشده فیلم “خشکسالی و دروغ” است که سراسر نمایش مناسبات اروتیک و دیالوگ های درون تختخوابی است و مفاهیم تلویحی و کلمات نامناسب و زشت در آن موج می زند که به هیچ وجه متناسب شان خانواده ها نیست.
واقعاً، حوزه هنری به عنوان یک نهاد ارزشی و به تعبیری امید هنر انقلاب باید به خاطر این سیاست ها مورد قدردانی قرار گیرد و قطعا، اسیبی که از طریق اکران این دسته از آثار به کلیت سینما وارد می شود به مراتب بیشتر و سنگین تر از زیان مالی اندکی است که ممکن است متوجه این آثار شود.
شایسته است اشاره ای داشته باشیم به فیلم هایی که حوزه هنری در چند ساله اخیر مشمول سبد حمایتی اش قرار نداده که مجموعا به انگشتان دو دست هم نمی رسد. این فیلم ها عبارتند از:
– فیلم “زندگی خصوصی” که بعد از اکران از سوی وزارت ارشاد توقیف شد.
– فیلم “گشت ارشاد” که باز هم بعد از اعتراض طیف های مختلف مردم و اعتراض در خطبه های نماز جمعه و نارضایتی مراجع بعد از اکران توقیف شد.
– فیلم “من مادر هستم” که بعد از اکران در تهران؛ در شهرهای مشهد، کاشان، بابل، رفسنجان، یزد، چالوس، قم و تبریز و … نمایش آن ممنوع شد.
– فیلم “بی خود و بی جهت” که اکران آن در قم ممنوع شد.
– فیلم “برف روی کاج ها”که باز هم با واکنش علما و تذکر این بزرگواران روبرو شد.
– فیلم “خرس” که اساسا، از سوی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی پروانه نمایش آن لغو و صادر نشده است.
– فیلم “خانه دختر” که از سوی وزارت فرهنگ و ارشاد پروانه نمایش آن صادر نشد.
با این نمایه می توان عنوان کرد عملکرد حوزه هنری به عنوان قرارگاه هنر انقلاب اسلامی در عدم اکران این فیلم ها نه تنها اشتباه و نا عادلانه نبوده بلکه به تعمق و واقع بینی می توان گفت: این سیاست و نصمیم در سطح کلان به نفع سینما هم بوده است. سینمایی که شاید، در اثر”ولنگاری” برخی از مدیران امروز شاهد قهر و بی مهری خانواده ها از سالن هایش است.
با نگاهی منصفانه و بررسی کارشناسانه به وضوح میتوان دریافت آثار سینمایی که حوزه هنری روی آن ها انگشت گذاشته و حساسیت نشان داده است به چه سرنوشتی دچار شده اند. متأسفانه تعدادی از آنها بعد از لجبازی ارشاد و اکران در برخی از سالن ها با واکنشهای تند و شدیدالحن طیف های مختلف مردم روبرو شدهاند و هزینههای اجتماعی و آسیب های زیادی را به همراه داشتند و زمینههای بدبینی خانوادهها و نگرش منفی نخبگان و عالمان را نسبت به کلیت سینما در پی داشته است. چالشی که هنوز هم بعضا، اثرات اجتماعی آن به شکل بی اعتمادی خانوادهها و قهر خانواده ها با سینما و سالن های سینما گریبان این عرصه را گرفته است. بازتاب بد نمایش برخی از این آثار حتی، تا به تریبون نمازهای جمعه هم کشیده شده است و بی شک، فاصله و بدبینی ایجاد شده زمان میبرد تا مرتفع گردد.
واقعاً آیا میتوان از حوزه هنری انتظار داشت تا سینماهایی را که به دستور رهبری انقلاب به این نهاد سپرده شده در اختیار فیلم هایی قرار دهد که فارغ از گرایش و سلایق سیاسی مغایر با مفاهیم اخلاقی و مبانی اعتقادی مردم و تحقیرکننده باورهای اجتماعی و تخریب کننده ساختار خانواده ها و ارزشها و هنجارها و تلخ و سیاه هستند؟احساس میشود این عضو محترم کمیسیون فرهنگی تحت تأثیر برخی سینماگران با توهم تحریم حوزه هنری قرار گرفته است. بهتر است یادآوری شود که این رویکرد حوزه هنری ربطی به خط و ربط سیاسی سازندگان آثار و دوره های سیاسی و عمر دولت ها ندارد.
آیا ایجاد عدالت در اکران میدان دادن به دو و سه فیلم چالش برانگیز و مسئله داری است که از گلوگاه وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی عبور کرده اند؟
سینمای ایران بیش از هر زمانی به نشاندن بذر امید و نشاط؛ و تقویت مفاهیم اخلاقی و مضامین انقلابی نیاز دارد. وقتی رهبری انقلاب با رصد کردن عمق فاجعه از”رواج و گسترش پدیده ولنگاری در فضای فرهنگی و جامعه” هشدار می دهد تخریب نهادهای انقلابی، دلسوز و دغدغه مند و سنگ چند فیلم مسئله دار را بر سینه زدن و نادیده گرفتن حجم عظیم و درخشان فعالیت های جبهه دلسوز نظام ذیل عنوان بزرگ حوزه هنری قابل تامل است.
منبع: صابر نیوز